بپیش گفتار:
جای بسی اندوه و نگرانی است که ملت دیرینه پای این سرزمین، آداب، رسوم، و آیین نیاکان خود را که در بر گیرنده شادی، شادمانی، همبستگی، امید، پایداری، میهن پرستی، آدمیت، و کرامت انسانی می باشند به باد فراموشی سپرده، و هنوز پس از ۱۴ سده ظلم و ستم تازیان، جشن نماهایی دور از حقیقت، و هرگونه عاطفه، و مهر و محبت پس مانده آنان را ارج و گرامی می دارد، و به جای شادی و پدید آوردن امید در زندگی خود، بسیاری از روزهای سال را به سوگواری آن هم برای یک مشت تازی جنایت کار می گذرانند.
جشن های ملی ایران:
جشن سده، چهارشنبه سوری، جشن نوروز، سیزده به در، و جشن مهرگان، هرکدام بر اساس فلسفه و بینش ویژه ای به وجود آمده که نکات بالنده بالا را در بر می گیرند. ما در این جا به کوتاه نمونه هایی از جشن تازیان و جایگزینی آن ها را با جشن های ملی خودمان، به نگارش در می آوریم، جستجو و کنکاش در باره دیگر جشن ها را به شما پاک دلان، واگذار می کنیم:
و اما، از تازیان سخن بگوییم:
نخست این که تازیان هرگز روز شمار و سالنامه درستی نداشته اند که بر اساس حرکت زمین به دور خورشید، و به وجود آمدن چهار فصل ثابت و هرکدام دارای شرایط یکسان در سال های گوناگون باشد. دیگر این که در حقیقت جشنی در قوم بیابانی عربستان پس از پذیرفتن تحمیلی اسلام نبوده است که امروز بازماندگان آن و یا ملت های زیر سلطه نفود و قدرت آنان چنان جشن هایی را برگزار کنند.
۱ – جشن زاد روز کوروش بزرگ به جای تولد محمد تازی
کوروش بزرگ، بنیان گذار کشور پهناور ایران، و مظهر پاکی و صلح و آرامش بود. او به کسی حتی دشمنان خود آزار نرساند. یهودیان را از بند شاه جنایت کار بابل آزاد کرد و با امکانات خوب روانه اورشلیم نمود. اما، محمد تازی به قافله ها، و مردم بیگناه دستبرد می زد، مزرعه و کشاورزی آنان رامی گرفت، مردان را می کشت و زنانشان را به حرمسرای خود می آورد. ما به کوروش که چهره تابناک عدالت و درستی است، و جهان خود را مدیون وی و قوانین انسانی او می داند ارج می نهیم، او را پدر خود و صاحب اصلی کشور خود می دانیم. زاد روز این مرد بزرگ روز جشن ملی ما خواهد بود.
۲ – زاد روز زردشت بزرگ به جای تولد امام زمان
داستان امام زمان از آن داستان های مسخره ای است که به خر هم که بگویید قاه قاه به ریش و شعور ما می خندد. ولی آخوند حقه باز و بی صفت کلاهبردار، با خرکردن مردم، همچنان از آن ها سواری می گیرد. در حقیقت نه امام زمانی وجود داشته، و نه امکان بودن او در چاهی مانند سامره و یا چمکران قم است.
این نهایت کوته فکری ما و ساده اندیشی ما است که زیر بار این داستان های مسخره برویم و آن را باور کنیم. وانگهی، آیا ما در انتظار آنیم که فردی به نام امام زمان بیاید و همه جهان را بکشد تا زیر شکم اسبش خون فراگیرد؟، آیا ما منتظر یک یورش تازی دیگریم؟، و یا یورش چنگیز، و یا تیموریم؟. آیا باید جشن بگیریم و یا برای این داستان مضحک به عزا بنشینیم؟!.
ما ضرورتی نمی بینم که فرهنگ خود را با این افسانه های خردزدایی مردم آلوده کنیم. ما زادروز زردشت بزرگ که با پیام «پندار، گفتار، و کردار نیک » خود به بشریت درس انسانی داد، و مدنیت را برایمان به ارمغان آورد، را جشن می گیریم و با یاد آوری، و آموزش گفتار آن پیر خردمند، آموزگار، و پیامبر راستین و ابر انسانی که جهان در برابر او سر تعظیم فرود آورده است به کودکان خود، زاد روز آن بزرگ مرد را یاد آور می شویم و در سینه و مغز خود نگاه خواهیم داشت.
۳ – زاد روز حافظ به جای جشن تولد امام حسن
امام حسن مظهر شهوت رانی و باج گیری در اسلام بوده است. او کسی است که با معاویه به آسانی کنار آمد و خراج سالانه داراب استان فارس را از آن خود ساخت. این رژیم جنایتکار در همه جا از صلح امام حسن و شجاعت امام حسین سخن می گوید که هردو دروغ و حقه بازی است و آخوند هیچگاه شرافت آن نداشته است که از جنایت و ضد ایرانی بودن آنان نامی ببرد.
۴ – زادروز فردوسی بزرگ به جای تولد علی ابن ابیطالب
به راستی تا چه اندازه زیبنده و موجب بالیدن و افتخار هر ایرانی پاک سرشت است که به جای علی تازی آدم کش و ضد فرهنگ ایرانی، زادروز فردوسی بزرگ را جشن بگیریم و شادی کنیم.
۵ – زادروز سعدی گرانمایه به جای تولد حسین ابن علی
به راستی سعدی گوهر نایابی است در دریای ادب و فرهنگ ایران زمین. ما چگونه می توانیم زادروز این ستاره درخشان را نادیده بگیریم، و به جای آن از یک تازی که دشمنی خود را با قوم عجم (ایرانیان فلک زده) بارها و بارها ثابت کرده، نام ببریم و او را ستایش کنیم.
۶ – زادروز خیام بزرگ به جای تولد امام رضا
به راستی موجب شرم و ننگ است که ملتی این چنین خردباخته به یک تازی متجاوز آن هم در بارگاه خلفای عباسی ارج نهد، ولی در همان سرزمین، چکامه سرا، ستاره شناس، ریاضی دان، و دانشمندی که جهان به نام او افتخار می کند، فراموش نماید. ما زادروز این دانشمند نامی را همواره گرامی خواهیم داشت. در ضمن نام ننگین «رضوی» را از استان خراسان سرزمین ادیبان و شجاعان همراه با نام بردگی هر ایرانی به تازیان؛ یعنی شهر مشهد برگرفته، و به جای ان دو نام کریه و ضد ایرانی، نام های زیبا ی پارسی در خور مرکز و استان خراسان بر می گزینیم.
۷ – روز آزادی به جای بعثت محمد
برای ما محمد، یک انسان زیرک و نقشه پردازی بود که همه داستان های خیالی چون «الله»، «جبرئیل»، «فرشته»، «روز قیامت»، «نکیر و منکر»، « بهشت و جهنم»، «پل سراط»، «شب اول قبر»، «حوریان ۴۰ متری همیشه باکره»، « غلامک های تر گل و رگل»، « جوی های شیر و عسل»، «حج»، «ماه رمضان»، «بعثت»، « هجرت»، «حلال»، محرام»،«تبرک»، و بسیاری چیزهای دیگر را برنامه ریزی کرد تا نخست با کشت و کشتار، و سپس با خردزدایی از مردم ناآگاه، امت های اسلامی به وجود آورد و آنان را در گل و لای خود سرگردان سازد. ما روز آزادی میهنمان از دست رژیم آدمخوار، و تفاله های تازیان به جای بعثت که توهین به خرد آدمی است، جشن می گیریم، و به شادی و پایکوبی می پردازیم.
روزهای اندوه و عزاداری- در فرهنگ شاد و شادی افزون ایرانی، برای مردگان ماتم و اندوه وجود ندارد. اگر ما به آفرینش انسان ها از سوی خداوند یکتا باور داشته باشیم، چون مردن خواسته او است، هرگونه ندبه و گلایه ما در حقیقت اعتراض به اصل آفرینش و خواسته او است. این کار نا پسند و ناشکری به درگاه وی به شمار می آید.
۸ – سوگواری روز پیروزی قهرآمیز تازیان بر ایران
به جای روز پیروزی قهرآمیز تازیان بر ملت ایران، و جنایات ۶۰۰ ساله آن ها، روز یادآوری و اندوه و تأسف هر ایرانی نیکوسرشت خواهد بود.
۹ – یادآوری کشته شدن بابک خرم دین به جای روز عاشورا
برای مردم راستین کشورمان، واقعه کربلا یک داستان کودکانه بوده، که ساخته و پرداخته آخوند حقه بازاست. ما روز به خاک و خون کشیدن و بریدن دست و پای این سردار رشید و دلاور ایرانی را به سوگ می نشینیم، و سوگ حسین را به آخوند و آخوند پرستان واگذار می کنیم.
۱۰ – یادآوری کشته شدن شاهپوربختیار به جای زادروز قتل علی ابن ابی طالب
شاهپور بختیار برای ما الگو و سمبل شجاعت و میهن پرستی است. فردی که ۳۲ سال پیش یک تنه در برابر تازی نژاد ها و امت خردباخته کشورمان ایستاد، و فریاد آزادی خواهی کشید. او تنها کسی بود که جنایات آخوند های ضد ایرانی، و توطئه دولت های غرب را در به هم پاشی اساس کشورمان و غارت گری بیشتر آنان بر ملا کرد. ولی گوش های کر ملت ناآگاه و تسلیم پذیر یارای شنیدن گفتار آن ابر مرد را نداشت.
۱۱ – یادآوری کشته شدگان رستوران میکونوس در آلمان
روزی از تاریخ ما باید برای یادآوری جنایت اسلام در رستوران آلمان و کشته شدن صادق شرفکندی ، همایون اردلان، فلاح عبدلی ، و نوری دهکردی اختصاص داده شود. یکی از دهها جنایت های رژیم اسلامی در بیرون مرزهای ایران که فرزندان پاک سرزمین امان را به خاک و خون کشاند
۱۲ – یادآوری کشتن فریدون فرخ زاد به جای روز مرگ امام رضا
فریدون فرخ زاد چهره تابناک هنر و ادب ایران ومظهر کامل میهن پرستی بود. این دلاور مرد نیز به وسیله دژخیمان رژیم، در آلمان به طرز وحشیانه ای به قتل رسید، دولت آلمان کمترین تلاشی برای شناسایی و مجازات قاتلین چنین جنایت هایی در کشورش انجام نداد.
عید فطر
یکماه پرخوری شبانه و افطار، و تعطیل معده و روده ها بر آب و هر نوشیدنی و یا خوردنی، کاری است بسیار ناپسند، غیر بهداشتی، و زیان آور برای بدن. بی تردید همگی دکترهای جهان سوای دکترهای اسلام زده و زیر نفوذ ملایان، بر این عقیده و باورند. روزه گرفتن را محمد ابن عبدالله برای سربازان و مزدوران گرداگرد خود که جنگی، یعنی یورش به کاروان، شهری، و یا قومی، و غارت کردن اموال آنان، در پیش نداشتند متداوال کرد تا در میزان مصرفی مواد خوراکی و آذوقه صرفه جویی شود. وانگهی، پرخوری در هنگام سحر، و نخوردن و نرسیدن آب به بدن در هنگام روز، خستگی و بی حالی پدید می آورد که از نیروی کارآیی و تلاش روزانه فرد می کاهد. بنابراین، ما جشنی را به نام عید فطر نمی شناسیم و از سالنامه خود حذف می کنیم.
عید قربان
به عنوان نمونه، جشن عید قربان چه معنی دارد؟. ظلم بی رویه به حیوانات؟. ممکن است گفته شود که بشر گوشت خوار است و به کشتن حیوانات نیاز دارد.
پاسخ اینست؛ طبیعت انسان با دندان هایی که تنها برای جویدن خوبند برای گوشتخواری خلق نشده و انسان به غلط و نادرست گوشتخوار شده است. در هرحال، گرفتن جشن کشتن و زجر دادن حیوان ها از فرهنگ ما به دور است.
از آنچه گذشت:
ما رفتن به مکه و بوسیدن جایگاه بتان تازیان، و کشتن و زیر گل کردن گوسفند، شتر، گاو، و یا هر جنبده دیگر را شدیداً نکوهش می کنیم. آن را یک نوع بربریت، و عقب ماندگی فکری و دور از هر خرد و اندیشه آدمی می دانیم از این روی، این جشن مسخره و بدون هرگونه نشانه انسانیت را از فرهنگ خود پاک و حذف می کنیم.
در همه حال و در هر حال، چنانچه این اسلام حزبی دست از سر ما و کشورمان بردارد و عبادت ها و مراسم مذهبی مانند ادیان دیگر به درون قلب ها و سرشت انسان ها رخنه کند و یا در خانه ها دور از سر و صدا و تبلیغ آخوندی اجراء گردد، احترا م ما به اسلام و مذهب شیعه نیز به جای خود خواهد بود و کمترین انتقادی بر آن نخواهیم داشت.
نکته پایانی:
هم میهن گرامی، ما برای زنده کردن آیین و فرهنگ میهنمان و نجات آن از دست تازیان به همراهی و پشتیبانی شما نیازمندیم. آیا در این راه با مایید؟.