محمد جواد فاضل لنکرانی، از روحانیون محافظه کار مقیم قم، با انتشار پیامی خطاب به مردم جمهوری آذربایجان، از قتل رافق تقی نویسنده آذربایجانی حمایت کرد. فاضل لنکرانی با “ملحد” و “مرتد” توصیف کردن نویسنده مقتول، خاطره پدر خود آیت الله محمد فاضل لنکرانی را، که فتوای “مهدورالدم” بودن این نویسنده را صادر کرده بود، گرامی داشت. آیت الله فاضل لنکرانی، از مراجع تقلید شیعه که در خرداد ۱۳۸۶ درگذشت، در آذر ماه ۱۳۸۵ با صدور فتوایی رافق تقی را به خاطر انتشار مطالب “توهین آمیز” مستحق مرگ دانسته بود. آقای تقی هشت روز پیش در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان هدف ضربات چاقوی افراد ناشناس قرار گرفت و چهار روز بعد، در بیمارستان درگذشت.
این روایت که خواندید، سرنوشت تلخ مردی است که دهان به انتقاد از اسلام گشوده بود. پزشک و نویسنده ای روشنفکر و خدا ناباور که آزارش به کسی نرسیده بود و تنها افکارش را در مقاله هایش به گوش خوانندگان می رساند. فرجام شوم این نویسنده منتقد اسلام که با چاقوی مسلمانان تکه و پاره شد و در ایران مسلمین و آخوند ها و بسیجیان به خاطرش جشن گرفتند و خوشحالی کردند، نمایانگر میزان انسان دوستی و نیک سرشتی اسلام پلید است.
یک روضه خوان بی سواد در ایران دستور کشتن کسی را می دهد و پس از پنج سال، آن شخص با ضربات چاقو کشته می شود و پسر آن روضه خوان ضد انسانی، از کشته شدن آن فرد و از اینکه دستور پدرش به اجرا در آمده است اظهار خرسندی می کند. پایگاه ها و سایت های خبری حکومت اسلامی، این ترور و حرکت ضد انسانی را سزای هر “ملحد” و “مرتدی” می دانند و بر این باورند که “رافق تقی” به هلاکت رسیده است.
این همان اسلام ناب محمدی است که نگارنده در بسیاری از نگاشته هایش از آن سخن گفته است، اسلام هیچ شکل و نوع دیگری ندارد، در تمام طول تاریخ، اسلام یک مدل و یک چهره داشته است و آن هم همین اسلام کشتارگر و خونخوار و جنایتکار و ضد انسانی است. اسلام سرتاسر عیب و مشکل و زشتی است، همین واقعیت سبب شده است که آخوندها اجازه انتقاد و بررسی دقیق را به هیچ کس ندهند و هر آنکه پرسشی منطقی و عقلانی دارد را برچسب “ملحد” به او زنند و سر به نیستش کنند.
اگر اسلام را محدود نکرده و به گردن آن زنجیر نزنیم و نبندیمش باز هم شاهد چنین جنایاتی خواهیم بود، همانطور که از زمانی که اسلام ظهور کرده است، همواره تاریخ شاهد قتل و کشتار انسان های بیگناه به دست مسلمین و فرمان الله مدینه بوده است. “رافق تقی” انسان دیگری بود که قربانی اسلام درنده و خونخوار شد، بیایید با روشنگری های بیشتر و دادن آگاهی به مردمان، اجازه ندهیم که انسان های دیگری به دلیل وجود چنین دین پلیدی، زندگی های شان را از دست بدهند.
فرمان قتل ملحدین را الله مدینه در قرآن داده است، فرمان قتل “رافق تقی” را یک آخوند مسلمان شیعه صادر کرده بود و “رافق تقی” به دست مسلمانان کشته شد، آیا کسی می تواند مغلطه ای نو بسازد و بگوید آن ها که چنین کاری را کردند، مسلمان واقعی نبودند؟ آیا هیچ مسلمانی می تواند ادعا کند که باید به عقاید او احترام گذاشته شود؟ آیا عقاید و باورهای یک مسلمان با وجود این همه جنایت و کشتار و ترور انسان های بیگناه شایسته احترام هستند؟ آیا مسلمانانی که طبق دستورات دینی شان دست به چنین جنایاتی می زنند، لایق دموکراسی و آزادی هستند؟ پاسخ تمامی پرسش ها، یک “خیر” به بزرگی تمام جنایاتی است که اسلام در طی قرن ها به بار آورده است.
عقاید و باورهای یک مسلمان به هیچ وجه قابل فهم و احترام نیست و تا زمانی که اسلام از سطح جامعه زدوده نشود و به چهارچوب خانه ها محدود نگردد باید با آن مبارزه جانانه کرد و هستی و نیستی اش را به زیر سوال برد. “ملحد” ، “مرتد” و “کافر” و چنین القابی، پوچ ترین و بی معنا ترین واژگان لغت نامه های سرتاسر دنیا هستند که باورمندان و معتقدان از آن ها برای پاک کردن خون بیگناهانی که تا آرنج بر دستانشان خشکیده است، استفاده می کنند.
فضول محله این اقدام غیر انسانی و پلید را که مخصوص مسلمانان است، به شدت محکوم می کند و از همینجا به تمامی آخوندهای بی سواد و کسانی که چنین ترورهای ناجوانمردانه ای را تشویق و تحسین می کنند قول شرف می دهد که تا زمانی که فضول محله سر پاست و قلمش می چرخد، حتی برای لحظه ای هم یقه اسلام و مسلمین را رها نخواهد کرد و صدای تمام جنایات مسلمین در طول تاریخ را به گوش مردمان و به خصوص نسل های آینده ایران خواهد رساند.