فرهنگ ایران باستان مالامال از احترام و مهرورزی نسبت به بانوان است. زنان در هرسن و سال مقام و جایگاهی والا و پراز احترام در میان مردان داشتند. زندگی زناشویی یک زندگی مشترک و دوگانه و با برابری، همدوشی، و همکاری زن و مرد اداره می شد و میان زن و مرد مقامی بالاتر و یا پایین تری وجود نداشت.
زنان نه تنها شمع فروزان و مشعل سوزان خانواده بودند، بلکه در اجتماع نیز در بیابان و مزرعه، در باغ و کشتزار، دوش به دوش مردان به کارهای تولیدی و سازندگی می پرداختند. در کارهای نظامی و تربیت سربازان جنگی نیز زنان هنرمند و سخت کوش ایران پا به پای مردان در تلاش بودند. چیزی که کمتر می توان در دنیای متمدن امروز از آن نشانی گرفت.
آنان که از سن بالاتری برخوردارند به خوبی به یاد می آورند پیش از آن که کشورمان باردگر در طلسم تازی زادگان گرفتار شود، در همه جا، و در همه کارها، چون باغداری و کشاورزی، زنان و دختران سخت کوش به کار می پرداختند. کلیه کارهای برداشت محصول، خرمن کوبی، چایکاری، پنبه کاری، و حتی جوانه زدن و فروش فراورده های کشاورزی با بانوان بود. و اما، با تسلط رژیم دور از هر خرد و اندیشه بر ایران، زنان فعال و سخت کوش کشورمان همه گونه تلاش و کوشش پیشین را ترک نمودند و گوشه نشین خانه و آشپزخانه شدند.
از آن جا که اسلام یک حزب واپس گرای سیاسی، دشمن هرگونه آزادی و آزادمنشی، و بسیار زن ستیز است، با نهایت بی رحمی و بی وجدانی نیمی از جامعه پویا و سرزنده ایرانی را نادیده گرفت، و آنان را به آشپزخانه و اطاق خواب روانه نمود. این رفتار نکوهیده و بسیار زشت دور از وجدان و آدمیت، بر بانوان گرانمایه و مردان منصف و باغیرت ایرانی سنگینی آمد. تا آن جا که بانوان برای دفاع از خود کمپین یک میلیون امضاء به وجود آوردند.
در این ویدیو شما چهره مظلوم و ستمدیده این بانوان فداکار کشورمان که با دست خالی در برابر آخوند ایستادند و مبارزه کردند، می بینید. به نوع مجازات و دوران آن که بی تردید بستگی به تسلیم نشدن این فرزانگان است، پی خواهید برد. ما به وجود این عزیزان افتخار می کنیم. این ها گل سر سبد و موجب مباهات هر ایرانی اند.
این فعالیت و نمونه های دیگری که برای دفاع از حقوق دست رفته بانوان بود موجب گردید که رژیم جهل و جنایت آخوندی زن ستیز با بی شرمی و گستاخی این گرانمایه های کشورمان را مورد بی حرمتی بیشتر و دشمنی ذاتی خود قرار دهد و به آنان آزار و ستم هایی وارد سازد که نمونه هایی از آن در زیر به نگارش می آید:
۱ – شیوا نظر آهاری – فعال حقوق بشر، ۴ سال زندانی در کرج و ۷۴ ضربه شلاق.
۲ – پریسا کاکایی – ۵ سال زندانی.
۳ – شیوا کمالی پور آزاد – گزارش گر، به طور وحشیانه دستگیر، و به اوین فرستاده شده است.
۴ – پیمان پناه – دختر ۱۶ ساله بهایی – ۴ مارس ۲۰۱۱ دستگیر و تا کنون خبری از او نیست.
۵ – درسا سبحانی – عضو کمپین یک میلیون امضاء، از دانشگاه بیرون شده، و به تازگی زندانی او یکسال کاهش یافته است.
۶ – فرح واضحان – به ایران بازگشت را از دختر سرطانی خود بازدید کند. پس از دیدار کوتاهش در بیمارستان به زندان فرستاده شد.
۷ – فرانک فرید – در تبریز پس از حمله و مجروح کردن کامل، او را دستگیر و به زندان بردند.
۸ – هاله سبحانی – فعال حقوق زنان، در هنگام سوگواری مرگ پدرش به قتل رسید.
۹ – ژیلا بنی یعقوب – روزنامه نگار، برای نوشتن ۲مقاله انتقادی از رژیم دستگیر و زندانی شده است.
۱۰ – کتایون شهابی – فیلم ساز، به دلیل همکاری با بی بی سی دستفیر شده است.
۱۱ – محبوبه کرمی – فعال حقوق زنان، محکوم به سه سال زندانی.
۱۲ – هانیه شتربان – در هنگام یورش به خانه پدرش دستگیر، و برای فعالیت در فیس بوک تحت محاکمه است.
۱۳ – مهدیه گلرو – با تقاضای فرجام ۶ ماه دیگر زندانی است.
۱۴ – منصوره بهکیش – متهم به عزاداری با مادران داغدیده دیگر.
۱۵ – نسرین ستوده – وکیل حقوق کودکان و حقوق انسانی، محکوم به ۶ سال زندانی، و ۱۰ سال محرومیت از کار قضایی.
۱۶ – شادی صدر – به دلیل اعتراض دستگیر. به ۶ سال زندانی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
۱۷ – شهناز رنجبر – عضو انستیتیوی مادران امروز، با تلفن تهدید شده است.
۱۸ – سمیه توحیدلو – جامعه شناس و دارای بلوگ در کامپیوتر. تاکنون ۵۰ ضربه شلاق خورده وچوب لای انگشتانش گذاشته اند.
۱۹ – سوسن غیاثوند – نویسنده داستان ها خیالی، در کرج دستگیر شده است.
۲۰ – سروه ویسی – ۲۳ ساله، دانشجوی مدیریت ورزش، برای اعتراض، به ۲ سال زندان محکوم شده است.
۲۱ – زهرا یزدانی – روزنامه نگار، به وسیله گروه امنیت رژیم در خانه دستگیر شده، و تا کنون خبری از او نسیت.
۲۲ – بهاره هدایت – پس از فرجام خواهی بازهم ۶ ماه دیگر زندانی است.
۲۳ – زینب بایزیدی – فعال کرد، در حال اعتصاب غذا.
۲۴ – نزهت امیرآبادیان – روزنامه نگار، رفورمیست، پس از دستگیری زندانی در اوین شده و وب سایت او را نیز بستند.
۲۵ – فریبا کمال آبادی – به دلیل بهایی بودن دستگیر شده و در زندان اوین است.
۲۶ – خدیجه مقدم – فعال حقوق بشر، دستگیر و زندانی است.
۲۷ – کبری بنا زاده امیری – فعال حقوق بشر، محکوم به ۲/۵ سال زندان، و ۳۰ ضربه شلاق.
۲۸ – لیلا توسلی – عضو جنبش آزادی، محکوم به ۲ سال زندان.
۲۹ – انسیه صفاریان – دانشجوی اخراجی رشته ریاضی، دستگیر شده و زندانی است.
۳۰ – هنگامه شهیدی – دستگیر، انتقال به بند ۲۰۹ اوین، و تحت شکنجه شدید است.
۳۱ – فاطمه عرب سرخی – دستگیر شده و در اوین است.
۳۲ – ژینوس غضنفری سبحانی – منشی سابق دفاع از حقوق بشر، محکوم به ۲ سال زندان.
۳۳ – فرزانه روستایی – روزنامه نگار، از ۲۸ نوامبر محاکمه او آغاز شده است.
در این ویدیوی بسیار غم انگیز و تأثر آور، چند اوباش که به حیوان درنده و و حشی بیشتر میمانند تا یک انسان، با زور و قلدری به زنی مظلوم و درمانده تجاوز می کنند.زن، پس از این جریان ناگوار خود کشی می کند. رژیم ادعا کرده که متجاوزین را اعدام نموده است. درستی و یا نادرستی این ادعا برای ما نامعلوم است.
اینها شمار اندکی از بانوان گرامی کشور ما می باشند که نهایت بی احترامی به آنان شده، و تحت شکنجه و محاکمه های دور از اخلاق و عفت انسانی قرار می گیرند. احیاناً مزدوران رژیم با بیشرمی و درندگی به عده ای از آنان دست درازی و خدای نا کرده تجاوز هم می کنند.
از آن چه گفته شد، وظیفه اخلاقی، انسانی، شرافتی، و میهنی فرد فرد ایرانی، از کوچک و بزرگ، زن و مرد، به ویژه بانوان مقیم کشورهای دیگر، ایجاب می کند که با تمام نیرو و قدرت خود، این ظلم و ستم های بیکران و بی حرمتی به مقام بانوان کشورمان را به گوش مردم جهان برسانند و از آنان کمک و یاری بخواهند.
در هر کشوری بهتر است تشکیلاتی به وجود آورند، با سخنرانی و نشان دادن فیلم و تصویر، مقامات اداری و فرهنگی کشور میزبان خود را با اینگونه ستم و بیدادگری آشنا کنند. بی تردید تلاش همگی به جایی خواهد رسید و آخوند دست بی حرمتی خود را از روی بانوان گرامی ما بر خواهد داشت. به امید تلاش شبانه روزی تک تک بانوان و آقایان نیک اندیش، و نیک پندار، و شنیدن اخباری نیکو و شادی آفرین.