مسلمانان ساکن اروپا و آمریکا، همواره در آرزوی سرنگون کردن دموکراسی و سکولاریسم و برافراشتن پرچم اسلام و حاکم شدن قوانین شریعه اسلامی و سر انجام حکمرانی اسلام و مسلمین بر تمامی دنیا بوده اند. همه ساله این قشر خردباخته که برای رسیدن به اهداف پلیدشان از انجام هیچ جنایتی فروگذار نیستند و برای کشتن و ریختن خون انسان های بیگناهی که به دین و مسلک ایشان باور ندارند، لحظه ای درنگ نمی کنند، در شهر های محل سکونت شان دست به تظاهرات اعتراض آمیز زده و از مسئولین کشور مربوطه می خواهند تا قوانین شریعه اسلام را جایگزین قوانین کفر آمیز و ضد اسلامی خویش کنند.
این جانیان مسلمان با سوء استفاده از دموکراسی، از فضای آزاد موجود استفاده کرده و به تبلیغ برای اسلام ناب محمدی و یارگیری برای ایجاد تظاهرات های خشونت آمیز می پردازند.
هر وقت کسی یا گروهی و یا نشریه ای، کوچکترین مطلبی و یا کاریکاتوری نقد آمیز درباره اسلام منتشر می کند، مسلمانان بدون هیچ واهمه ای، اقدام به کشتن، نابود کردن و یا سوزاندن آن شخص، گروه و یا نشریه می کنند و این فاجعه انسانی بارها رخ داده است.
حال پرسش اینجاست که چرا دولت های غربی، کمترین توجهی به اعمال جنایت بار شهروندان مسلمان شان ندارند؟. چرا یک نشریه نباید امنیت کافی داشته باشد تا هر آنچه که می خواهد را به چاپ برساند؟. چرا یک مشت انسان عقب افتاده که دارای افکاری ارتجاعی و خطرناک هستند، باید آزادانه در جامعه و در میان انسان های بی آزار و بیگناهی زندگی کنند و جان مردم را که مالکان راستین آن سرزمین هستند، به خطر بیاندازند؟.
این ویدیو گویای حقیقت تلخی است از آنچه در سال ۲۰۱۱ در نیویورک می گذرد. حکایت بر سقوط و ریزش انسانیت و فروپاشی درک و شٰٰعور آدمی. و از سوی دگر فرصت طلبی و حقه بازی رژیم جنایت کار اسلامی که با صرف میلیون ها دلار از پول بیت المال، برای بقای خود چنین برنامه های مسخره و فاقد هر ارزش آدمیت را ترتیب می دهد. شوربختانه حکمرانان کشورها ی غربی، تنها به دلیل منافع مادی زود گذر، و برای داشتن روابط اقتصادی، از برگزاری چنین برنامه های فانتزی و غم انگیز جلو گیری نمی کنند. بدا به حال مردم، که همواره قربانیان رژیم های خودکامه خود هستند.
مگر نه اینکه آن مسلمانان خواهان حکمرانی شریعه اسلامی هستند و با دموکراسی و سکولاریسم و وجود آزادی برای زنان مخالفند، پس چرا آنان به سرزمین پدری اشان که همانا عربستان سعودی باشد، مهاجرت نمی کنند تا زندگی های نکبت بارشان را تحت حکمرانی اسلام و قرآن ادامه دهند؟. آیا این یک سخن گزاف و یک حرکت زشت و توقعی بیجا نیست که شخصی مسلمان به کشور دیگری مهاجرت کند و در آنجا زندگی کند و خواهان تغییر روش زندگی مردمان آن سرزمین، بر طبق امیال و آرزو های شخصی اش شود؟.
روز عاشورای حسینی در شهر نیویورک و لندن مسلمانان و شیعیان خردباخته و دیوانه، کارناوالی خونین به راه انداختند و با زنجیر های که از تیغ ساخته شده اند، خودشان را زدند و خونین و مالین کردند. چند کودک خردسال نیز در میانشان حضور داشتند و تحت تاثیر اعمال پدران و برادران خویش قرار گرفته و با قدرت هر چه تمام تر خودشان را با زنجیر می زدند و خونین می کردند.
آیا دموکراسی بدین معناست که انسان های آزاد و نا مسلمان، باید حضور چنین جانیان و دیوانگانی را در شهر محل زندگی شان تحمل کرده و شاهد اعمال ضد انسانی و بربریت ذاتی ایشان باشند؟.
آیا نباید همه آن مرتجعین خشک مذهب را، به جرم ایجاد خشونت و بر هم زدن نظم عمومی در سطح جامعه و همچنین کودک آزاری محاکمه کرد و سال های سال به زندان فرستاد تا یک جامعه از شر و نکبت وجودشان خلاص شود؟.
آیا باید به عقایدی که همواره جان و مال و زندگی دیگران را به خطر انداخته است احترام گذاشت و در مقابل فعالیت های ضد انسانی مسلمانان سکوت کرد؟. چرا باید به مسلمانانی که همیشه در حمله های تروریستی نقش اول را بازی می کنند و در هر عملیات ضد انسانی دست دارند و جان هزاران هزار انسان بیگناه را گرفته اند و بمب به خودشان می بندند و مترو، اتوبوس و ساختمان های دولتی و… را منفجر می کنند تا مستقیمن به بهشت بروند، اجازه فعالیت های اینچنینی اجتماعی داد؟. چرا باید به آنان اجازه داد تا کارناوال اعتراض آمیز به راه انداخته و با توهین و تهدید دیگر شهروندان، ایشان را مجبور کنند که به درخواست سخیف اسلامی شان تن دهند؟.
برای پاسخ به این پرسش ها و چرا های دیگر، از خوانندگان درخواست می شود که به تاربرگ فیسبوک فضول محله ملحق شده و این جریانات حامی تروریست را به چالش بکشیم و درباره اشان به گفتگو بنشینیم.
این چنین که پیش می رود، و مسلمانان خودکامه زیاده طلب با افکار ارتجاعی و بی منطق خود سرتاسر اروپا و آمریکا را اشغال کرده اند، دیری نمی پاید که در آینده ای نه چندان دور، شاید بتوان گفت تا ۲۰ سال آینده کاسه صبر غرب نشینان لبریز شده، و جنگ سخت و هولناکی میان مسلمانان و دیگر ادیان به ویژه پیروان مسیحی در می گیرد که هزاران، بلکه میلیون ها را به کام مرگ خواهد کشید. آن روز نزدیک است. روزی که مسلمانان را به کنار و زاویه خواهد کشاند و صدای جغد مانند آنها را برای همیشه در گلو خفه خواهد نمود.
به امید آن روز که جهان از شر انسان هایی که می خواهند جان و زندگی دیگران را، قربانی راه و هدف پلید خویش کنند، تهی شود و همگان در سایه آرامش و رفاه و امنیت، در جامعه ای آزاد و به دور از خشونت و ایدئولوژی، خوشحال و خرسند زندگی کنند.