شب یلدا یعنی بلند ترین شب سال، برابر با شب پایان سی ام آدر و شب اول زمستان نزدیک است. این شب در تاریخ مسیحی با شب ۲۱ دسامبر.برابر می شود.
شوربختانه خبرهای غم بار و تلخ، سراسر زندگی های مان را پر کرده اند. از طرفی شب یلدایی که باید تمامی ایرانیان آن را جشن بگیرند، مصادف با روزهای ماه آزار دهنده محرم شده است و برخی از هم میهنان متعصب که خیلی وقت است، خردگرایی را کنار گذاشته و خرافه پرست گشته اند، یا زودتر از شب یلدا مراسمی را برگزار کرده اند و یا برای احترام گذاشتن به حسین ابن علی که هزار و چند صد سال پیش به خاطر رسیدن به قدرت و خلافت کشته شده است، قصد ندارند که این شب تاریخی را جشن بگیرند.
در ویدیو هم میهنان و جوانان پر شور و عشق و دانشجوی نازنین مان را در شهر میلان، در حال تدارک دیدن مراسم جشن شب یلدا مشاهده می کنید. باید گفت درود به شرف یکایک ایرانیانی که آداب و سنت های اجداد شان را به بهترین شکل ممکن زنده و پوینده نگاه می دارند.
یلدا یکی از زیباترین جشن های ملی و شادی بخش ایرانی است، جشنی که آوازه اش به گوش جهانیان رسیده و هزاران سال پیش، از ایران ما، به روم باستان و اروپا نیز صادر شده است و گوشه هایی از این آیین زیبا، در مراسم کریسمس و جشن زادروز مسیح قابل لمس و مشاهده است. یلدا سبب گرمی خانواده و بهبود روابط میان دوستان و آشنایان و یادی از گذشته ها و خاطرات زیبا می گردد.
یلدا مایه نشاط و سبب خرسندی تمامی ایران می شود چرا که همگان دور هم جمع شده و شب را با مسرت و دلخوشی به صبح می رسانند. یلدا به غم ها و تلخی ها پایانی شیرین داده و به اعضای یک خانواده، یک فرصت دوباره برای بهتر کنار هم بودن و درک کردن یکدیگر را می دهد.
یلدا، جشن عشق و مهرورزی است، در شب یلدا از بزرگان و مشاهیر ایران زمین یاد می گردد، سخنی از حسن و حسین و علی و دیگر بیگانگان نیست، همه می خواهند از بابک و کوروش و آرش بشنوند.
بزرگ فامیل، قصه هایی از شاهنامه می گوید و سری هم به حضرت حافظ و غزلیات دلنشین شان می زنند. یلدا شب تمدید پیمان های دوستی و انسان دوستی است، یلدا که می آید، همه عاشق یکدیگر می شوند، گویی که رازی نهان در پس این آیین و فرهنگ هفت هزار ساله، چون سحری دل فریب وجود دارد که در آن شب همه لبخند می زنند و می رقصند و فارغ از غم های دنیا، تلاش می کنند تا مراسم به زیبایی هر چه تمام تر به پایان برسد.
شب یلدا که می آید، سری هم به مادرهای داغدار بزنیم، سراغ ندا و سهراب و محمد و صانع و کیانوش ها را بگیریم و کارت پستالی، نامه ای و یا دسته گلی برای خانواده آن نازنین جوانان وطن و همچنین خانواده زندانیان سیاسی – عقیدتی بفرستیم و پیمان مقدس مان با ایشان، که همانا آزادی بی چون و چرای مام میهن باشد را، رنگ و رویی تازه و پر قدرت ببخشیم و به مادران سهراب و دیگر کشته شدگان راه وطن بگوییم که نخواهیم گذاشت تا خون سهراب و همراهاناش، پایمال شده و برای هیچ روی زمین را سرخ کرده باشد.
راستی شب یلدا که از راه می رسد، فکری نیز به حال کودکان کار کنیم، بیایید آن ها را نیز در جشن یلدای خود شریک کنیم، مگر چه می شود که آن ها نیز یک شب خوشحال و خندان باشند؟. کودکان بی سرپناه و درمانده را که حق شان را آخوندهای شکم گنده خورده اند، دریابیم و در آغوش شان بکشیم و به آنان محبت کنیم، نه فقط در شب یلدا بلکه در تمامی روزها و ماه های سال، یلدا یک بهانه برای ایجاد روابط دوستانه و انسانی با دیگران است.
یلدا که می آید سراغی از پدران و مادران کارگری بگیریم که چندین ماه است بیکار شده اند و محتاج نان شب اند و شرمنده روی بچه های شان گشته اند که آرزوی چند کیلو آجیل و میوه را دارند، یک شب، هزار شب نمی شود ولی این دوستی ها و فرهنگ مهروزی است که سینه به سینه و نسل به نسل، به آیندگان این مرز و بوم منتقل خواهد شد و یلدای مان چه زیباتر خواهد شد وقتی به دیگر هم میهنان نیازمند مان یاری رسانیم و کمک کنیم تا ایشان نیز، یلدایی خوش و دست کم یک شب با نشاط داشته باشند.
یلدا می آید و هنوز خیلی ها، هر لحظه از زندگی شان با سختی و تلخی می گذرد و مدام چشم های شان گریان است، بیایید برای یک شب هم که شده، همه در کنار یکدیگر، تلاش کنیم تا دیگران را شاد کنیم، هر کس که گمان می کنیم غمی دارد را، به شادی و نشاط دعوت کنید و دست نیازمندان را بگیریم. بیایید طوری یلدا را بگذارنیم که وقتی رفت، تا آمدن سال دیگرش، خاطرات خوشی که برای دیگران و به خصوص تهی دستان ساخته ایم را، هر لحظه همراه داشته باشیم.