به جای افسوس خوردن برای گذشته، بیایید به فردایی روشن بیاندیشیم ۳

شاید بتوان اپوزسییون ایران در ۳۰ سال پیش را یکی از جوانترین، صادق ترین، مبارزترین و در عین حال پویا ترین اپوزوسیونهای جهان نامید و با افتخار از آنها یاد نمود. زیرا در کشوری که عمر نهادهای مدنی آن کوتاه بوده و همیشه هم در معرض سرکوب شدید بوده اند این اپوزوسیون بسیار جوان سی سال پیش، بعد از سی سال تبعید با همه مشقات و سختی های عصر جدید و تغییر نوع مبارزه از مسلحانه به سمت و سوهای دیگر و نیاز به تجهیز به این روشها با همه پیچیدگیهایش و نیز در عین استقلال، بدون اتکا به کشورهای بیگانه و همچنین تجهیز حکومتهای سرکوبگر به تجهیزات فوق مدرن و بساری عوامل دیگر اما از پای ننشسته و مسیر مبارزه را به خوبی طی نموده اند و در این راستا با همه کمبودها و نقایص بی نهایت قابل احترام بوده اند.

اپوزسیون داخل هم بی نهایت شایسته تکریمند چه در این ۳۰ سال با همه محدودیت ها، حذف ها، سرکوبها، خشونتها و جنایات رژیم  از پا نیفتادند و هر دو اینها پایاپای با هم در عین نگرشهای متفاوت که طبیعی هم هست اما حرکت جامعه را به جلو هدایت کرده اند. آنهم در زمانه ای که که حکومت اسلامی به مدد همراهی امپریالیزم و با سوء استفاده از تمام عقاید مذهبی و به مسلخ بردن همه تفکرات و اندیشه ها برای به دست اوردن قدرت از هر روشی برای نابودی و ضربه زدن و انحراف جامعه استفاده نموده اند. و صد البته حساب اپوزوسیونهای ساختگی و بدلی که در طی این سالها هم غرب و هم جمهوری اسلامی پرورانده اند تا نقش اپوزوسیون واقعی را کمرنگ و یا خنثی سازند حسابی جداگانه است.

پس از ۱۵۰ سال مبارزه مردم ایران زمین برای رسیدن به آزادی و دموکراسی، امروز با وجود قشر روشنفکر جوان و پویای با سواد و آزادی خواه، ایران بیش از هر زمان دیگر به آزادی نزدیک شده است.

پس از ۱۵۰ سال مبارزه مردم ایران زمین برای رسیدن به آزادی و دموکراسی، امروز با وجود قشر روشنفکر جوان و پویای با سواد و آزادی خواه، ایران بیش از هر زمان دیگر به آزادی نزدیک شده است.

دژ مستحکمی به نام اپوزوسیون مستقل و مردمی غرب را علیرغم علم به پایان یافتن عمر حکومت متعفن جمهوری اسلامی به شدت مایوس و نا امید ساخته است؛ چه این اپوزوسیون یکی از اصلی ترین شاخصه هایش این است که از دل یک مبارزه واقعی و حقیقی، صادقانه و آرمانگرایانه برای پیشبرد اهداف ملت بر خاسته که غرب نتوانسته تا آنان را استحاله نموده و یا آنان را بخرد.  و نتوانسته آنان را از مطالبات و خواستهای حقیقی ملت منحرف سازد.  و درهمین راستا تا کنون سیاست مدارا با جمهوری اسلامی را در پیش گرفته تا شاید راهی بیابد که باز حرکت منطقی ملت را سزارین کرده و طفل اگاهی و انقلاب ملت را نارس متولد سازد. و آنچنان مایوس گشته که هر ازچند گاهی میخواهد تا مزه جنگ را مز مزه نماید و عجیب اینکه همین ناتوانی هم جمهوری اسلامی را مجبور ساخته تا او هم بی میل به چشیدن چنین مزه ای باشد.

اپوزوسیون حقیقی ملت علی رغم همه تشتتها و تنوع ها که اتفاقا نقطه قوت آن هست و لازمه یک جامعه مدنی، اما هم پا با اپوزوسیون داخل قدم به قدم مسیر تکاملی جامعه را به پیش برده اند؛ علیرغم زندگی سخت در غربت اما از انجا که این اپوزوسیون عموما مبارز و خود ساخته بودند بر پای خویش ایستاده و از آرمانهایشان کوتاه نیامده اند و از این منظر است که میتوان افق اینده را روشن دید. از این منظر است که سر گیجگی های سیاسی هم جمهوری اسلامی و هم غرب را میتوان فهمید.

شکی نباید کرد که اگر چنین نبود و اپوزوسیون حقیقی ملت میتوانست تامین کننده منافع دنیای غرب باشد، غرب مجبور به این همه تعامل با حکومتی عقب مانده و متحجر نبود. و ظریف ترین نکته در اینجاست که هم جمهوری اسلامی و هم غرب هر دو سعی وافر داشته اند تا با ساختن اپوزوسیونهای ساختگی هر یک به نوعی شاید به اهداف خویش نایل آیند.

اما ملت هم در این مسئله چه خوب اگاهی و اندیشه خود را نشان داده و همه آنها را پس زده اند و آنها را در این راه ناکام ساخته اند و اما با همه این نقاط مثبت وبا همه این فداکاریهای بزرگ، مردانی که عمر خویش را در راه مبارزه با این رژیم سفاک طی کرده اند، به نظر میرسد که بایستی پنجره ای جدید گشوده شود تا شاید یکبار برای همیشه کشور ما از درافتادن به دور باطل ۱۵۰ سال گذشته رهایی یابد.

شکی نیست که هر حرکتی دارای نقاط ضعف هایی هم بوده و هم خواهد بود و اپوزوسیون ایران و حرکت هایش هم از این قاعده مستثنی نبوده و نخواهد بود. اما آنچه میتوان دید حرکت مجموعا رو به صعود و تکامل داشته است.

یکی از اصلی ترین ضعف های اپوزوسیون ایران شاید در این باشد که این اپوزوسیون هنوز نتوانسته راهی را برای پیوند و ارتباط با جامعه داخل به آن نحو که تاثیر گذارتر از اکنون باشد، پیدا کند. این اپوزوسیون که در پیش نگاشتیم که جوان ترین اپوزوسیونها بوده، خود اکثرا از محیطهای دانشگاه و دبیرستانها بر خاسته بودند. امروزه بیش از چند میلیون دانش اموز در دبیرستانهای ایران به تحصیل مشغولند که هیچ برنامه و روش خاصی برای پیوند زدن انها با جامعه و سرنوست اینده ان در بین اپوزوسیون مشاهده نمیشود و از نظر نگارنده یکی از حلقه های مفقوده را میتوان در اینجا پیدا نمود.

فرتور تعدادی از زندانیان سیاسی چون آقای عیسی سحرخیز و مجید توکلی و... را در حیاط زندان رجایی شهر کرج نشان می دهد. این بزرگواران رهبران واقعی خیزش مردمی ایران زمین هستند و در زندان و زیر بدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار دارند.

فرتور تعدادی از زندانیان سیاسی چون آقای عیسی سحرخیز و مجید توکلی و... را در حیاط زندان رجایی شهر کرج نشان می دهد. این بزرگواران رهبران واقعی خیزش مردمی ایران زمین هستند و در زندان و زیر بدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار دارند.

یکی دیگر از نقاط ضعف اپوزوسیون را شاید بتوان در این مسئله دید که غالبا اپوزوسیون ایران به جز بعضی ازگروههای کُرد هیچگاه کنشگر نبوده اند و همیشه فعالیتها بیشتر واکنشی بوده به عنوان مثال وقتی یک قضیه مثل حمله به سفارت اتفاق میافتد سیل مقالات و نظرها روانه سایتها میشود که البته بسیار لازم هم هست، اما آنجا جای سوال است که هرگاه حکومت بنا به هر دلیلی ساکت میشود همین سکوت هم البته تا حدودی در اپوزوسیون شکل میگیرد که این خود به واسطه چندین دلیل میتواند باشد که مهمترین آن نبود انسجام های تشکیلاتی و دور بودن افراد صاحب نظر از همدیگر و مسائلی دیگر میباشد.

جامعه ای چون ایران که مملو از تضادهای اجتماعی فرهنگی و اقتصادی است و تا زمانی که این تضادها حل نگردند و یا به حداقل نرسند و تا زمانی که نقطه نقطه ایران به درجه ای از رشد و اگاهی نسبی دست نیابند همیشه این خطر وجود خواهد داشت که جامعه نتواند بصورتی یکدست مسیر رشد و تعالی خود را طی نماید. واقعیت این است که جمهور ی اسلامی با همه سیاهکاری هایش که مجموعه ای از جنایات بیشمار را با خود دارد به قعر تاریخ خواهد پیوست و در انتهای راه خویش قرار دارد و دوران این حکومت در کشوری چون ایران که سالهای سال در راه احقاق حق خود یکی از پیشگام ترین ملل در راه دستیابی به اندیشه های مدرن بوده جز به مدد یک جنگ ۸ ساله فرسایشی و همچنین تعاملات کثیف دنیای امپریالیزم برای رسیدن هر چه بیشتر به منافع خود میبایست سالها پیش پایان مییافت اما به هر رو اینچنین نشد.

علی خامنه ای، دیکتاتور خونخوار ایران زمین نیز به پایان راه نکبت بارش رسیده و نفس های آخرش را می کشد، دوران حکومت ستمگر و جنایتکار اسلامی تمام شده است و مردم ایران خواهان یک حکومت سکولار دموکرات هستند.

علی خامنه ای، دیکتاتور خونخوار ایران زمین نیز به پایان راه نکبت بارش رسیده و نفس های آخرش را می کشد، دوران حکومت ستمگر و جنایتکار اسلامی تمام شده است و مردم ایران خواهان یک حکومت سکولار دموکرات هستند.

اما آنچه اکنون براحتی قابل مشاهده هست شکستن دیوارها و باروهای آنان یکی پس از دیگری است و در مجموع نشانه های بسیار زیادی را از پایان این حکومت جانی و این دوران وحشتناک سیاه میشود دید. اما ناگزیر باید یک واقعیت را متذکر شد که شاید در چنین شرایطی وظیفه روشنفکران را دو چندان تر از پیش مینماید.

باید گفت که این حکومت عقب مانده در پس ۳۰ سال سلطه خود فرهنگ عمومی جامعه را به شدت تنزل داده و از این جهت جامعه فعلی ایران دستخوش تلاطمات بسیاری است. و اگر از دید تاریخی به پایان دو حکومت پهلوی و حکومت اسلامی نگاه کنیم درمی یابیم که در پایان حکومت پهلوی از این جهت جامعه در شرایط نسبتا متعادل تری بوده است. اما در پایان قریب الوقوع این حکومت به شدت جامعه از بسیاری جهات آسیب های فراوان دیده و تمامی ساختارهای جامعه اعم از ساختارهای فرهنگی و دیگر ساختارها های اجتماعی و حتی اداری و….به شدت آسیب دیده اند.

در پرتو آموزه های عقب افتاده چنین حکومتی و نوع نگرش آنان مرحله بسیار خطرناکی را داریم طی میکنیم؛ سه دهه تحقیر یک ملت و سعی در جایگزینی فرهنگی ساختگی و موهوم و سعی در جدا سازی یک ملت از هویتهای تاریخی اش و …..ملت را در بسیاری از موارد با آفتهای شدیدی روبرو ساخته که به باور خیلیها حتی در پس سقوط این حکومت سیاه آثار تخریبی اش تا سالهای سال قابل جبران نخواهد بود و همین مسئله ضروری تر مینماید تا اگاهان و دلسوزان در زمینه های مختلف دست به کار شده و جامعه را برای ورود به دوران جدید و پیش رو اماده سازند.

  • Arya

    باز هم تئورى توطئه! کى میخواهیم دست از دشمنى با شرق و غرب بکشیم! الله اعلم!

  • Maryamhamidi

    dostane aziz gole in bidin hara nakhori.in ha dar posheshe  va giyafeye eslam har galati anjam midand va badan migand ke mosalman ha anjam dade an.

    be yad dashte basid ke in bibin ha har lahze hile iy dar sar darand

    ziyad motalee va tahqiq konid

    tan ha rahe moqabele ba jehalat va gomrahi motalee va tahqiqe ziyad ast

    • نسل سوخته

      man lazem midoonam chanta az ghalathaye emlayi shomaro eslah konam
      ey mosalmani ke tahghigh mikoni va gool nemikhori.
      1.gole=gool
      2.midand=midahand
      3.migand=migooyand
      4.dade an=dade and
      5=basid=bashid
      6.bibin=bidin
      7.tahqiq=tahghigh
      8.jehalat=jahala
      ای مسلمان با سواد و دانشمند به راستی که شما شایسته رهبری مسلمانان هستید شما توانایی هدایت و به قدرت رساندن ۱ میلیارد مسلملن زاده جهان را دارید.
      امیدوارم امام زمانتون هم مثل شما سواد بالایی داشته باشد
      به راستی که مسلمانان با سوادترین انسانهای جهانند.