هرانا در مصاحبه ای با بنی صدر: آقای بنی صدر شما در کتاب حق قضاوت و انسان در قرآن گفته اید حقوق بشری که در قرآن وجود دارد از اعلامیه جهانی حقوق بشر کامل تر است، آیا کماکان بر این عقیده هستید؟.
بنی صدر: بله، من در آن کتاب چهارده اصل بیش تر از اعلامیه حقوق بشر برشمردم که در قرآن وجود دارد و در اعلامیه حقوق بشر نیامده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر، حقوق بشر از دید فقهای دنیای اسلام و حقوق بشری که من از قرآن استخراج کردم در کتابی مقایسه و چنین نتیجه گیری شده که کامل ترین بیان حقوق بشر که بی ابهام و شفاف است حقوق بشری است که بنی صدر از قرآن استخراج کرده است.
حال نگارنده از خوانندگان در خواست می کند که آیات زیر را که بر گرفته از قرآن است بخوانید و کمی با حقوق بشر اسلامی آشنا شوید:
– وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (بقره/۲۴۴): در راه الله کشتار کنید و بدانید که الله شنواى داناست!
– قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ (توبه/۲۹ ): و کسانیکه از اهل کتابى (یهودیان و مسیحیان) که به الله و روز آخرت ایمان ندارند و حرام داشته ی الله و پیامبرش را حرام نمىگیرند و دین حق نمىورزند، آن ها را بکشید (آنقدر بکشید که تسلیم شوند و باج و خراج بدهند به پیامبر اسلام) تا به دست خویش و با حقارت جزیه بپردازند.
– وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ (توبه/۳۰): و یهودیان مىگویند عزیر پسر الله و مسیحیان مىگویند مسیح پسر الله، این سخنى است که به زبان مىآورند و به سخن کافران پیشین تشبث مىجویند، الله (باید) آنها را بکشد که چگونه به بیراهه میروند.
– یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ (توبه/۱۲۳): اى کسانى که ایمان آوردهاید با کافرانى که مجاور شما هستند بجنگید و بکشیدشان و آنان باید در شما خشونت بیابند و بدانید که الله با متقیان است.
– یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ یَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ… (توبه/۲۸): مؤمنان همانا مشرکان نجس هستند، لذا نباید پس به مسجدالحرام نزدیک شوند.
شاید آقای بنی صدر زمانی که مشغول استحراج حقوق بشر ناب محمدی از درون قرآن بودند، این آیه ها و هزاران آیه های ضد انسانی دیگر، از دید چشمان تیزبین شان پنهان مانده اند و شاید هم آقای بنی صدر مسلمان دو آتشه، هنگام استخراج حقوق بشر از معدن تازینامه، به اندازه کافی با قدرت، تیشه بر صخره های انسان ستیزی قرآن نزده اند تا تمامی جنایاتی که کتاب آسمانی مسلمانان در سینه دارد، بیرون ریزد و آقای بنی صدر که خود را مفسر قرآن می دانند، آن را برای ایرانیان به ارمغان آورند.
به هر حال باید خدمت آقای بنی صدر که خود را هنوز رییس جمهور برگزیده ملت ایران می داند، گفت که آقای محترم، بیش از سه دهه است که گوشه ای از اسلام ناب محمدی توسط خمینی و خلخالی و خامنه ای و قاضی صلواتی ها، در ایران زمین پیاده شده و می شود؛ بهترین و با سواد ترین جوانان آزادی خواه این مرز و بوم، به خاطر دستورات مستقیم و روشن قرآن مبنی بر ملحد و مرتد خواندن کسانی که بدان خزعبلات باور ندارند، یا کشته شده و به دار آویخته گشته اند و یا در زندان های مخوف حکومت اسلامی در حال جان دادن و زیر شکنجه های جسمی و روحی و تجاوز فیزیکی سربازان امام زمان که اتفاقن آنان نیز به شدت مسلمان هستند، قرار دارند.
قانون برده داری و زن ستیزی اسلام چی؟. آیا آنها نیز از قوانین سازمان ملل بالاتر هستند؟. این همان قانون زن ستیزی نیست که شما به زور دختر دلبند و بیگناه خود فیروزه خانم را به عقد مردک خودکامه ای به نام مسعود رجوی در آوردید؟. شما همان کاری را کردید که ابوبکر دختر بچه نازنین ۶ ساله خود عایشه را در اختیار محمدابن عبدالله مردک خودکامه و زنباره گذاشت تا با او وقت گذرانی و بچه بازی کند؟.
حال آقای بنی صدر که پس از سه دهه ای که از عمر ننگین انقلاب اسلامی می گذرد و بلاهایی که شما و دوستان تان با آن انقلاب بر سر مردم ایران آوردید، هنوز نام وبسایت رسمی تان “انقلاب اسلامی” است، شما با چه رویی از جمهوری اسلامی بنی صدری، برای آینده ایران سخن می گویید؟. آیا واقعن باور دارید که جوانان آزادی خواه ایران، به حکومتی به جز یک نظام سکولار دموکرات که در آن هر شهروندی در انتخاب دین و مسلک و باورهای خویش آزاد باشد و آزادی بیان و عدالت اجتماعی یکسان برای همگان وجود داشته باشد، راضی خواهند شد؟.
شما هم اکنون بسیار پیر و فرتوتید و در سن بالایی به سر می برید که به احتمال قوی، این خشک مغزی و مهمل بافی های تان ناشی از فرسودگی ذهن تان به خاطر سن بالای تان می باشد. گرچه پول های مفت مملکت و ارزهای فرستاده شده به وسیله پدر آیت الله تان توانسته شما را تا این سن برساند و در شما بی غیرتی و وطن فروشی اثر گذار نباشد، ولی یقیناً شما شاید یک گونی نمک زیادتر از سهمتان در دنیا مصرف کرده باشید و بهتر است خود را بازنشست کنید که به زودی رخت از این جهان خواهید بست و حوریان چهل متری بهشتی در انتظارتان صف آرایی خواهند کرد.!
گویا آقای بنی صدر به تازگی با بی بی سی لندن هم مصاحبه داشته است. البته همه ما می دانیم که دولت بریتانیای کبیر بیش از ۴ سده است که پدرخوانده کشور ما شده، و حکومت های هر دوره را تعین و یا بر آن ها نظارت کرده است. همان بریتانیایی که با تبلیغات زهر آگین ۳۳ سال پیش، و اخبار دروغین که به وسیله همین آقای بنی صدر در اختیار آنان گذاشته می شد، توانست به کمک بنی صدر جنایت کاری به نام خمینی را به حلق مردم ایران فرو کند.
اکنون که به همت بریتانیای کبیر و آمریکا، ظاهراً شکل حکومت های منطقه تغییر یافته و همگی از عراق، افغانستان، تونس، و مصر کاملاً در طلسم جادویی اسلام فرو رفته اند، دولت بریتانیا با برگزاری مصاحبه با بنی صدر، می خواهد در پیکر نزدیک به مرگ این خردباخته اسلامی بدمد، و باردیگر او را در ایران به پست و مقامی برساند. اینجاست که جوانان مملکت باید مواظب حرکات و دعوت هایی که دولت انگلیس از مزدوران اسلامی خود می کند، باشند و کلاه گشاد دیگری مانند گذشته بر سر ملت فلک زده ما نرود.
شباهت رجوی با بنی صدر، که یکی خود را رهبر مقاومت و دیگری خود را رییس جمهور برگزیده ملت ایران می داند، بسیار زیاد است. بنی صدر و رجوی هر دو ایدئولوژیست های متصعب و خشک مغز اسلامی و از شاگردان مکتب علی شریعتی جنایت کار اند و به دنبال برقراری نظامی بر پایه اسلام ناب محمدی در ایران زمین هستند. جدا از نسبت فامیلی که بنی صدر و رجوی، پس از ازدواج فیروزه بنی صدر، دختر ابوالحسن خان، با مسعود رجوی با یکدیگر پیدا کردند، ایشان از لحاظ فکری نیز بسیار شبیه یکدیگرند و بر آن هستند که مغز جوانان ایران زمین را شستشو داده و از ایشان ابزاری بسازند برای به قدرت رسیدن و حکومت اسلامی خود را آغاز کردن.
عجیب اینجاست آقای بنی صدر و علی شریعتی که هرکدام یک دکترای قالیچه ای (دادن قالیچه، و گرفتن دکترا) برای خود دست و پا کردند، چرا مدرکی دهان پر کن هم برای مسعود رجوی در دوران فامیلی او با بنی صدر دست و پا نکردند. شاید در این مورد هم آقای بنی صدر خواسته اند کمی جلوتر از داماد سیاسی خود باشند. ولی بد نیست آقای بنی صدر در مورد تز دکترای اقتصاد اسلامی خود که بنا به گفته خمینی کار خر است، کمی بنویسند تا ما بعدها اگر گذرمان به پاریس افتاد، تز کذایی اشان را بخوانیم تا ببینیم علاوه بردادن قالیچه، ایشان صفحات کاغذی هم حرام کرده اند، یا نه؟!.
آقای بنی صدر، در توهمات خویش گمان می کند که جوانان آزادی خواهی که از جان و مال و هستی شان گذشته اند تا روزی میهن شان از اسارت اسلام و آخوند و پاسدار و بسیجی رها گردد و گل آزادی در وجب به وجب ایران زمین، غنچه دهد؛ برای ایشان فرش قرمز پهن خواهند کرد تا آقای بنی صدر بیایند و برای ایرانیان فرهیخته، دوباره همچون خمینی جنایتکار، از دموکراسی اسلامی و حقوق بشر قرآنی سخن بگویند.
باید خدمت آقای بنی صدر گفت که مردم ایران، یک بار فریب علی شریعتی و اسلام بزک دوزک شده وی را خوردند و گرفتار خمینی و رژیم ستمکارش گشتند و سه دهه است که در فقر و درماندگی و بیچارگی به سر می برند و اکنون جوانان آزادی خواه ایرانی از بالاترین حد شعور و درک اجتماعی و سیاسی برخوردارند و نیک می دانند که آخر و عاقبت یک حکومت دینی به کدامین قهقرا ختم می شود؛ امروز نگارنده به عنوان یک جوان ایرانی اعلام می کند که آقای بنی صدر؛ برو این دام بر مرغ دگر نِه!
باید یادواره های مشهور پارسی را طلا گرفت و قاب کرد و بر سر در هر خانه ای جای داد، چنانچه یادواره ای معروف می گوید: عاقبت گرگ زاده گرگ شود/ گرچه با آدمی بزرگ شود؛ حال آقای بنی صدر آخوند زاده که سه دهه پیش به خمینی کمک کرد تا بر جان و مال و ناموس ایرانیان تسلط پیدا کند و با در دست داشتن ظاهراً مدرک دکترای اقتصاد، زمانی که پدر معنوی اش، خمینی گفت: اقتصاد مال خر است.! لال مانی گرفت و لام تا کام حرف نزد، امروز ماهیت واقعی خود که همان “آخوند کراواتی” است را نشان می دهد و دم از حقوق بشر اسلامی می زند.
خلاصه کلام اینکه آقای بنی صدر؛ ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان.