به همین خیال باشید تا مرگتان فرا رسد انشاءاله اگه جرأت داری این کامنت را منتشر کنید. انشاء بعد از ظهورش و چوب در آستین مبارکتان کرد آن وقت خواهید چه چیزی دروغ است چه چیز راست ، ولی دیگر خیلی دیر است.

aslan in dine Eslam hamechish baa zour shoru mishe. Mantegh halish nemishe.  nemitunin beudune biehterami bahs konin? hatman bayad farhangetuno neshun bedin ke unam eslamie 100%? ke hamash be zur va naasezaa goftan motewasel mishin. agar ke mahdi bud awal sharre shomaaharo mikand ke dige be mardome biginaah zour nagin bisawaada.

درپاسخ به یک ایمیل پاسخی به همه کسانی  امامت ائمه را قبول ندارند وبه ان تشکیک میکنند:
 
 رابطه مستقیم توحید با امامت، جزو معارف ما است. اگر کسی امام خودش را نشناخته است اصلاً خدا را نشناخته است، لذا رکن اساسی در اسلام و مسئله­ای که محوریت دارد، امام شناسیِ امام زمان است و در این مورد روایات زیادی داریم، نظیر این روایت که از امام باقر(ع) است که حضرت فرمود: «مَنْ عَرَفَنَا کَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ أَنْکَرَنَا کَانَ کَافِرا»(بحارالأنوار، ج۳۲، ص۳۲۵ ) اگر کسی ما را بشناسد و امامت ما را بپذیرد، مؤمن است، ولی اگر ما را انکار کند کافر است. در باب مسئله ایمان به خدا و پیغمبر اکرم، راجع به نبوت می­گوییم که باید به پیغمبر «و کلما جاء به النبی» و آنچه که او از ناحیه خدا آورده است ایمان بیاوریم. راجع به نمازش، روزه­اش و هرچه را که او آورده است و مسلّم است که او گفته است و همه هم قبول دارند، ایمان بیاوریم. ما «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْض»(سوره نساء، آیه ۱۵۰) نداریم، دیدید که قرآن هم صریحاً این را رد می­کند، حتی گفته­اند که اگر کسی یکی از ضروریات دین را انگار کند، کافر است.یکی از آن اموری که «جاء به النبی» پیغمبر آورد چه بود؟ مسئله امامت بود. عامه اصلاً این موضوع را انکار نمی­کنند، حتی بعضی از آنها راجع به غدیر خیلی غلیظتر از ما بیان می­کنند، غدیر را انکار نمی­کنند، اما یک چیز دیگری می­گویند. خود غدیر را همه­شان قبول دارند که پیغمبر در غدیر آمد علی را به امامت نصب کرد.

در این شبهه­ای ندارند. لذا اینجا هم امام حسین(علیه­السلام) چهارمین پرسشی را که از همین صحابه و تابعین می­کند، مسأله غدیر است، می­فرماید: «قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَبَهُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَنَادَى لَهُ بِالْوَلَایَةِ وَ قَالَ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَم»(کتاب‏سلیم‏بن‏قیس، ص۷۹۰)آنها را به خدا قسم داد که آیا پیغمبر روز غدیر علی(ع) را به ولایت، یعنی سرپرستی امت که ما اسمش را امامت می­گذاریم، نصب کرد «قالوا اللهم نعم» همه این هزار جمعیت دویست صحابه و هشتصد تابعین همه گفتند: بله. بهتر از این دیگر نمی­شود گفت.لذا تمام این لفظ مؤمن­هایی که در قرآن آمده است- این مطلب علمی است- مربوط به کسانی است که امامت را قبول دارند. «یا ایها المؤمنون» مؤمن کیست؟ آن کسی که به پیغمبر و «کلما جاء به» هرچه که او از جانب خدا آورده است و به بشر عرضه کرده است، ایمان آورده باشد. یکی از آنهایی که پیامبر آورده است امامت علی(ع) بوده است، بنابراین اگر کسی این را قبول نداشته است، مؤمن نیست.

این خیلی روشن است پیچیدگی هم ندارد. ایمان غیر از اسلام ظاهری است، من این مطلب را در بحث­های گذشته­ام، ظاهراً در دهه اول محرّم گفتم. تعبیراتی که در قرآن آمده است، «یا ایها المؤمنون» یا «مؤمن» اصلاً هرجا که ایمان به کار رفته است، یک رابطه مستقیم بین امامت و توحید است، حتی اگر آنهایی که اهلش هستند به قرآن مراجعه کنند وقتی که آن آیه مربوط به مسأله غدیر را نگاه کنند، این مطلب روشن است. «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا»(سوره مائده، آیه۳)

امام حسین(ع) در منا اول چیزی را که مطرح کرد این بود که ای جمعیت، شما که ادعا می­کنید موحد هستید، شما که رأس مؤمنین هستید، ای مسلمانها که می­گویید ما مسلمان هستیم، دارم به شما می­گویم، آیا اینها درست است؟ پیغمبر اینها را گفته است و این کارها را کرده است، درست است؟ شنیدید؟ دیدید؟ همه گفتند «قالوا اللهم نعم».

اگر می­گویید: «اللهم نعم»، پس چرا این وضع است؟ به تعبیر من با یک زبان بی زبانی و بدون صراحت فرمودند هیچ کدامتان دین ندارید، شما مسلمان مؤمن نیستید، چون امامت را به آن معنا که در اسلام وارد شده است، قبول ندارید. یک جا دو جا هم نیست.

روایتی از امام حسین خواندید: «سئل الحسین بن علی(علیهالسلام) مَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ» آقا هم این را فرمودند، نه خیر این نیست، من طلبه هستم اشتباه نکنید، بنده روی این تکیه نکردم، گفتم این مطلب در معارف ما پخش است که فرصتی ندارم بخواهم این روایات را مطرح کنم که «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً» که اینها را هیچ کسی انکار نکرده است، عامه هم انکار نکرده­اند. امام حسین(ع) این چیزی را که جلو انداخت، نقش اساسی و حیاتی برای اسلام داشت، یعنی زنده بودن اسلام به مسأله امامت و پذیرش امامت و سرپرستی اهل بیت است.

اگر این را پذیرفتی، تو مسلمان هستی، تو مؤمن هستی. منظور، پذیرش از نظر بیرونی است که به آن اطاعت می­گوییم و هم­چنین پذیرش درونی که مسأله محبت است که البته این بحثی است که من بعد مطرح می­کنم که جابر هم داشت.شما نگاه کنید که وقتی سراغ قرآن میرویم، قرآن از نظر ارزشی، نبوت را کمتر از امامت مطرح می­کند. نبوت را مادون امامت مطرح می­کند. یعنی ارزش معنوی این منصب و جایگاه را بالاتر از نبوت می­داند. در ذیل این آیه شریفه که راجع به حضرت ابراهیم است و دارد: «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً»(سوره بقره، آیه۱۲۴) روایتی از امام باقر(ع) است که می­فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِیمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ نَبِیّاً» قبل از آن که بخواهد منصب نبوت به او بدهد، عبودیت را به او عطا کرد، عبودیتش که تثبیت شد بعد او را نبی کرد «وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ نَبِیّاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ رَسُولًا» نبوت را داد اما رسالت را نه و بعد از نبوت رسالت را به او داد.«وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ خَلِیلًا» رسالت را به او داد، اما هنوز خلیل بودنش را که دوست­اش با خداست بگیرد به وی نداد «وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ خَلِیلًا قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ إِمَاماً» ببین چه قدر فاصله شد. خلیلش کرد، اما امامش نکرد، «فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ الْأَشْیَاءَ قَالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماما»(بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۰۵)وقتی همه اینها در او جمع شد، آخر کار به او گفت حالا تو لیاقت پیدا کردی که من منصب و جایگاه امامت را به تو بدهم. من اینها را می­گویم که یک وقت تحاشی نکنید. آن روایتی را که من خواندم برای کسانی که اهلش نیستند یک مقدار موجب غرابت از ذهن می­شود که از امام حسین پرسیدند چه­طور خدا را بشناسیم؟ گفتند برو امام را بشناس، امام را بشناسی بعد خدا را می­شناسی. همه تعجب می­کنند، اما تمام اینها حساب شده بود.

چرا روز شهادت امام نقی رو تعطیل نمیکنن آخه؟!مگر او امام نبود یا امامیتش کمتر بود از دیگران؟!بعد رهبر فرمدند که تو این کشور ۵ نفر راستگو نیست که امام زمون ظهور کنه!من به همه ی دشمنان حسن و حسین و علی و نقی هشدار میدم که صبر کنند تا مهدی بیاد با دستای خودش چوب بکنه تو کونتون تا ما پرچم رافضی گری رو در دنیاا به اهتزاز در بیاریم در این جا من توجه شما را به ایاتی چند از کلام الله مجید کریم جلب میکنم: 

اَلم تَرَی کیفَ فَعَلَ ربُکَ باصحابِ الخَر@ الَم یَجْعَل ذِکرَهم عَرعَر@ فاَرسَلَ علیهم طَیراً کفتَر@ تَرمیهِم بالفَضلَةِ الخشکِ وَالتَر @ یپاکونَهُ بالچفیةِ وِ الچادُر @ وَ جَعَلهم فی طویلةِ وِ الآخور@ 

آیا نمی‌بینی که خدا با اصحاب خ.ر چه کرد@ آیا ذکر (همیشگی) آنها را عرعر قرار نداد@ پس پرندگانی به نام کفتر را بر سر آنها فرستاد@ که بر آنها فضله‌ی خشک و تر ببارانند @ که به ناچار آن را با چفیه و چادر پاک کنند @ و آنها را در طویله و آخور قرار داد@aca33f832b473e295dd71c5c6de012db:disqus 

تو خدا را نمی بینی پس وجود ندارد
تو هوا را نمی بینی پس وجود ندارد
تو گرما را نمی بینی پس وجود ندارد
تو سرما را نمی بینی پس وجود ندارد
یک مشت دییوس به اسم اسلام هر گهی را می خورند شما پافیوزها هم به جایی به خود انترشون گیر بدهید امامان معصوم ما را زیر سوال می برید
هوی اسکل تپه svshyans.rozblog.com
یک احمقی مثل تو را بتونم یک ذره به خودت بیارم برام بسه

ای داده بی داد…..

سلام من تعجب از این دارم چرا همیشه دم از احتراخ به اعتقادات و عقاید دیگر ملل و یهود و مردم مختلف جهان میشود ولی وقتی که اعتقادات شیعه به میان می آید به سخره گرفته میشود از طرفی باید بگویم به قول دوستمان آقای امیر علی ۱۳۶۵ این مطالب کلاً سخیف و معلوم و واضح است که توسط یک شخص بی سواد نوشته شده است انگور عسگری در زبان فارسی به معنی انگور بی دانه است اما عسگری در زبان عربی به نظر شما هم این معنا را دارد اگر چنین فکر میکنید برای خود شما و طرفداران سخنانتان متاسفم عسگری در زبان عربی به معنای لشگری می باشد و چون آقا امام حسن عسگری (ع) در محاصره لشگر حکومت وقت بودند این صفت را بی ایشان داده اند در ضمن شما که ادب دارید و ادعا دارید که اشخاص روحانی و یا مذهبی سبک مغز هستند شما چرا متانت ادب به خرج نداده اید و حد اقل از کلمه آقا برای امام یک قوم و نژاد و ملت استفاده نکرده اید از سمتی شما که اشاره به منابع شیعیان می کنید میشود بگویید در کدام منابع شیعه و صفحات و کدام چاپ چنین مطالبی را بدست آورده اید از طرفی همیشه طرفداران حق از ابتدای آفرینش زمین مورد سخره و تهمت اشخاصی چون حضرتعالی بوده اند و این حرف جدیدی نیست در ضمن قابل ذکر است که بنده ابتدا زرتشتی بوده ام و با تحقیقات بسیار دین اسلام و مذهب تشیع را برگزیده ام اگرچه شاید برخی از دوستان ( بی احترام به کسی حساب نشود ) نتوانند به دلیل جواب برخی شبهات رو بدهند اما من با هر دینی بر سر اسلام و تشیع حاضر به مناظره بر سر اثبات حقانیت تشیع هستم

ببینید بزرگان توهین به کسی جایز نیست هرکس می تواند نظر شخصی داشته باشد. ولی توهین به اعتقادات به نظرم خوشایند نمی اید چه انکس که به امام توهین کرده و چه انکس که توهین کننده را توهین کرده.

بنظر بنده حقیر درک امام و جایگاهش به قدرت تفکر و تعقل هر شخص ارتباط دارد.

در سوره بقره ایه دوم میگه این قران برای مسیر دادن به افراد پرهیزکاران نوشته شده پس کسانی که پرهیزکار نیستند قران اصلا بدرد نمیخورد. یعنی فرضا کسی که پرخور و شکمو هست هی بگو نخور اونم که بیشتر میخوره اصلا بهت توجه نمیکنه که.

اگر بخدا ایمان دارید بقیه سخنان را بخوانید وگرنه نیازی به خواندن بقیه مطالب ندارید.

ضمن سپاس از خداوندم که این زمان را برای من داد که بنویسم انچرا که میدانم و قبول کنم انچرا که نمیدانم.

همانطور که میدانید خداوند مظهر پاکی (سبحان) و قدرت (قدیر) و حکمت (حکیم) و رحمانیت (مهربانی) و عطوفت است. از سر رحمتش برای ما پنج وعده در روز برای حضور در پیشگاهش را داده (چرا ۵ بار؟؟؟؟؟) اما برای انهایی که سرکشی می نمایند مانند مسیحیان و یهودیان در یک هفته فقط یکبار انهم روز شنبه که مسیحیان بدعت گذار انرا به دوشنبه تغییر دادند. ایا نباید چنین خدایی را مسلمانان حمد و ستایش نکنند؟؟؟؟؟؟

برای اینکه بدانید چرا خدا نماز خواندن را گذاشته می توانید به بنده ایمیل بزنید یا میتوانید متافیزیک در نماز و وضو را مطالعه کرده و دلیلش را خودتان متوجه شوید.

خداوند در همین قران سوره کوثر را اورده که به معنی کثرت دادن از نسل پیامبر است. دومین مطلب اینکه خداوند فرمود عاقبت زمین مال پرهیزکاران است. و سوم اینکه عمر نوح ۱۰۰۰ سال خواب اصحاب کهف ۳۰۹ سال و … عمر سلمان فارسی ۳۵۰ سال بود که نه امام بود نه پیامبر و از این قبیل افراد که عمرهایی بالای ۳۰۰ است زیاد است. چهارم اینکه گفته ما این ها را پاک و پاکیزه گردانیدیم یعنی عاری از هر عیب و نقص هستند. دوستی که فرموده امام حسن عسگری بی بار بودند ایا به این نکته توجه نکرده اند که نقص در امامت راه ندارد؟؟؟ ایا با این وجود باز عمر امام زمان را می توان انکار کرد یا وجود خودش را ؟؟؟

ببینید عزیزان امامت امام های ما فقط از ناحیه خداوند تعیین می شود نه بندگان ناپاک. امام فقط ۱۲ نفر است و بس. بقیه فقط می توانند رهبر یا شاه یا بزرگ یا فقیه مملکت باشند همین. الان بنا به دلایلی حکومت و سردمداران با کارهایی که انجام می دهند مردم را به بیدینی دل زدگی از همه مقدسات و اعتقادات سوگ می دهند. ولی باید به فرمایشات امام علی گوش دهیم که گفته ر فتنه ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند. پس ما نباید اعتقاداتمان را بخاطر چندتا اخوند بیسواد از دست بدهیم بیایید تحقیق کنیم در دینمان و مانند بت پرستان انچه که پدرانشان می کردند انها هم میکردند نباشیم چون نمازهایمان عین بت پرستی فرزندان بت پرستان است.

مقاله ء شما خوب بود؛ ولی بهتر می شد اگر بدون توهین نوشته شود ؛ اما اشکالی ندارد ، چون شیعیان ( بلکه همهء مسلمانان ) دائما” در حال توهین به یکدیگر هستند ( شیعیان در زیارتنامه ها و دعاها ، دائما” به بزرگان اهل تسنن و یاران نزدیک پیامبر ، لعنت می فرستند ؛ سنی ها نیز شیعیان را کافر و رافضی می دانند !!!… بگذریم …..

۱- هیچ خرد سالم و انسان آگاه نمی تواند قبول کند که خداوند یک شخص را ۱۳۰۰ سال زنده نگه دارد ، تا روزی برسد که وی جها را پر از عدل وداد کند ؟!…. اگر خدا بخواهد جهان را از دست ظالمان نجات دهد ، همان لحظه می تواند با قدرت خود اینکار را انجام دهد و نیازی به انسان ۱۳۰۰ ساله ندارد !!!!!!!!!!!!………

۲- مگر نه این است که شیعیان ادعا میکنند مهدی موعود فرزندی از فرزندان ائمه است ؟… پدران مهدی در زمان خودشان ، نتوانستند از خود دفاع کنند !… علی را ابن ملجم کشت … حسن را معاویه …. حسین رایزید و … الی آخر …. جواب شیعیان این است : تقدیر خداوند چنین بود !!!!!!!!!!!!!………… اگر خدا اراده میکرد ، ملائکه و اجنه را به یاری امام حسین می فرستاد !!!… ببینید این شیعیان ( که جزو بی خردترین مردمان جهان هستند) ، هر سخن یاوه و منسخره را به راحتی می پذیرند ؛ اما وقتی حقیقت را می شنوند ، آشفته میشوند، فریاد میزنند ، فحش میدهند و منکران خرافات را به کفر متهم میکنند ؛ درد این بی چاره های بیمار درمان ندارد.
۳- چرا دوستداران مهدی موعود ، بیشترشان از قشری هستند که نام مهدی ، ابوالفضل العباس ، حسین و………… را در شیشهء عقب ماشین خود نوشته اند ، اما بی توجه به قوانین راهنمائی ورانندگی ، مانند حیوانی وحشی در خیابان ها رانندگی میکنند ؛ اگر هم اعتراض کنید ، با چاقو و قمه و قداره به شما حمله ور میشوند ؛ آیا شما دوستدار کسی هستید که قرار است عدالت را دذرجهان برقرار کند ؟ ……… لازمه عدالت ، اجرای قانون است ؛ شما که از قانون شکنان هستید !!!!!…………..

Chanell:
شبهه ی جدید صهیونیستی برای جماعت عوام الناس…!!!
شبهه: آیا میدانید چرا به پدر بزرگوار امام زمان(عج) لقب عسگری دادند(امام حسن عسگری)…؟؟؟
اینا با مطرح کردن این سئوال که بیشتر برای عوام الناس هست. وبیشتر در مبادی عمومی مثل داخل تاکسی ها واتوبوسها مطرح می کنند، دنبال القاء این مطلب مضحک هستند که بواسطه لقب عسگری بودن امام حسن (ع)، ایشون اصلا دارای فرزندی نبودند که تازه امام زمان (عج) فرزند ایشان باشند…
حالا قصه چیه…؟
قصه از این قراره که اینا با طرح واژه عسگری با حرف ((گ)) که متاسفانه حتی در بسیاری از بنرهای مناسبتی برای ایام شهادت و ولادت این امام بزرگوار از طرف مساجد با همین عنوان ((عسگری با حرف “گ” )) مواجه می شویم، دنبال این هستند که عسگری بودن امام حسن (ع) را منتج شده از انگور عسگری که خیلی هم معروفه، بدانند…
همانطور که می دونید انگور عسگری دانه ندارد… اینا با طرح این مطلب مضحک می خواهند بگویند چون برای امام حسن (ع) هیچ فرزندی نبوده لذا مردم زمان آن حضرت به ایشان لقب عسگری دادند… یعنی امام بدون دانه … بدون فرزند…
این قضیه رو اتفاقا دو سه روز پیش تو یه جلسه ای، از یکی از دوستان شنیدم، لذا شایسته دیدم با شما دوستان بزرگوار فیس نیز جهت آگاهی درمیون بگذارم …
وحالا جواب ما برای این ابلهان :
خیلی ساده است … با دو گزینه جواب سئوال ایشان داده میشه…
اولا: امام حسن (ع) عسکری با حرف “ک” هستند دلیل بر اینکه در ادبیات عرب اصلا حرق “گ” وجود ندارد. عسکری به معنای لشکر ولشکرگاه ، که حضرت توسط حاکم وقت در زمان خود توسط در یک محیط کاملا نظامی وتحت کنترل ونظارت نگهداری می شدند. بنابراین عسکری با “ک” در زبان عربی به معنای لشکری ولشکرگاه بودن است که دلیلش هم عنوان شد…
دوماً: کنار حضرت امام حسن عسکری پدر بزرگوارشان حضرت امام هادی (ع) هم بودند. یعنی ایشون هم لقب عسکری دارند. همونطوری که وقتی قبور شریف این حضرات را میخواهیم عنوان کنیم می گوییم : ((حرمین امامین عسکریین)) وایشون هم بدلیل زندانی بودن در محیط نظامی لقب عسکری گرفتند. حالا سئوال اینجاست: میخواهیم از این معاندین بپرسیم: حضرت امام هادی هم امام عسکری بودند. چرا این شبهه رو برای ایشان مطرح نمی کنید؟ واین درحالیست که برای فرزند ایشون حضرت امام حسن عسکری ، شبهه سازی می کنید. اگر امام هادی (ع) هم بنابه تعبیر شما ، مثل انگور عسگری بی دانه و بی فرزند هستند، چطور می تونید برای دانه یا فرزند ایشون شبهه سازی کنید.
سوماً: این ابلهان باید بدانند که انگور عسگری مربوط به ادبیات ما فارسی زبون هاست. به معنای تنها (بنابه اظهار یکی از تاریخ دانان) بنابراین استعمال عسگر با “گ” در ادبیات عرب غلط وبی معناست.

با تشکر
ایمان

نویسنده متوهم کاملا مشخصه چقدر پست و حقیری به زوزه کشیدنت ادامه بده البته قیاس تو با حیوون توهین به حیوونه در جوار پدرت ابلیس باشی

چی مصرف میکنی نویسنده محترم؟
بگو مام بزنیم