به گزارش فارس نیوز، آیتالله مرتضی مقتدایی امروز در گفت وگو با خبرنگار فارس در قم، زمان حاضر را، زمان شکوفایی حوزههای علمیه به ویژه حوزه علمیه قم دانست و اظهار داشت: در حال حاضر ظرفیتهای بسیار بالایی به انواع مختلف در قم وجود دارد که علاقمندان به علوم دینی و تحقیق و مطالعه در مباحث دینی میتوانند در حد کافی از این ظرفیتها بهرهبرداری کنند.
مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور با بیان اینکه رشتههای تخصصی بسیار متنوع و رو به ازدیادی در حوزه علمیه قم داریم، ابراز داشت: در گذشته رشتههای تخصصی حوزه حدود ۱۲ رشته بوده که در حال حاضر این تعداد به بیش از ۲۰ رشته رسیده است و تعدادی هم تقاضا برای تاسیس رشتههای جدید وجود دارد.
وی با بیان اینکه برخی از جوانان علاقمند از دانشگاههای معتبر کشور انصراف میدهند و در حوزه مشغول به تحصیل میشوند، خاطر نشان کرد: در تلاش هستیم که ظرفیتهای حوزه و مدارس علمیه را توسعه دهیم تا بتوانیم تمام کسانی را که علاقمند به تحصیل در دروس حوزوی هستند پذیرش کنیم. آیتالله مقتدایی اظهار داشت: امیدواریم که خداوند توفیق دهد تا بتوانیم آنگونه که در شأن حوزههای علمیه است، وسیله و امکانات لازم را فراهم کنیم و پاسخگوی نیازها باشیم.

نیچه فیلسوف مشهور می گوید: از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های زیادی می خواند نترس، از کسی بترس که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد، حال در فرتور دستان طلاب حوزه علمیه قم را می بینید که قرار است پس از عمامه گذاری شان، با استفاده از قوانین همان کتاب مقدس شان روزگار مردم را سیاه تر کنند.
باید گفت که ایران زمین، مهد فرهنگ و تمدن و هنر، به چه حال و روز فلاکت بار و اسفناکی افتاده است که دانشجویان رشته های تحصیلی خود در دانشگاه را رها کرده و به سمت آخورهای حوزه علمیه هجوم می برند.! آیا این انتهای بیچارگی و نهایت فرهنگ باختگی ملتی به بزرگی و قدمت ایرانیان نیست که به جای گسترش دانشگاه ها و رشته های تحصلیی موجود و رایگان نمودن هزینه های تحصیلی برای تمامی ایرانیان، آغایان درهای دانشگاه را گِل میگیرند و دانشجویان را زندانی و شکنجه می کنند و به قتل می رسانند و آن وقت درهای طویله های شان را که “حوزه علمیه” می خوانندشان باز می کنند و سرمایه ملت را به جیب گشاد آخوند می ریزند؟.
حوزه های علمیه که به غیر از دزدی و دروغگویی و فساد و بی اخلاقی چیزی برای ارائه به طلبه های شان ندارند، در حال چپاول سرمایه ملی این سرزمین و همچنین نابودی و از بین بردن نسل جوان و روشنفکر و پرسشگر هستند.
انسان نماهای فرصت طلبی چون عبدالکریم سروش که استادان با سواد و کارکشته دانشگاه را از کار بیکار کردند و تیشه به ریشه آموزش و پروش ایران زمین زدند و دست کم دو نسل را از شانس آموختن سواد از راه درست و استاندارد محروم ساختند، حال باید نتیجه کار خود را ببینند که درهای حوزه های علمیه باز و گشوده است و درب های دانشگاه هر روز بسته و بسته تر می شوند.
مگر یک آخوند به غیر از دید زدن و فریب دادن زنان، دختران و پسر بچه ها و همچنین دزدی و دروغگویی و شارلاتان بازی، چیز دیگری هم بلد است؟ مگر هرگز یک آخوند همانند یک انسان شریف و زحمتکش زندگی کرده و یا می کند؟ آخوند و پاسدار و بسیجی و حزب اللهی انگل جامعه اند و چون زالو خود را بر روی دار و ندار مردم می اندازند و تا وقتی که بترکند و بمیرند، از مکیدن خون مردم دست بردار نیستند.
آخوند خوب و آخوند بد نداریم، همه آخوند ها بدترین و پست ترین و بی ارزش ترین مردمان هستند و آخوند خوب، آخوند مرده است که دهانش بسته شده و پندار ها و کردارها و گفتار های ضد انسانی و ضد ایرانی اش، دیگر به کسی آزار نمی رساند.
بیش از شش سده است که جان و مال و ناموس مردم ایران زمین در اختیار آخوند و آخوند زاده قرار دارد، آخوند دروغگو و بی سوادی که از کمترین حد دانش و خرد بی بهره است و چیزی جز چند کلمه عربی گوشخراش نمی داند، امروز بر گرده ملت نشسته و از مردم سواری می گیرد.

این فرتور دردآوری که مشاهده می کنید، نتیجه عدالت اسلامی و حکومت آخوند بر مردمان است. پیرمرد نازنین و زحمتکش شمالی، زیر باران و در هوای سرد ایستاده تا بلکه کمی نارنگی بفروشد و دست خالی خانه نرود، آن وقت آخوند مفت خور و دزدی که سه دهه است نه گرما کشیده و طعم تلخ سرما را چشیده، همچون اشراف زاده ها زندگی می کند. مرگ بر آخوند و آخوند زاده و آخوند پرست.
حال آخوندی که توانایی پاسخگویی به پرسش های جوانان روشنفکر و حقیقت دوست ایرانی را ندارد و می خواهد که همه نوکر و برده او باشند و همواره تشنه به خون آزادی و انسان های آزادی خواه است، از گدایی و روضه خوانی دست کشیده و آن کارها را به مردم فقیر و درمانده ایران سپرده و خود به فکر تحمیر هر چه بیشتر مردم است و شعبه های حوزه علمیه اش را گسترش می دهد.
باید روزی تمام آخوند ها را در همان شهر قم جمع کرد و مردمان قم را از شهر خارج ساخت و دور شهر را تمامن دیوارهای بلند کشید و پای تمامی آن ریشوهای بد ذات را با زنجیر به یکدیگر بست که حتی نتوانند بی دردسر بخوابند و یا دستی به آب برسانند و اگر دلمان خواست، هفته ای یک بار، چند گونی نان خشک از آسمان و به وسیله هلی کوپتر به داخل شهر آخوندها می اندازیم و جنگیدن و دعوا کردن آخوندهای مفت خور سر یک تکه نان با یکدیگر را در کنار خانواده از تلویزیون ملی تماشا کرده و یک دل سیر می خندیم.!