هر انسانی که می تواند با هوش و خرد خود جهان را در نوردد و به فراز آسمان ها دست یابد، چنانچه ناگهان و بدون انتظار به مقام و منزلتی که شایسته او نیست، برسد، جاه طلبی، خود بزرگ بینی و نخوت سراپایش را می گیرد، و اختیار خرد و اندیشیدن را از او باز می دارد. حال، در صورتی که مزدوران، ستایش گران، و چاپلوسانی هم به گرد او آیند، با کمال بی عقلی و بدون اندیشیدن، خود را در آسمان ها بر بال های فرشتگان در پرواز می بیند و کسی را برابر و همتای خود نمی بیند.
این حکایت، حکایت همه زورگویان، خودکامگان، و تازه به دوران رسیده هایی است که یک شبه اشتباهی به پست و مقامی که در خور آن نیستند و اندک اندوخته معنوی و آگاهی ندارند، می رسند. آنها ناگهان خود را بر اسبی چابک و تیز رو می یابند و به تاخت می زنند در حالی که لیاقت خرسواری هم ندارند. این داستان در شرایط کنونی مملکتمان بر می گردد به آخوند ۵ تومانی مشهدی. از خامنه ای باید پرسید؛ آیا خجالت نمی کشی چنین ترکتازی می کنی؟ چرا گذشته نکبت بار خود را فراموش کردی؟.
خامنه ای که در حوالی مسجد لولاگر با موتورسیکلتی در سرمای سخت تهران از خانه به خانه و از کوچه به کوچه ای می رفت. مردم مهربان و ساده دل که به روضه و افسانه های این شیادان دل خوش بودند، به این بابا که به اصطلاح سید و عرب زاده بود، به جای ۳ تومان، ۵ تومان می دادند. حال، اگر رژیم های گذشته مانع مطالعه مردم نشده بودند و سرپوشی بر روی آگاه شدن مردم نمی گذاشتند، کار انقلاب سال ۵۷ مردم ایران بدانجا نمی رسید که یک آخوند زاده شارلاتان و فرصت طلبی به نام بنی صدر، آخوند شیادی به نام خمینی را با تبلیغات به ارش اعلا رساند، و به حلق مردم فرو کند.
در شرایط کنونی، چنان کبر و نخوت و غرور این آخوند پیزوری ۵ تومانی مشهدی را فرا گرفته که خدای را بنده نیست. این مردک که ملتی را به گدایی و کشوری را به ویرانی کشانده، تحمل کمترین انتقاد، پیشنهاد، و یا توصیه ای ندارد. چنان خرافات امام زمان و جانشینی وی مغز کوچک و خردباخته او را اشغال کرده، که هرگونه صدا و آهنگی را مخالف مرام و خواسته خود می داند.
به عنوان نمونه که این آخوند مشهدی خود را بر بالهای فرشتگان و در عالم رؤیا در پرواز می بیند، واکنشی است که به نوشته سردار حسین علایی نشان داده است.
سردارحسین علایی، بنیانگذار نیروی دریایی سپاه پاسداران، در روز ۱۹ دیماه، در روزنامه اطلاعات، این پرسش را مطرح نموده که چرا شاه ایران به جای گوش دادن به اعتراضها، ماموران خود را علیه مردم بسیج کرد و رهبران آنها را حبس و حصر کرد تا اینکه مجبور به فرار از کشور شد.
این بهترین و بالاترین توصیه ای است که یک وطن دوست، یک خیر خواه، می تواند به فردی چون خامنه ای بزند. این در حقیقت یادآوری و یک توصیه بسیار بسیار محترمانه است. آن هم از سوی سردار بزرگی که مدتها جوانی خود را در جبهه جنگ گذرانده، و با جان خود در برابر دشمن ایستادگی نموده است. ارزش افراد ارتش و پاسدارانی که در جنهه جنگ بوده اند، و از مام میهن دفاع کردند، بی نهایت زیاد، و همه آنان در جان و دل مردم پاک سرشت ایران جای دارند.
در حقیقت، این سفارش و توصیه بسیار دوستانه، و محترمانه بوده، و باید خودکامگان کشورمان مانند خامنه ای و دیگر آخوندها، و حتی شماری سرپرستان سپاه، از آن پند بگیرند، و آویزه گوش خود قرار دهند. در حقیقت این نوع سفارش و توصیه را؛ « در بزن، دیوار بشنو»، می نامند.
اما، خامنه ای چه کرد، و چه واکنشی در برابر این توصیه پر از اندرز، و مالامال انسانی نشان داد: او به مزدوران و چاپلوسان گرداگرد خود دستورهایی داد که در نتیجه، به این مرد محترم و سرباز وطن، چه توهین ها که نکردند؟، و چه دشنام هایی که ندادند؟. و اکنش شدید و بسیار بی خردانه از سوی ۱۲ فرمانده سپاه که جیره خوار و مزدوران خامنه ای بودند، از یک سوی، و یورش عدهای از لات های ولی فقیه به منزل این فرمانده دوران جنگ در شهرک کلاهدوز، و شعار نویسی بر در و دیوار خانهاش بود. در برابر این مزدوران، ۱۲ فرمانده واقعی و میهن پرست، در نامهای، از سردار حسین علایی دلجویی کردند و همرزمی با او را افتخار خود دانستند.
بازهم در برابر این نامردی ها، و این خیانت های به اصطلاح ۱۲ تن از فرماندهان سپاه، به نام های جعفر اسدی، علی فضلی، محمد کوثری، اسماعیل قاآنی، مرتضی قربانی، حسین همدانی، علی زاهدی، مرتضی صفاری، محمد حجازی، غلامرضا جعفری، غلامرضا جلالی و سید علی بنی لوح با انتشار نامهای خطاب به حسین علایی، وی را به باد انتقاد گرفتند. در این نامه حسین علایی را ملامت کردهاند که چرا «با تیر زهرآلود قلم خویش» به آیتالله خامنهای چنین «جفا» روا میدارد.
غلامعلی رجایی یکی دیگر از اعضای سابق سپاه پاسداران، در یادداشتی ضمن ستایش و قدردانی از سردار حسین علایی، خطاب به حملهکنندگان به این فرمانده دوران جنگ گفته است، چرا کسی نباید، آیتالله خامنهای را نقد کند؟. حسین علایی می گوید؛ تنها حرفهای در گوشی را در این شرایط بحرانی به سطح رسانهها کشانده است. سردار حسین علایی درست گفته است اگر این حرف های درگوشی کمی بلند شود و صدای آن به گوش همگان رسد، آنوقت گوش فلک را کر می کند، و سنگ بر روی سنگ به جای نخواهد ماند.