آیا پیامد عملکرد فیسبوک بیست و پنجم بهمن، چیزی جز پابرجایی و جاودانی رژیم ضد انسانی اسلامی است؟! ۱۲

چند روز پیش، فیسبوک بیست و پنجم بهمن ماه فرتوری را از مراسم ختم همسر آخوند صانعی منتشر کرد و زیر آن اینچنین نوشت: “اشک های مرجع تقلید بزرگوار، آیت الله صانعی در مراسم تشییع جنازه همسر وفادار سفر کرده شان- دیروز، قم.” این جمله که از نهایت خواری، بی خردی، بی هویتی و بردگی نویسنده آن حکایت دارد، نگارنده را وادار نمود تا چند خطی در رابطه با آخوند صانعی و جنایت هایش و نقش پر رنگش در کشتار جوانان روشنفکر و دگر اندیش ایرانی، در سال هایی که دادستان انقلاب بود و حتی پیش و پس از آن که همواره دارای پست های مهمی بود بنویسد.

فرتور آخوند صانعی را در مراسم مرگ همسرش نشان می دهد، این همان فرتوری است که فیسبوک بیست و پنجم بهمن ماه از آن استفاده کرده و میزان ناراحتی و افسردگی خویش بابت مرگ همسر آخوند صانعی را به سمع و نظر مردم رساندند. باید گفت زهی بی شرمی و زهی بی شرافتی.

فرتور آخوند صانعی را در مراسم مرگ همسرش نشان می دهد، این همان فرتوری است که فیسبوک بیست و پنجم بهمن ماه از آن استفاده کرده و میزان ناراحتی و افسردگی خویش بابت مرگ همسر آخوند صانعی را به سمع و نظر مردم رساندند. باید گفت زهی بی شرمی و زهی بی شرافتی.

در سال‌های نخست بعد از پیروزی انقلاب، نام دو نفر لرزه بر اندام مخالفان حکومت اسلامی می انداخت؛ نخست آخوند خلخالی دیوانه و سپس آخوند صانعی که دست هر دوی ایشان تا به زیر گردن، به خون جوانان آزادی خواه این مرز و بوم آغشته است. آیت الله صانعی که از سال ‪ ۱۳۶۱‬تا ‪ ۱۳۶۴‬دادستان کل کشور بود، با قاطعیت هرچه تمام تر در برابر گروه های مخالف ایستاد و با حکم او بسیاری از زنان و مردان دلاور و مبارز و با سواد از گروه های مختلف و با دیدگاه های متفاوت، همچون اعضای مجاهدین خلق، چریک های فدایی اکثریت و اقلیت، اعضای حزب توده، کمونیست های سربدار و … دستگیر، به زندان افتاده و شکنجه و اعدام شدند.

با قاطعیت و سنگدلی آخوند صانعی بسیاری از مخالفین دستگیر، و اعدام شدند و برخی نیز تحت فشار روحی و شکنجه های جسمی وحشتناک به خیانت های  منسوب به خود اعتراف نمودند تا از مجازات مرگ رهایی یابند. این تمام داستان نیست؛ در زیر گوشه از سخنرانی های انقلابی آخوند صانعی آورده می شود تا آقایان بیست و پنجم بهمن و شوراهی هماهنگی راه سبز امید و دیگر اصلاح طلبان ببینند و بخوانند و متوجه شوند که چون سال ۱۳۵۷، ایشان با دسته کوران طرف نیستند که از راه نرسیده بیاییند و انقلاب مردمی را به سرقت ببرند و یک دیکتاتوری مذهبی دیگری برای ایرانیان درست کنند.

برای اینکه آخوند صانعی را بهتر بشناسید چند خط زیر را با دقت هر چه تمامتر بخوانید تا به روحیه ضد انسانی و میزان خونخواری اش پی ببرید: به عنوان مثال وی در سال ۱۳۶۱‬، در دیدار با اعضای گشت‌ های ثارالله مطالبی را مطرح می ‌کند که گواهی بر میزان تندرروی ها و اعمال ضد مردمی و ضد میهنی ایشان است. در این جلسه از سوی دیدارکنندگان مطرح می ‌شود که برخی افراد، زمانی که اعضای گشت‌های ثارالله از آنها سوالاتی می ‌کنند، جواب نمی ‌دهند.! پاسخ آیت الله صانعی در این‌باره به شرح ذیل است:

فرتور چهره ترسناک آخوند خلخالی دیوانه، قاتل هزاران هزار ایرانی آزادی خواه و رفیق گرمابه و گلستان آخوند صانعی را نشان می دهد. اصلاح طلبان که آبرو را خورده و حیا را قی کرده اند می توانند در زمان مناسب از این چهره ضد مردمی و ضد انسانی نیز بتی بتراشند و مردم را به ستایش وی وادارند،!

فرتور چهره ترسناک آخوند خلخالی دیوانه، قاتل هزاران هزار ایرانی آزادی خواه و رفیق گرمابه و گلستان آخوند صانعی را نشان می دهد. اصلاح طلبان که آبرو را خورده و حیا را قی کرده اند می توانند در زمان مناسب از این چهره ضد مردمی و ضد انسانی نیز بتی بتراشند و مردم را به ستایش وی وادارند،!

“در برخورد با مخالفین بعد از آن که با اخلاق اسلامی برخورد کردید(زدید و تجاوز و شکنجه کردید)، اگر حاضر نشد به شما جواب بدهد و حاضر نشد امنیت مملکت را حفظ کند؛ شما می ‌توانید او را به دادسرا بفرستید، چون این جرم مشهود است. اگر کسی اعتراض کرد بگویید فلانی(صانعی) به عنوان یک دادستان در فلان سخنرانی و صحبتش این را گفت و من این را به عنوان یک مسئله قضایی دارم به شما می ‌گویم و مسئولیت آن هم به عهده من است. با مخالفان حکومت اسلامی قاطعانه برخورد کنید؛ باید اینها از شما بترسند؛ ضد انقلاب باید آن قدر از شما بترسد که عکس شما را ببیند فرار کند و اگر این جور شد، مسلمان صد درصد هستید.” (روزنامه جمهوری اسلامی یازدهم اسفندماه۱۳۶۱)

دوست گرامی من؛ گمنامیان در مقاله ای کوتاه در رابطه با صانعی می نویسد: “صانعی بین سالهای ۶۱ تا ۶۴ دادستان کل انقلاب بود. در زمان جنایات خلخالی او نیز در کشور پست داشت. در سال ۸۲ نیز همین آخوند صانعی بود که بر جنازه خلخالی آدمکش نماز میت خواند؛ چشماهیتان را باز کنید، واقعیت را ببییند. او جزوی از مسولین کشتارهای دهه شصت بوده است.

اول- فراموش نکنید بین صانعی و زنده یاد منتظری زمین تا آسمان فاصله است. دلیل احترام دنیا به منتظری این بود که او علی رغم اینکه فقط یک قدم با قدرت فاصله داشت، از قدرت چشم پوشید و ننگ حضور در رژیم را نپذیرفت. منتظری رسما به خمینی نامه نوشت و کشتار زندانیان بی پناه در زندان را محکوم کرد، اما در همان زمان آیت الله صانعی سکوت اختیار کرد. فراموش نکنیم که صانعی تا سال شصت و چهار دادستان کل کشور بود.

دوم- منتظری به صراحت خامنه ای را مورد انتقاد قرار داد، قوانین را نقد کرد و حتی خمینی را نیز مورد انتقاد قرار داد. او جزوی از مردم بود. اما صانعی چه؟. کجا دیده ایم که صانعی از گذشته خودش انتقاد کند؟. کجا دیده ایم که صانعی اعمال جنایت کارانه آن بیمار روانی ، خلخالی را نقد کند ؟. آیا سکوت در قبال جنایت خلخالی، به نوعی تایید آن جنایات نیست ؟”

این روایات تنها بازگو کننده قسمتی از گذشته تاریک و خونبار آخوند صانعی می باشد و حقایق تلخ بیشمار گفته نشده ای نیز وجود دارند؛ منتها از آنجا که ما ملتی بت پرست، قبر پرست و بت ساز هستیم، همینکه آخوند صانعی پس از انتخابات سال ۸۸ به ظاهر طرف مردم را گرفت و کمی راستگو شد، مردم ما که به هیچ وجه حافظه تاریخی ندارند، گذشته تاریک و ضد مردمی وی را فراموش کرده و از ایشان بت ساختند و اکنون نیز دوستان اصلاح طلب و گرداندگان فیسبوک بیست و پنجم بهمن ماه، که بارها تازی پرستی و ضد میهنی بودن شان را ثابت کرده اند، مشغول پرستیدن این بت جدید، آیت الله صانعی هستند.

فرتور راه و منش و مرام گروه بیست و پنجم بهمن ماه را به روشنی نشان می دهد، ایشان الله اکبر گویان خواستار برقراری نظام اسلامی همراه با ولایت فقیه هستند و تنها خواسته شان بازگشت اصلاح طلبان رانده شده از سفره نفتی ولایت و بیرون راندن اصولگرایان است. دعوای ایشان نه برای آزادی و رفاه و آسایش ملت ایران که سر لحاف ملاست. ننگ و شرم بر تمامی خودفروختگانی که با جان جوانان مردم بازی می کنند تا خود به اهداف پلید و ضد مردمی شان برسند.

فرتور راه و منش و مرام گروه بیست و پنجم بهمن ماه را به روشنی نشان می دهد، ایشان الله اکبر گویان خواستار برقراری نظام اسلامی همراه با ولایت فقیه هستند و تنها خواسته شان بازگشت اصلاح طلبان رانده شده از سفره نفتی ولایت و بیرون راندن اصولگرایان است. دعوای ایشان نه برای آزادی و رفاه و آسایش ملت ایران بلکه بر سر لحاف ملاست. ننگ و شرم بر تمامی خودفروختگانی که با جان جوانان مردم بازی می کنند تا خود به اهداف پلید و ضد مردمی شان برسند.

دوستان، هم میهنان، یاران؛ ما بارها گفته ایم و ثابت کرده ایم که گروه هایی چون شورای هماهنگی راه سبز امید، فیسبوک بیست و پنجم بهمن ماه و دیگر اصلاح طلبان مماشات گری همانند مسیح علینژاد و اکبر گنجی و محسن کدیور و مهاجرانی و… هرگز خواستار سقوط رژیم و برقراری یک حکومت مردمی و سکولار دموکرات نیستند. اگر این اصلاح طلبان قبر پرست که پدرانشان خمینی را در ماه دیدند و امروز آنان صانعی ها را بر گرده مردم سوار کرده و تا ابرها بالا می برند، پرچم دار آزادی خواهی ملت ایران شوند، در نهایت، خَر سر جایش باقی خواهد ماند و تنها پالان خَر است که رنگ سبز به خود خواهد گرفت.!

اگر شما جوانان و مردمان ایران زمین، به دنبال آزادی بی قید و شرط و برقراری نظامی بر پایه حقوق بشر و احترام و ارزش انسانی در ایران زمین هستید و از وجود سایه ترسناک ولی فقیه بالای سرتان به ستوه آمده اید، نباید دنباله رو اصلاح طلبان شده و به فراخوان ها و تزهای سخیف ایشان اهمیتی دهید. اصلاح طلبان دو سال پیش، میلیون ها نفر ایرانی به خشم آمده و معترض و آزادی خواه را، با یک حقه شرم آور، به خانه هایشان فرستاده و امنیت نظام دیکتاتوری امام زمانی را، تأمین کرده و میزان ارادت و بندگی اشان را نسبت به سرور خود، سید علی خامنه ای ابراز داشتند؛ آیا شما مردم ایران زمین خواهان ماندگاری رژیم توتالیتر اسلامی هستید؟

  • Razmjoo Kafar

    با وجود انکه این احتمال را می دهم که دوباره یک * دادشی * باز بگوید: رزمجو! مثل اینکه سوزنت گیر کرده، و یا: چیز دیگری نداری که بنویسی؟
    ولی دوست دارم که مجدداً حرفِ دلم را بیان کنم و فریاد بزنم که:
    تف بر ان علی خر زورِِ گردن زنشان، تف بر ان محمدِ فاسدِ کودک گرای شان،
    تف بر ان اللهِ بی غیرت شان و تف بر این اسلامِ نامنزه و ویرانگرشان!!!
    رزمجو از طایفهِ ( صد در صد ایرانی و محترمِ ) کفار 

    • Gomsho

       خدمتی که تو به جمهوری اسلامی میکنی حتی از خدمت هخا (مجری احمق تلوزیون
      لوس آنجلسی ) و مریم و مسعود رجوی (رهبران بی شعور سازمان متوهم و متوحش
      مجاهدین خلق) بیشتر است. و امیدی هم به باشعور شدنت ندارم به همین دلیل از
      ادبیات خودت استفاده میکنم و بهت میگویم : برو گم شو ابله!

      • Razmjoo Kafar

        خانم و یا اقای خیلی محترم!!!
        برای من این سوال پیش آمده است که شما که از ادبیات بالا خوشتان نیامده است، چرا؟؟؟ اسم شریف خودتان را،
         *** گمشو *** گذاشته اید؟؟؟
        و در راستای * ابله * بودن، لطفا اجازه بدهید که کاربرانِ اگاه این سایتِ مردمی قضاوت کنند!!! 

        رزمجو از طایفهِ ( صد در صد ایرانی و محترمِ ) کفار

      • Mandana

        اغای گمشو چرا یه کم مثه ادم نمینویسی که کسی بتونه
         درد تو رو را بفهمه. اخه منظوت چیه؟ خدمت به جمهوری کثیف اسلام – مریم و مسعود رجوی و لوس انجلس دیگه چه صیقه هایی هسن؟ که بیرون ریختی. کجای حرف رزمجو پشتتو سوزونده؟

  • فلور

    با تشکر از روشنگری شما،نه تنها این شخص بلکه بسیاری از این اصلاح‌طلبان قلابی در دهه شصت از جانیان و قاتلان فرزندان مردم ایران بودند.برای مثال من خودم آخوند غفاری را در حالی‌ که از اتاق شکنجه در زندان اوین بیرون میامد بارها دیدم که با آستینهای بالا زده لبخند زنان از کارهای فی‌ سبیل الله  خود با لاجوردی صحبت میکرد یعنی‌ شکنجه زندانیان بی‌ دفاع و یا سایر آقایان اصلاح طلب مثل موسوی تبریزی که آرواره زندانیان را وقتی که آنان مقاومت میکردند جر میداد و میگفت که اینجوری حرف ازت می‌کشم بیرون یا موسوی اردبیلی و… که این لیست بسی‌ طولانی‌تر از این است که بتوان اینجا نوشت.یک بار هم که سرم را بالا گرفته بودم و از پایین چشم بند آنها را میدیدم آنها متوجه شدند با چنان حمله برق آسایی که به من کردند که بر اثر ضربه‌ها من شنوایی یکی‌ از گوشهام را برای همیشه از دست دادم.زندانی سیاسی دهه شصت. 

  • Abazarghafary

    این کس کش پیزوری ، این امام لانتوری ،از جنس مقوا بود //این خواجه ز گه میبود ،اول توی گه دانی ،عقلش ته ان چاه بود//در میان احمق ها ، این جاکش بی کله ، یک امام و آغا بود //توی صف احمق ها ، اشکش دم مشکش بود، این قاتل عقل ها بود //ادامه این شعر بلند به زودی در پای عکس مقوایی امام جاکشی که از جنس گه بود ولی برای (۱۲) بهمن روز ورود( دیو )جماران با مقوا باز سازی کردنش.

  • Gomsho

    خدمتی که تو به جمهوری اسلامی میکنی حتی از خدمت هخا (مجری احمق تلوزیون لوس آنجلسی ) و مریم و مسعود رجوی (رهبران بی شعور سازمان متوهم و متوحش مجاهدین خلق) بیشتر است. و امیدی هم به باشعور شدنت ندارم به همین دلیل از ادبیات خودت استفاده میکنم و بهت میگویم : برو گم شو ابله!

  • Gomsho

    کامنت من به رزمجو کافر بود نه نویسنده این مقاله. از بابت این اشتباه پوزش میخواهم

    • حق گو

      مردیکه بی تربیت، توی ابله خیلی بی خود کرده ایی که به یک کاربر محترم میگی برو گمشو.
      ابله هم، هم خودتی و هم اونی که مغز معیوب ترا اینطور فاسد کرده است.

  • Farshid

    ظاهراً حسن صانعی را که سالهای اوائل دهه شصت مقام قضایی داشته با یوسف صانعی اشتباه گرفتید.

    • Mehrdad

       دوست عزیز اشتباهی نیست. لطفا به لینک دادستانی کل کشور نگاه بندازید. یوسف صانعی دادستان کل کشور بوده.
      http://www.dadsetani.ir/tabid/95/Default.aspx

      • Farshid

        مهرشاد گرامی با سپاس. حق با شما است و اشتباه از من. حسن صانعی رئیس بنیاد پانزده خرداد بود که برای اجرای فتوای قتل سلمان رشدی جایزه تخصیص داده بود. به هر حال منتظر شنیدن خبر سقط شدن هر دو آنها و بقیه دوستداران خمینی هستم.