نگارنده در طی این مقاله قصد دارد تا ثابت کند که برهنگی بانوان و مردان ایرانی در اروپا و آمریکا و دیگر کشورهایی که نظامی دموکرات دارند و آزادی نسبی در آن ها موجود است، هرگز “تابو شکنی” نبوده و صرفَن استفاده از موقعیت و آزادی می باشد که جامعه در اختیار ایشان قرار داده است. اگر در آمریکا، انگلستان، آلمان، فرانسه و هر یک از کشورهای اروپایی دیگر، شخصی لُخت شود و در خیابان ها قدم بگذارد و یا فردی فرتورهای از بدن خویش را بدون کمترین پوششی منتشر کند، جامعه در مقابل ایشان نخواهد ایستاد و منع شان نخواهد کرد و به طور کلی، تابویی برای لُخت شدن، وجود ندارد.
نگارنده گمان می کند، افرادی که برهنه شدن چند تن از ایرانیان گمنام را تابو شکنی می نامند، درک درستی از معنای تابو نداشته و نمی دانند تابو در علوم اجتماعی به چه معناست. بدین سبب نگارنده برای آن دسته از هم میهنان “جَو گیر” چند خطی درباره معنای تابو نوشته و آن دوستان به بیراهه رفته را، با تابو و تابو شکن آشنا می سازد. تابو یک منع قوی اجتماعی مرتبط با هر یک از حوزه های فعالیتهای انسان یا رسوم اجتماعی است که مقدس و ممنوع شناخته می شوند. شکستن تابو با مقاومت و حتی تنفر و یا برخورد تُند و خشن جامعه رو به رو می شود.
هنگامی که چیزی یا عملی تابو شمارده شود، در اطراف آن یک سری منع ها و ممنوعیت ها به وجود می آیند؛ درست مانند خط کشی دقیقی که بین قدیسان و مجرمان در کتاب های دینی و تاریخ ادیان وجود دارد. بعضی از رسوم یا کنشهای تابو حتی بر اساس قانون نیز حراست می شوند و نقض آنها با مجازاتهای سنگین پاسخ داده می شود. به عبارتی دیگر، تابو یا پَرهیزه آن دسته از رفتارها، گفتارها یا امور اجتماعی است که بر طبق رسم و آیین یا مذهب، ممنوع و نکوهش پذیر است. برای نمونه نام بردن از اندام تناسلی در محافل رسمی در بسیاری از اقوام جهان یک تابو است.
حال تابو شکن کیست؟
به نظر نگارنده تابو شکن فردی است که در جامعه ای تابو زده که غرق در باید ها و نباید ها و ممنوعیت هاست، صف را بر هم زده و بر خلاف جهت جریان آب، شنا کند. تابو شکن با اینکه می داند مورد مجازات قانونی و خشم جامعه قرار خواهد گرفت، باورها و خط کشی هایی که از نظرش نادرست می آیند را نشانه گرفته و با هر سلاحی که در اختیار دارد، بدان ها حمله می کند.
برای مثال بانوانی که در ایران چادر سر نمی کنند و خود را در چاقچور سیاه نمی پیچند، زنان دلاوری که مانتوهای کوتاه می پوشند و آرایش می کنند و موهای شان را تا جایی که می توانند بیرون می گذارند، یکایک آن ها تابو ستیز هستند چرا که با قانون اساسی و حکم شرعی اسلامی که در فضای مملکت جاری است، در حال ستیز و مبارزه اند و زیر بار آن قوانین خفت آور نمی روند.
به عبارتی واضح تر، تابو ستیز فردی است که در حالی که در یک جامعه بسته و تحت خفقان و فشار اجتماعی زندگی می کند، دست به فداکاری زده و جنبشی را آغاز کرده و با باورها، دستورات، قوانین و یا اخلاق و رفتار غلط مردمان میهنش که با او در بستر یک اجتماع رشد کرده اند، به ستیز می پردازد. برای مثال “علیا ماجده المهدی” ، دختر بلاگر مصری که با شجاعتی مثال زدنی، تمام مرزها و خط قرمزهای اسلامی اجتماعش را پشت سر گذاشت و عکس های لُخت خویش را برای دفاع از حق آزادی زنان، در وبلاگ خویش منتشر کرد و مورد خشم، انزجار و تهدید جامعه اش قرار گرفت و بی شک هم اکنون نیز جانش در خطر است.
با تکیه بر نگاشته های بالا، برهنگی هیچ یک از ایرانیان خارج از کشور، به جز بانو گلشیفته فراهانی را نمی توان تابو ستیزی نامید و تابو ستیز خواندن این افراد، از بنیان بی اساس و بی پایه و غیر منطقی است. دلیل تابو ستیز بودن سرکار خانم فراهانی از دید نگارنده این است که ایشان پیش از انتشار فرتور های نیمه برهنه شان، برای تمامی ایرانیان به اندازه کافی شناخته شده بودند و چشم بسیاری از ایرانیان به ایشان و خبرهای پیرامون زندگی و فعالیت های هنری ایشان دوخته شده بود.
به همین دلیل خانم فراهانی آن حرکت را برای کسب شهرت بیشتر انجام نداد و با برهنگی خویش، تیشه به ریشه خرافات و باورهای غلطی زد که هزار و چهارصد سال است مردمان ایران زمین را در بند و اسیر خود کرده اند و ایشان را از منطقی اندیشیدن و درست رفتار کردن، باز داشته اند. گلشیفته فراهانی دانسته و با انتخاب خویش، خود را قربانی انقلاب فرهنگی کرد که چندی است به تکاپو افتاده و بدون شک، آن حرکت تابو ستیزانه ایشان، همچون کاتالیزور، به پویایی آن انقلاب فرهنگی، سرعت خواهد بخشید و گلشیفته فراهانی همواره شایسته تقدیر است و تبدیل به الگویی برای هزاران هزار بانوی ایرانی شده است که خواستار رهایی تن و روح شان از چنگال و اسارت اسلام رحمانی هستند.
کارل مارکس کتاب “هیجدهم برومر لویی بناپارت” را با این عبارت آغاز میکند: “هگل در جایی مینویسد که تمام حوادث و شخصیتهای بزرگ تاریخ جهانی به اصطلاح دو بار ظهور میکنند؛ ولی او فراموش کرد بیفزاید که بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدیِ مسخره” چون نیک بنگریم، تمامی ایرانیان خارج از کشوری که پس از جریان علیا المهدی، فرتورهای لُخت خود را در حمایت از وی منتشر کرده اند، کاریکاتوری از علیا هستند که نه تنها کارشان شجاعانه و تحسین بر انگیز نیست، بلکه مایه تأسف و شرمساری ایست که ایرانیان چون همیشه، کاسه داغ تر از آش شده و بدون درکی درست و فهمی دقیق از معنای تابو ستیزی و حرکت انقلابی علیا المهدی و یا گلشیفته فراهانی، فقط می خواهند مورد توجه دیگران قرار گرفته و خود را تیتر اخبار دنیای مجازی کنند.
نکته دیگر که باید مورد بررسی قرار بگیرد این است که تأثیر لُخت شدن افراد گمنام خارج نشین که در امنیت کامل و بدون کوچکترین دردسر و کمترین محدودیت و ممنوعیتی اعضای بدن خویش را به نمایش می گذارند چیست؟ آیا جامعه ای چون اجتماع بیمار و خرافاتی ایران که هنوز دربند عاشورا و گریه و زاری و عزاداری برای حسن و حسین و اصغر است، توانایی هضم این برهنگی ها را دارد؟.
آیا آن جامعه گمان نخواهد کرد که دموکراسی و سکولاریسمی که آزادی خواهان از آن دم می زنند، سبب گسترش برهنگی در جامعه خواهد شد و آیا از مبارزه برای رسیدن به آزادی، دوری نخواهند جُست؟ مردم ایران زمین که از ترس آتش جهنم، زندگی را به کام خود و خانواده شان تلخ می کنند و زیارت قبور مردگان و امام زاده ها تنها تفریح و سرگرمی شان است، آیا از ترس گُرگِ برهنگی، سگِ ولایت فقیه را بَغَل نخواهند کرد؟
دیگر اینکه چه کسی گفته است برهنگی، امری فرهنگی و نشانه آزادی و دموکراسی است؟ آیا مردان و یا زنان نُرمال در اروپا و آمریکا، در مقابل دیدگان مردمان، لُخت مادر زاد می شوند؟ اگر معیار آزادی خواهی و مبارزه، برهنگی است، در سایت های پورنو می توان زنان و مردانی را یافت که با توجه به معیار برهنگی، بسیار بسیار از زیبا و نینا و آرش و… مبارز تر و آزادی خواه ترند.!
به هر روی این جنبش سخیف برهنگی در کشورهای غربی در میان ایرانیان تبدیل به مُد روز شده است و برای نشان دادن میزان آزادی خواهی شان، لُخت می شوند حال آنکه می توانند به جای برهنه شدن، به دنبال راهی برای حمایت از حقوق زنان و کودکان در ایران باشند و یا هزاران حرکت ملی و پسندیده دیگر! اما چون همیشه برای ایرانیان، شیرین ترین کار، آسان ترین و کم هزینه ترین کار است و چه راهی بهتر از برهنه شدن؟ نا گفته نماند که برای عده ای هم، اینگونه کردارها مایه خیر شده و پرونده های پناهندگی شان با سرعت بیشتری بررسی می شوند.!
هم میهن گرامی خارج نشین من، از نظر علمی و منطقی، برهنگی تو کمترین رنگ و بویی از تابو ستیزی ندارد، اگر قصد مبارزه با رژیم و باورهای غلط مردم را داری، دست به کار شو و چند کتاب تاریخی بخوان و آرام آرام، حقایق تاریخی و کتمان نشدنی را در رابطه با غلط بودن باورهای مردمان میهنت، به گوش هموندانت برسان و با افتخار سرت را بالا بگیر و با وجدانی آسوده، به خود بگو که در این برهه حساس از زمان، نسبت به مسائل پیرامون میهنت، بی تفاوت نبوده ای.