اصلاح طلبی مماشات و معامله با جنایتکاران و چاقو کشان است، آن ها ادعا دارند تغییر باید “قدم به قدم” انجام شود؛ این بدان معناست که بیرون کردن آخوند از مملکت باید یک اینچ به یک اینچ صورت بگیرد. این فرضیه از بنیان غلط است چرا که در ابتدا، آخوند باید اجازه فعالیت به شما را بدهد تا امر بیرون کردن ایشان رخ دهد و این اتفاق هرگز به وقوع نخواهد پیوست.
اصلاح طلبان خودشان را مسخره کرده اند، در کلام سخن ایشان که “تغییر قدم به قدم” می باشد درست است، همه می دانند که تغییر باید صورت بگیرد، چون تمام علوم دیگری چون پزشکی، فیزیک و.. که قدم به قدم پیشرفت کرده و به نتیجه ای دلخواه می رسند، اما در مورد اصلاحات رژیم، این فرضیه “قدم به قدم” یک مغلطه کلی است، باید دید سخن آزادی خواهان چیست و اصلاح طلبان چه می گویند؟
تغییر و اصلاح قدم به قدم رژیم یعنی چه؟ یعنی اینکه ما می خواهیم آخوندها را بیرون کنیم اما چون یک مرتبه نمی توانیم حکومت را از دست ایشان بگیریم، قدم به قدم و آرام آرام، این کار را انجام می دهیم. این سخن بسیار نادرست است چرا که آخوند هرگز چنین اجازه ای به شما نخواهد داد و حکومت را رها نخواهد کرد. در طی پانزده سال گذشته ثابت شده است که اصلاحات امکان پذیر نیست و جنایت و خشونت و خفقان هر روز بیشتر از روز پیش شده اند و سراسر مملکت را در بر گرفته اند.
اصلاح طلبی در واقع به معنای پرنسیپ نداشتن و خواهان معامله با دزد و چاقوکش و جانی بودن است، انسان آزادی خواهی که دارای اخلاق درست و پرنسیپ باشد و از شخصیت نیرومندی بهره بَرَد، هرگز با دزد و جنایتکار و آخوند معامله نمی کند. من به هیج وجه به اصلاح طلبی معتقد نیستم؛ آخر در موضع آزادی خواهی و آزادی و شرافت انسان که نمی توان چیزی را معامله کرد.
اصلاح طلب با اعتقاد به روش غلط قدم به قدم خود بر این باور است که رژیمی که در طی سال های ۶۸ – ۶۷، ده تا پانزده هزار نفر را می کشته است، چون امروز پنج تا شش هزار نفر را می کشد، حکومت اصلاح پذیری است و جان پنج- شش هزار انسان در مقایسه با سال های ۶۸ – ۶۷، در دید ایشان چیز خاصی نیست و قابل هضم است.
این اصلاح طلبی چه فلسفه شرم آوری است؟ همواره شکست خورده و با بی آبرویی خوار و ذلیل شده و از میدان سیاست بیرون شان کرده اند؛ یکی از این اصلاح طلبان که با خفت از دور سیاست کنار گذاشته شد، خانم شیرین عبادی است.
این خانم بزرگترین پلاتفرم و رساترین بلندگوی جهان را برای رساندن فریاد و صدای عدالت خواهی ایرانیان دردمند به مردم دنیا را در اختیار داشت، اما شور بختانه خود را در چادر و چاقچور پوشاند و گفت من مسلمانم و از زندان های عراق و گوانتانامو سخن راند و زندانیان سیاسی – عقیدتی ایران را به طور کلی از یاد برد.
ایشان هم گمان می کردند که با سیاست قدم به قدم، همراه دوستان اصلاح طلب و مماشات گرشان در ایران و خارج از کشور، می تواند کاری انجام دهد، اما امروز این خانم در اروپا و آمریکا همواره از سوراخی به سوراخ دیگر فرار کرده و مخفی می شود. فلسفه های اشتباه اصلاحات و تغییر قدم به قدم، همه این ها از جهالت در شناخت ذهنیت های فاشیستی و جهالت در شناخت آخوند، سرچشمه میگیرند. مگر بر سر موضوع جنایت علیه بشریت و جان و شرافت مردم می توان معامله و مماشات کرد و با آخوند سر یک میز نشست و مذاکره کرد بلکه وی به مردم رحم کند و یک خرده عقب بنشیند؟.
در این ویدیو، بهرام مشیری در رابطه با اصلاح طلبان سخنان به جا و منطقی را بر زبان رانده و این روش نادرست مبارزه را نکوهش می کند.
باج دادن به گردن کلفتان همواره در سراسر تاریخ امری نکوهیده بوده است، اصلاح طلبان گمان می کنند با معامله و مماشات و باج دادن به متجاوز و چاقوکش می توانند مملکت را سر و سامان بدهند. انسان شرافتمند و آزادی خواه و یک سیاست مدار لایق، یک سری پرنسیپ ها و اخلاق انسانی و خواسته های انسان دوستانه دارد که سر آن ها می ایستد و برای رسیدن به آن ها مبارزه می کند.
حال یا موفق می شود و یا نمی شود، اما این اندیشه های اوست که به دیگران منتقل شده و نسل های آینده به آن مبارزه برای رسیدن به آزادی ادامه خواهند داد. آقای اصلاح طلب ذات پلید و ارتجاعی آخوند با هیچ تغیر و اصلاحات قدم به قدمی، نرم و انسانی نخواهد شد؛ روش مبارزه سیاسی شما از بنیان نادرست است.