بیست و پنجم بهمن ماه نیز، با آن همه سر و صدا و جار و جنجال، پر صدا آمد ولی توخالی و بی صدا، به پایان رسید، اما در این میان برخی گروه هایی که این راهپیمایی مضحک را برنامه ریزی کرده بودند، از چهره راستین ضد مردمی خویش پرده برداشته و ماهیت واقعی خود را، به ملت بزرگوار ایران نشان دادند. گروه هایی که با فریبکاری و نیرنگ و سوء استفاده از اعتماد مردم، قصد استفاده ابزاری از حضور ایرانیان مبارز در خیابان ها را داشتند تا بتوانند از جمعیت معترض به عنوان اهرمی برای کشاندن دیکتاتور بر سر میز معامله استفاده کنند و به نوعی خود را به قدرت بازگردانند.
ایشان یادواره مشهور پارسی را فراموش کرده اند که می گوید: “بار کج هرگز به منزل نمی رسد” ؛ این یادواره بدان معناست که چنانچه گروهی چون فیسبوک بیست و پنجم بهمن، بخواهد با دروغ و عوام فریبی و نیرنگ، به خواسته های شوم و ضد مردمی خود برسد، از آنجا که مردم و جوانان بسیار باهوش و زیرک و فهمیده شده اند، مچ ایشان را جایی خواهند گرفت و گردانندگان آن گروه رسوا خواهند شد و هیچگاه نخواهند توانست تا به آمال ضد میهنی خویش، جامه عمل بپوشانند.
از آنجایی که بار فیسبوک بیست و پنجم بهمن از ابتدا کج بود و ایشان با دروغ و نیرنگ و پوشاندن حقایق و جنایات رهبران شان توانستند تا بر گرده مردم سوار شده و نام و نشانی برای خود کسب کنند ولی سر انجام دست آن اصلاح طلبان دروغگو نیز رو شد و در تاریخ بیست و پنجم بهمن ماه سال نود، ایشان برای فریفتن مردم یکی از ویدیو های تظاهرات پارسال را به ملت همیشه در صحنه قالب کردند و از شلوغ بودن خیابان ها و موفقیت راهپیمایی سکوت شان، سخن گفتند.
این عمل نکبت بار، به قدری شرم آور و مایه خجالت است که صدای اعتراض همراهان همیشگی آن تاربرگ موهوم نیز در آمد و هواداران ایشان، خشمگینانه گرانندگان صفحه را به “توهین به شعور مردم” متهم کردند و از آن ها درباره عمل زشت شان، خواستار توضیح شدند. حال پرسش اینجاست که آقایان تا به کی خواهند توانست گرگ صفتی خویش را در لباس های میش شان مخفی کرده و به مردم دروغ بگویند؟. آیا بالاخره روز روشن شدن حقایق نخواهد آمد و نیرنگ ها و دروغ های ایشان را نمایان نخواهد کرد؟.
نکته دیگر اینجاست که مردم ایران زمین تا به کی به ایشان اعتماد خواهند داشت؟. کسانی که به قدرت نرسیده، در دروغگویی و عوام فریبی خبره و زبردست هستند، اگر روزی زبانم لال به قدرت برسند، چه بلایی بر سر مردم خواهند آورد؟. آیا می توان به اصلاح طلبانی که از قدرت با خفت و بی آبرویی کنار گذاشته شده اند ولی بدون کمترین واهمه ای ویدیویی از سال های گذشته را به عنوان خبر داغ روز، به خورد مردم می دهند تا ایشان را فریفته و با توهم اینکه خیابان ها در اشغال معترضین است، مردم را به خیابان ها بکشانند اعتماد کرد و با آن دروغگویان سبز، همراه و همسو شد؟.
چند محمد مختاری ها و صانع ژاله های دیگر، چندین کیانوش و سهراب دیگر باید در بازی کثیف و جنگ زرگری میان اصلاح طلبان و اصولگرایان که هر دو پایبند قوانین اسلامی حاکم بر ایران هستند و به ولایت فقیه اعتقاد دارند، کشته شوند و از بین بروند تا مردم ایران دریابند که عالی جنابان سبزقبا تنها نگرانی که ندارند، وضعیت زندگی و جان و مال و هستی مردمان است؟. تا کی مردم ایران می خواهند گوسفند وار، دنباله رو چوپانانی باشند که ایشان را به سمت دشت گرگان گرسنه، هدایت می کنند؟.
آیا می توان از خود فروختگانی که حتی از اعتماد هواداران خویش سوء استفاده کرده و همراهان خود را برای رسیدن به خواسته های حزبی خویش فریب می دهند و بدون کمترین خجالتی، به یاران و دوستان خویش ویدیویی از تظاهرات سال پیش را به عنوان ویدیوی تظاهرات روز، قالب می کنند انتظار دوستی و مردم داری و یکرنگی داشت؟. آیا اصلاح طلبان اسلامگرای مرتجع، هرگز به خواسته های ملت شریف ایران کمترین اهمیتی داده و کوچکترین ارزشی قائل شده اند؟.
دوستان سبز از چند جنایتکار بت ساخته اند و شبانه روز مشغول پرستیدن آنانند و به هیچ کسی اجازه نزدیک شدن به حریم آن ها را نمی دهند و هر کس که گذشته آن ها را مورد پرسش قرار دهد، به سرعت القابی چون مزدور، وطن فروش، سلطنت طلب، مجاهد و… را روی پیشانی خویش خواهد دید؛ حال باید از آقایان پرسید که لقب شما اصلاح طلبان جاهل واپسگرا که حتی سر دوستان و همراهان خود را نیز کلاه می گذارید و استاد عوام فریبی و دروغگویی هستید، چیست؟. نگارنده گمان می کند که خود نام حزب بادی شان که “اصلاح طلبی” است، دربرگیرنده تمامی صفات غیر انسانی و ضد میهنی باشد و احتیاج به لقب دیگری نیست.