دیدگاه نخست: آفرینش در ادیان:
اگر به سابقه تاریخی ادیان بنگریم می بینیم که این افسانه ها سینه به سینه آمده است، برای این ادعا تا کنون حتی یک شاهد علمی وجود ندارد که هیچ، تمام شواهد علمی آن را نقض می کنند که تا کنون بارها به این نقض ها پرداخته ایم و در زمان دیگر به تک تک آنها می پردازیم، برهان دفاعی آنها برهان علیت است که البته اگر مطالعه داشته باشند می دانند که این برهان از نظر کلیه فلاسفه رد شده و سالهاست که اعتباری ندارد.
اما نگارنده بطور خلاصه نقض برهان علیت را برای شما شرح می دهد: پیش فرض این برهان این است هر پدیده پیچیده ایی (نمونه: ساعت) نیاز به آفریننده ای دارد (نمونه: ساعت ساز) برای همین بشر و این جهان که پیچیده است خود نیاز به سازنده ای دارد و نقض همینجا ظهور می کند.
وقتی پرسیده می شود که خود آن آفریننده ساعت ساز می شود موجودی پیچیده، پس خودش طبق پیش فرض باید سازنده ای داشته باشد (در یک گفتار منطقی اگر چیزی را پیش فرض درست در نظر گرفتیم نمی توان در میانه راه آن را به میل خود تغییر دهیم) پس نتیجه این می شود که همینطوری آن آفریننده به آفریننده ای پیچیده تر نیاز دارد و به تسلسل می رسیم آنهم تسلسلی رو به پیچیدگی و نه سادگی، پس بجای حل پرسش، بر پرسش ها افزوده ایم.
بنا به اصول منطق، تسلسل باطل است. مدافعین این دیدگاه خدا را به عنوان علت العل مطرح می کنند که مغلطه است و همانطور که گفته شد تغییر در پیش فرض که منطقی نیست و گزاره را باطل می کند و تازه این پرسش هم مطرح می شود که چرا این علت العلل خود طبیعت نباشد که تنها یک سخن جانبی است نه اصل دیسکورس.
هرچند خود داستان آفرینش کلا با یافته های علمی و حقیقتی بنام فرگشت که بیش از ۲ میلیون شواهد و مقاله علمی دارد و هر روز بر این کوه مقالات و شواهد افزوده می شود و در طی این ۱۵۰ سال با وجود تمام دانشمندانی که در این دوران یا بخاطر علم یا باور مذهبی با آن مخالف بوده اند حتی یک اثبات علمی برای رد آن نیافتند که تک تک این دانشمندان مخالف خود آن را بیشتر اثبات کرده اند و به شما می گویم اگر کسی آمد گفت که من رد علمی دقیق دارم بدانید دروغگویی بیش نیست.!
چرا که کسی که بتواند آن را رد کند بلافاصله همان سال نوبل زیست شناسی را خواهد برد و با نفوذ و قدرت سیاسی بالایی که ادیان مختلف دارند فرد نه تنها بسیار جهانی می شود بلکه کل کتابهای زیست شناسی مدارس و دانشگاه که فرگشت دارند بلافاصله بازنویسی خواهند شد؛ پس تا آن روز که هیچوقت نخواهد آمد (فرگشت یک حقیقت FACT طبیعی و علمی است مانند جاذبه) کسانی که فرگشت را انکار می کنند با احترام به شخصیت انسانی آنها یا دارای عقل سلیم نیستند یا بسیار عامی و کم دانش می باشند.
دیدگاه دوم: آفرینش فرازمینی:
این دیدگاه نیز کاملا غلط است چرا که:
۱- از سنگواره گرفته تا دانش ژنتیک و ردیابی DNA موجودات زنده و منقرض شده می بینیم که تمام مراحل فرگشت در روی زمین انجام شده است.
۲- اینکه بگوییم انسان از سیاره ای دیگر به اینجا آمده یا حمل شده هیچ پرسش علمی را پاسخ نمی دهد، تنها آن را به جایی دورتر انتقال می دهد و پرسش این می شود آنجا چگونه ما پدیدار شدیم و یا آن خدایان چگونه پدیدار شدند.
حال گروهی از افراد می آیند و می گویند بعضی از دانشمندان به منشا حیات در خارج از زمین و انتقال یافته توسط شهاب سنگ ها اعتقاد دارند و بر پایه آن ادعا به شکل مغلطه باری می خواهند خود را توجیه کنند. بله ما هنوز بطور دقیق نمی دانیم که چگونه مواد آلی به نخستین RNA ها و پروتئین ها و سپس DNA ها تبدیل شده اند.
نظریات خوبی در اینباره است که دانشمندان دارند روی آن کار می کنند، اما اینکه این پروسه روی زمین انجام شده باشد یا روی سیاره دیگر مهم نیست چون باید از قوانین فیزیکی این کیهان که ما در زمین هم داریم پیروی کند و سخن درباره نخستین حیات تک سلولی است نه پیدایش هوشمندی که آن امر، چه در زمین و چه در سیاره ی دیگر باید بر پایه فرگشت صورت گرفته باشد.
در کل اینگونه نگرش ها می توان داستان تخلیلی زیبایی برای خواندن است؛ مانند داستان خدایان یونان باستان و خدایان ادیان زنده که اگر به دیده داستان های افسانه ای خوانده شود، می توان از ادبیات آن لذت برد. اما اگر کسی با وجود همه شواهد علمی به آن باور داشته باشد، باید گفت که از عقل سلیم بی بهره بوده و یا بسیار عامی و کم دانش است.
دیدگاه سوم: ترکیب فرگشت و آفرینش:
این دیدگاه در دو شکل مطرح می شود؛ یکی دخالت آفریننده در مراحل فرگشت که از سوی دوستان مسلمان که فرگشت را پذیرفته اند مطرح می شود و دیگری آفریننده نخستین که از سوی دادار پندارها و خدا باوران بی دین مطرح می شود و می گوید که آفریننده ای در آغاز بوده و نخستین قانون را ایجاد کرده و بر پایه آن قانون که فرگشت را هم شامل می شود، زندگی در زمین به پیش رفته است.
مورد نخست که ایرادهای مشابهی با همان دید آفریدگار دارد و البته در تناقض با دین خودشان است که خدا را آفریننده تک تک موجودات از آغاز می داند، اما به هرسو موارد نقض آن را هم می توان دید چرا که هر دوی این دیدگاه ها به دیدگاهی به نام “خدای حفره ها” پناه می برند؛ خدای حفره ها تعبیری است برای کسانی که می گردند ببینند کجا دانش امروزی هنوز پاسخی ندارد و دست بر آن نقطه می گذارند و ادعا می کنند که اینجا خدا بوده است،
در طول تاریخ ۳۰۰ ساله دانش نوین با گسترش علم این حفره ها کوچکتر و کوچکتر شده است و همچنان هیچ پاسخ علمی نداده اند چرا که هیچ شواهد علمی و حتی دینی برای این گفتار خود ندارند. همچنین وقتی از آنها برای نمونه می پرسیم چرا سرطان است می گویند عذاب یا امتحان الهی است، در حالی که این بخش حتی حفره هم نیست و ما دقیقن می دانیم سرطان جهش ژنتیکی سلول های عادی است که حال بصورت ژنتیکی یا بر اثر عوامل محیطی چون برخورد با تشعشع رادیو اکتیو، مواد سمی خوراکی یا تنفسی و دیگر عوامل ایجاد می شود و جالب اینکه آنها هیچ راه حلی برای آن جز دعا کردن بی فایده ندارند، ولی دانش بشر دارد یکی یکی راز آنها را می گشاید و راه درمان مناسب برای آنها کشف می کند. همین داستان برای بیماری ایدز هم بود که دوست خوبمان “سین میم” در مقاله علمی و زیبایی بطور کامل توضیح دادند.
دیدگاه چهارم: فرگشت:
فرگشت دقیق ترین و کاملترین پاسخ به پرسش چگونگی پیدایش زندگی از سلول نخستین است، هرچند فرگشت پاسخی به چگونگی آغاز پیدایش این نخستین سلول ها نداده و بنا به دیدگاه دانشمندانی که اکنون روی این پدیده پژوهش هایی انجام می دهند و بگفته ای این راز مرز شیمی و زیست شناسی است و امید دارند به زودی پاسخ آن را بیابند. اما پس از آن با میلیون ها شواهد و مقاله علمی تایید شده و به عنوان یک FACT علمی و طبیعی مانند جاذبه در فیزیک شناخته شده است و هر روز بر کوه بلند آن انفزوده می شود.
پ.ن: در این مقاله فرض گرفته شده است که دوستان فرگشت و مکانیسم آن را بدانند و اگر در این زمینه به مطالعه بیشتری نیازمند هستند چند مقاله در آلبوم نوشتار ها، به همراه چند کتاب پارسی در آلبوم کتاب روز موجود است و می توانند انبوهی از اطلاعات و مقالات علمی را به سادگی روی اینترنت بیابند.