به گزارش خبرگزاری ایسنا، سیاوش آریا در گفتوگو با خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران بیان کرد: نوروز امسال که برای بازدید از کاخ اردشیر بابکان به فیروز آباد رفته بودم، متوجه شدم تعدادی قبر در حریم درجه یک این اثر ثبت شده در فهرست آثار ملی که فنس کشی هم شده است، وجود دارد. پس از پرس و جو دریافتم که این قبرها به درگذشتگان مردم روستای «آتشکده» که در نزدیکی کاخ قرار دارد، مربوط هستند.
او گفت: با یکی از مردم روستا نیز صحبت کردم و او گفت: “پس از قرار گرفتن زمین های کشاورزان و روستاییان در حریم درجه یک این کاخ، قرار شد از سوی سازمان میراث فرهنگی پول یا زمین معاوضی داده شود.” ولی به دلیل عدم تحقق وعده ها، مردم روستا حدود سه چهار سال است که مردگان خود را در این منطقه دفن می کنند.
آریا در ادامه بیان کرد: حدود ۱۰ تا ۱۵ سال پیش، این منطقه فنس کشی نبود ولی در چند سال اخیر وضعیت بهتر شده بود و حتی نگهبانانی نیز در این محل فعال بودند؛ اما اکنون شاهد هستیم که در فاصله ای کمتر از ۱۰ متر با کاخ اردشیر بابکان، سنگ قبرهای متعددی وجود دارد که حتا تابلوی «گلزار شهدا» نیز برای آن گذاشته شده است.
کاخ اردشیر بابکان در حدود ۱۰۰ کیلومتری جنوب شرقی شیراز واقع شده و این کاخ از کاخ های ییلاقی اردشیر بوده و گچ بری و تزیینات تالارهای آن زیباست. کاخ اردشیر یا آتشکده فیروز آباد توسط نخستین پادشاه سلسله ساسانیان ساخته شده و به نام او شهرت یافته است.
پیشتر در چندین مقاله گفتیم و نوشتیم که رژیم ضد انسانی در پی ویران نمودن تمامی آثار باستانی و با ارزش تاریخی ایران می باشد. آخوندِ روضه خوان؛ فرهنگ، هنر، تمدن و تاریخ درخشان ایران پیش از اسلام را تهدیدی جدی برای اسلام ناب محمدی و حکومت ظالمانه اش می داند. بنابراین از نخستین روز شکل گرفتن حکومت اسلامی تا به امروز، ملایان بی سواد و مزدوران فرومایه شان، بسیاری از آثار باستانی گرانقدر این سرزمین را ویران نمودند.
رژیم جنایتکار اسلامی با وجود هشدار سازمان میراث فرهنگی و بنیاد های تاریخی جهانی، سد سیوند را در نزدیکی پاسارگاد آبگیری نمود و آرامگاه کوروش بزرگ، تا چندی دیگر به دلیل رطوبت زیاد، نَم خواهد کشید و از بین خواهد رفت. به جز گروهی کوچک، مردم ایران کم ترین واکنشی به این جنایت نشان ندادند و همچون همیشه سکوت پیشه کردند.
حکومت ستم پیشه، با بی توجهی به وضعیت تخت جمشید در شیراز و طاق بستان در کرمانشاه و تأخیر غرض دار در ترمیم آن آثار باستانی زیبا و ارزشمند، موجبات ریزش، گُل سنگ زدن و زشت شدن و از بین رفتن بسیاری از قسمت های آن یادگاران دوران ایران با شکوه را فراهم آورد و باز هم مردم ایران، با بی تفاوتی کامل، سکوت کرده و سرگرم زندگی های ملال آور خویش شدند.
سی و سه پل اصفهان، به دلیل اشتباهات رژیم در کارشناسی و بی توجهی به حفظ و نگهداری از آن اثر تاریخی زیبا، به لرزه افتاد و ستون هایش ترک برداشتند و تنها و عده کمی از مردم اصفهان بودند که از این جنابت به خشم آمده و اعراض کردند؛ سایر مردم ایران که گویی آثار باستانی، هنری، فرهنگی و تاریخی این مرز و بوم که هویت آن ها را می سازند، برای شان کمترین اهمیتی نداشته و ندارد، باز هم سکوت کردند و به تماشای ویرانی یکی دیگر از اثرات ارزشمند باستانی این سرزمین نشستند.
دریاجه زیبای ارومیه خشک شد و در حال نابودی کامل است ولی تنها مردم تبریز و ارومیه بدین مسئله اعتراض کرده و دست به تظاهرات زدند. از سایر مردم ایران که نشستند و تماشا کردند باید پرسید: آیا شما ایرانی هستید؟ آیا ایران محدود به شهر محل زندگی شما می شود؟ چرا در برابر تخریب آثار باستانی ایران زمین سکوت کرده و کم ترین اعتراضی نمی کنید؟ این آثار یادگار اجداد و پدران ما می باشند و حفاظت از آن ها وظیفه ملی ماست.
به هر روی، تا زمانی که مردم ایران در برابر جنایات بی پایان رژیم سکوت کرده و همچون همیشه بی تفاوت باشند و نه تنها آثار باستانی، بلکه وضعیت زندگانی دیگر هم میهنان شان نیز برای شان کمترین اهمیتی نداشته باشد و هر کس تنها به فکر خود و زندگی خود باشد، نه تنها کاخ اردشیر بابکان، بلکه تمامی ایران زمین به گورستان تبدیل خواهد شد.