آیا باید به هر باور و عقیده ای احترام گذاشت؟ ۳۵

در باب احترام به عقاید می توان ساعت ها بحث کرد و به هیچ نتیجه ای هم نرسید، چرا که ممکن است طرف مقابل شما یک انسان مذهبی خردباخته و متعصب بوده و گوشش به هیچ حرف راستی بدهکار نباشد. اما به هر روی، هر عقیده و باوری شایسته احترام نیست، همانطور که هر انسانی لایق احترام، و یا هر پدر و مادری شایسته سر تعظیم فرود آوردن و ستایش کردن نمی باشند.

احترام باید کسب شود، عقیده ها و باور ها و یا اشخاص، بنا بر بازخوردی که در سطح اجتماع و در میان مردمان دارند، مورد بررسی قرار خواهند گرفت و بر اساس تأثیری که روی اجتماع داشته اند، یا احترام کسب خواهند کرد و یا مورد تنفر مردمان قرار خواهند گرفت.

زمانی که یک دین، آیین و یا باوری، مردمان را به عقب ماندگی و واپسگرایی و توحش دعوت می کند و ایشان را از پیشرفت، روشنفکری و انسان دوستی باز می دارد، آن باور، دین و یا آیین، همچون سَم کشنده و مهلک است و باید با پادزهر خردگرایی و روشنگری به مقابله با آن پرداخت.

فرتور ختنه کردن دختران بینوا را نشان می دهد. آیا باید به عقاید این دیوانگان هم احترام گذاشت؟ به عقاید مسلمانانی که بمب به خود بسته و صدها نفر را در یک زمان می کشند چه؟ آیا عبارت احترام به عقاید دیگران، مغلطه ای نخ نما و کلیشه ای نیست؟

فرتور ختنه کردن دختران بینوا را نشان می دهد. آیا باید به عقاید این دیوانگان هم احترام گذاشت؟ به عقاید مسلمانانی که بمب به خود بسته و صدها نفر را در یک زمان می کشند چه؟ آیا عبارت احترام به عقاید دیگران، مغلطه ای نخ نما و کلیشه ای نیست؟

اگر قرار باشد به خاطر کمیت دنباله روهای یک باور، بدان عقیده احترام گذاشت، ما مجبور خواهیم شد به عقاید تروریست های طالبان، صدام حسین، چنگیز خان مغول، آدولف هیتلر و دیگر جانیان تاریخ جهان احترام بگذاریم که اینکار خلاف عقل و منطق است. به راستی احترام گذاشتن به یک باور، به دلیل تعداد پیروانش نه دموکراسی، بلکه دیکتاتوری اکثریت است.

نگارنده پیشتر در رابطه با “دیکتاتوری اکثریت” مقاله ای نوشته و طی آن نگاشته به طور کامل، به موضوع احترام به عقیده ای خاص تنها به دلیل تعداد پیروانش، پرداخته است. اگر قرار باشد تمامی مردم دنیا به هر باوری احترام بگذارند، دیگر نقد و مخالفتی وجود نخواهد داشت و جامعه ای که در آن گروه مخالف و نقاد، فعالیت نداشته باشند، جامعه ای مریض و عقب افتاده خواهد بود.

به راستی وجود مخالفت و دیدگاه های متفاوت، موجب پیشرفت یک ملت و سلامت فکری آن جامعه می شوند چرا که نقد و مخالفت، مردمان را به اندیشیدن، مطالعه کردن و منطقی برخورد کردن در راستای پذیرفتن و یا رد کردن دیگر باورهای موجود در جامعه، وادار می نمایند.

دنیایی را تصور کنید که در آن باید به هر عقیده و باور انسان ستیز و پلیدی احترام گذاشت؛ جهانی که در آن مخالفت و اظهار تنفر کردن جُرم محسوب شود و یکایک انسان ها لایق ستوده شدن، به حساب آیند. آیا زندگی در چنین دنیای محدود و نمایشی، نفرت انگیز و نکبت بار نیست؟

چگونه می توان به باورهایی احترام گذاشت که زنان را نصف مردان و نادان می خوانند و از حضور بانوان در سطح جامعه جلوگیری می نمایند؟ چگونه می توان به باورهایی احترام گذاشت که در آن کودک آزاری، یکی از ستون های اصلی آن آیین می باشد و پدر و پدربزرگ یک کودک، حق کُشتن وی بدون بازخواست شدن از جانب قانون را دارند؟

فرتور نیمای خردسال را نشان می دهد، به راستی قلب آدمی از دیدن چهره کبود شده این کودک بینوا به درد می آید، نیما تنها نیست و میلیون ها کودک همچون نیما تحت شکنجه والدین دیوانه شان قرار دارند. آیا می توان به عقاید والدین این کودکان بی دفاع احترام گذاشت؟

فرتور نیمای خردسال را نشان می دهد، به راستی قلب آدمی از دیدن چهره کبود شده این کودک بینوا به درد می آید، نیما تنها نیست و میلیون ها کودک همچون نیما تحت شکنجه والدین دیوانه شان قرار دارند. آیا می توان به عقاید والدین این کودکان بی دفاع احترام گذاشت؟

اصولن به دو دلیل کُلی، نمی توان به تمامی عقاید دنیا احترام گذاشت:
یک: تمامی عقاید موجود در دنیا قابل احترام نیستند و بسیاری از آن ها ضد انسانیت و حقوق پایه بشرند.
دوم: عقاید به قدری زیاد هستند که شما با احترام گذاشتن به همه آنها، به صورت خودکار، به یک سری عقاید دیگر بی احترامی می کنید.

برای مثال؛ چنانچه شما گوشت گاو مصرف کنید، به عقاید هندوها بی احترامی نموده اید؛ چنانچه شما به عقاید اهل سنت احترام بگذارید و قبول کنید که امام زمانی در کار نیست و علی هم امام نبوده است، به عقاید شیعه مبنی بر ظهور منجی و اصل امامت بی احترامی کرده اید.

احترام به عقاید یک مغلطه است که تنها دهان را پر می کند و به بحث خاتمه می دهد. مگر می توان به عقاید مسلمانانی که مردمان بیگناه را ترور کرده، کشته و شکنجه می دهند احترام گذاشت؟ مگر می توان به عقاید مردمانی که دختران کوچک بینوا را ختنه می نمایند، احترام گذاشت و درباره اش چیزی نگفت؟

از طرفی تشت رسوایی اسلام با چنان ضربتی به زمین خورده که صدایش گوش هفت آسمان را هم کر نموده است؛ مسلمانان نیز چون دلیل و سند منطقی برای دفاع از آیین شان ندارند، دست به دامن مغلطه احترام به عقاید می شوند تا به بحث خاتمه داده و باورهای شان را دست نخورده، حفظ نمایند.

از آنچه که گفته شد نتیجه می گیریم که “احترام به عقاید” نه تنها یک مغلطه و امر ناممکن از نظر منطقی است، بلکه احترام به تمامی عقاید و باورهای دنیا امکان پذیر نیست و اگر انسانی به تمامی باورهای موجود در دنیا احترام می گذارد و هیچگونه مخالفتی با هیچ یک از آنان ندارد، باید به سلامت فکری وی شک کرد.

  • amiv

    جناب اقای پارسا  با کمال احترام  فرق است بین نقد باورهای خرافی و غیر عقلی با ناسزا گوئی وهتاکی بله هر باوری قابل احترام نیست این از نظر شخصی درست است ولی در رسانه های عمومی نباید از عرف مورد قبول اکثریت خارج شد

  • Bahtia_123

    اسلامی که به یک چس بند و به یک گوز پیوند است به درد زندگی نمی خورد.این چه نمازی که یه چس آنرا باطل می کند

    • Hadishar59

      کیرتوکس خواهرومادرت کیرمنم توسوراخ دماغت لاشی

    • ali

      آقا خیلی ناراحتی ؟!
      اصلا تو بشین سر نماز مرتب چس بده اگه گوز هم دادی اشکالی نداره !
      فقط اینو بدون که تو پیش یه مدیر خجالت میکشی عارق بزنی چه برسه چس بدی …
      اینو بدون که پیش کی بایستادی ، پیش کسی که از مادرت مهربون تره و به تو چشای خوشگل و ابروهای کمانی داده . کی تا حالا به تو اینجور هدیه ای داده … 🙂

  • Desbiliun

    اندر آداب بیت الخلا (توالت)

    چون خواهد که داخل بیت الخلا شود سر را بپوشاند و اگر در بالای عمامه چیزی بر سر گیرد بهتر است و بسم الله بگوید.و چون داخل شود پای چپ را مقدم دارد.و چون عورتش باز شود بسم الله بگوید تا شیطان چشم بر هم نهد و نظرش به عورت او نیفتد و چون درست بنشیند بگوید “اللهم اذهب عنی الغذی و الاذی و اجعلنی من المطهرین”و جمعی گفته اند که سنت است که تگیه بر پای چپ کند و پای راست را گشاده گذارد!و در حدیث است که بر هر بنده فرشته موکل است که سر او را به زیر می اندازد در بیت الخلا که نظر به حدث (مدفوع) خود کند پس آن فرشته می گوید که ای فرزند آدم این عاقبت خورشت های تست که سعی بسیار در خوبی و پاکیزگی آنها می کردی پس فکر کن که از کجا به هم رساندی و عاقبت به کجا رسید پس سزاوار آن است که در این حال بنده این دعا بخواند : “اللهم ارزقنی الحلال و جنبنی الحرام”اندر آداب بیت الخلا (توالت) چون نظرش به آب استنجا (طهارت گرفتن) افتد بگوید : “الحمد لله الذی جعل الماء طهور اولم یجعله نجسا”و چون خواهد استنجا (طهارت گرفتن) کند بگوید : “اللهم حصن فرجی و استر عورتی و حرمنی علی النار و وفقنی لما یقربنی منک یا ذوالجلال والاکرام”و چون برخیزد دست بر شکم بمالد و بگوید : “الحمدلله الذی هنانی طعامی و شرابی و عافانی من البلوی”و چون خواهد بیرون آید پای راست را مقدم دارد بنا بر مشهور و دست بر شکم بمالد و بگوید “الحمد لله الذی عرفنی لذته و ابقی فی جسدی قوته اخرج عنی اذاه یالها من نعمة لا یقدر القادرون قدرها”(حلیه المتقین. فصل ۱۱ .صفخه ۱۹۳) (نوشته ملا محمد باقر مجلسی)

  • mpmpm

    باور مسطح بودن زمین هم تا همین چند صد سال پیش، باور اکثریت بود تا اینکه گالیله کروی بودن آنرا کشف کرد. همان اکثریت اقدام به کشتن گالیله کردند. آیا باید به رأی اکثریت احترام گذشت. اشتباه اشتباه است، حتی اگر ۱ میلیارد به آن اعتقاد داشته باشند که به گفته بعضی ها، همان عرف مورد اکثریت است . زمان، زمان بیداری از خواب نادانی و پوچ پرستیست. کمی تعمق کنید و نگذارید که مغزتان با افکاری که تا به امروز در آن شستشو داده شده، بکر و دست نخورده باقی بماند و دنباله رو عقیده یک بیسواد در ۱۴ قرن پیش باشد.

  • Ehsanck1

    Har bavari ghabele ehteram ast ta jaee ke haghe digari dar an zayee nashavad,estesna ham nadare ! khatne kardane dokhtaran va zarbo shatme kudakan ham hich jaye eskam vojud nadare.

  • نظردهنده آزارنده

    مقاله سراسر مغلطه. 

    “مگر می توان به عقاید مسلمانانی که مردمان بیگناه را ترور کرده، کشته و شکنجه می دهند احترام گذاشت؟” 
    مغلطه ۱.  کسی نخواست به باور آن مسلمانانی که سر می برند احترام  بگذارید. ولی باور آن مسلمانان چیست؟‌ و آیا اسلام همان باور است؟‌پس باور مسلمانانی که جوانمردانه یا فلیسوفانه و عاشقانه زندگی می کنند چیست؟ شما به بهانه  باور های اولی ها، به باور های دومی ها توهین می کنید. 

    “چنانچه شما گوشت گاو مصرف کنید، به عقاید هندوها بی احترامی نموده اید؛ چنانچه شما به عقاید اهل سنت احترام بگذارید و قبول کنید که امام زمانی در کار نیست و علی هم امام نبوده است، به عقاید شیعه مبنی بر ظهور منجی و اصل امامت بی احترامی کرده اید.” 
    مغلطه ۲. نه، عدم ایمان به امام زمان توهین به شیعیان و باور های آنان  نیست، چنان که خوردن گوشت گاو توهین به هندوان  و باور های آنان نیست. هر ملتی منسک و روش خود را دارد. 

    “اگر انسانی به تمامی باورهای موجود در دنیا احترام می گذارد و هیچگونه مخالفتی با هیچ یک از آنان ندارد، باید به سلامت فکری وی شک کرد.” 

    مغلطه ۳. نه باید به سلامت فکری شما شک کرد. می توان با باوری مخالف بود ولی به آن باور احترام گذاشت. ما همه چیز دان نیستیم و آزادی فردی یعنی همین. والا فردا باید با همه انسان های روی زمین دست به یقه بشویم و به باور های آنان توهین کنیم، چون هیچکسی نیست که با ما اختلاف نظر نداشته باشد. 

    مغلطه ۴. نقد با توهین فرق دارد. تقاضای احترام  به باور ها از این رو مطرح می شود که بعضی ها صحنه نقد را با چاله میدان اشتباه گرفته اند و فکر می کنند با توهین و فحش کاری و فریاد زدن بدون شنیدن حرف طرف مقابل می توانند صحنه را از آن خود کنند یا با شکستن تقدس ها در ذهن باورمندان کار خود را پیش ببرند. آنها تنها در گفتگو را می بندند و در آخر 

    در آخر اینکه  مقداری از دوای نویسنده را به خورد او می دهیم و می گوییم جان من شما که مقاله در سطح‌بچه دبیرستان نمی توانی بنویسی، چرا به خودت و ما زحمت می دهی؟‌برو همان آبناتت را بمک و راجع به اسلام نظر نده که زر آمدهای وای وای زر آمده ای. 

    • نسل سوخته

      ۱-اسلام از عقاید متفاوتی تشکیل شده در جایی میگوید سنگسار کنید و در جایی میگوید به یتیم کمک کنید جایی برده داری را ترویج میکند و جایی به مسکینان کمک میکند.
      اسلام دین کاملی نیست در این مسئله نمیتوان شک کرد
      من یک انسانم اما مسلمان نیستم من آن بخش از قرآن که میگوید به مسکینان کمک کنید و مال یتیم را نخورید را قبول دارم و لی سنگسار و برده داری را خیر پس من مسلمان نیستم و انسانم چون اگر مسلمان بودم سنگسار و برده داری و ۴ زن داشتن و کشتن کافران را هم باید قبول میکردم.
      شما از انسانهایی که عاشقانه و فیلسوفانه زندگی میکنند و مسلمان هستند نام بردید لطفا اسامی چند تن از این اشخاص را که در زمان ما زندگی میکنند بگویید.
      ۲-شما بیا یک گاو رو جلوی یک گاو پرست سر ببر اونوقت بگو من توهین نکردم وببین در بحثهای شیعیان وسنی ها چقدر جرو دعوا بخاطر امام زمان میشه و از هم دلخور میشن .پس قبول نداشتن امام زمان توهین به شیعیان حساب میشه و مکارم شیرازی میگه هرکس ولی عصر رو قبول نداشته باشه کافر و نجسه پس مکارم هم داره به مخالفانش توهین میکنه.
      ما انسانها فقط با باورهای وحشیانه(سنگسار و سربریدن و برده داری و……..
      مخالفیم وبا تمام باورهای غلط کاری نداریم ما انسانها فقط جلوی باورهای غلطی که جان و مال و رو ح انسانها را تهدید میکند می ایستیم.و با باورهای غلطی که آسیب مهمی به انسانیت نمیزنن کاری نداریم.
      ۴-نفهمیدم مغلطه ۴ کجاست.
      به امید روزی که همه انسان باشیم

      • ASHKEZOLAL

        مشکل ما این است که تلاشی برای رسیدن به عمق اعتقاداتمان نمی کنیم و ساده ترین کار یعنی انکار را برمیگزینیم. دوست عزیز برده داری در اسلام به این دلیل بوده که کسانی که در جنگ یا هر عامل دیگری به عنوان برده در بین مسلمانان در می آمدند از نزدیک با احکام اسلام و زندگی اسلامی آشنا شوند و این خود بزرگترین تبلیغ عملی دین است. چه بسا از نسل همین بردگان عده زیادی موحد و مسلمان واقعی متولد شود همانگونه که در تاریخ چنین شده است. (مثل بردگانی که در رکاب امیرالمومنین و امام حسین به شهادت رسیدند) همان اسلامی که به قول شما برده داری را ترویج می دهد: اولا: در جاهای گوناگون به اندک دلیلی مسلمان را وادار به آزاد کردن بردگان می کند. (مثل کفاره روزه، شکستن قسم و…) ثانیاً اکنون که انسان های به ظاهر متمدن برده داری را بالکل برانداختند شاهدیم که چگونه میلیون ها نفر از مردمان آفریقا از گرسنگی رنج می برند و تلف می شوند و …) این است نیتجه عقل بشری که در برابر عقل الهی قد علم می کند.

    • Myhman

       شما جوابیه ای نوشته ای که ادعای مبارزه با مغلطه داشته ولی در پاسخگویی
      مرتکب مغلطه های بیشمار گردیده است و متاسفانه نه تنها پاسخی قانع کننده
      نداده، بلکه تبدیل شده به مصداق درستی کامنتی که خود قصد مخالفت و غلط گیری
      از آنرا داشته است.

      ۱- در مغلطه شماره یک پرسیده ای که آیا باید به باور مسلمانانی که با عشق
      زندگی میکنند هم توهین نمود؟ بعد نتیجه گرفته ای که نگارنده به بهانه
      مخالفت با باورهای مسلمانان تروریست، میخواهد با باورهای ان مسلمانان عاشق
      را هم مبارزه و مخالفت نماید و بقول خودت “توهین” کند.

      اولا انتقاد یا بقول خودت “توهین” از اسلام، چه بجا یا نابجا، از حقوق هر
      انسانی است و در چهارچوب حق مقدس آزادی بیان است. پس برای استفاده از حق
      مقدس آزادی بیان، که حقی انسانی است، کسی نیاز به “بهانه ” ندارد.

      ثانیا اول یک مسلمان بقول خودت عاشق و انسان نشان بده، بعد برای احترام به باور آنها چانه بزن.

      ۲- اما نتیجه ای که گرفتی جالب است. میگویی که نویسنده میخواسته به بهانه
      مسلمانان تروریست، به عقاید مسلمانان بقول خودت “عاشق” توهین کند. به همین
      سیاق من هم میتوانم بگویم که تو هم به بهانه ان مسلمانان فرضی و غیابی
      “عاشق”، که اصلا تاکنون کسی صدایی از آنها نشنیده است، داری عقاید ان
      تروریستهای اسلامی را از زیر ضرب انتقاد بیرون میکشی. از بچه بازی گرفته تا
      تجاوز و قتل و جنایت.

      ۳- گفته ای  که با یک باور میتوان مخالف بود ولی میتوان به ان احترام
      گذاشت. این حرف صد در صد غلط و نابجاست. ما اینجا راجع به گیاهخواری و
      گوشتخواری صحبت نمیکنیم. راجع به “اسلام عزیز” صحبت میکنیم که دخالت در
      زندگی انسانها را با ضرب و زور خشونت مجاز میداند. حتی ابایی از دخالت در
      بیت الخلا و رختخواب مردم هم نداشته و از زمان پیدایش خود تا امروز، حتی از
      کشتار “کفار” و “دگر اندیشان” دینی هم ابایی نداشته. در این دین، جایی
      برای احترام به انسان و حقوقش وجود ندارد. خط قرمزی هم برای سرکوب ندارد و
      سرکوب را حتی تا مرز سرکوب اندیشه و فکر هم ادامه میدهد. چنین دین و عقیده
      ای به هیچ عنوان قابل احترام نیست، همانطور که نظریه های “فاشیسم” و
      “نازیسم” هم قابل احترام نیستند. میزان احترام به هر عقیده، متناسب با
      میزان احترامی است که ان عقیده برای انسان و حقوق و آزادیهایش قائل است.

      ۴- گفته ای که “نقد” با “توهین” فرق دارد؟ فرقشان دقیقا چیست؟ این محدوده
      را چه کسی تعیین میکند؟ چیزی را که یک منتقد، نقد مینامد، یک متعصب مسلمان،
      آنرا “توهین به اسلام عزیز” قلمداد مینماید. به همین دلیل هم مرزهای آزادی
      بیان نباید به بهانه “توهین به عقیده” محدود، بلکه مسدود شود. اختیار
      تعریف این حد و حدود هم نباید بدست کسی بیفتد.

      از ان گذشته، دین اسلام پر است از توهین به دگر اندیشان. از “حیوان” خواندن
      آنها گرفته تا “فاسد” یا “نجس” شمردن آنها. این توهین حتی تا مرز
      “مهدورالدمی” یا “واجب القتل” بودن باورمندان به ادیان دیگر هم رفته که
      توهین به حق حیات آنهاست. ان توهینی که مجاز نیست، توهین به “اشخاص” معتقد
      است نه توهین به “عقیده”. نقد و انتقاد تا حتی توهین به هر “ایمان” از حقوق
      انسان است و در محدوده آزادی بیان. ان چه مجاز نیست، توهین به “مؤمن” است.

  • SAHAND

    به نظر من تمامی باورهای غلط ریشه در دین دارد …….
    بنا به گفته ی ایندیا گاندی که میگوید  شرق چیزی برای اموختن به غرب را ندارد بلکه این شرق است که باید از اموزه های غرب استفاده کند ….ما چگونه میتوانیم برای غرب الگو باشیم در حالی که گاوهای مقدس از عرض خیابانهایمان عبور میکنند  ؟؟؟؟؟؟

    ایا باید به باور جماعتی که ۱۲۰۰ و اندی سال در انتظار شخصی که اصلن وجودش ثابت نشده احترام گذاشت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    یا به  اعتقادات مضحک ان خردباختگان علی الله یی که  خدا را پسر علی میدانند هم باید سر تعظیم فرود اورد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    یا به باورهای ان دراویش خانقین که در عزای علی تن خود را به سلابه میکشند هم باید احترام گذاشت
    ؟؟؟؟؟؟؟………!!!!!!!

    پس حتمن باید به بهاییت و فرقه های شیطان پرستی و ……… هم احترام گذاشت !!!!!!!………..

  • Abazarghafary

    این برج های دو قلوی نیویورکی نماد  شیطان بود ؟؟ یا کیر تمدن به کون  صدر اسلام بود ؟؟ //بن لادن جاکش که ۱۵ زن داشت و هفتاد صیغه جوان …پیروو محمد جاکش و قرآن بود. //در برجهای دو قلو آدمیان تجارت میکردند و کار … ملا عمر جاکش فکر گذاشتن کون نو جوانان بود //هر جا که اسلام پا گذشت به راستی که رید … این سرنوشت آل محمد و علی و سایر جاکشان بود //این اباذر ز دست مسلم کس کش به کجا پناه برد ؟؟..که تمام حرف مسلمان جاکش مثل کش تنبان بود //

    • Manamman2012

       الاغ هم دنیا فهمیدن ترکوندن اون برجها کار خودشون بود تو از گور در اومدی باز میگی کار بن لادن بود
      خنگ

      • Serendipiti32

        خنگ توی مسلمون احمقی که هنوزم داری میگی کار خودشون بود خر نفهم اخه چی بهت بگم کوری هر روز این مسلمونای افراطی زنا زاده دارند میگند کار ما بوده حالا هی بیاید اینجا گه بخور

  • Vavajo1981

    lotfan ebarate natije gereftan ra az akhare matlab hazf konid va natije giri ra be ohdeye khanande bogzarid..be khatere matalebe jalebetun mamnun
     

  • Sahameddin9

    کنار ګذاشتن تعصبهای غیر علمی و زن ستیزی؟
    دوستان ګرامی بیخود با هم مجادله نکنید و کاسه کوزه ها را سر
    دینها نشکنید. مشګل در جای دیګری است. مشګل در حسادت ماست در جهالت
    ماست در تمامیت خواهی ماست در عقل کل بودن ماست. نادانانی که ادعای دانایی دارند و
    با فحاشی و دشنام و ناسزا میخواهند حرف خود را با زور فشار و
    ایجاد ترس و وحشت به کرسی بنشانند. کسانی که از خواندن حتی قراڼ کریم و درک آنهم
    عاجز هستند ولی خود را علامه دهر فرض میکنند و میخواهند با توهین و تهمت حرف خود را
    مثلا ثابت کنند آنان که دارای فکری پرت و علیلی هستند حتی در آغوش ګرفتن یک مرغ را
    هم عملی موهن و جنسی میدانند خودتان ببینید که مغزشان تا حد انباشه از سکس شهوت است
    که حتی از مرغکی بینوا هم توقع سکس دارند. زیرا کاملا قیاس به نفس میکنند آنان از
    عشق والایی دوستی و محبت کاملا عاری شده اند و تنها به آلات تناسلی خودشان آویزان
    هستند. آنان زن با معرفت و دانشمند و تحصیکرده و زیبا را هم تنها به چشم همان آلت
    تناسلی اش نګاه میکنند زیرا در مغز معیوبشان اثری از زیبایی آراستګی
    علم و دانش عشق و محبت باقی نمانده است. باعث کمال تاسف است که مردم مارا
    این چنین شهوت فروش کرده اند زنان ما از دست این دیوانه ګان خود سوزی میکنند آنان
    به پسربچه ها هم رحم نمی کنند. آنان اسلام را آلوده کرده و آبروی بین المللی اسلام
    را برده اند. آنان خشم و نفرت را مردم نهادینه میکنند تا از اسلام فرار کنند و همه
    بدبختی ها را از دین و از اسلام بدانند. مرد بایست چشم پاک باشد ګفتار نیک رفتار
    نیک و اندیشه نیک داشته باشد.

    واضح است که سیستم تفرقه افکن از به آوردن هیزم مشغول خواهد شد تا این بی
    خردان را آدمکهای خود بنماید. آنان نه فلسفه دین را میدانند و نه به زمان و مکان
    میتوانند فکر کنند. آیا فرزندان آدم و حوا که مثلا برادر خواهر بودند با هم
    ازدواج بدون قباله نکردند و باهم همبستر
    نشدند؟ آیا خداوند نمی توانست که حضرت آدم و حوا را با مثلا پوست مثل
    شیر خلق کند؟ اګر از برهنګی ایراد میګیرند که از کار صانع و نقاش ایراد ګرفته
    اند؟ مشګل ما کمبودهای علمی اخلاقی فرهنګی است
    نداشتن کار کسب و نداشتن دانش در سطح اروپا نداشتن آزادی و غرق بودن
    در خرافات و جهل؟ آنقدر زن ستیزی کرده اند که زنان از خودشان به عنوان زن دارند
    بیزار میشوند در صورتیکه زن یعنی زاینده و شاهکار آفرینش خداوند است که او
    را زیبا و دلربا خلق فرمود تا مرد به او نیاز داشته باشد.
    آقایان ګرام کمی غیرت داشته باشید و اینقدر فکر بد
    نکنید؟ متاسفانه شما با انصاف به
    معیارها نګاه نمی کنید. در کشورهای متعصب اسلامی زنان مجبورند که از شوهر
    برادر و یا پدر تمکین کنند و مثلا حجاب داشته باشند ولی در آمریکا که کشوری
    بیشتر زن سالار است تا مرد سالار نمی شود به زنان چیزی را که دوست ندارند تحمیل
    کرد. بیشتر قضات دادګاهها آمریک زن هستند و براحتی طرف زن را میګیرند. پدری دختری
    داشت که بسیار میخواست آزاد باشد. پدر بسیار متعصب بود و اجازه نمی داد که دخترش
    دوست پسر داشته باشد. دختر به پلیس مراجعه میکند و از پدرش شکایت میکند پلیس پدر را
    به دادګاه می کشاند و دادګاه هم پدررا محکوم میکند که علاوه بر اینکه بایست مخارج
    دخترش را بپردازد حق ندارد به اوکاری تکلیف کند.

    هنګامیکه کسی از کشورهای متعصب اسلامی به اروپ میآید و اینهمه
    زنان دکتولته پوښ و نیمه برهنه را می بیند که حتی ممکن است به او سلام هم بکند فکر
    میکند که آنان راه میدهند و تا بسمت کسی میرود ناګهان سیلی بصورتش زده میشود. اګر
    به زنتان سخت ګیری کنید به دادګاه میرود و شما را تلاق میدهد و نیمی از ثروت شما هم
    به او داده میشود. شنا کردن و رقصیدن و بوسیدن زنان توسط مردان اینجا
    یک عمل عادی و دوستانه است و هیچ جنبه سکسی ندارد. یادم میآید که در همسایګی ما یک
    خانم بسیار زیبا بود که کاملا لخت مادر زاد شنا میکرد. جوانان حریص از در دیوار
    بالا میرفتند که اورا کاملا برهنه ببینند. بوی ګفتم که این کار شما درست نیست ممکن
    است که این بچه ها از درخت پایین بیفتند و مجروح شوند. لااقل مایوی دو تکه ای
    بپوشید. ګفت من برای خاطر آنان چرا بایست از آزادی خود صرف نظر کنم این مشګل آنان
    است که بایست خودشان را کنترل کنند و چشمانشان را درویش نمایند.
    اینجا معیارها فرق میکند. اګر زنی شما را بغل کرد در آغوش ګرفت وبوسید اګر
    سن او کمتر از هیجده سال باشد شما نمی توانید اورا ببوسید.

    ولی اګر بالای هیجده است شما میتوانید اورا در آغوش بګیرید
    وببوسید. و این کاملا امری معمولی است. دختری یا زن زیبایی ممکن است دستش را زیر
    بغل شما بکند و یا حتی دستان را در دست خودش بګیرد ولی این به این معنی نیست که او
    بشما راه داده است. دختر زیبایی ممکن است جلوی شما آمده و تعظیم کند و شما را دعوت
    به رقص نماید ولی همین دختر فردا ممکن است که حتی بصورت شما نګاهی هم
    نکند. اګر مردم ما به کشورهای غربی نروند شاید بهتر باشد زیرا نه
    مردم آنکشورها آنها را قبول دارند و نه مردم کشور خودشان. زیرا چیزی مابین این دو
    فرهنګ خواهند بود. متاسفانه سیستم کنونی مردم مارا آواره شرق غرب کرده است و
    کشورهای مارا درهم برهم ساخته؟ متاسفانه بندګان
    شهوت حرص و طمع تنها با معیار خودشان دیګران را می سنجند؟ و از دوستی عشق های پاک
    مغزشان تهی است و بنده آلت تناسلی خود هستند. من از آڼان توقعی ندارم زیرا درک
    بیشتری از محبت و انسانیت ندارند و براحتی بمال ناموس دیګران دست درازی …

  • Koroushe/saghir

    آیا باید به هر باور و عقیده ای احترام گذاشت؟ جواب:نه! تنها وتنها اگر آن باور و عقیده بر بزرگی کورش(ص)و شاهناهه(کریم)باشد.

  • Ahmad2012

    هر انسان یک عقیده خاص دارد که با ید داشته باشد وهیج کس حق ندارد به عقیده آن تجاوز کند
    آیا این حرف که شما گفته اید که (از طرفی تشت رسوایی اسلام با چنان ضربتی به زمین خورده که صدایش گوش هفت آسمان را هم کر نموده است؛ مسلمانان نیز چون دلیل و سند منطقی برای دفاع از آیین شان ندارند، ) حرف عاقلانه است ؟نه خیر , همین مقاله که شما نوشته اید شما علاقه دارید که همه اش را هرکس قبول کند نه خیر امکان ندارد این به عقیده شماست که ابوجهل شده اید و ابو لهب گشته اید و اسلام را توهین میکنید . خود را نویسنده هم میشمارید پس کافی است که بگویم شما پیروان ابلیس هستید و خو ب به ابلیس خدمت میکنید لعنت خدا بر ابلیس و مبلفین بی فرهنکش.

  •  به دین خود و باورهای دینی خود نباید بصورت
    دفاعی نگاه کنید بلکه باید با دیده شک به آن نگاه کنید چون احتمالا اگر شما
    در جایی دیگر و زمانی دیگر بدنیا می آمدید دین دیگری داشتید و همانطور که
    به دین فعلی خود احساس نزدیکی میکنید به دین دیگر احساس نزدیکی میکردید.
    بعبارت دیگر شما کاملاً تصادفی مسلمان، مسیحی، زرتشتی، یهودی، بهائی یا هر
    چیز دیگر هستید و از همین رو تعصب ورزیدن و جزم اندیش بودن در قبال باورهای
    دینی کاری نابخردانه است، حتی اگر غرور شما به شما اجازه نمیدهد که تظاهر
    به روشنفکری کنید و جزم اندیشی و ثابت قدم بودن در باور را به غلط برای خود
    افتخار و از فضائل خود میدانید دستکم در نزد خود با این واقعیت کنار
    بیایید که شما تصادفاً دیندار از آب در آمده اید و همه باورهای دینی خود را
    از محیط تولد و نمو خود کسب کرده اید و بنابر این احتمال درستی باورهای
    دینی شما به اندازه همان احتمال درستی باورهای دینی سرخپوستی است که در قرن
    ۱۰ میلادی در جنگلهای آمازون میزیسته است. افزون بر این موارد
    حتماً اگر شما هم به اطرافتان نگاه کنید رفتار زشت و ناپسند و فساد اخلاقی
    وحشتناک آدمهای دیندار را میبینید. آن کشیش و آخوند کودک آزار، آن پاسداری
    که به دختران باکره زندانی تجاوز میکند، آن بسیجی که دانشجو را از ساختمان
    به پایین پرتاب میکند، آن حاجی بازاری که سر هزاران نفر را کلاه میگذارد و
    برای بخشیده شدن گناهانش مراسم مذهبی را تغذیه مادی میکند، آن فرد مذهبی بی
    کفایتی که بخاطر مذهبش به منصبی رسیده است و بقیه آدمهای مذهبی فاسد که
    همه ما آنها را میشناسیم. معمولاً رفتارهای غلط و بد ناشی از باورهای غلط و
    بد هستند، رفتار این آدمها و زندگی آنها باید شما را به این وا دارد که
    این افراد باورهای غلطی دارند. البته بعضی وقتها لازم نیست چنین افرادی را
    برای نمونه جستجو کنید، میتوانید به خودتان و آن زمانهایی که دین به کمک
    شما آمده است تا دست به کاری زشت بزنید فکر کنید.

  •  تصور کنید در حال قدم زدن هستید و ناگهان با
    صحنه مقابل برخورد میکنید: شخصی چاقو به دست گرفته و دیگری را روی زمین
    خوابانده و در حال تلاش برای بریدن سر او است. قربانی نیز در حال تلاش برای
    رهایی از دست قاتل است و در این حین به او فحشهای جنسی بسیار رکیک میدهد.
    در چنین موقعیتی آیا عاقلانه است که شما به قربانی اعتراض کنید و بگویید
    چرا به این قاتل اهانت میکنی؟ آیا این اعتراض مضحک نیست؟ رفتار مسلمانان با
    نامسلمانان و حتی مسلمانان دگر اندیش نیز همواره مشابه همین اتفاق بوده
    است. مسلمانان خشونت را تا منتهای درجه در ترویج و پاسداشت دین خود استفاده
    میکنند و از اقرار به این هم ابایی ندارند. کدام جماعتی در دنیا رفتاری که
    مسلمانان با دگر اندیشان دارند را در قبال دگر اندیشان دارند؟ این است که
    اگر نامسلمانان چند تا فحش و بد و بیراه هم به اسلام و مسلمان بدهند این
    قضیه آنقدر اهمیت ندارد، اگر آن خشونت کنار برود این فحاشی نیز کنار خواهد
    رفت. اینطور اعتراضها به فحاشی زمانی مضحک تر میشوند که از طرف نامسلمانان
    انجام میگیرند، برای نمونه کمونیست ها و چپی ها که گاهی اوقات به ازدواج
    موقت اسلامگرایان در می آیند گاهی خواستار احترام به مقدسات و باورهای دینی
    مردم میشوند!

  •  فرهنگ استبدادی و عقب مانده مسلمانان تفکر
    انتقادی و اساساً انتقاد را برنمی‍‌‍ تابد و همواره آنرا مضر می پندارد.
    البته اگر منصفانه به این قضیه نگاه کنیم بقیه طیف های مردم خاور میانه نیز
    همینگونه هستند. تشبیه انتقاد به اهانت و در نتیجه امتناع از پاسخگویی به
    انتقاد روشی رایج در فرهنگهای خاور میانه ای است و نامسلمانان نیز همواره
    از آن استفاده میکنند.

  •  ملایان انتقاد از خود را در بسیاری از موارد
    دشمنی و اهانت به اسلام میدانند و میتوانند از این روش منتقدین خود را ساکت
    کنند.این شیوه را خود محمد بنیانگذاری کرد، خلفای بعدی نیز آنرا ادامه
    دادند و هنوز هم تداوم دارد. رژیم جنایتکار اوباش اسلامی “محارب با خدا” را
    در لیست اتهامات بسیاری از قربانیان خود آورده بود. در میان روحانیون هم
    رایج است که روحانیون ادامه دهنده رسالت هستند و اهانت به یک روحانی (توسط
    یک جسمانی!) در صورتی که رسالت را زیر سوال ببرد همانند اهانت به پیامبر و
    در نتیجه مجازاتش مرگ است.

  •  اسلام مروج فرهنگ مرگ و ستیزه جوییست، به همین
    دلیل برای زنده نگه داشتن خود همواره به دشمن نیاز دارد. در فرم شیعی اسلام
    حتی زمانی که این دشمن وجود ندارد هم یاد دشمنان پیشین (معاویه، یزید، بنی
    امیه و…) زنده نگه داشته میشود تا این فرهنگ مرگ و تنفر زنده بماند.
    همانطور که نشان داده شد اهانت به اسلام جرمی است که به سادگی میتوان هر
    کسی را به آن محکوم کرد. بنابر این “اهانت به مقدسات” ابزاریست که به درد
    روحانیت میخورد. چون همواره میتوانند هر عملی را اهانت تلقی کرده و دشمنان
    فرضی برای خود بوجود بیاورند که بتوانند خود را مشغول به جنگ با دشمنان
    نشان داده و مقلدانشان را بیشتر بچاپند.

  •  پرسشی که در اینجا مطرح است این است که مسلمانان
    برای کسب احترام باید چکار کنند؟ روشی که مسلمانان تا کنون برای کسب
    احترام پیش گرفته اند که همان خشونت و توحش از یکسو و گدایی و مظلومنمایی
    از سوی دیگر است مسلماً نتوانسته است برای مسلمانان احترام دست و پا کند،
    این روشها که برخاسته از خود اسلام هم هست به این دلیل ناکارآمد هستند که
    افراد خیر خواه و فهمیده ای آنها را بوجود نیاورده اند بلکه مغزی متوحش و
    بیابانی این شیوه برخورد را برای مسلمانان
    تجویز کرده است. تجربه هم به خوبی نشان میدهد که مردم حاضر نیستند به کسی
    که به زور میخواهند آنها را به احترام وادارد احترام بگذارند، بلکه کسب
    احترام روشهای دیگری دارد. بد نیست مسلمانان به دیگرانی که مورد احترام
    دیگران هستند نگاه کنند و ببینند چه رفتاری در آنها سبب کسب احترام برای
    آنها شده است و همان روش را پیش بگیرند نه اینکه تا ابد به دستورهای خشن و
    ابلهانه دینی خود جامه عمل بپوشانند. از این رو، برای خیر خواهی و چون ممکن
    است مسلمانان علاقه به احترام شدن داشته باشند توصیه های زیر به مسلمانان
    تقدیم میشود، شاید که مسلمانان بتوانند برای خود در دنیا احترام کسب کنند:
    سکولار شوید، اسلام را از عرصه های عمومی زندگی خود خارج کنید و تنها
    برای خود نگه دارید، برای دیگران با باورهای دینیتان مزاحمت ایجاد نکنید،
    اذان را با صدای بلند پخش نکنید، در ماه رمضان رستورانها را نبندید، دیگران
    را مجبور به داشتن حجاب نکنید و خلاصه قوانین دینیتان را به اجتماع تحمیل
    نکنید، سعی نکنید با ظاهر و رفتار متفاوت خود را از اجتماع جدا کنید، مثل
    بقیه باشید زن ستیزی را کنار بگذارید، به زن حقوق و حیثیت برابر
    بدهید، با زنان مثل حیوانات خانگی رفتار نکنید، همجنسگرایی را به رسمیت
    بشناسید، چند همسری را کنار بگذارید، صیغه و محلل و ختنه زنان را متوقف
    کنید دانش، خردگرایی و تفکر انتقادی و منطق را جایگزین تعصب و
    ایمان و سنگ مغزی و جهاد و شهادت و خرافات و حرف و حدیث و قرآن و غیره کنید
    نسبت به سایر فرهنگها و ادیان و آیین ها و کشورها و ملیت ها با احترام
    برخورد کنید، دگراندیش ستیزی، برتری جویی، و بیگانه ستیزی را کنار بگذارید
    برابری حیثیتی و حقوقی را برای خود و دیگران جستجو کنید، از گفتن اینکه
    فکر میکنید بهترین مردم جهان هستید و بهترین دین دنیا را دارید به دیگران
    خود داری کنید! درک کنید که دیندار بودن پدیده ای تصادفیست و به همین دلیل
    هر دینی مشکوک است و نباید دین را زیاد جدی گرفت و برای آدم کشت یا کشته شد
    خشونت و توحش را کنار بگذارید، شکنجه و تنبیه های فیزیکی را متوقف
    کنید، دست قطع کردن، چشم در آوردن، اعدام، قصاص، سنگسار، شلاق زدن و سایر
    وحشی گری ها را کنار بگذارید، ترحم، صلح، دوستی و انسانیت را جایگزین حس
    توحش خود کنید و با مجرمان برخورد انسانی و مطابق با حقوق بشر کنید
    تلاش خود را برای زشت بودن متوقف کنید، سعی کنید زیبا باشید، موهای زائد
    بدن را کوتاه کنید، مثل آدمهای هزار سال پیش لباس نپوشید قیافه بربر ها و
    انسانهای غار نشین را به خود نگیرید، بهداشت را رعایت کنید و سعی کنید شیک و
    باکلاس باشید خرافات را کمتر کنید در زندگی به واقعیت های مادی ارزش بیشتری بدهید، کار کنید، تنبلی و مفت خوری را کنار بگذارید، تولید کنید
    حساسیت خود را در مقابل اهانت کم کنید، مانند کودکان اهانت را جدی
    نگیرید، تنبیه اهانت کنندگان را به الله شکنجه گر بسپارید، به جایی که در
    آنجا به شما اهانت میشود نروید و اهانت به باورها و دینتان را متمدنانه
    تحمل کنید، درست مثل تمام دین داران و باورمندان دیگر! به زبان
    دیگر تمام توصیه های بالا را میتوان در یک توصیه خلاصه کرد، مسلمان نباشید،
    سعی کنید کمتر شبیه آنچه اکنون هستید باشید و بیشتر شبیه غربی ها باشید.
    حال پرسش این است که آیا مسلمانان میتوانند چنین کنند؟ پاسخ به نظر من مثبت
    است بسیاری از مسلمانان خود این شرایط را رعایت میکنند و انسانهای قابل
    احترامی هستند ولی خوب بی احترامی نامسلمانان به اسلام و مسلمانان معمولاً
    بخاطر همین مسائل است و میتوان دید که این مسائل در میان مسلمانان وجود
    دارد. به هر روی چه بتوانند چه نتوانند به نظر میرسد راه کسب احترام این
    باشد. افزون بر کسب احترام رعایت کردن این مسائل میتواند سبب زندگی بهتر
    برای خود مسلمانان و پیشرفت برای آنها باشد، ولی کو گوش شنوا؟ متاسفانه از
    واقعیت های تلخ جوامع بدوی این است که مردم بدوی با بدویت خود خوشحالند و
    حتی نمیپذیرند که بدوی هستند.

  •  میلیونها انسان امروز به اینکه هیچ خدایی جز
    الله وجود ندارد و محمد پیامبر اوست ایمان دارند و هر روز بارها شهادت
    میدهند که به این دو چیز ایمان دارند. چند قرن پیش نیوتون دانشمند بزرگ
    یهودی قوانین جاذبه را کشف کرد و تئوریهایی در این باب ارائه کرد، از آن
    دوران تا به این دوران تئوریهای نیوتون پابرجا هستند، آیا میبینید که
    اشخاصی روزی ده بار بگویند ما شهادت میدهیم که قوانین جاذبه درست است و
    نیوتون کاشف جاذبه است؟ آیا لازم
    است برای اینکه قوانین جاذبه حفظ شوند انسانهایی به خود بمب ببندند و
    مخالفان این قوانین را نابود کنند؟ آیا لازم است که میلیاردها میلیارد
    بودجه ملتها خرج شود برای گسترش قوانین جاذبه نیوتون؟ آیا اگر کسانی با
    قوانین جاذبه نیوتون مخالفت کند، طرفداران قوانین نیوتون آنها را لعنت
    میکنند و یا میکشند؟ آیا اگر کسی به قوانین نیوتون اعتقاد داشته باشد و بعد
    عقیده اش عوض شود به او میگویند خائن و مرتد؟ پاسخ این سوالهای ساده نه
    است اما چرا؟ چون جاذبه بر استدلال و منطق و قوانین علمی پایدار است، کسی
    به قوانین نیوتون ایمان ندارد، این قوانین امروز درست هستند و فردا ممکن
    است درستی آنان زیر سوال برود

  •  ذهن انسان و مجموعه باورهای او نباید همانند
    سبدی باشد که محیط بسته های فکری خود را در آن جای داده، انسان در زمان
    بلوغ فکری خود باید به نقطه ای برسد که تحمیل باورها از جانب محیط را متوقف
    کند و خود باورهای درست را از میان باورهای نادرست دست چین کرده به سبد
    ذهن خود بیافزاید و این سبد را از وجود باورهای نادرست تحمیلی خالی کند و
    به این شیوه شک گرایی گفته میشود یعنی برخورد نقادانه با تمام گزاره هایی
    که در مقابل ما قرار میگیرند.

  •  حلیة المتقین، علامه مجلسی، باب چهارم، فصل چهارم: حضرت صادق علیه السلام فرمود که: دشمن ما اهل بیت نیست مگر کسی که ولدالزنا یا مادرش در حیض به او حامله شده باشد. همانجا باب هفتم، فصل سوم:
    در حدیث موثق از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: از آبی که در حوض
    هاى کوچک در حمام هاى سنیان جمع می شود از غسل مردم غسل مکن که در آن غساله
    یهودى و نصرانى و گبر و دشمن ما اهل بیت که از همه بدتر است جمع می شود و خدا خلقى از سگ نجس تر خلق نکرده است و کسیکه عداوت ما اهل بیت دارد از سگ نجس تر است. همانجا باب دهم فصل هفتم:
    از حضرت صادق (ع) منقول است که هر که مومنی را سیر کند بهشت بر او واجب می
    شود و هر که کافری را سیر کند، خدا شکم او را پر از زقوم جهنم کند!
    پس از ذکر این احادیث بسیار زشت، به یاد آوردن این نکته سودمند است که
    کردار و پندار یک انسان نسبت به مخالفانش شاخص خوبی برای نشان دادن شخصیت
    اصلی اوست، و این احادیث که از نظر یکی از بزرگترین محدثین شیعه در رده
    “موثق” هم قرار گرفته اند، میزان فرومایگی شخصیت های دینی تشیع را به خوبی
    نشان میدهند. ممکن است تصور کنید به دلیل یاوه گو بودن مجلسی احادیث بالا
    چندان اهمیتی ندارند، ولی آیت الله مکارم شیرازی از چند منبع سنی نیز حدیث
    مشابهی را نقل کرده است

  •  آیه ۵ سوره الجمعة (۶۲:۵) مَثَلُ
    الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ
    الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا
    بِآیاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
    مثل کسانی که تورات بر آنها تحمیل گشته و بدان عمل نمی کنند مثل آن
    خراست که کتابهایی را حمل می کند بد داستانی است داستان مردمی که آیات خدا
    را دروغ می شمرده اند و خدا ستمکاران را هدایت نمی کند (ترجمه آیتی). آیه ۲۸ سوره التوبة (۹:۲۸)
    یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا
    یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ
    عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ
    اللَّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ای کسانی که ایمان آورده اید ،
    مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر از
    بینوایی می ترسید ، خدا اگر بخواهد به فضل خویش بی نیازتان خواهد کرد زیرا
    خدا دانا و حکیم است (ترجمه آیتی) آیه ۵۵ سوره الانفال (۸:۵۵) إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ هر آینه بدترین جنبندگان در نزد خدا آنهایند که کافر شده اند و ایمان نمی آورند : (ترجمه آیتی) آیه ۳۰ سوره التوبة (۹:۳۰)
    وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى
    الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ یُضاهِؤُنَ
    قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى
    یُؤْفَکُونَ یهود گفتند که عزیر پسر خداست ، و نصاری گفتند که
    عیسی پسر خداست این ، سخن که می گویند همانند گفتار کسانی است که پیش از
    این کافر بودند خدا بکشدشان به کجا باز می گردند ؟ (ترجمه آیتی) آیه ۱۶۱ سوره البقرة (۲:۱۶۱)
    إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ
    عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ بر آنان که کافر بودند و در کافری مردند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد (ترجمه آیتی) آیه ۱۷۱ سوره البقرة (۲:۱۷۱)
    وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا
    یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا
    یَعْقِلُونَ مثل کافران ، مثل حیوانی است که کسی در گوش او
    آواز کند ، و او جز بانگی و آوازی نشنود اینان کرانند ، لالانند ، کورانند و
    هیچ در نمی یابند (ترجمه آیتی) آیه ۲۲ سوره الانفال (۸:۲۲) إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ بدترین جانوران در نزد خدا این کران و لالان هستند که در نمی یابند (ترجمه آیتی) آیه ۵۹ سوره المائدة (۵:۵۹)
    قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ
    آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَ
    أَنَّ أَکْثَرَکُمْ فاسِقُونَ بگو : ای اهل کتاب ، آیا ما را
    سرزنش می کنید ؟ جز این است که ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه پیش
    از این نازل شده است ایمان آورده ایم و شما بیشترین نافرمان هستید ؟
    (ترجمه آیتی) آیه ۱۲ سوره محمد (۴۷:۱۲) إِنَّ اللَّهَ
    یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی
    مِنْ تَحْتِهَا الأَْنْهارُ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَ
    یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الأَْنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ
    خدا کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته می کنند ، به ،
    بهشتهایی که نهرها در آن جاری است داخل خواهد کرد ولی کافران از این جهان
    متمتع می شوند و چون چارپایان می خورند و جایگاهشان آتش است (ترجمه آیتی) آیه ۵۰ سوره المدثر (۷۴:۵۰) (به آیات ۴۸ و ۴۹ نیز نگاه شود) کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ مانند خران وحشی (ترجمه آیتی) آیه ۱۳ سوره القلم (۶۸:۱۳) عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ کسانى که متکبر و سرکشند و اصل و نسب خود را بدیگران منسوب میسازند. (حرام زاده- اند). (ترجمه کاویانپور) آیه ۶۷ سوره الانبیاء (۲۱:۶۷) أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستید! پس آیا نمىاندیشید؟ (ترجمه حلبی) آیه ۱۰ سوره البقرة (۲:۱۰) فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ در دلهاشان مرضی است و خدا نیز بر مرضشان بیفزوده است و به کیفر دروغی که گفته اند برایشان عذابی است دردآور (ترجمه آیتی) آیه ۱۳ سوره البقرة (۲:۱۳)
    وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ
    کَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لا
    یَعْلَمُونَ و چون به آنان گفته شود که شما نیز همانند دیگر
    مردمان ایمان بیاورید، ،می گویند : آیا ما نیز همانند بیخردان ایمان
    بیاوریم : آگاه باشید ، که آنان خود بیخردانند و نمی دانند (ترجمه آیتی) “لا یشعرون” در مورد نامسلمانان در آیه های زیر آمده است:
    النحل: ٢۶، النمل: ١٨، الأعراف: ٩۵، یوسف: ١۵، القصص: ٩،الأنعام:
    ١٢٣، النحل: ۴۵، العنکبوت: ۵٣، یوسف: ١٠٧، النمل: ۶۵، آلعمران: ۶٩،
    الأنعام: ٢۶، البقرة: ٩، الزمر: ٢۵، الزخرف: ۶۶، القصص: ١١، النحل: ٢١،
    البقرة: ١٢، النمل: ۵٠، المؤمنون: ۵۶، الشعراء: ٢٠٢. آیه ۱۱۰ سوره ال عمران (۳:۱۱۰)
    کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ
    وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ
    أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ
    أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ شما بهترین امتی هستید از میان مردم
    پدید آمده ، که امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید
    اگر اهل کتاب نیز ایمان بیاورند برایشان بهتر است بعضی از ایشان مؤمنند ولی
    بیشترین تبهکارانند (ترجمه آیتی) افزون بر اینها الله در قرآن
    بارها نامسلمانان لعنت کرده است، آیا لعنت کردن الله، امامان و پیامبر
    اسلام نیز برای نامسلمانان بطور متقابل آزاد است یا نه؟ برخی از مسلمانان
    میگویند لعن کردن اهانت نیست، اگر اهانت نیست پس ما نیز باید بتوانیم لعن
    کنیم. برخی میگویند شما که به خدا اعتقاد ندارید نباید از لعن شدن ناراحت
    شوید. من این پاسخ را صحیح نمیدانم زیرا فحاشی وقتی صورت گرفته است که شخصی
    به دیگری فحش بدهد نه اینکه شخصی احساس کند به او فحش داده شده است. برای
    نمونه فرض کنید با مردمی آشنا میشوید که در فرهنگ و عقاید و باورهایشان
    عبارت “کله استخوانی” یک اهانت محسوب میشود در حالی که در فرهنگ شما چنین
    نیست. حال در این میان شخصی از این جمعیت در مورد شما از این عبارت استفاده
    میکند. آیا اهانتی صورت گرفته؟ روشن است که صورت گرفته است و ملاک دیدگاه
    توهین کننده است نه توهین شونده. لعنت البته در مقابل سایر
    اهانتهای قرآن موضوع کوچکیست، برای لیست کاملتری از آیات اهانت آمیز قرآن
    به “قرآن زندیق، دسته بندیهای قرآن، دسته ‘اهانت یا بد دهانی” مراجعه کنید.
    غیر از این نتیجه که مسلمانان انصافاً نباید انتظار احترام از سایرین را
    داشته باشند، از وجود آیات بالا میتوان نتایج منطقی دیگری را نیز گرفت.
    پاسخ این پرسش چیست؟ “آیا دستکم یکی از ۱۵ آیه بالا اهانت آمیز است یا نه؟”

  •  تجربه
    شخصی من نشان میدهد که هرگاه چیزی مقدس خوانده میشود آن چیز “بو دار” است و
    دارای ضعف های بسیار است از همین رو میخواهند با تقدیس، آنرا از انتقاد و
    رسوایی مصون دارند. قانون جاذبه برای هیچ کس مقدس نیست، چون مسئله دو دو تا
    چهارتا است، کسی نیاز ندارد روزی هزار بار بگوید جاذبه صحیح است! و حرکات
    مسخره از خود نشان بدهد و مثلاً روزهای سه شنبه ماتحت خود را به سوی آسمان
    بگیرد و به خود تلقین کند که “جاذبه اکبر”! اما وقتی چیزی تقدیس میشود و
    اهمیت و بزرگی آن مکرراً تکرار میشود و مدافعان آن در بیان باور خود به آن
    بسیار تظاهر میکنند و برای پاسداشت آن حرکات غیر عادی و مسخره انجام میگیرد
    انسان هوشمند باید بداند که در اینجا کاسه ای زیر نیم کاسه است! کسی دارد
    چیزی را پنهان میکند و کسانی دارند از این پنهانکاری سود میبرند! واقعیت
    غیر قابل انکار یا دستکم اثبات پذیر و محکم نیازی به تقدیس و تظاهر ندارد!
    بنابر این تقدیس و شیادی معمولاً همراه هم هستند

    • Atosa

      دقیقا اینطوره همین کوروش ما بو داره اون هم چه بوی گندی که طرفداراش مقدس میداند

  • Asghar

    ای کاش عکس آن کودک چشم کبود رو نمی زاشتی من بارها در کودکی توسط برادرانم مورد چنین وحشی گری هایی قرار گرفتم وقتی دیدمش جگرم سوخت چون خودمو دیدم الهی دستش بشکنه اونی که از این کارا میکنه……..

  • Rasuli Hossain

    please do not blame islam for such bull shit things that people do it religiosly

  • ali

    شما دارید مزخرف میگید چرا !؟
    خب معلومه حرف دروغ همیشه مزخرفه …
    من هروقت تو سایتتون گشتم همیشه ( همیشه ) عکسهای ناجور از اسلام گزاشتید و هیچوقت عکسی نزاشتید که چهره ی واقعی دین یا به قول شما چهره ی بعضی از خوبی های دین رو نشون بده چرا ؟
    چرا فقط از بدی های دین میگید ؟
    چرا کارهای غلط گروهی از انسان های کم عقل و به ظاهر روحانی رو الکی میچسبونید به دین اسلام !
    شما که میگید هر دینی یه خوبی و مشکلی میتونه داشته باشه پس چرا از بین ایییین همه مطالب ضد دینیتون یه مطلب جالب از دین نزاشید به عنوان مثال این که توی قران ۳۶۵ بار کلمه روز تکرار شده ، ۲۴ بار ساعت و به تعداد مساوی کلمه زن و مرد …
    شما فکر میکنید ملت مردم مثل ملت غرب اسکلن که هرچی میگید زود باور کنن ؟!

  • من نه منم

    من یه پوچگرا هستم و هیچ نظری ندارم

    فقط خواستم بدونید 😐