نگارنده به شخصه هیچگاه دید خوبی نسبت به مهدی خزعلی نداشته و همواره به فعالیت هایش مشکوک بوده است. خزعلی طوری از وزارت اطلاعات و بازداشت و بازجویی در نگاشته هایش می نویسد که آدمی خیال می کند وی در حال یاد کردن از رفتن به خانه خاله! می باشد.
خزعلی که فرزند آخوند خونخوار آیت الله خزعلی، عضو مجلس خبرگان رهبری می باشد، یار غار سعید امامی بوده و خود بهتر از همه، به میزان قصاوت و توجش بازجو ها و بازجویی های وزارت اطلاعات ایران، آشناست؛ پس چرا مهدی خزعلی همواره با دعوتنامه به وزارت فرا خوانده شده و پس از چندی گفتگو کردن! به سوی خانه اش بازگشته است؟ آیا خون خزعلی رنگین تر از سایر فعالین سیاسی است که زیر شکنجه و تحت بد ترین شرایط قرار دارند؟
مهدی خزعلی در مصاحبه اش با پارازیت، علنن اعلام کرد که به نظام اسلامی و ولایت فقیه پایبند است و اعتقاد کامل دارد؛ او خود را سرباز جان بر کف اسلام و حکومت اسلامی و خط امام خمینی می داند؛ حال باید از کسانی که می خواهند از وی بُت بسازنند پرسید: آیا خزعلی کمترین سنخیتی با ایران و ایرانی دارد؟ آیا او کوچکترین گامی در راستای آزادی، سکولاریسم و دموکراسی برداشته و یا خواهد برداشت؟
فرتور مهدی خزعلی را نشان می دهد، وی در سایت شخصی خود از مردم تهران دعوت کرده تا در دور دوم انتخابات مجلس شرکت کرده و به علی مطهری رأی دهند. خزعلی که خود نیک می داند این انتخابات نیز چون همه انتصابات های دیگر رژیم نمایشی است، اما برای اینکه وظیفه اش را به عنوان سرباز ولایت به خوبی انجام دهد، مردم را به شرکت در انتصابات فرمایشی دعوت می نماید.
مهدی خزعلی که یک مسلمان خردباخته و متعصب است، با سکولاریسم و جدایی دین از سیاست مخالف بوده و حکومت اسلامی را برکت الله مدینه می شمارد. وی طرفدار حجاب اجباری و موافق تمامی قوانین زن ستیزانه و ضد انسانی قرآن است و به گفته خودش، تمام فعالیت سیاسی اش در چهارچوب قانون اساسی است.
مهدی خزعلی یک اصلاح طلب است؛ در باب اصلاح طلبی و اصلاح طلبان تا کنون ده ها مقاله نگاشته و منتشر کرده ایم؛ اصلاح طلبان دشمنان ملت ایران و آرمان های آزادی خواهانه شان و همچنین بزرگترین مانع در راه رسیدن ایرانیان به آزادی، دموکراسی و سکولاریسم بوده، هستند و خواهند بود.
در این برهه از زمان و شرایط بغرنجی که ایران در حال ویرانی است و مردمان ایران زمین در رنج و سختی و درماندگی به سر می برند و گرانی، فقر، بیماری، اعتیاد و هزاران هزار بلای دیگر، به برکت وجود نظام اسلامی بر سرشان فرود آمده، اصلاح طلبی و تلاش برای اصلاح این نظام سراسر جنایت و ارتجاعی، عین خیانت به مام میهن و تمامی ایرانیان بوده و خزعلی نیز اصلاح طلبی ضد مردمی است.
مهدی خزعلی تا چند هفته پیش در زندان به سر می برد اما وی به طور معجزه آسایی با چند روز اعتصاب غذا، آزادی اش را کسب کرده و به آغوش گرم خانواده اش بازگشت؛ این در حالی است که شیر زن آزادی خواهی چون نسرین ستوده نیز همچون مهدی خزعلی چندی در اعتصاب غذا به سر می برد ولی وی حتی نتوانست یک مرخصی و یا ملاقات حضوری با فرزندانش را به دست آورد، به راستی قضیه از چه قرار است؟
نسرین ستوده یک چهره جهانی است و مردمان دنیا به احترام وی و به خاطر شجاعت و انسان دوستی اش، کلاه از سر بر می دارند و بی شک مرگ ستوده بر اثر اعتصاب غذا ضربه ای سخت و هولناک به رژیم، در عرصه بین المللی وارد می سازد؛ اما مهدی خزعلی کیست و به جز مشتی اصلاح طلب ولایت مدار و روضه خوان های اسلام پناه، چه کسی برای وی تره خُرد می کند؟
آیا مرگ خزعلی بر اثر اعتصاب غذا برای رژیم از مرگ ستوده، گران تر تمام می شد که خزعلی را آزاد کردند ولی ستوده دلاور، همچنان در بند رژیم و به دور از خانه و فرزندانش می باشد؟ آیا جان خزعلی مهم تر و ارزشمند تر از جان ستوده ای است که هزاران تن را از بی جان شدن نجات داده است؟ و یا خزعلی تافته جدا بافته است و وی باید آزاد می شد تا بتواند به درون اپوزوسیون ایران نفوذ کرده و نقش سوپاپ اطمینان رژیم را بازی کند؟
بدون تردید خزعلی، سوپاپ اطمینان تازه رژیم می باشد؛ پس از سوختن و نابود شدن خاتمی و از بین رفتن چهره و اعتبارش در نزد مردم ایران، رژیم به یک مهره جدید برای بازی کردن در نقش خاتمی احتیاج داشت و چه کسی از خزعلی ولایت مدار و اصلاح طلب، برای بازی کردن در آن نقش ضد مردمی، شایسته تر است؟
فرتور نسرین ستوده، شیرزن ایرانی را نشان می دهد که یک تنه در برابر رژیم جنایتکار اسلامی ایستاد و اکنون در زندان و در بدترین شرایط ممکن به سر می برد. چگونه است مهدی خزعلی با چند روز اعتصاب غذا آزاد می گردد ولی نسرین ستوده ها، با روزها و هفته ها اعتصاب غذا، حتی اجازه ملاقات حضوری با خانواده شان را هم به دست نمی آورند؟
نخستین مأموریت خزعلی در نقش سوپاپ اطمینان نظام، نفوذ به درون اپوزوسیون مخالف رژیم و مردم ایران و دعوت ایشان به شرکت در انتخابات دور دوم مجلس بود که وی این کار را انجام داده و از مردم تهران درخواست نموده تا در انتخابات شرکت کنند و به علی مطهری، آن مردک زن ستیز و مسلمان رادیکالی، رأی دهند.
برای شناخت بیشتر مطهری، سخنان زیر را که بخشی از گفتگوی وی در تلویزیون ایران می باشد را بخوانید.
” زنان ایرانی استعداد زیادی برای تبرج و خودنمایی دارند و آرایش بیش از حد آنها علی رغم حجاب اجباری گواه این مساله است. اگر زنان ایرانی آزاد گذاشته شوند ایران مثل اروپا می شود. ”
مطهری موافق حجاب اجباری، گشت ارشاد اسلامی و اذیت و آزار بانوان ایرانی در خیابان ها به دلیل نوع لباس پوشیدن شان است؛ چرا خزعلی که خود را به عنوان مدافع مردم ایران جای زده و ژست قهرمانی به خود گرفته است مردم را دعوت به رأی دادن به چنین مسلمان دو آتشه و خردباخته ای می کند؟
باید به مهدی خزعلی گفت که آقای اصلاح طلب ولایت مدار، سال هاست که حنای تو و امثال تو برای نسل جوان، روشنفکر و آزادی خواه ایران رنگی ندارد و بسیار روشن است که تو، سوپاپ اطمینان رژیم و سرباز راه ولایت هستی و وظیفه ات حفاظت از پایه های نظام و بیضه های اسلام است، آقای خزعلی برو این دام بر مرغ دیگر نِه!
