به گزارش دویچه وله فارسی؛ به نقل از مقامات آلمان تا کنون در ۳۸ شهر این کشور قرآن رایگان توزیع شده است. توزیعکنندگان قرآن رایگان گروهی از اسلامگرایان تندروی سلفی هستند که با شعار “بخوان” (به آلمانی: !Lies) قصد دارند ۲۵ میلیون نسخه قرآن را در سراسر آلمان بطور رایگان توزیع کنند. مبتکر این حرکت فردی به نام ابراهیم ابوناجی ساکن شهر کلن است.
با آغاز این حرکت روزنامهنگارانی که بطور انتقادی مطالبی درباره سلفیها منتشر کرده بودند، از سوی افراط گرایان مورد تهدید قرار گرفتند. در پی افشای این تهدیدها چاپخانهای که مسئول تهیه نسخههای قرآن به زبان آلمانی بود، انصراف خود را از ادامه کار اعلام کرد. بنا بر گزارش رسانههای آلمانی تا کنون حدود ۳۰۰ هزار نسخه قرآن در شهرهای مختلف این کشور توزیع شده است.
خانم رهگذری که بچهای در بغل دارد به گزارشگر دویچهوله میگوید: «مسلمانان بسیار معتقدند. به همین دلیل هم میشود [با دستورات دینی] افکار آنها را تحریف کرد.» او ادامه میدهد: «این فقط حرف من نیست؛ اینها را باید بیرون کرد. من نمیدانم دخترم را به چه مدرسهای باید بفرستم که همکلاسیهایش فقط آلمانی باشند. اینها سطح فرهنگ ما را پایین میآورند.»
او سپس در حالی که بچه را در بغل جابهجا میکند، میپرسد: «قرآن به چه درد من میخورد؟ من نه قرآن لازم دارم، نه انجیل در خانه دارم نه هیچ کتاب مقدس دیگری.» یک خانم مسن که به دکه نزدیک میشود، چهره در هم میکشد و میگوید: «هر کس دین و اعتقاد خودش را دارد. اگر کسی دوست داشته باشد در مورد دین دیگری اطلاعات بیشتری داشته باشد دنبال آن میرود. اما با این روش نباید کسی را مجبور کرد.»
خانمی که در آنسوی میدان در میان میوه و سبزی کار میکند، به گزارشگر میگوید: «این مردان جوان ریشدار اغلب بیکار ایستادهاند. به زور که نمیتوانند دست مردم چیزی بدهند.» سلفیان که از تندروترین جریانهای اسلامگرایان افراطی محسوب میشوند، در خطابههای خود آشکارا بر رنج و عذاب جهنم برای “کفار” تأکید میکنند و تبلیغات بسیاری در این مورد انجام میدهند.
کلودیا دانچکه، اسلامشناس از “بنیاد فرهنگ دموکراتیک” آلمان، در مورد سلفیان میگوید: «مشخصه سلفیان اعتقاد آنان به دوگانگی در جهان است.» او در توضیح سخن خود میگوید: «به عقیده آنها همه چیز به “حق” یا “باطل”، “خیر” یا “شر”، “سفید” یا “سیاه” تقسیم میشود. حد وسطی وجود ندارد. و تنها کسانی که این راه مذهبی را دنبال میکنند میتوانند بخت راه یافتن به بهشت را داشته باشند.»
همانطور که خواندید، حتی تبلیغ دین در اسلام و به دست مسلمانان نیز به صورت اجباری صورت می گیرد، ایشان مردم و رهگذرانی که کمترین علافه ای به شناخت اسلام کشتارگر ندارند را مجبور می کنند تا یک جلد قرآن را گرفته، به خانه رفته و مشغول مطالعه شوند. مسلمانان برای تبلیغ دین ضد انسانی شان، به ناچار به دروغ نیز متوسل می شوند.
مبلغین مذهبی، به مردم دروغ گفته و اسلام را “دین صلح و دوستی” معرفی می نمایند؛ به راستی که دروغ و مغلطه ای از این بزرگتر وجود ندارد چرا که اسلام دین کشت و کشتار، خون و خونریزی و اساس اسلام در ضدیت با انسان دوستی و مهربانی است.
یک نگاه گذرا به این مکتب انسان ستیز که کلمه “قتل” در کتاب به اصطلاح آسمانی آن ۱۷۰ مرتبه تکرار شده است، نشان میدهد که کمتر کسی بوده و هست که خطی و کلامی در رد و انتقاد آن بنویسد و به شکلی مورد حمله آخوند ها و مسلمانان قرار نگیرد و کشته نشود.
هر آنکه مخالفتی با مسلمانان کرده و نقدی بر قرآن و دستورات ارتجاعی اش نوشته، به دست بندگان الله مدینه ترور گشته و یا تهدید به قتل شده و مورد اذیت و آزار قرار گرفته است؛ چگونه می توان چنین دینی که تاب شنیدن سخن مخالف را ندارد و هر مخالفی را کافر، ملحد، محدور الدم، نحس و… می خواند و دستور به کشتن آنان را می دهد را “دین صلح و دوستی” خواند؟
اسلام دین زور، تهدید، قتل و شکنجه است. اسلام مکتبی ضد انسانی و ارتجاعی و تمامی قوانینش عین عقب افتادگی است و همه چیز در چهارچوب این آیین پلشت، اجباری می باشد؛ نماز خواندن اجباری، روزه گرفتن اجباری، مسلمان بودن و مسلمان باقی ماندن تا پایان عمر اجباری، حجاب اجباری، پول به امام و آخوند دادن اجباری و در یک جمله، همه چیز اجباری است.