به گمان نگارنده، فاطمه زهرا دختر پیامبر اسلام، پس از خدیجه دومین بانوی شناخته شده در صدر اسلام می باشد که قربانی قوانین زن ستیزانه اسلام گشته و زندگی اش با تکیه بر دستورات شریعه اسلامی، ویران شده است. برای درک بهتر موضوع عنوان شده، نگاهی کوتاه به چگونگی زندگی وی می اندازیم.
فاطمه نُه ساله بود که توسط پدرش به همسری علی ابن ابوطالب در آمد؛ طبق اسناد تاریخی و کتب معتبر اسلامی فاطمه تا پیش از روز ازدواج، از تصمیمات پدرش مبنی بر شوهر دادن خود، کمترین آگاهی نداشته و مورد ستم پدر و صد البته فوانین اسلامی که زن را کم فهم و بی خرد و نادان می شمارند، قرار گرفته است.
محمد ابن عبدالله که زنان را شایسته تصمیم گیری برای خود نمی دانست و در کتاب موهوم الهی اش، بانوان را کشتزاری نامیده که مرد از هر طرف که مایل باشد می تواند بر آنان وارد شده و از ایشان کام بگیرد؛ دختر خود را نیز لایق دانستن ندانسته و روز ازدواج فاطمه را در جریان وعده هایش با علی، قرار می دهد.
داستان ازدواج فاطمه با علی بدین شرح است؛ عمر و ابوبکر خواستار ازدواج با فاطمه بودند، اما محمد پیشنهاد ازدواج آنها را نپذیرفت و گفت که «امر او با خدا است». علی به سبب فقرش جرأت پاپیش گذاشتن نداشت و این محمد بود که کار را بر علی آسان نمود.
محمد به او گفت که علی صاحب زرهی است که اگر آن را بفروشد میتواند پول کافی برای مهر فاطمه تهیه نماید. علی با فروش زره و وسایلی دیگر و شتر یا میش حدود ۴۸۰ درهم فراهم نمود که مبلغ خیلی معمولی بود. به توصیه محمد یک سوم تا دو سوم مبلغ خرج عطریات شد و بقیه صرف خرید ضروریات منزل گردید. آنگاه محمد فاطمه را از قولی که به علی داده بود آگاه نمود. بگفته ابن سعد، فاطمه چیزی نگفت و محمد این را نشانه رضا دانست.
همانگونه که متوجه شده اید، فاطمه تا پیش از مراسم ازدواج، چیزی در رابطه با قرارهای پدرش با علی، برای شوهر دادن وی نمی دانست، محمد روز ازدواج، وی را مطلع می کند و فاطمه متعجب شده و سکوت می کند.! آنگاه محمد سکوت زجر آور فاطمه را نشانه رضایت وی می داند.
شاید نخستین باری که قوانین زن ستیزانه اسلام بر زندگی فاطمه تأثیر گذاشتند، در نُه سالگی و در زمان ازدواج ناخواسته و اجباری وی با علی ابن ابوطالب بوده است؛ اما پس از ازدواج آن کودک بینوا با علی گردن کش، زندگی فاطمه نُه ساله توسط دستورات شریعه اسلامی که زن را برده و کلفت مرد می شمارند، رو به تاریکی و خفقان حرکت نمود.
علی انسان زنبازه و هوس رانی بود، فاطمه نُه ساله، هر شب مجبور بود تا لباس، شمشیر و دست و پای خونین علی، که حاصل از کشتار سگان و یا مردمان بی دفاع بوده است را بشوید و به خواسته های شهوانی وی نیز تن دهد. به راستی چنان زندگی دردناکی برای یک دختر بچه نُه ساله، هولناک نیست؟ آیا هیچ انسانی حاضر است دختر بچه نُه ساله خود را در چنین وضعیت اسفباری قرار دهد؟
زندگی مشترک ایشان به گواه تاریخ، همواره پر از مشکل و دعوا بوده است و فاطمه بارها نزد پدرش محمد، شکایت علی را برده و از تندخویی، خشونت و بد دهنی وی گله کرده است. عشقی در میان آن دو نفر وجود نداشته است، نه تنها میان آن دو نفر، بلکه در نزد تمامی پیشوایان دین اسلام عشق بی معنا و بی مفهوم بوده است.
در حقیقت فاطمه زهرا بردگی علی ابن ابوطالب را می کرده و به تمامی خواسته های وی از سر ناچاری، تن می داده است. آن کودک بینوا، قربانی قوانین زن ستیزانه اسلام گشته و از کمترین حقوق انسانی محروم بوده است. زندگی دردناک فاطمه، سمبل زندمانی های دردناک تمامی دختر بچه های مسلمانی است که به اجبار خانواده های شان، به کنیزی مردانی بزرگسال در می آیند.
فاطمه در طی نُه سال زندگی مشقت بار و دردناکش با علی، چهار فرزند به دنیا آورده و یکی نیز سقط کرده است. نخستین فرزند خود، حسن را در ده سالگی و دومین فرزندش حسین را در یازده سالگی به دنیا آورده است؛ آیا به راستی زنان بزرگسال و سالم، توانایی زایمان دو فرزند در دو سال پیاپی را دارند؟
فاصلهگذاری مناسب بین فرزندان، نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی زنان دارد. این مسئله آنقدر اهمیت دارد که یکی از برنامههای اصلی اغلب متخصصان فاصلهگذاری بین بارداریها است. دکتر زرین آجودانی، متخصص زنان و استاد دانشگاه، بهترین فاصله سنی بین کودکان را چهار تا پنج سال میداند و میگوید:
“زایمانهای پشت سرهم میتواند عوارض نامطلوبی را برای مادر و جنین به دنبال داشته باشد، بطوری که دیده میشود زنانی که فقط چند سال از تولد فرزند کوچکشان گذشته و منتظر تولد فرزند دوم هستند اغلب دچار تغذیه نامناسب میشوند و استراحت کافی ندارند.”
دکتر منیژه سیمیندخت هاشمیجم، متخصص زنان در مورد کاهش ذخایر بدن در این دسته از زنان میگوید: “بارداریهای پشت سر هم باعث میشود ذخایر آهن و کلسیم زنان کاهش پیدا کند و در آینده دچار پوکی استخوان زودرس شوند.
به دلیل آنکه جنین از ذخایر خون مادر استفاده میکند باعث کاهش ذخایر موجود در بدن زن باردار شده و موجب میشود تا هموگلوبین خون او کمتر از نرمال شده و دچار کمخونی شود. کمخونی نیز زنان را دچار عوارضی از جمله ناتوانی جسمی، کماشتهایی، بیخوابی و ضعف میکند بطوری که او را از انجام کارهای معمولی ناتوان میکند.”
با تکیه بر این سخنان علمی، حتی بیماری و مرگ زود هنگام فاطمه نیز به دلیل بارداری های پشت سر هم و نداشتن زندگی نُرمال بوده است؛ اما از آنجا که در اسلام زن کمترین ارزشی نداشته و اجازه اظهار نظر و اعتراض ندارد، فاطمه بینوا تمامی رنج ها و سختی ها را تحمل کرده و سرانجام در هجده سالگی، زندگی دردناکش پایان یافت.
نگارنده به شخصه برای فاطمه زهرا و تمامی بانوانی که اسیر پنجه های خونبار اسلام و قوانین زن سیتزانه این دین ضد انسانی می باشند، عمیقن احساس تأسف کرده و امیدوار است که روزی در آینده ای نزدیک، قوانین اسلامی از دنیای متمدن امروزی برچیده شوند و کودکان و بانوان، در سراسر دنیا، از حقوق انسانی خود بهره مند گردند.