جهان معرفت، جهان فرهنگ، جهان شعر و ادب، ۱۵ ماه مه برابر ۲۶ اردیبهشت را به عنوان روز جهانی فردوسی فراموش نمی کند. این روز نه تنها موجب افتخار ایرانیان بوده، بلکه بالیدن پارسی زبانان و فرهنگ ایران دوستانی از تاجیکستان، افغانستان گرجستان، گرفته تا هند، پاکستان، عراق، ترکیه، و روسیه و بخشی از آفریقا را در بر گرفته است.
هرساله در چنین روزی و یا هفته ای که ۱۵ مه نخستین روز آنست، در محافل دانشگاهی، فرهنگی، و ادبی، و همچنین در کتابخانه های بزرگ این کشورها و شماری از کشورهای دیگر، از سوی صاحب نظران، اندیشمندان، و استادان فرهیخته و فرهنگ پرور، جشن ها و سخنرانی هایی برپا می شود و از مقام شامخ ملی و میهنی و ارزنده فردوسی بزرگ تجلیل به عمل می آید. فردوسی دیگر یک چکامه و حماسه سرای ایرانی نیست. بلکه او از مرزها گذشته و به جهانیان پیوسته است.
علاقه و دلبستگی به فردوسی و شاهنامه شاهکار این نویسنده توانا، در کشورهایی مانند تاجیکستان، گرجستان، افغانستان، هندوستان، پاکستان، و روسیه که ولایت فقیه بر آنها حکم فرما نیست، و با سرنیزه و تفنگ داستان مسخره و بچه گانه حسین شهید و صحرای کربلا را به مغز مردم فرو نمی کنند، بسیار زیاد، و روزجهانی او را با شکوه و جلالی که شایسته و برازنده این سخن سرا می باشد، برگزار می کنند. بنا براین، ما نیز باید به احترام کشورهای یاد شده، فردوسی را منحصراً از خود ندانسته، بلکه او را متعلق به همه این کشورها بدانیم.
سالیانی پیش، در حالی که از اهرام سه گانه مصر و موزه مشهور قاهره دیدن می کردم، از خانمی که راهنمای ما و خود فردی فاضل و نویسنده بود پرسیدم: « شما با اینهمه عظمت و درخشش تاریخی چگونه شد که یک باره زبان ملی خود را فراموش کردید، و به عربی سخن می گویید؟!». این خانم بدون یک لحظه درنگ و یا اندیشیدن پاسخ داد: « ما مانند شما یک فردوسی نداشتیم». آنگاه این خانم ادامه داد که تلاش پیگرد و خستگی ناپذیر اندیشمندان جامعه ما بر آنست که باردیگر زبان بومی آفریقایی مصر را دست کم به جوانان آموزش دهند. اما، با سیاست اسلام گرایی در مصر، و روی کار آمدن گروه افراطی اخوان المسلمین آیا هرگز موفق خواهند شد؟!. زهی خیال باطل.
و اما، روزجهانی فردوسی در کشورمان!- رژیم ضد ایرانی و ضد مردمی حاکم بر ایران در این سه دهه با دهها دوز و کلک همواره تلاش نموده، تا بر روی تاریخ، فرهنگ، آیین، جشن ها، و مراسم ایرانی سرپوش گذاشته، و تا می تواند از برپایی آن ها جلوگیری نماید و در برابر، مراسم تازیان را با جلال و شکوهی هرچه تمام تر برگزار کند. امسال هم برای برگزاری جشن جهانی فردوسی، رژیم تصمیم گرفته است برنامه ای در سالن شریعتی حسینیه ارشاد که مسجدی بیش نیست، آنهم با شرکت یک قصه پرداز و چند انسان ناآگاه و بی تفاوت به شاهنامه به اجراء در آورده، و به اصطلاح قال قضیه را بکند و آن را ماست مالی کند.
محمود احمدی نژاد برای سرپوش گذاشتن بر روی روز جهانی فردوسی، درست در همین روزها، برنامه پرسر و صدا و تبلیغاتی خود را در مشهد و دیگر شهرهای خراسان بر پا می کند. نخست این آقای تازی زاده که از فرهنگ ایرانی بهره ای نبرده است، به جای آمدن به آرامگاه فردوسی، بر سر قبر گدای تازیان رفت، و مراتب بندگی و بردگی خودرا به تازیان نشان داد. سپس به ستایش و تمجید از آیت الله مطهری پرداخت. آخوندی که ضد فرهنگ و ضد ایرانی بود و مردم را در اجرای مراسم چهارشنبه سوری گاو و خر می نامید.
آنگاه آقای احمدی نژاد به بهانه رسیدگی به مشکلات و مسائل شهرهای خراسان، تلاش می کند تا همه روزه با جار و جنجال، خبری بسازد، و هفته جهانی فردوسی بزرگ را از اذهان مردم دور نگاه دارد. غافل از آن که در بسیاری از مناطق خراسان، درون خانه ها، برنامه ماهانه فرهنگی با شرکت سخنوران و اندیشمندان به اجراء در می آید، و هفته جاری از ۲۶ اردیبهشت، در هرمحفلی گفتگو از فردوسی و شاهنامه شاهکار ادبی جهانی وی است.
و اما، در خراسان چه می گذرد؟ـ خراسان استانی است که همیشه از دوجهت گل سر سبد استان های دیگر بوده است. نخست این که خراسان کانون پرورش شجاعان و جنگجویانی مانند دودمان اشکانیان، ابومسلم خراسانی، و نادرشاه است که سرتاسر تاریخ از این خطه بلند شده اند. دیگر این که خراسان مرکز نویسندگان، چکامه سرایان، دانشمندان، و سخنوران پارسی زبانی چون فردوسی، عطار، و خیام، ناصرخسرو، عسجدی، و عنصری بوده و هست. اگر خراسان را تنها کانون پرورش فردوسی بدانیم، بی تردید این منطقه جغرافیایی دین فرهنگی خود را نه تنها به ایران، بلکه به همه جهان ادا کرده است.