جنایت کاران و فاشیست های اجتماع تصور می کنند که همیشه زنده و برسر قدرتند. این اشتباهی است که همواره می کنند، ولی خیلی زود بر خلاف انتظارشان کله پا شده، و به سزای جنایات خود می رسند. صدام حسین در آخرین سال حکومت خود، و در اوج قدرت، ادعا می کرد که از سوی ۹۸٪ مردم برای چندمین بار به ریاست جمهوری برگزیده شده است. مزدورا ن و حقوق بگیران گرداگرد او نیز بادی به غبغب می انداختند، و همان ادعای بی خردانه او را تکرار می کردند. سرانجام دیدیم که او را مانند موشی گندیده و پلاسیده از درون غاری بیرون کشیدند، و با خفت و خواری به دار زدند.
همین موضوع در مورد قذافی نیز صورت گرفت. این دیکتاتور که خدای را هم بنده نبود، با خفت و درماندگی مانند یک روباه شل و ناتوان به دست مردم لیبی کشته شد. هیتلر هم با همه رجز خوانی و قدرت بی همتایش، سرانجام مانند موش فراری در زیر زمینی خزید و به زندگی نکبت بار خود پایان داد.، همکاران جنایت کار او نیز در دادگاه نورنبرک محاکمه شدند، و به سزای جنایت های خود رسیدند. نیکولای چائوشسکو رئیس جمهور معدوم رومانی و هم آخور رژیم خمینی هم فاشیستی بود که در سال ۱۹۸۹ خود و همسرش به دست مردم نابود شدند. دیگر جنایت کاران و فاشیست های جهان نیز سرنوشت بهتری نداشتند. یا به دست میهن پرستان نابود گشتند، و یا روانه تیمارستان شدند.
چند روز دیگر ۱۴ خرداد سالروز مرگ دیکتاتور فاشیست ایران خمینی فرا می رسد. سالگردی که یادآوری آن چندش آور است و بر فکر و اندیشه هر ایرانی شرافتمند سنگینی می کند و موجب رنج روانی میهن دوستان و نیک اندیشان جامعه است. بی تردید جنایت های خمینی، این عقب مانده تاریخ و خونخوار و در حقیقت راسپوتین ایران، در فکر و اندیشه بیشتر ایرانیان خواهد ماند و در آینده موضوع کتاب، فیلم، نمایشنامه و برنامه های گوناگون خواهد بود.
هاشمی رفسنجانی نیز پس از دزدی و غارتگری ها ی خود و خانواده اش، اکنون که از سوی خامنه ای و هم مزدورانش در رژیم مانند تفاله به دور انداخته شده، در نشستی با مسئولین روزنامه همشهری در مورد دانشمند بزرگ عالم اسلام خمینی کبیر، و هوش و دانش بی پایان آن روضه خوان شکرافشانی فرمودند. هم میهنان ما باید همیشه در گوش داشته باشند که آخوند، آخوند است. بدین معنا که آخوند از دیدگاه بی سوادی، دروغ گویی و شارلاتانی، ضد ایران و ایرانی بودن، مانند و همتا ندارد. اعتماد به آخوند، بزرگترین اشتباه و عقب گرد زندگی انسان است. بنا به یادواره ایرانی؛ آخوند خوب آنست که مرده باشد».
بنا بر گزارش روزنامه رسالت ۱۱خرداد ۱۳۹۱ آیت الله مهدوری کنی رییس مجلس خبرگان نیز اظهار فضل و دانش فرمودند که: « آرمانهای امام با اطاعت از رهبری محقق می شود ». به راستی بی شرمی و گستاخی تا کجا؟ ، و پررویی و بی حیایی تا چه اندازه؟!. باید از این مفتخور سربار جامعه پرسید به چه قانونی، و به چه دستوری مردم وظیفه دارند برای خوشنودی جنایتکاری چون خمینی از یک آخوند ۵ تو مانی اطاعت و فرمانبرداری کنند؟. این آخوند پیر و بی وجدان نمی خواهد و یا نمی فهمد که انسان، آزاد آفریده شده، و نیازی به اطاعت از هیچ فردی حتی از آفریدگار خود نیز نخواهد داشت.
بدبختانه خامنه ای هم که به دنبال خمینی دست در خون گروه بیشماری از مردم سرزمین ما داشته است، هنوز مانند دیکتاتورهای دیگر آنچنان درون خودکامگی و جاه طلبی خود غرق شده است که نمی تواند واقعیت اجتماع و آینده خود را پیش بینی کند. در فردای آزادی ایران خامنه ای و فرزند جنایت کارش مجتبی که دستش در خون جوانان ایران آلوده است، همانند صدام و فرزند قذافی به سزای خیانت های خود می رسند. جای اندوه و شرمساری است که این رژیم خودکامه ضد مردمی، هرساله میلیون ها دلار از بودجه کودکان محروم و زحمت کشان ایران می گیرد و خرج یادواره خمینی جنایت کار می کند.
روزنامه کیهان ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ به ستایش و شخصیت خمینی بنا به گفته شارلاتان ترین آدم نماهای جهان پرداخته است. نمونه این مزدوران که سه دهه است با چاخان و چاپلوسی، رژیم و در حقیقت مردم کشورمان را غارت می کنند. آنان یا کسانی دور از سیاستند و با جنایت های خمینی آشنایی ندارند، و یا مزدورانی دزد وغارتگر که از این بازار آشفته سود می برند. یکی از نمونه های دزدان خوش خط و خال، غیاث الدین صدیقی است که از سالیانی پیش تا کنون، از این رژیم بهره کشی و مفتخوری می کند.
از این انسان نماها که شرافت و درستی را فدای دریافت پول و امکانات دیگر از این رژیم آدم خوار کرده اند باید پرسید؛ آیا از جنایات خمینی در دوران چند ساله زنده بودن او آگاهی ندارند؟. کشتارسال های ۶۷- ۶۸ چندین هزار جوانان برومند ایران درون زندان ها در را نشنیده اند؟. جنایت خمینی در اعدام امرای ارتش، نخست وزیر، وزیران، و کارشناسان را فراموش کرده اند؟. کشتن مهندس ریاضی فرد دانشمند و فرهیخته ایران دوست، و بانوی گرانمایه و فرهمند ایران دکتر فرخ رو پارسا را نشنیده و نخوانده اید؟، کشتار مردم شجاع و سلحشور کردستان، و بسیاری دیگر چطور؟!.
آیا این نهایت پستی و بیشرمی این جانوران به اصطلاح تحصیل کرده نیست که برای منافع شخصی و باجی که از رژیم ضد بشری اسلامی می گیرند، آنچنان در باره آن دیوانه زنجیری قلمفرسایی کنند؟. هر انسانی که یک جو شرافت و انسانیت داشته باشد به خوبی می داند که خمینی جنایتکاری بسی خطرناکتر و بدتر از هیتلر بود. هیتلر با همه وحشی گری، در دوران خود اثر خوب و سازنده ای در پیشرفت تکنولوژی، و ساخت آلمان داشت. به گفته دیگر، هیتلر با همه خون خواری اش، فردی میهن دوست بود. در حالی که خمینی نه تنها در خونخوار و آدم کش بود، بلکه کمترین هویت و دلبستگی به تاریخ، آیین، زبان، و پیشرفت کشورمان نداشت. بنا براین، مقایسه خمینی با هیتلر از روی خوش باوری و خوش بینی است. زیرا خمینی به مراتب بدتر از هیتلر بود.
از آنچه گفته شد، فرزندان ایران در پی فرصت و موقعیت مناسبند تا این رژیم ناخواسته و غیر قابل تحمل را به کناری زده، همه زندان و بازداشتگاهها و گور خمینی را به موزه های جنایات رژیم تبدیل کنند تا درسی برای نسل های آینده باشد. بی تردید در فردای آزاد ایران آخوند به شکل کنونی که کمترین هویت ایرانی ندارد، وجود نخواهد داشت. همه مسجدها و دیگر مراکز تحمیر و خردزدایی این جانوران به کانون های خانوادگی، سخنرانی، کلینیک، و دیگر نیازهای انسانی تبدیل خواهند شد. آخوندها و دستیاران دزد و جنایت پیشه آنان نیز در دادگاههایی مانند دادگاه نورنبرک محاکمه و به سزای کارهای پلید خود خواهند رسید. انجام این خواست های ملی در آینده ای نه چندان دور، و بلکه بسیار نزدیک عملی خواهد شد. به امید آن روزب