در تاریخ کشورمان از خون آشامی و جنایت های چنگیز، تیمور لنگ، لشکر کشی و کشتار اسکندر مقدونی، یورش ترکان آن سوی دریا، و قوم های وحشی دیگر، به درازا سخن رفته و کمترین پیش آمد و برخوردی به نگارش در آمده است. در جایی که یورش ددمنشانه، خونریزی، و باج گیری و غارتگری ۶ سده تازیان خون آشام و سپس تفاله هایشان تا به امروز از یاد رفته و بنا به خواسته آخوند، مزدور ایرانی نما، و یا پس مانده تازیان بر روی آنهمه جنایات سرپوش گذاشته شده، و در کتاب ها اندک خاطره شوم آن ها به جای مانده است.
به گفته دیگر با جستجوی در تاریخ ایران، سوای آن چه گفته شد، آنچه مصیبت و ویرانی از یورش تازیان و تفاله های آنان در این سرزمین صورت گرفت نه تنها اثر و نوشته ای دیده نمی شود، بلکه این تاریخ با حیله گری و شارلاتانی به طور وارونه به نگارش در آمده است. تا جایی که علی، حسن، حسین، خائن ترین خائنان به کشورمان، و بازماندگان آنها که در نهایت کینه توزی و دشمنی با نیاکان ما داشته اند، و در یورش های گوناگون دست به جنایت های بزرگ زده اند، به عنوان، گرامی و مقدس و پاک نام برده می شوند.
درست است که همیشه قلم به دست دیکتاتورها، خودکامگان، و دشمنان بوده است، ولی یک جو شرافت و انسانیت لازم است تا این چنین پرده پوشی نگشته، و حقیقت ها این چنین وارونه جلوه داده نشود. چنانکه هرودوت و گزنفون تاریخ نگاران یونانی با همه دشمنی و کینه ورزی میان ایران و یونان آن روزگار، در نوشتن واقعیت ها به کشور دشمن تاریخی خود،یعنی ایران، خیانت نکردند. و وقایع را تقریبن آنچنان که بوده است به نگارش در آورده اند.
هم میهنان ما به ویژه نسل جوان که پاسدار سرفرازی و سربلندی این آب و خاک اند، باید جنایت ۳۳ ساله این رژیم که ظاهراً ایرانی بوده و همگی در ایران پای به زیست گذاشتند، و گوشت و خونشان از دسترنج زحمت کشان ایران است در ابعاد گوناگون بررسی کنند و بدانند که جنایت و غارتگری های تازی پاپتی و پابرهنه بیابان خشک عربستان می توانست صدها بار بیشتر و دهشتناکتر باشد.
از زمانی که تازی بیابان گرد به دروازه های ایران نزدیک شد تا به امروز، همواره ثروت های عظیم کشور بزرگ ایران غارت شده و به یغما رفته است.،نسل ها سوختند و نابود گشتند، به بانوان گرامی و بزرگوار کشورمان تجاوز ویا توهین شد، دختران و پسران را به کنیزی و بردگی کشانده، و در بازارهای مکه و مدینه به فروش رساندند، و سرنوشت کشور بسیار پیشرفته و سامان دیده ما را دگرگون ساختند. نمونه های کوچک آن را در این سه دهه در ایران دیده ایم. هم اکنون نیز رژیم مرگبار آخوندی با تلف کردن بیت المال که حق محرومان جامعه است، به گسترش خرافات پرداخته، تا آنجا که همه برگهای ویکپیدیا و اطلاع رسانی های عمومی را انباشته از مزخرفاتی نمودند که یک در صد واقعیت ندارند.
برای آن که اندکی خواننده گرامی ما به جنایات تازیان که امروزه تفاله های آنان به عنوان امام و امام زاده در نزد ما گرامی می باشند و ما به نام « تفاله های مقدس » از آنان یاد می بریم بیشتر آگاهی یابند، به کوتاه به نگارش چند واقعه تاریخی زیر می پردازیم:
۱- رابطه سیاسی و اجتماعی میان تفاله های مقدس و خلفاء-
همه تازیانی که نخست به قافله زنی، سرراه گیری، کشتار و غارتگری را آغاز کردند مانند محمدابن عبدالله، و سپس بستگان، آشنایان، و همکاران وی از عثمان، علی و تفاله هایش، با خلیفه های وقت و افراد در قدرت، فامیلی، بستگی، و دوستی داشتند. خلفاء نیز برای آن که فرزندان علی و نواده هایش را خشنود و ساکت نگاه دارند، هرساله مبلغ هنگفتی در حقیقت بدانان باج می دادند.
برای نمونه؛
الف- عقیل برادر علی هرساله مبلغ یک میلیون درهم از معاویه و بعدها ۲ میلیون درهم از یزید می گرفت. (تاریخ فخری، ص ۹۷؛ مروج الذهب جلد ۲ ص ۴۰)
ب- پیمان آشتی امام حسن با معاویه
هنگامی که حسن در اوج ضعف و ناتوانی بود و نمی توانست برای جاه طلبی و به قدرت رسیدن با معاویه بزرگترین خلیفه اموی در گیر شود، برای آ ن که آسیبی از او نبیند، در خواست صلح و آشتی نمود.شرایط این پیمان چنین بود: آنچه در بیت المال کوفه بود به حسن داده شد. هم چنین خراج شهر داراب پارس از آن پس هرساله به او می رسید. (تاریخ طبری ، جلد ۷ ، صفخه ۲۷۱۵). دیگر این که موافقت گردید که هر سال دو میلیون درهم نیز به امام حسین باج سکوتءپرداخت شود. (اخبارالطوال ، ص ۲۴۱)
پ- معاویه برای خشنودی و آرام نگاه داشتن فرزندان علی، علاوه بر پیمان پیشین، نازشست و حق السکوت حسن و حسین را از پنجهزار درهم زمان عمر، به سالی یک میلیون درهم، برابر ۴ هزار کیلو نقره یعنی ۲۰۰ برابر افزایش داد. (اخبارالطوال ص۲۴۴-۲۴۵، روضة الصفا جلد ۳، ص ۱۵، ارشاد، شیخ مفید، ص ۲۰۶).
بر اساس این حاتم بخشی های بادآورده که از جیب کشاورزان ایران تأمین می شد، امام حسین با معاویه روابط دوستانه داشت، و همیشه نخستین کسی بود که به پیشواز او می رفت.
حسین به فرمان معاویه در سال ۴۹ هجری در جنگ قسطنطنیه شرکت نمود. تازمانی که معاویه زنده و بر سر قدرت بود، حسین با او مخالفتی نکرد، و با او روابطی دوستانه داشت (اخبارالطوال ص۲۴۳، روضة الصفا ص ۸۰-۸۳).
ت- امام جعفر صادق از خوان نعمت منصور خلیفه عباسی برخوردار بود، و همه عمر خود را بدون آن که کاری کرده باشد به خوبی و آرامش زندگی کرد (مقاتل الطالبیین، سید احمدصقر، ص ۲۰۶).
ث- امام موسی کاظم– در پرتو حمایت هارون الرشید ثروت های هنگفتی اندوخته کرد. (اعیان الشیعه، جلد ۱، ص ۲۵۹، شیعه علوی، شیعه صفوی ص ۲۰۱
ج- امام رضا، زیر پر و بال مأمون خلیفه عباسی پرورش یافت، با ام الحبیبه دختر او ازدواج کرد. آنگاه بلای جان و مال و هستی مردم ایران شد. تا آنجایی که بخشی از مملکت ما را به نام این گدای عرب به ثبت رساندند و هم اکنون نشخوار آخوند ها شده است.
در این ویدیو، زنده یاد رضا فاضلی پرده از خرافات جهنمی این اسلام واپس گرا برداشته، تا بوی تعفن آن در فضا اندکی مغز خشکیده و خردباخته امت اسلامی را به کار اندازد، و ما بتوانیم تفاله های تازیان متجاوز را از روی شانه خود به کنار زنیم.
از آنچه به کوتاه از حاتم بخشی خلیفه های عرب و باج دادن به تفاله های تازی، ثرورت بیکران، و در ناز و نعمت زندگی کردن آنها گفته شد، باید این نکته را بدان افزود که همه این ثروت، و حاتم بخشی ها نتیجه چند سده غارت دسترنج زحمتکشان و کشاورزان ایران، و چپاول سرمایه های ملی کشورمان است.
۲- کینه ورزی و کشتار مردم ایران به کمک تفاله های مقدس
سر تاسر کتاب های تاریخ اسلام نوشته نویسندگان بزرگ عرب و غیر عرب حکایت از شورش های وحشیانه، کشتار پی در پی مخالفین و غارت سرمایه های مردمی به وسیله تازیان است:
الف- در زمان عثمان، امام حسن و امام حسین در جنگ علیه مردم تبرستان شرکت کردند ( فتوح البلدان ص ۱۸۳- مختصرالبلدان، ابن فقیه ص ۱۵۲- اسلا شناسی علی میر فطرس جلد ۲- ص۴۹).
ب- همچنین امام حسن، امام حسین، همراه با عبدالله پسر عمر، عبدالله پسر عباس، عبدالله پسر زیبر در خدمت سعید ابن عاص فرستاده عثمان به کشتار مردم گرگان پرداخنتد. (تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ی ۲۱۱۶)، و (۱)- همکار گرانمایه و سخت کوش ما سیروس پارسا باستناد اسناد تاریخی در چند مقاله، جنایات و غارتگری تازیان و تفاله های مقدس را به درازا به نگارش در آورده است؛ (۲)، (۳).
پ- واقعه دروغین کربلا:
از این روی باید جنگ بی خردانه حسین با سپاه یزید را دروغین نامید که این نبرد تنها به دلیل جاه طلبی و خودکامگی حسین، و دشمنی و کینه توزی میان او با یزید در گرفت. میتوان آن را نتیجه دو علت زیر دانست :
۱- حسین به دنبال جاه طلبی و به دست آوردن خلافت با یزید بیعت نکرد، ۲- ارینب دختری که بنای زناشویی با یزید را داشت، بر اثر وسوسه و وعد و وعیدهای امام حسین، از یزید جدا شده و به زناشویی او در آمد. با این حال، نه یزید و نه حسین هیچکدام به جنگ با یکدیگر دلبستگی نداشتند (تاریخ طبری، جلد۷، ص۲۹۶۸، اخبارالطوال ص ۲۶۹، زندگی امام حسین، عماد زاده، ص ۱۲۹-۱۳۲).
باید دانست که حسین به دنبال جنگ با یزید نبود، و یزید هم بنا به سفارش پدرش معاویه، او را در مقام و موقعیتی نمی دید تا نیاز به جنگ با او باشد. تنها سعد بن ابی وقاص یکی از هشت تن از نخستین یاران پیامبر و فرمانده لشکر یزید مخالف بازگشت حسین از کربلا بود. او می خواست بیعت با یزید را از حسین بگیرد آنگاه او را به رفتن خود آزاد گذارد. با آن که حسین پیشنهاد دادن خانه و املاک در مدینه کرد، ولی سعدابن ابی وقاص زیر بار نرفت و به جنگ با او پرداخت (تاریخ طبری، جلد۷، ص ۲۹۷۴ و ص ۲۹۷۸).
یزید پس از آگاهی از کشته شدن امام حسین، به شدت اندوهگین شد و به سعدابن ابی وقاص پرخاش نمود. آنگاه دستور داد که به هریک از بستگان و بازماندگان حسین پیشکش های زیادی داده شود، و از آنان دلجویی به عمل آید تا آنجا که سکینه دختر امام حسین می گوید: «هیچکس را که منکر خدا باشد!، بهتر از یزیدابن معاویه ندیدم.تاریخ طبری، جلد۷، ص ۳۰۷۷، اخبارالطوال ص ۲۸۳-۲۸۴
از آنچه گفته شد این دیگر از بی غیرتی و یا کودنی و نفهمی ما است که مانند نیاکان خود همچنان باج به شغال دهیم. امیدوارم که نسل جوان، نسل شیر غران بوده، و مانند روباه شل تسلیم این تفاله ها و زباله های اجتماع نشود.
(۱) – نقش امام حسن و امام حسین مسلمانان،در کشتار مردم گرگان
(۲) – حسین بن علی، قاتلی که از سر بی خردی مردم فرهنگ باخته، اسطوره شد
(۳) – آیا بدهکاری مردم ایران به تازیان و خاندان محمد ابن عبدالله تمامی ندارد؟