شوم بختانه مدت کوتاهی است که خبر دستگیری پدر آقای “یاشار خامنه” که با نام مستعار “یاشار نقی پژوه” در کمپین “یادآوری امام نقی به شیعیان” فعالیت می نمودند، توسط خود ایشان منتشر شده و موجب پریشانی، ناراحتی و در غم و اندوه فرو رفتن یاران و همفکران ایشان گشته است.
آدم ربایی و گروگان گیری را تنها می توان در میان جوامع عقب افتاده که از کمترین درک و اخلاق انسانی محرومند مشاهده کرد. این پدیده نادر، حتی در میان پست ترین جانوران هم دیده نشده و نمی شود. هر انسانی مسئول کردار، گفتار و اندیشهی خویش است و نمی توان فردی را به دلیل فعالیت های اطرفیان، دوستان و یا اعضای خانواده اش دستگیر، شکنجه و زندانی کرد.
یاشار خامنه در اروپا دست به نگاشتن مطالبی زده که خرافات را به سخره گرفته و باورهای غلط برخی از هم میهنان مان که موجب درماندگی میلیون ها ایرانی گشته را به چالش کشیده است. رژیم جنایتکار اسلامی برای مقابله با یاشار و یاشار ها، پنج هفته است که پدر ایشان را گروگان گرفته و از وی خواسته تا “کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان را تعطیل کرده و با پای خود به ایران باز گردد.
این بازداشت و آدم ربایی نشان دهنده ترس بی حد و اندازه رژِیم از “کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” و تمامی روشنگرانی است که در راستای خردگرایی و خرافات زدایی گام بر می دارند. این گروگان گیری ناجوانمردانه از به لرزه افتادن ستون باور های دینی و سستی عقاید دنباله روان ملایان به دلیل فعالیت جوانان روشنفکری همچون “یاشار خامنه” حکایت می کند و تا زمانی که اینگونه رفتارهای ارتجاعی از سوی دینداران در ایران زمین دیده شود، فعالیت روشنگران نه تنها کمتر نخواهد شد، بلکه هر لحظه بر تعداد ایرانیان فعال افزوده و دامنه این خردگرایی ها گسترده تر خواهد گشت.
ما به تمامِ دکّان دارنِ دینی و هم اندیشانشان هشدار میدهیم که چنانچه دست از انجام اینگونه اعمال تروریستی بر ندارند و یا مخالفت خود را با برخوردهای قرون وسطایی رژیم علنن نشان ندهند، اعتقادات و باورهای ایشان از دید ما پنهان نخواهند ماند و ما با انرژی بیشتر و اتحادی قوی تر، باورهای موهوم و خرافی آنان را با تیغِ برانِ استدلال ها و انتقادهای مان مواجه خواهیم ساخت و اعتقادات شان را همه روزه به چالش خواهیم کشید.
ما این اقدام ننگین حکومت ضد انسانی را شدیدن محکوم کرده و خواستار آزادی پدر آقای “یاشار خامنه” از چنگال مزدوران رژیم می باشیم و تا به خواسته نهایی مان که همانا آزادی تمامی زندانیان سیاسی – عقیدتی و رسیدن ایران مان به سکولاریسم و دموکراسی به معنای واقعی است نرسیم، از پای نخواهیم نشست.
اگر حکومتِ دیکتاتوری از مردم خواست طبقِ مرادش رفتار کنند و بدونِ بهره گیری از زور، مردم فرمانبرداری کردند؛ بدین معناست که حکومت پایهای قدرتاش مستحکم است. ولی اگر از مردم خواست پیروی کنند و مردم سر باز زنند و برای خاموش کردنِ آنان از ابزارِ زور، شکنجه و کشتار بهره گرفت و موفق شد تا سکوتِ مرگبار حاکم نماید؛ بدین معناست که مشروعیت اش را از دست داده و چند صباحی به توسلِ زور و ظلمِ بر مردم، میتواند دوام بیاورد.
در این ویدیو که به دست آقای داریوش دولتشاهی ساخته شده است، متن مقاله به صورت گفتار درآمده و مشاهده اش بسیار دلنشین است.
اما اگر از تمام ابزارِ خشونت بهره گرفت و دید که مردم همچنان ایستاده اند و جانانه و دلاورانه مبارزه می کنند، باید بداند که پایانِ کارش نزدیک است و بدین وسلیه ما با صدای رسا میگویم که تا “آخر ایستادیم”
امضا کنندگان مدیر(ان)ِ سایت های:
– فضولِ محله
– کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان
– خردگرایی
– نه ” من مسلمان نیستم
– وبلاگِ گمنامیان
– ما همه بد حجابیم
– انتقاد از اسلام