در زبان استعاره سیاه رنگ پلیدی و سمبل شیطان می باشد و حجاب اجباری برای مردم ایران جز فقر اجتماعی، فرهنگی و سنگسار و شلاق و برده داری جنسی به نام چند همسری و فحشای شرعی به نام صیغه، دستاورد دیگری به همراه نداشته است و همانطور که در یکی از مقاله های پیشین سیروس پارسا بدان اشاره شده؛ حجاب اسلامی دُمل چرکین عقب ماندگی و سبب آزار بانوان ایران زمین است.
در تمامی سمبل ها و کتاب های اساطیری و مذهبی حتی در قرآن مسلمانان (ویُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ-۱۶ سورة المائدة) و … رنگ سیاه رنگ تاریکی، ظلمت و به معنای پلیدی و زشتی افکار شیطانی و اعمال غیرانسانی است؛ پس این شما مسلمانان هستید که باید چادرهای سیاه از سر برگیرید و افکار شیطانیتان را پاک کنید.
و آیا چادری سیاه زنان را از تجاوز محفوظ خواهد داشت؟ و اگر چنین است چرا در زندان های ایران به دختران باکره پیش از اعدام تجاوز می شود؟ مگر نه اینکه پوشیدن چادر برای زندانیان زن سال هاست که اجباری می باشد؟ پس چرا چادر از تجاوز سربازان گمنام امام زمان و شکنجه گر متجاوز به زنان و دختران چادری در زندان ها جلوگیری نکرده است؟ و آیا چادری سیاه یا حجاب اجباری هرگز زنی محجبه را حتی در خانه خویش از تمکین یا تجاوز شرعی شوهرش یا کتک خوردن در امان نگاه داشته است؟!.
آیا چادری سیاه نجابت و پاکدامنی را به همراه خواهد داشت؟ اگر بله، پس چرا چادر برای زن معاون امام جمعه تویسرکان گلستان وسیله ای برای پنهان شدن و رو گرفتن از مردم بود تا به طور مخفیانه به خانه امام جمعه برای زنا رفت و آمد کند؟ آیا چادری سیاه نشانه خوبی و مهربانی و برتری است؟ پس چطور درندگان وحشی گشت ارشاد آن را بر سر می کنند و به زنان و دختران میهن من چون دژخیمانی سنگدل یورش می برند؟
در این ویدیو بهرام مشیری در رابطه با تابو شکنی گلشیفته فراهانی و همچنین تاریخ آزادی خواهی زنان ایران سخن می گوید.
آیا چادر سیاه زنی مسلمان به زندگی خانوادگی او استحکام بخشیده و به او ارزش و احترام بیشتری می دهد؟ پس چطور قاون نکبت بار چند همسری (برده داری جنسی مذهبی) و صیغه (روسپیگری شرعی) و کتک زدن زنان و همخوابگی اجباری یا تجاوز به نام تمکین در خانواده های مذهبی رواج بیشتری دارد؟!
آیا چادر سیاه زنان فرهنگ و تکنولوژی و حقوق متعالی برای زنان در آن جامعه به همراه می آورد؟ اگر چنین است جامعه ای مذهبی را نام ببرید که به وجود آورندگان تحولات بزرگ علمی و تکنولوژی و اقتصادی و فرهنگی و هنری اش زنانی چادر پوش بوده باشند و آیا چادری سیاه زیبایی و آراستگی را به همراه خواهد داشت؟ پس چرا زیباترین زنان جهان بی حجاب هستند؟!
آیا چادری سیاه یا حجاب اجباری به اقتصاد یک جامعه کمک خواهد کرد؟ که اگر چنین است چرا میدان نقش جهان اصفهان و تخت جمشید شیراز و… از صدای هیاهوی خنده و شادی مغازه داران از معامله با توریست هایی که از تمام جهان به ایران هجوم آورده اند خالیست؟ مگر نه اینکه بعد از انقلاب به دلیل اجبار حجاب و حکومت فاشیسم مذهبی مغازه داران و هتل داران و فروشندگان و صنایع دستی ایران و…ضرر اقتصادی بسیاری متحمل شدند که در حقیقت کمر اقتصاد ایران را شکست؟
چادر سیاه برای من تداعیگر زنان بد سرشت بدطینت صیغه ای است که با مردانی هرزه و شکنجه گر در ماشین های گشت ارشاد تمام روز به پرسه و ولگردی در خیابان ها مشغولند، بدون اینکه تحصیلات یا کاری مفید در جامعه داشته باشند.
زنانی که سرشار از عقده ها و کمبودها و تحقیرهای مذهبی و فقر فرهنگی هستند و بیشتر از خانواده هایی نابسامان که پدری چند زنه یا مادرانی صیغه ای داشته اند متولد شده اند و چون کرمی حقیر در تاریکی حجاب پناه جسته و درمان عقده ها و کمبودهای روانی و فقر فرهنگی خود را در حمله به هموطنان خسته ای می دانند که در کورسوی فاشیسم مذهبی، زندگی شادی را در رنگ و شکل لباس های شان جستجو می کنند.
آیا رنگ سیاه حجاب، رنگ فاشیسم مذهبی و ترس و خفقان و حقوق از هم دریده شده زنان و برده داری جنسی مذهبی به اسم چند همسری و صیغه یا فحشای شرعی و رنگ آن مسلمانان خردباخته ای نیست که کُرور کُرور هموطنان مرا به دلیل داشتن اعتقادی یا فکری متفاوت، به زندان و شکنجه گاه و تجاوز و جوخه های اعدام کشانده اند؟
آیا سیاه رنگ شیطان نیست؟ چون رنگ سیاه چادر برای من یادآور سنگسار و شلاق و بوی عرق زنان گشت ارشاد و چهره های منفور و آکنده از نفرتشان است که چون حیوانی درنده حمله می کنند و یا نگاه مردانشان که در حالیکه با خشم به ما می نگرند، گویا در ذهن پلیدشان لحظات تجاوز به بدن نیمه عریانان مان را تچسم می کنند!
آیا رنگ چادری سیاه یادآور شکنجه گران متجاوز قاتلی نیست که مونا محمودنژاد و دکتر زهرا بنی یعقوب و ترانه موسوی و الناز بابا زاده و… را دستگیر کردند و کشتند؟ هرگز رنگ سیاه مانتو یا روسری یا چادر حکومت اسلامی مرا از متلک و دست درازی و تجاوز نامردانی بی فرهنگ که در دامان حکومت مذهبی تربیت شده اند مصون نداشته است!
نگاهی گذرا به رشد درصد بالای تجاوز به زنان و حتی مردان و کودکان نشان از اثرات منفی سختگیری ها و محدودیت های مذهبی چون حجاب اجباری زنان و تفکیک زنان و مردان دارد که این محدودیت ها باعث رواج عقده های جنسی و روانی بسیاری در جامعه شده که به صورت تجاوز به زنان و مردان و کودکان و گاه اسید پاشی چون زخم های عفونی اجتماعی از درون جامعه بیمارِ مذهبی قرون وسطایی، سر باز می زنند.
شاید ما زنان آزاده ایران هر از گاهی در مجلس ترحیمی یا میهمانی شبانه ای، لباس سیاه بسیار زیبایی بپوشیم، اما لباس سیاه ما هرگز پرچم و مظهر فاشیسم مذهبی و افکار متحجر قرون وسطایی و یادآور شکنجه و شلاق و اعدام و سنگسار حکومت اسلامی نخواهد بود!
لباس سیاه ما مظهر شبی است که هم میهنان مان در آن محصورند و پوست برهنه دست ها و شانه ها و سرشانه ها و ساقهای مان که از روزنه های لباس سیاه بیرون دویده اند و آبشار گیسوانمان که عریان و رها بر شانه هایمان روان است؛ یاد آور امید رهایی از تاریکی ها و پلیدی ها در آینده ای نه چندان دور می باشد. ما شاید هرازگاهی لباس زیبای سیاهی بپوشیم ولی هرگز فاشیست نیستیم و نخواهیم بود.