اسید پاشی یکی از شنیع ترین و بی رحمانه ترین جنایاتی است که بیشتر علیه زنان صورت می گیرد و در مواردی منجر به مرگ قربانی نیز می شود؛ شوم بختانه این رخداد غم انگیز هر از چندگاهی در ایران به وقوع پیوسته و مردی سیاه قلب به خاطر جواب “نه” شنیدن از دختر مورد علاقه اش و یا برای انتقام، بر روی سر و صورت آن دختر بینوا اسید می پاشد و موجب درد و زجر بی پایانی برای “قربانی حادثه” می گردد.
ربیعه اوزدن (ربیعه کازان) زن گزارشگر اسلامگرای ترکیه که پس از سفر به ایران مشاهدات خود را در کتابی به نام «ملکههای تهران» به رشته تحریر در آورده است؛ گرچه در کتاب خود چون همه مسلمانانی نوشته که وقتی قواعد بدوی حکومتی اسلامی را در جامعه ای اسلامی دیده و به قرون وسطایی بودن این اصول و قوانین به خصوص درباره حقوق زنان پی می برند، اسلامی بودن آن حکومت را انکار کرده و به “مغلطه این اسلام واقعی نیست” تن در می دهند، اما مصاحبه او درباره اسیدپاشی عوامل لباس شخصی حکومتی بر صورت زنان زیبا و مشکلات زنان ایرانی در حکومت فاشیسم مذهبی بسیار قابل تامل است.
امروزه اسید پاشی در دنیا همچون دمل چرکینِ توحش، تعصب بیجا و غیرت مذهبیون بوده و بیشتر جنایتی برگرفته از شقاوت مذهبی بر علیه زنان در حکومت های اسلامی در جهان تلقی می شود چرا که بیشترین آمار اسید پاشی متعلق به افغانستان و پاکستان، دو کشور شدیدن اسلامی می باشد.
در افغانستان، در دوران حکومت طالبان مدرسه های دخترانه به اجبار حکومت اسلامی طالبان تعطیل شده و اسید پاشی بر صورت دخترانی که برای آموختن علم و دانش به مدرسه می رفتند، مرسوم شد؛ البته که این رسم و قانون اسلامی ارتجاعی و ننگین تا به امروز، همچنان ادامه دارد.
در ایران تقریبا در ۹۰ درصد موارد اسیدپاشی، قربانی زنان هستند؛ سختگیری های اجتماعی برگرفته از قوانین مذهبی چون تفکیک زنان و مردان از یکدیگر و جلوگیری و فشار بیش از حد حکومت و خانواده های مذهبی برای دوستی و روابط انسانی و عاطفی و جنسی فرزندانشان، سبب به وجود آمدن عقده های سرکوب شده جنسی بسیاری شده که همچون قارچ های سمی، به صورت تجاوز به زنان و مردان و کودکان و یا قتل و آزارهای جنسی زنان حتی پس از ازدواج و همچنین اسید پاشی در گوشه گوشه جامعه مذهبی ایران، از زمین مملکت امام زمان سبز شده و رشد می کنند و زمینه رخ دادن جنایت هایی فراموش ناشدنی و ضد انسانی را فراهم می آورند.
برخی از خواستگارانی که در روابط عاشقانه شکست میخورند و یا بعد از درخواست طلاق همسر و جدایی از همسرشان، با اسیدپاشی بر صورت او (به قصد تخریب زیبایی وی) انتقام میگیرند. این واقعه تلخ از نگاه برده وار مذهبی به زنان ناشی می شود؛ چرا که مردان خود را صاحب و آقای برده ای می دانند که اگر برای فرار از زندگی نکبت بارش به آزادی اندیشید، باید چنان بلایی بر سر وی آورد و زیبایی وی را از او گرفت و یا حتی بانوی بی دفاع را به قتل رساند تا بلکه آن زن بد بخت هیچگاه مورد پسند هیچ مرد دیگری قرار نگرفته و زندگی اش به جهنمی سوزان تبدیل شود.
برخی از کارشناسان قوانین مربوط به مجازات اسیدپاشی را به اندازه کافی بازدارنده نمیدانند و به نظر نگارنده اجرای قوانین بسیار سنگین از جمله حبس ابد لازم و ضروری است؛ همچون قانون جدید دادگاه پاکستان در فیلم مستند Saving Face (نجات چهره) که حکم ۲ بار حبس ابد برای مرد مسلمان دائم الخمر معتادی که زنش را به دلیل درخواست طلاق دادن با اسید سوزانده بود، صادر کردند.
فیلم مستند Saving Face (نجات چهره) به بررسی جنایات اسید پاشی در پاکستان و کوشش شیرزنانی می پردازد که در تلاشی بی امان برای اجرای عدالت و به دادگاه کشیدن این جنایتکاران و سعی در پشت سر گذاشتن این جنایت دردناک و بازگشت خود به آغوش زندگی هستند. در این فیلم پزشک جراح پلاستیکی که هر سال به وطنش پاکستان باز می گردد تا به کمک زنانی که قربانی تعصب و توحش جامعه بودند بپردازد، بیننده را با تعدادی از این قربانیان آشنا می کند.
در این ویدیو گزارشگر و نویسنده زن ترکیه ای از سفر خود به ایران و ظلمی که به زنان و جوانان ایرانی توسط پلیس می شود و وی با چشمان خود دیده است، سخن می گوید.
در آخر اینکه اگر شیر زنانی چون آمنه بهرامی عزیز و تمامی دیگر قربانیان اسید پاشی ایران با درخواستی همگانی به دادگاه های ایران خواهان تصویب قوانینی چون منع خرید و فروش آزادانه اسید در ایران و همچنین شریک جرم دانستن فروشنده اسید به مردی که قصد انتقام گیری دارد و مهم تر از همه صدور حکم هایی سنگین تر برای متهمان پرونده های اسید پاشی باشند.
البته وضع قوانین بازدارنده بیشتر و اجرای این قوانین به صورت جدی تر درصد این جنایت را کاهش خواهد داد ولی بدون برچیده شدن جهل و تعصب مذهبی و ممنوع شدن تبلیغ خشونت در مورد زنان در مساجد و مدارس و رسانه های همگانی و به ویژه منسوخ شدن قانون های سختگیرانه و بدوی حکومت های اسلامی که باعث سرکوب عقده های جنسی جامعه و رخ دادن جنایات بیشماری می شوند؛ هرگز جامعه ای سالم و به دور از جنایات ناشی از اعتقادات خرافی مذهبی نخواهیم داشت.!