آن چنان که در گذشته گفته شد، خلیج فارس به عنوان شاخاب پارس و یا دریای پارس در تاریخ کشورهای جهان به ثبت رسیده و جای هیچگونه انکاری نیست. ولی هنگامی که شیری غران و درنده پایش در چال فرو می افتد و به لنگ لنگان می افتد، هر کفتار و شغالی نیز برای دریدن آن شیر درمانده و نالان، دندان تیز می کند و چنانچه پایش بیافتد به آن جانور ناتوان یورش می آورد.
کشورما هم اکنون مانند آن شیر درمانده و ناتوان است. زیرا با نداشتن یک حکومت ملی و مردمی است، و در اختیار گروهی ایرانی نمای ضد ایرانی قرار گرفته است. بنا براین، از هر نگاه و هر دید گاهی، آسیب پذیر است. در چنین وضعیت اندوهبار، گرگ ها و روباه صفتانی چون دولت بریتانیا و روسیه که همیشه در کنار ما کمین کرده اند، آماده سودجویی بیشتر، تا سرحد تجزیه و نابودی کشورمانند.

رژیم ضد مردمی ایران خواسته و یا ناخواسته، دانسته و یا ندانسته با همکاری عرب های کناره خلیج فارس، در نابودی و از دست دادن این خلیج همیشه پارسی می کوشند. خیانتی که در چند هزار سال تاریخ گذشته ایران بی سابقه بوده است. خیانتی که از سلطه مستیقیم تازیان بر ایران بالاتر است.
حکومت های ضد مردمی نیز برای پایزیستی خود، به ناچار دست به دامان این گرگ های درنده و روباه خصلتان می شوند. ما هنوز خیانت های بزرگ شاهان غیر مردمی دودمان قاجار، و جنایت روسها با همکاری انگلیس ها را در تجزیه بخش های بزرگی از خاک میهنمان فراموش نمی کنیم. درد سوزنده و جانگداز آن هر آن در پوست و گوشت و استخوان ما احساس می شود. رژیم ضد مردمی اسلامی نیز همان راهی را می پیماید که خاندان قاجار در پیش داشتند. زیرا با پناه بردن به روسیه و چین، و زیر چتر آنان جای گرفتن، تا کنون موجب از دست رفتن بهره برداری و سهم ما از دریای مازندران، و غارت سرمایه های ملی شده است.
دخالت رژیم اسلامی در اوضاع سیاسی و پشتیبانی از گروههای ضد مردمی در کشورهای بحرین، عراق، افغانستان، عربستان، یمن، انجام کارهای تروریستی و بمب گذاری در کشورهای گوناگون از جمله آرژانتین ، بلغارستان و تایلند، آذربایجان، هند، بدگویی و دشنام دادن به رهبران کشورها موجب گردیده که شماری از این آنان، به ویژه کشورهای عربی کناره شاخاب پارس، دست به دامان انگلیس و آمریکا شوند، و از قدرت های اهریمنی آنان، در آسیب رساندن به میهنمان بهره بگیرند.
روزنامه گاردین لندن در تاریخ ۱۹ ژوییه ۲۰۱۲ گزارشی دارد که نشان می دهد حکومت قطر مبلغ ۷/۶ میلیون پوند به انگلیس رشوه پرداخته است تا به گرداوری و ساختن مدارک جعلی برای منطقه شاخاب پارس، به نام و به سود تازیان بپردازد، و این مجموعه اطلاعات دروغین و نادرست را وارد سیستم های اطلاعاتی جهانی کند. آنچنان که گوگل بادریافت پول کلان و رشوه زیاد از تازیان نام ننگینی چون خلیج العربی بر شاخاب پارس گذاشت، و نفرت همه ما را سوای رژیم عربی حاکم بر ایران، به وجود آورد.
سه سال پیش همین دولت روباه صفت بریتانیا به کمک خلیفه های عرب شتافت و دو موزه جعلی به وسیله اولیور واتسن انگلیسی به نام هنرهای اسلامی با مجموعه آثاری که پدیده هنر و کوشش ملت های مختلف است، در دوحه پایتخت قطر و شیخ نشین شارجه به وجود آورد. در جایی که ما می دانیم در اسلام به عنوان یک حزب سیاسی، جز خشونت، دیکتاتوری، کشتار، زنبارگی، تبعیض، برده داری چیزی نیست، و دور از هر گونه کوشش انسانی، به ویژه پرداختن به هنر و هنر مندی است.
در این ویدیو اولیور واتسون نماینده خوش خدمت انگلیس دلش به حال آنهمه هنرهای اسلامی سوخته که در هوا باد می خورند و کسی تا کنون به یاد آنها نبوده است. این آقای خوش خدمت تصمیم گرفته است به شیخ نشین ها تاریخ و مدنیت داده، و در برابر آن، قدرت و ارزش های ایران و ایرانی را در منطقه خلیج فارس کم کند و در دراز مدت از میان ببرد. حال، باید از این جاسوس انگلیسی پرسید، اگر در اسلام هنر و هنرمندی بوده است که نبوده، و موزه ای باید ساخته شود، چرا در چند شیخ نشین؟!، و چرا نه در کشورهای اسلامی چون مصر، عربستان، و یا ایران؟!.
گرچه این موزه ها کمترین وابستگی به عنوان هنر اسلامی ندارد، ولی می تواند در دراز مدت سندی جعلی برای حقانیت حکومت های عربی به عنوان پاسداران اسلام درست کند و در راستای آن زیانی برای کشورمان و نسل های آینده خواهد بود. این آتشی است که انگلیس برای ما روشن نموده و می تواند در آینده موجب کوتاه شدن دست هم میهنان ما از خلیج پارس گردیده، و پیامد آن گسیختگی و تجزیه بخش های جنوبی ایران است.

در این فرتور یکی از جایگاههای پرورش دام و کشارزی قطر در استرالیا دیده می شود. در حقیقت استرالیا و آفریقا به کلنی و یا منطقه دست نشانده خوراک و به طور غیر مستقیم سیاسی قطر تبدیل شده اند.
ایجاد چنین کانون های دروغین که همگی یک نوع کلاهبرداری و شارلاتانی با همکاری تازیان و انگلیس است، می تواند شناسنامه ای جعلی و نادرست به وجود آورد که برای نسل های آینده ناشناخته بماند، و به عنوان سند تاریخی شمرده شود.
از این که بگذریم، دولت کوچک قطر در سودجویی و بهره برداری از کشور ما دست کمی از ارباب خود انگلیس نداشته است. یکی از کارهای شگرف این حکومت عربی اجاره کردن و کشت و زرع در زمین های خاک ایران است. کاری که تا کنون در کشورهای دیگر انجام داده است. آن چنان که با خریداری زمین های زیادی در استرالیا و آفریقا، نه تنها محصولات کشاورزی و خوراک گوشتی خود را به آسانی و با پول کم تهیه می کند، از دیدگاه سیاسی و دخالت در کشورهای دیگر نیز می تواند هدف و برنامه های ویژه خود را دنبال کند.
یکی دیگر از سودجویی قطر، بهره برداری از منابع نفتی مشترک میان ایران و قطر است که ایران از بهره برداری آنها عقب مانده است. قطر و دیگر حکومت های عربی کناره شاخاب پارس تا کنون ثروت هنگفتی از مخزن های مشترک ایران را به غارت برده اند، و همچنان می برند که ما در مقاله ای به نام « غارت و چپاول ایران توسط اعراب…»، به تفصیل نوشته ایم.