آن چنان که در گذشته گفته شد، خلیج فارس به عنوان شاخاب پارس و یا دریای پارس در تاریخ کشورهای جهان به ثبت رسیده و جای هیچگونه انکاری نیست. ولی هنگامی که شیری غران و درنده پایش در چال فرو می افتد و به لنگ لنگان می افتد، هر کفتار و شغالی نیز برای دریدن آن شیر درمانده و نالان، دندان تیز می کند و چنانچه پایش بیافتد به آن جانور ناتوان یورش می آورد.
کشورما هم اکنون مانند آن شیر درمانده و ناتوان است. زیرا با نداشتن یک حکومت ملی و مردمی است، و در اختیار گروهی ایرانی نمای ضد ایرانی قرار گرفته است. بنا براین، از هر نگاه و هر دید گاهی، آسیب پذیر است. در چنین وضعیت اندوهبار، گرگ ها و روباه صفتانی چون دولت بریتانیا و روسیه که همیشه در کنار ما کمین کرده اند، آماده سودجویی بیشتر، تا سرحد تجزیه و نابودی کشورمانند.
حکومت های ضد مردمی نیز برای پایزیستی خود، به ناچار دست به دامان این گرگ های درنده و روباه خصلتان می شوند. ما هنوز خیانت های بزرگ شاهان غیر مردمی دودمان قاجار، و جنایت روسها با همکاری انگلیس ها را در تجزیه بخش های بزرگی از خاک میهنمان فراموش نمی کنیم. درد سوزنده و جانگداز آن هر آن در پوست و گوشت و استخوان ما احساس می شود. رژیم ضد مردمی اسلامی نیز همان راهی را می پیماید که خاندان قاجار در پیش داشتند. زیرا با پناه بردن به روسیه و چین، و زیر چتر آنان جای گرفتن، تا کنون موجب از دست رفتن بهره برداری و سهم ما از دریای مازندران، و غارت سرمایه های ملی شده است.
دخالت رژیم اسلامی در اوضاع سیاسی و پشتیبانی از گروههای ضد مردمی در کشورهای بحرین، عراق، افغانستان، عربستان، یمن، انجام کارهای تروریستی و بمب گذاری در کشورهای گوناگون از جمله آرژانتین ، بلغارستان و تایلند، آذربایجان، هند، بدگویی و دشنام دادن به رهبران کشورها موجب گردیده که شماری از این آنان، به ویژه کشورهای عربی کناره شاخاب پارس، دست به دامان انگلیس و آمریکا شوند، و از قدرت های اهریمنی آنان، در آسیب رساندن به میهنمان بهره بگیرند.
روزنامه گاردین لندن در تاریخ ۱۹ ژوییه ۲۰۱۲ گزارشی دارد که نشان می دهد حکومت قطر مبلغ ۷/۶ میلیون پوند به انگلیس رشوه پرداخته است تا به گرداوری و ساختن مدارک جعلی برای منطقه شاخاب پارس، به نام و به سود تازیان بپردازد، و این مجموعه اطلاعات دروغین و نادرست را وارد سیستم های اطلاعاتی جهانی کند. آنچنان که گوگل بادریافت پول کلان و رشوه زیاد از تازیان نام ننگینی چون خلیج العربی بر شاخاب پارس گذاشت، و نفرت همه ما را سوای رژیم عربی حاکم بر ایران، به وجود آورد.
سه سال پیش همین دولت روباه صفت بریتانیا به کمک خلیفه های عرب شتافت و دو موزه جعلی به وسیله اولیور واتسن انگلیسی به نام هنرهای اسلامی با مجموعه آثاری که پدیده هنر و کوشش ملت های مختلف است، در دوحه پایتخت قطر و شیخ نشین شارجه به وجود آورد. در جایی که ما می دانیم در اسلام به عنوان یک حزب سیاسی، جز خشونت، دیکتاتوری، کشتار، زنبارگی، تبعیض، برده داری چیزی نیست، و دور از هر گونه کوشش انسانی، به ویژه پرداختن به هنر و هنر مندی است.
در این ویدیو اولیور واتسون نماینده خوش خدمت انگلیس دلش به حال آنهمه هنرهای اسلامی سوخته که در هوا باد می خورند و کسی تا کنون به یاد آنها نبوده است. این آقای خوش خدمت تصمیم گرفته است به شیخ نشین ها تاریخ و مدنیت داده، و در برابر آن، قدرت و ارزش های ایران و ایرانی را در منطقه خلیج فارس کم کند و در دراز مدت از میان ببرد. حال، باید از این جاسوس انگلیسی پرسید، اگر در اسلام هنر و هنرمندی بوده است که نبوده، و موزه ای باید ساخته شود، چرا در چند شیخ نشین؟!، و چرا نه در کشورهای اسلامی چون مصر، عربستان، و یا ایران؟!.
گرچه این موزه ها کمترین وابستگی به عنوان هنر اسلامی ندارد، ولی می تواند در دراز مدت سندی جعلی برای حقانیت حکومت های عربی به عنوان پاسداران اسلام درست کند و در راستای آن زیانی برای کشورمان و نسل های آینده خواهد بود. این آتشی است که انگلیس برای ما روشن نموده و می تواند در آینده موجب کوتاه شدن دست هم میهنان ما از خلیج پارس گردیده، و پیامد آن گسیختگی و تجزیه بخش های جنوبی ایران است.
ایجاد چنین کانون های دروغین که همگی یک نوع کلاهبرداری و شارلاتانی با همکاری تازیان و انگلیس است، می تواند شناسنامه ای جعلی و نادرست به وجود آورد که برای نسل های آینده ناشناخته بماند، و به عنوان سند تاریخی شمرده شود.
از این که بگذریم، دولت کوچک قطر در سودجویی و بهره برداری از کشور ما دست کمی از ارباب خود انگلیس نداشته است. یکی از کارهای شگرف این حکومت عربی اجاره کردن و کشت و زرع در زمین های خاک ایران است. کاری که تا کنون در کشورهای دیگر انجام داده است. آن چنان که با خریداری زمین های زیادی در استرالیا و آفریقا، نه تنها محصولات کشاورزی و خوراک گوشتی خود را به آسانی و با پول کم تهیه می کند، از دیدگاه سیاسی و دخالت در کشورهای دیگر نیز می تواند هدف و برنامه های ویژه خود را دنبال کند.
یکی دیگر از سودجویی قطر، بهره برداری از منابع نفتی مشترک میان ایران و قطر است که ایران از بهره برداری آنها عقب مانده است. قطر و دیگر حکومت های عربی کناره شاخاب پارس تا کنون ثروت هنگفتی از مخزن های مشترک ایران را به غارت برده اند، و همچنان می برند که ما در مقاله ای به نام « غارت و چپاول ایران توسط اعراب…»، به تفصیل نوشته ایم.