به گزارش رادیویِ بین المللی فرانسه؛ علی خامنه ای در نشستی که با سرانِ نظام و دست اندرکارانِ قُواهای مختلف حکومت داشته، به آنان هشدار داده که به زودی کشور با کمبود نیروی جوان و نیروی کار رو به رو خواهد گشت و لایحه تنظیم خانواده که به کنترل جمعیت کشور می پردازد باید از آغاز دهه هفتاد تغییر می کرده است و عدم تغییر آن تا به امروز، اشتباه بوده است.
ولی فقیه جنایتکار در بخش دیگری از سخنان خود به سیاست هایِ کنترل جمعیت نزد آیت الله خمینی اشاره کرد و گفت: «رقم صد و پنجاه میلیون و دویست میلیون را اول امام گفتند – و درست هم هست – ما باید به آن رقم‌ها برسیم.»
به راستی یک دلاورِ میهن دوست نیز پیدا نمی شود که گوش خامنه ای را پیچانده و وضعیت اسفبار زندگانی امروزِ مردمان ایران زمین را که جمعیتی حدود هفتاد میلیون نفر دارند را نشان دهد تا شاید او دریابد که ایران توانایی و شرایط لازم را برای داشتن دویست میلیون نفر جمعیت نداشته و تا سالیانی دراز نیز نخواهد داشت!
فرتور نوجوان ایرانی را در حالی که اسلحه کلاشینکف خود را بغل گرفته و در کنار تانکی مشغول خوابیدن است، نشان می دهد. در جنگ ایران و عراق که خمینی جلاد به ایران تحمیل کرد، ده ها هزار کودک، نوجوان و جوان ایرانی از سر نادانی و بی تجربگی فرماندگانی چون محسن رضایی، به قتلگاه دشمن کشانده شده و از میان رفتند.
حال چرا باید خامنه ای به یکباره نگران جمعیت ایران زمین و نیروی جوان و کار شود و خواستارِ افزایش جمعیت کشور و عدم کنترل جمعیت باشد؟ آیا غیر از این است که کشورهایی که توانِ نظامی و تکنولوژی پیشرفته ای برای جنگ ندارند سعی می کنند تا با افزایش شمارِ نیروهای شان، معادلات دشمن را بر هم زده و نه بر توان جنگی خود بلکه بر تعدادِ بیشترِ سربازان شان در صحنه نبرد، برای پیروزی در جنگ، تکیه کرده و چشم امید داشته باشند؟
اما سخنان خامنه ای که بر افزایش جمعیت ایران پافشاری می کند و نسبت به کاهش نسل جوان و نیرویِ کار در آینده ای نزدیک هشدار می دهد! همه ماجرایِ کلافِ سر در گُم ایران زمین نیست.! محمود احمدی نژاد نیز دستور ویژه ای برای ذخیره “سه ماه مواد مورد نیاز و اساسی کشور” را صادر کرده که در دستور کارِ وزارت نیرو قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران؛ حسین رادمرد گفته است که وزارت صنعت با کمک مباشران و تولیدکنندگان کالاهای اساسی، کار ذخیره سازی را آغاز کرده است. بر اساس اظهارات وی بخشی از نیاز تولید کشور نیز در حال تامین از خارج کشور و بخشی از کالاهای خریداری شده نیز در بنادر کشور در حال تخلیه است. گندم، کنجاله، نهاده های دامی، روغن خام، شکر خام و برنج از کالاهای اساسی است که دستور ذخیره سازی آن توسط محمود احمدی نژاد صادر شده است.
به راستی معنای این کارها چیست؟ به نظرِ شما اگر حکومت اسلامی خود را در شرایط حساس و سرنوشت سازی نمی دید و نسبت به آنچه که در پیش است آگاهی نداشت، هرگز ذخیره سه ماه نیاز کشور به کالاهای اساسی را در دستور کار وزارتِ نیروی خود قرار می داد؟ آیا از این فَرمانِ احمدی نژاد، بوی قحطی و درماندگی و فلاکت زمانِ جنگ به مشام نمی رسد؟
به راستی که این صف های طولانی برای خریدن دو عدد مرغ یخ زده و بی کیفیت، آدمی را به یاد زمان جنگ و قحطی مواد غذایی در ایران می اندازد. فرتور یک صف طولانی را در گرمای جانسوز بندر عباس برای خرید مرغ دولتی نشان می دهد.
در هفته های گذشته که ملت ایران برای تهیه مُرغِ دولنی ساعت ها در صف ایستاده و البته همچنان نیز می ایستند، آخوند های شکم باره و مُفت خوری همچون مکارم شیرازی، مردم را به صرفه جویی و مقاومت دعوت کردند و از ملت خواستند تا برای تهیه مُرغ خود را به آب و آتش نزده و ماده غذایی دیگری را جایگزین مُرغ نمایند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا؛ آخوند علم الهدی در مشهد نیز معرکه گرفته و در گوش مردم ایران می خواند که باید خود را آماده شرایط سخت تری کنند و ایران امروز، همچون کشوری در حال جنگ است و فضایی شبیه کشورهای درگیر جنگ دارد.!
سید احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه این هفته گفت: امکانات غذایی زندگی خودتان را تهیه کنید؛ بنا نیست زندگی شما هر جور که قبلاً می گذشته الان هم همان طور باشد. وی خطاب به مردم مشهد گفت: مشهدی ها مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کرده‌اید؟ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً بوده است؟
حال با در نظر گرفتن شرایط رژیم جنایتکار بشار اسد که بدون شک یکی از اصلی ترین پایه های ثبات رژیمِ تهران در منطقه خاورمیانه می باشد و همچنین بررسی سخنان سران حکومت اسلامی و در نظر داشتنِ ترسِ بی حد و مرز آنان از سقوط رژیم اسد در سوریه و از دست دادن شرایط استراتژیک شان که مُنجَر به ضعیف شدن تروریست های حزب الله لبنان خواهد شد و البته با نگاهی به گرانی های سرسام آور هفته های اخیر انداختن، متوجه خواهیم شد که رژیم اسلامی در حال آماده شدن برای رویارویی به کشورهای غربی می باشد.
حال چگونه می توان از کشته و آواره و درمانده و بیچاره شدن هم میهنان خود به دست رژیم اسلامی و یا سربازان غربی جلوگیری کنیم؟ بدون شک اگر امروز کاری نکنیم و دست روی دست گذاشته و منتظر بمب باران ایران توسط جنگده های غربی شویم؛ کار از روی کار خواهد گذشت و ایرانِ مان به ویرانه ای بزرگ پُر از بیمار و فقیر و گرسنه و یتیم تبدیل خواهد شد.
بدون شک با اعتصابات گسترده و سراسری مردم، بازاری ها و کارگران صنایع مختلف و همچنین ایجاد تظاهرات های شبانه روزی و اعتراض به شرایط سخت زندگی در ایران و دوری جستن از هرگونه محل خرید دولتی ( عدم پرداخت پول به دولت و حکومت را در فشار اقتصادی گذاشتن ) و مراسمی که در آن دست اندرکاران حکومت حضور داشته باشند، می توان قدم های چشمگیری را در راستای رسیدن آزادی، برابری و عدالت اجتماعی برداشت.
در چنین شرایطی که حکومت اسلامی تنها به فکر حمله از خارج است، شدید ترین و تأثیر گذارترین ضربه بایستی که از داخل و به دست مردمان ایران زمین به سرِ ولایت برخورد کرده و استبداد دینی را پیش از سرازیر شدن سیل بمب ها و انفجارها و موشک هایِ غربی بر سر ایران و ایرانی، سرنگون ساخت. امید است که مردم ایران زمین به خود آمده و حرکتی کنند وگرنه در آینده افسوس این روزهای از دست رفته را خواهند خورد.
