فرشته قاضی در مقاله ای که در سایت روزآنلاین منتشر کرده، از دستگیری تعداد زیادی از جوانان ایرانی به جُرم “توهین به مقدسات” سخن گفته و نوشته که هیچ خانواده ای از ترس و هراسِ بی پایان حاضر به مصاحبه نیست و تا به امروز تنها یاشار خامنه خبر دستگیری پدرش را توسط مأمورین امنیتی رسانه ای کرده است.
چندی پیش که یاشار خامنه دانشجوی ایرانی مقیم هلند که یکی از فعال ترین اعضای تاربرگ “کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” در فیسبوک بود، پرده از جنایتِ مزدوران خامنه ای و حزب اللهی ها برداشت و اعلام کرد که پدر بی گناهش توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به زندان منتقل شده است؛ نگارنده مقاله ای را در راستای حمایت از وی و کمپین نوشت که به دست داریوش دولتشاهی به شکل ویدیو نیز در آمد و بر روی سایت یوتیوب قرار گرفت.
البته دست اندرکاران و نویسندگانِ سایت فضول محله به کَرات و مَرات از قصاوت و بی رحمی مزدوران حکومت اسلامی نوشته اند و در چندین مقاله چگونگی برخورد شرم آور بسیجیان، حزب اللهی ها و سایر نیروهای امنیتی رژیمِ تهران با دِگر اندیشان و مخالفان و منقدینِ نظام فاسدِ اسلامی را شرح داده اند اما به راستی داستانِ غم انگیز ما و خود فروختگان مدافع حکومت، حکایت همان فردی است که قصد بیدار کردن کسی را دارد که خود را به خواب زده است.
بسیجیان و سینه چاکان ولایت فقیه که از راه مزدوری نان می خورند و برای دفاع از آرمان های امام در گورشان، ساعتی هفت هزار تومان از درآمد ملی مردم بینوا و آزرده ایران به جیب های گشادشان ریخته می شود، نوکرِ زَر و سیم اند و گوش شان بدهکار هیچ سخن حقی نیست و تنها فرماندار پدرِ معنوی دزدشان هستند که نانِ مردم ایران را قطع کرده و هر آنچه هست و نیست را در شکم مفت خورانِ بی سوادِ دَربارش می ریزد.
این مزدوران و خود فروختگان و خائنین به مردم ایران که بیشتر شان را جوانانِ شیعه ی مذهبی و دو آتشه از محله های فقیر نشین تهران و سایر شهرهای ایران تشکیل می دهند، دختران و بانوان شریف ایرانی را در خیابان ها، به جُرم موهوم بد حجابی و یا بی حجابی بازداشت کرده، ضرب و شتم و توهین نموده و پس از خُرد و لِه کردن شخصیت شان، آنان را با چشم گریان و دلی شکسته راهی خانه های شان می نمایند.
برخی از آن گدا صفتان و پا برهنگان گذشته و حاجی ها و چفیه به گردن های امروزی پا را از گلیم شان نیز دراز تر کرده و بدون هیچ ترس و بدون داشتن کمترین شرم و حیایی، دختران بینوای ایرانی را به پارکینگ ها و مکان های خلوت کشانده و به آنان تجاوز می کنند و مورد کمترین بازخواست و یا پیگردی نیز قرار نمی گیرند. شعار حیدر، حیدر سر می دهند و به یاد فاطمه زهرا و با عشق حسین ابن علی، وحشیانه به جوانان ایرانی در سلول های سرد و تاریک زندان و خیابان ها تجاوز می کنند.
در این شرایطِ غم انگیز و خفقان و استبدادی دینی حاکم بر جامعه، مزدورانِ سید علی خامنه ای هر کسی که از چماق دیندارانِ مکتب شیعه و شاگردان کلاس معرفتِ علی ابن ابوطالب به تنگ آمده باشد و دست به اعتراض بزند را یافته، مُهر هتاکی و بی دینی و محدور الدمی بر پیشانی اش زده و الله اکبر گویان طناب دار به دور گردنش می اندازند. حال جوانان ایران زمین چه راهی برای شان باقی می ماند تا اعتراض کنند؟ تا میزان نفرتِ خود از عقایدِ ارتجاعی برخی هم میهنان شان را ابراز کنند؟
به راستی که حمایت از بازداشت شدگانِ متهم به “هتاکی و توهین به مقدسات” و همچنین پشتیبانی بی دریغ از “کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” یک وظیفه ملی است که بر دوش همه آزادی خواهان و استبداد ستیزان قرار دارد و بایستی که پاسخ هر بازداشت و گروگان گیری رژیم را با هزار حدیث و روایت تازه داد که آنش به دامان متعصبین مذهبی زده و خواب و آرامش را از چشمانِ حزب اللهی ها و بسیجیان و روضه خوان های زالو صفت بگیرد.