زمین لرزه ای دیگر همانند وجود آخوند، هم میهنانمان را به خاک و خون کشاند ۷

کشور ما از سه دهه بیش تا کنون گرفتار زلزله بنیاد برافکن آخوند شده، و گهگاه نیز زمین لرزه خانمان برانداز دیگری مانند آنچه در آذربایجان خاوری روی داد، قوز بالاقوز دیگر نا به سامانی ها می گردد و مردم بی دفاع  را به کام خود فرو می برد. به هر روی، پدیدار شدن این گرگ درنده و حشی ناخوانده که صدها هم میهن ما را آش و لاش نموده و یا به زیر خاک کشانده، موجب نهایت اندوه و تأثر هر ایرانی پاک سرشت است.

این یکی از ویرانه های زلزله بوئین زهرا در سال ۱۳۴۱ است. مردم مهربان و دلسوز ایران به همراهی و کمک پهلوان غرامرضا تختی، و مأمورین دولت در حد توانانی اشان به یاری بازماندگان شتافتند.

این یکی از ویرانه های زلزله بوئین زهرا در سال ۱۳۴۱ است. مردم مهربان و دلسوز ایران به همراهی و کمک پهلوان غرامرضا تختی، و مأمورین دولت در حد توانانی اشان به یاری بازماندگان شتافتند.

در اینگونه پیش آمدها، دولت و مردم هرکدام جداگانه و با همدیگر وظیفه و مسئولیت ویژه ای دارند. کشورهای دیگر نیز بنا به نیاز و عمق فاجعه به کمک های مادی و انسانی می پردازند، اینگونه مسئولیت ها، در دوران پیش از انقلاب به خوبی پیدا و آشکار بود. به عنوان نمونه، در دو زمین لرزه بوئین زهرا نزدیک قزوین، و طبس در خراسان، رسانه ها مانند تلویزیون، رادیو، و روزنامه ها، لحظه به لحظه مردم را در جریان می گذاشتند، و دولت وقت هم با کوشش و تلاشی گسترده در پی نجات زیر آوار مانده ها، درمان و دلجویی نجات یافتگان، و جای دادن آوارگان بر می آمد. آنهایی که در جریان آن زمین لرزه ها بودند، به خوبی خدمت و جانفشانی مأمورین دولتی را به یاد دارند. به عنوان نمونه، زلزله طبس  مورد توجه و دیدار شاه و فرح پهلوی قرار گرفت و به میزان زیادی بدان ها رسیدگی شد.

مردم نیز پس از دریافت آگاهی و اطلاعات درست از رسانه ها، بنا به وظیفه وجدانی و انسانی خود، به سرعت و به درستی عمل می کردند. این حمیت و کوشش مردمی نیز موجب دلداری و پشتیبانی هرچه بیشتر مصیبت دیدگان می شد. ولی از روزی که رژیم اسلامی به روی پای آمد، یک کشور و یک ملت در خدمت آخوند در آمد. مملکت خلاصه شد از چند هزار آخوند تن پرور سربار جامعه و چند ده هزار مزدور و فرصت طلب گرداگرد آنان.

پهلوان بزرگ و نامی ایران، ابرمرد همیشه زنده نام، غلامرضا تختی، کسی که در  کمک و همراهی به دیگران، به ویژه مردم محروم و درمانده کم نظیر و در فروتنی و خاکشیری زبان زد عام و خاص بود. این جوانمرد، در کمک به بازماندگان زلزله قزوین در سال ۱۳۴۱، از خود همت و بزرگواری زیادی نشان داد. یادش گرامی، و راهش ادامه باد.

پهلوان بزرگ و نامی ایران، ابرمرد همیشه زنده نام، غلامرضا تختی، کسی که در کمک و همراهی به دیگران، به ویژه مردم محروم و درمانده کم نظیر و در فروتنی و خاکشیری زبان زد عام و خاص بود. این جوانمرد، در کمک به بازماندگان زلزله قزوین در سال ۱۳۴۱، از خود همت و بزرگواری زیادی نشان داد. یادش گرامی، و راهش ادامه باد.

خاطِره دردناک زمین لرزه بم کرمانرا هیچگاه فراموش نمی کنیم. مردم آواره و مصیبت زده آن دیار، هنوز هم پس از گذشت سالیانی دراز در حال آوارگی به سر می برند. کشورهای دیگر پس از آن پیشامد مرگبار، سیل کمک های جنسی و نقدی خود را به سوی ایران سرازیر کردند. رژیم اسلامی از نزدیک شدن و تحویل دادن چادر، پتو، وسائل شستشو، درمان و بهداشت و خوراک های بسته بندی شده آنان به مردم مصیبت زده جلوگیری نموده، خود آنهمه کمک های بیدریغ را تحویل گرفتند و بعدها پوشاک، چادر، پتوها را در میدان های تهران مانند میدان قزوین به فروش رساندند. پول، پوشاک و آن چه را در سرتاسر کشور در خیابانها، و مسجدها، از مردم گرفتند در جاهای دیگر میان مزدوران خود پخش و تقسیم نمودند.

یکی از هم میهنانانی که از روز نخست در آنجا بود و به کمک مردم شتافته بود می گفت که مأمورین از نزدیک شدن مردم و کمک به بازمانده ها به بهانه آن که ممکن است دزدان و غارتگرانی در میان آنان باشد جلوگیری نمودند، در جایی که میان خودشان افرادی بودند که با پوشش پاسدار و بسیج و آرم دولتی ظاهراً به عنوان کمک، ولی در حقیقت برای دستبرد و غارت اموال از زیرآوار درآمده بدانجا رفته بودند.

سخن دردناک دیگر آن که عده ای از همان مأمورین به دنبال آنان بودند تا کودکان دختر بازمانده از زمین لرزه را به عنوان سرپرستی به کشورهای عربی برده و به فروش رسانند.

و اما، گزارش کوتاهی از زمین لرزه آذربایجان-
بنا برگزارش که در مرکز زلزله‌شناسی آمریکا  به ثبت رسیده، دو زمین ‌لرزه به بزرگی ۶/۳ و ۶/۲ ریشتر یکی در ۴۸ کیلومتری شهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی، و زمین لرزه دوم، در ۲۰ کیلومتری شهر اهر رخ داده است. اثرات تخریبی و ویرانگری این دو اتفاق مرگبار، نه تنها در بیشتر دهات و بخشی از شهرهای آذربایجان خاوری را در برگرفته، بلکه موجب تکان دادن و نا آرامی هایی در منطقه ارومیه مرکز آذربایجان باختری هم شده است.

از شمار کشته شدگان، و زخمی ها آماری در دست نیست. آنچه را رژیم اسلامی از تلفات این زمین لرزه، دامنه و وسعت آن، و میزان کمک ها، کاملاً بی اساس و غیرقابل قبول است. رژیم ایران، آمار تلفات را ۵۰ نفر اعلام کرده، در جایی که در زمین لرزه ای به این وسعت که یک استان را در برگرفته بیش از ۸۰٪ جایگاههای زلزله زده به ویژه دهات را ویران نموده، و میزان مرگ و زخمی شدگان را باید چندین هزار دانست .

این فرتور ویرانه های شهر بم در زلزله سال ۱۳۸۲ است.  ساختمان  شهر بم را می بینید که چگونه با خشت و گل ساخته شده بود. حال،  با  ۰،۰۰۰ ۷ ده و دهکده کشورمان که ساختمان همه جا پوشالی است چه کار می توان کرد؟!. آیا باید در انتظار امام زمان نشست تا از چاه بیرون آمده، ساختمان ها را بر اساس زلزله خیزی بسازد، و یا مهم نیست آنان که در زلزله کشته می شوند، شهید به شمار آمده و همراه آخوندها به بهشت می روند؟.

این فرتور ویرانه های شهر بم در زلزله سال ۱۳۸۲ است. ساختمان شهر بم را می بینید که چگونه با خشت و گل ساخته شده بود. حال، با  هفتاد هزار ده و دهکده کشورمان که ساختمان همه جا پوشالی است چه کار می توان کرد؟!. آیا باید در انتظار امام زمان نشست تا از چاه بیرون آمده، ساختمان ها را بر اساس زلزله خیزی بسازد، و یا مهم نیست آنان که در زلزله کشته می شوند، شهید به شمار آمده و همراه آخوندها به بهشت می روند؟.

این دو زمین لرزه اگر درژاپن و یا کالیفرنیا روی مداد، تنها می توانست لرزشی به وجود آورد، لوسترهای برق را بشکند، و کمی چیزهای درون گنجه و کمدها را فرو ریزد. ولی در مورد خانه های گلی سرتاسر دهات ایران، و بنا سازی و مقوا سازی درون شهرها که هیچکدام بر اساس پایداری در برابر زمین لرزه ساخته نشده، نمی توان سوای این انتظار داشت .

این فرتور بخشی از ویرانی های زمین لرزه آذربایجان خاوری است. آیا بودن چنین ساختمان های گلی و کاغذی می تواند در برابر پیش آمدهای طبیعی بر پا و سالم بماند؟.

این فرتور بخشی از ویرانی های زمین لرزه آذربایجان خاوری است. آیا بودن چنین ساختمان های گلی و کاغذی می تواند در برابر پیش آمدهای طبیعی بر پا و سالم بماند؟.

پرفسور بهرام عکاشه در گفت‌و‌گو با ایلنا با بیان اینکه خوشبختانه زلزله روز گذشته آذربایجان شرقی ساعت ۱۷ اتفاق افتاد، اظهار کرد‌: اگر این زلزله ساعت ۵ صبح رخ می‌داد همانند زلزله بم چندین هزار کشته بر جای می‌گذاشت‌. ‌

‎وی با بیان اینکه در هیچ جای دنیا زلزله ۶ ریشتری کشته نمی‌دهد، تصریح کرد‌: در ‌‌نهایت حداکثر باید۱۰ نفر در این زلزله زخمی شود در حالی که به دلیل ساختار نامناسب ساخت و ساز‌ها شهر‌ها و روستاهای ما در این زلزله بسیار آسیب دیده‌اند این نشان می‌دهد که مدیریت بحران ما در مقاوم سازی بسیار مشکل دارد.

آیا رژیم تا کنون چه کوشش و کمکی  کرده است؟ـ
هنگامی به روزنامه های ایران که همگی دست نشانده و در خدمت رژیمند نگاه می کنید، از آنهمه مصیبت و درماندگی در آذربایجان نوشته ای درست و دقیق پیدا نمی شود.  بنا به گزارش روزنامه جوان که اندکی به این زمین لرزه پرداخته شده،  از بامداد امروز ۳۰ زمین لرزه و پس لرزه اهر و ورزقان را لرزانده و مردم منطقه را هراسان کرده است.

این ویدیو ابعاد و وسعت ویرانی و کشتار زمین لرزه آذربایجان خاوری را به خوبی نشان می دهد.  کشتار و ویرانی که رژیم از میزان  و چگونگی آن مردم را ناآگاه گذاشته، و یا به دروغ تلاش در ماله کشی آن دارد.

بزرگترین این زمین لرزه ها در ورزقان به بزرگی ۴.۸ ریشتر و در اهر ۲.۹ ریشتر توسط سایت موسسه لرزه نگاری ثبت شده است. این پیشامدهای مرگ آور و هراس انگیز در زمانی صورت می گیرد که رئیس جمهور و شماری از وزیران به عربستان برای چاپلوسی رفته اند تا اگر می توانند برای بشار اسد جنایتکار کمک و همراهی پیداکنند. تهران نیز با ۵ روز تعطیل و میلیون ها دلار هزینه در خدمت یک مشت فرصت طلبان فرومایه از کشورهای گوناگون است تا توطئه ای برای مردم سوریه به نفع بشار اسد طرح ریزی کنند.

در این جا با عملکرد نادرست و ضد مردمی رژیم اسلامی، همیشه سه بدبختی وجود دارد:
۱-  هرگونه پیشامد طبیعی مانند زمین لرزه، سیل، طوفان، و مانند آن را در جهان پیشرفته کنونی تا میزان زیادی می توان از پیش آگاهی یافت، و از پیدایش آنان جلوگیری کرد.  در این مورد، رژیم ایران کمترین توجهی تا کنون نداشته، و  اکنون در پی پرده پوشی و ماله کشی آن می باشد. بی تردید رژیم که کمترین نشانه مردمی ندارد، شریک جرم در کشتار، زخمی شدن، و بیخانمانی مردم محروم و ستمدیده آذربایجان می باشد.

۲- رژیم، همواره با تبلیغات زهر آگین خود، اینگونه پیشامدها را کار الله و خشم او بر ناسپاسی مردم دانسته، و ملتی را به عبودیت بیشتر، دادن صدقه و  قربانی گوسفند و گاو، که همگی به نفع و بنا بر مصلحت آخوند است، وا داشته، و هرگونه مسئولیتی را از خود دور می سازد.

این فرتور گویای حقیقت دردناک زندگی مردم ایران است. کشوری که رویمنابع عظیم گاز جهان قرار گرفته و دارای کانهای بسیار زیاد است، ولی یک مشت روضه خوان  که کمترین سواد و دانش سیاسی و اجتماعی ندارند، این چنین مردم را در فقر و تنگدستی می گذارند تا نتوانند از خود دفاع کنند.

این فرتور گویای حقیقت دردناک زندگی مردم ایران است. کشوری که رویمنابع عظیم گاز جهان قرار گرفته و دارای کانهای بسیار زیاد است، ولی یک مشت روضه خوان  که کمترین سواد و دانش سیاسی و اجتماعی ندارند، این چنین مردم را در فقر و تنگدستی می گذارند تا نتوانند از خود دفاع کنند.

۳- نکته دیگر آن که رژیم بی مسئولیت سرمایه ملت را  به جای رسیدگی  به نیازهای مردم پردازد، برای کارهای ترورستی کشورهای دیگر، و یا خانه سازی در ونزوئلا، لبنان، پاکستان، با اصول بهداشتی و ایمنی کامل می کند، و کاری به ویرانی کشور، و کشتار مردمان ندارد. برای آگاهی خوانندگان گرانمایه می توان پاره ای از کارهای محمود احمدی نژاد  با صرف بیت المال و هزینه کردن در آمد پابرهنه های ایران،به شرح زیر اشاره کرد:

الف- ساخت و تکمیل رایگان (توجه کنید رایگان) نیروگاههای برق آبی ؛ حرارتی و حتی تاسیساتی در کشورهای همسایه ، دوست و برادر پاکستان ، تاجیکستان و عراق. این نیروگاه های رایگان در حالی با عنوان زیبای “هدیه” برای این کشور ها ساخته می شود که وزارت نیرو جزو بدهکار و ورشکسته ترین وزارتخانه ایران با بدهی ۵،۰۰۰ میلیاردی آن به پیمانکاران ؛ باعت ورشکستگی آنان و شرکتهای مهندس مشاور و غیره گردیده که موجب اخراج و تعدیل نیروی چند هزار نفری متخصصی و تحصیل کردگان نیروی متخصص و فرار برخی از این مغزها به آغوش همان دشمنان قسم خورده شما شده است.

در این ویدیو نیز خوانندگان ما به ابعاد این زمین لرزه وحشتناک و خانمان بر انداز پی می برند. چنین پیش آمدهای ناگوار تنها دلیل علمی می تواند داشته باشد. دوراندیشی و چاره آن نیز با دانش و علم امکان پذیر است. هیچگونه ارتباطی هم با الله و خدا و آسمان و فرشتگان ندارد. آنچه که در این مورد گفته شود کلاهبرداری و شارلاتانی آخوند است که از ناآگاهی مردم سوء استفاده می کنند.

ب-  ساخت رایگان “نیروگاه برق الحدیه نجف” و “انتقال برق ایران به سوریه و لبنان” به عنوان هدیه ملت عزیز ایران.
پ-  بازسازی لبنان، تکمیل ۱۴ پل اصلی و فرعی ویران شده ؛ ۱۶۲ مورد ساخت آبراه های بزرگ و کوچک و همچنین ساخت و تکمیل اماکن آموزشی – ورزشی – پزشکی – راهها- پل ها – شبکه برق و مین روبی.

در حقیقت، با این همه حاتم بخشی های رژیم و مزدورانش، در باره مصیبت زمین لرزه آذربایجان خاوری چشم امیدی نمی توان به رژیم تازی نسب  ایران داشت. فعلاً کار رژیم دکانداری و سوگواری و علم کردن تازیان، و تعطیل ۵ روز تهران  و دعوت صدها نفر مفتخور و چاپلوس با هزینه  سرسام آور برای نجات بشار اسد، جنایت کار  است.

  • Acspaceation
  • Malakalshoara

    بر احوال ان مملکت باید گریست  که آخوند جاکشش  به حال بحرین گریست که این کس کشان هم خزر داده اند ،، و هم به چنینان و روسیه کون تر داده اند …شعر بلندی هست که به زودی در سایت میهنی فضول محله خواهد آمد .

  • Mani 13

    ضمن همدردی قلبی با هممیهن نان داغدارمان، حکومت پُر از دروغ و متظاهر مذهبی هیچگاه قدم مثبتی برای ما مردم ساکن در این ماتمسرای اسلامی برنداشته و نخواهد داشت.
    اگر زلزله ای در جنوب لبنان بوقوع می پیوست، ملا های فاسد و منفور برای خودنمائی و حفظ مقاسد کثیف خود، بهترین امکانات مملک را بکار می گرفتند و انجا را بمانند دوران بعد از گوشمالی اسرائیل به مفتخوران ان شیخ بی آبرو، حسن نصرالله، اباد می کردند.
    تف به شرف نداشتهِ این پیرِسگ خامنه ای ( فقط اصطلاعاً، و با تقاضای پوزش! بخاطر  استفاده از کلمهِ زیبای سگ ) و تف بر مزدوران دزد و مافیائی اش و تف بر ان الله بی غیرت شان همراه با آن پیغمبر هرزه و کودک گرای زن پاره!!!  
    مانی ۱۳  

    • Mr Sahba

      عقب افتاده ی بی سواد حسن نصرالله شیخ نیست، سیده

  • melaat

    man shashidam be heykale khamenehi va daro dastash,

  • Sahameddinghiassi

    ایالات متحده
    خاورمیانه آزاد و پایان تمامیت خواهی ها و ستم ها

     

    خوب با این تیتر
    زیبا میتوانیم از گفته به کردار رهنما بشویم. اکنون دوره اتحاد و همکاری است و
    همانطوریکه می بینید در برابر اتحادیه اروپا 
    ایالات متحده آمریکا  کشور یک
    میلیارد چین و کشورهای بزرگ دیگر نظیر هندوستان 
    استرالیا  برزیل روسیه  کشورهای ما کشورهایی مصنوعی و ساختگی است که به
    مرور زمان از بدنه ما جدا شده است و اسامی نظیر ترکیه  پاکستان و بنگلادش نیز نامهایی تازه هستند که
    بر کشورهایی تازه بنیاد شده نهاده شده اند. 
    منتهی تفرقه گران و غارتگران از این جدایی ها سو استفاده های فراوان کردند
    مثلا نام کشوری مثل بحرین که مثلا یک امیر نشین کوچک بود به پادشاهی و لابد بعد هم
    به امپراتوری بحرین تبدیل میشود زیرا گروهی هستند که از این جدایی ها سو استفاده
    میکنند وبرای خودشان ثروت و قدرت درست میکنند و اموال مردم را به غارت برده در
    کشورهای غربی برای روز مبادایشان ذخیره میکنند و شاید به تنها چیزی که فکر نمی
    کنند مردم و رفاه و پیشرفت آنان باشد. 
    مثلا پادشاه یا امپراتور جزیره بحرین تنها شاید میخواهد ثروتمند قدرتمند
    وبا نام و نشان شود و باحتمال میخواهد ثروتهای مردم را بنام خود و یا خانواده شان
    در بانکهای غرب و شرق انبارکند نظیر سایر شیوخ عرب که بدون داشتن القاب دهان پر کن
    نظیز شاه و یا پادشاه و یا امپراتور  سزار
    و قیصر ثروتهای مردم عادی را غارت و بنام شخص شخیص خودشان در بانکها کشورهای بقول
    خودشان کفار ذخیره میکنند تا از آن در روزهای بارانی بقول غربیها و یا شاید برای
    رشوه دادن به فرشته ها برای ورود به بهشت پراز حوریان همیشه دوشیزه استفاده کنند؟
    الله اعلم.  خوب تکلیف ما این وسط
    چیست.  متاسفانه ما هم از قماش تقریبا
    همانها هستیم منتهی دستمان به آب نرسیده وگرنه ماهم شناگران قابلی هستیم که آب
    نداریم؟  به چه دلیل  به این دلیل که همه این دیکتاتور ها و تمامیت
    طبها اکثر از طبقه فقیر بودند ولی بمحض آنکه سوار استر مراد شدند و دهنه به آن
    زدند دیگر همه چیز را فراموش کرده بودند و پایین بیا هم دیگر نبودند . خودتان
    ببینید که رییس جمهور بیش از سی سال سلطنت میکند یا ریاست بعد هم بعد از خودش
    میخواهد جایش را به پسرش بدهد. حتی رییس جمهور هم معنی خود را از دست میدهد و عملا
    به یک دیکتاتور تبدیل میشود. دیکتاتورها هر قدر هم که مثلا ملی و مردمی باشند در
    اثر مرور زمان و با حلقه ای از درباریان و دغلان و دستمال بدستان ومتملقان که آنان
    را احاطه فرموده اند تبدیل به یک دیوانه زنجیری میشوند  چه بسا به امراض گوناگون هم دچار میشوند مثل
    صرع  سرتان و دیوانه گی ولی اطرافیان ول کن
    معامله نیستند و اورا به خدایی میرسانند. نمونه های کوچکش همان مردی است که در گویا
    خوزستان ادعای خدایی کرد و چون دم دستگاهی کافی نداشت و فداییان او کم بودند اعدام
    شد؟

    دیکتاتور هم یک آدم
    است و قدرت و ثروت و شهوت بیش از حد اورا از تعادل خارج خواهد کرد. کدام دیکتاتوری
    را می شناسید که فردی خاضع و فروتن باقی مانده باشد؟  آنان خودرا خدایانی می بینند که مردم بایست
    آنان را بپرستند.  آنان از مردم اطاعت و
    بردگی میخواهند و خودرا تافته بافته جدا میدانند؟ 
    ولی مشگل در اینجاست که اکثر ما هم از این مرض رنج میبریم. مثلا آقایی که
    رییس یک اداره شده است میخواهد بقیه را کله کند وفک فامیل خودرا اگر کار در آنجا
    نان آب دار است جانشین آنانی کنند که شاید حاضر نیستند به او کرنش بیش از حد
    کنند.  ما باید این مشگل و این مرض را
    درمان کنیم و از تمامیت خواهی  و خود محوری
    دست برداریم. سیستم میخواهد که ما باهم در تفرقه ودر تضاد باشیم و با هم متحد و
    مهربان نباشیم و در اثر بنودن وحدت مارا براحتی تارمار میکنند.  نبودن اعتماد و اطمینان  خود بینی و فساد غارت و دزدی و طمع های غیر
    عادی  باعث ریشه کن شدن قدرت ملی همه ما
    خواهد شد.  کشت کشتار و نداشتن تساهل و
    نداشتن تحمل برای عقاید دیگران و پافشاری در حقنه کردن باورهای خودمان آتش جنگ و
    نفرت را شعله ور میکند. 

    البته ما هم انگشت
    اتهام را همیشه بسوی دیگران و ابرقدرتها نشانه میرویم و گویی خودمان کاملا بیگناه
    هستیم و کاری بد نکرده ایم و نقطه ضعفی هم نداریم.  درصورتیکه بالاخره ما هم جزیی از همان پازلی
    هستیم که طراحی کرده اند.  ژاپنی ها با
    الگو برداری از غرب بسرعت به پیشرفت رسیدند 
    آنان که از کشورهای ما هم عقب افتاده تر و حتی سنتی تر بودند بسرعت از صنعت
    و تمدن مادی غرب تقلید کرده و جز همردیفان آنان و یا حتی رقیبانشان گردیدند ولی ما
    هنوز در آتش تفرقه و استعمار و استحمار داریم میسوزیم و به مرض حسادت طمع تمامیت
    خواهی و خود بزرگ بینی دچار هستیم.  نگاه
    کنید به دادگستری  یک لشگر قاضی و یا
    بازپرس بی تفاوت در آنجا نشسته اند و کاری به عدل و داد ندارند  تنها میخواهند خرشان را از پل بگذارنند.
    مامورین شهرداری مان دستشان برای گرفتن رشوه آنهم بصورت چک مسافرتی دراز است  و… و هرکدام از ما هم به مقامی برسیم
    میخواهیم یک شبه میلیارد شویم و از رشوه خواری و فساد روی گردان نیستیم.  هنگامیکه هم گلایه میکینم جواب میشنویم که خوب
    توهم بدزد.  تمام معیار های ما مادی است
    حتی موقع ازدواج و عشق هم تنها معیار چقدر پول دارد و چه میکند و چه قدر درآمد
    دارد بیشتر مطرح میشود تا هم فکری و درک از زندگی؟ 

    برادر و دوست ما
    بهترین برادر و بهترین دوست است اگر برای ما فایده داشته باشد و تا درک میکنیم که
    دیگر استفاده ای از وی بما نخواهد رسید ناگهان همان شخص دیو دو سر و فاسد وبد و قهار
    میگردد.  براحتی از دیوانه ای یک فیلسوف
    میسازیم و در رویا زندگی میکنیم و یک شخص دیگر را دیو صفت می نمایانیم. دروغ و دغل
    بازی و تملق را پیشه خود میسازیم و سعی میکنیم که برای نفع شخصی خود دست به هرکاری
    بزنیم و هر روز رنگ عوض میکنیم  به دوستی
    که به کمک ما آمده است برای پس ندادن قرض خود همه نوع تهمت میزنیم و اگر بتوانیم
    اورا تا پای چوبه دار میبریم.  راه چاره
    چیست   الگو برداری از آنانی که موفق شده
    اند و به راه تکامل و علم و صنعت و رفاه عمومی رسیده اند و از خرافات  موهومات 
    تعصب و دیوانه گی ها دست برداشته اند و با علم و هنر و صنعت مدرن آگاه شده
    اند.

    اخلاق ما هم دروغین
    است و تنها برای منافع شخصی به آن ارج می نهیم 
    مثلا آیا این اخلاق است که شخصی دویست زن داشته باشد و کسی دیگر حتی نتواند
    یک زن داشته باشد؟  آن مرد مرفه که دویست زن
    دارد خوب معلوم است که جلق نخواهد زد ولی آنکه دستش به زن نمیرسد جلق خواهد زد و
    بدین ترتیب او بدون اخلاق خوانده میشود و سزاوار تنبیه؟  یک دزد نان دستش قطع میگردد ولی دزدی که
    میلیاردها ثروت مردم را بنام خودش دزدیده و در بانکهای کافرستان گذاشته است با
    اخلاق است و مورد احترام؟  به امید روزی که
    ما هم اجتماعی  عادل و دوستدار هم باشیم و
    به کاروان علم و دانش و اخلاق واقعی بپیوندیم.

     

    اکنون در یک طرف
    میدان دزدان  فاسدان و تمامیت خواهان و
    تفرقه افکنان و غارتگران وابسته و شاید هم غیر وابسته  که از حربه مذهب و باورهای مردم سو استفاده
    میکنند قرار دارند و در سوی دیگر مردمانی که از ظلم و جور و دزدی و فساد تمامیت
    خواهی و جانماز آبکشی ها و دورویی ها خسته و افسرده شده اند باحتمال غرب از اینها
    ناراحت نیست بلکه غرب بیشتر از این ممکن است ناراحت باشد که پیشرفت علمی و صنعتی
    ما و با باور شدن کشورهای ما و با بالندگی جوانان ما در میدانهای علمی و ورزشی و
    هنری دکان آنان تخته خواهد شد  آنان که همه
    نوع رفاه را در اختیار جوانان خود میگذاشتند 
    نمی توانستند ببینند که جوانان ما هم در پهنه های علمی هنری صنعتی و ورزشی
    پیشرفتهایی ممکن است بکنند. به عبارت دیگر آنان از ژاپنهای دومی و سوم در هراسند و
    سالها کوشیده اند تا با توسعه خرافات 
    موهومات و تعصبهای بیراهه و تمامیت خواهی ها و کشتار ها و ظلم ها و ستم ها
    و با جهل و تفرقه افکنی ها مردم مارا دور از کاروان علم و هنر و صنعت نگه دارند.  اختلافهای وحشتناک بین شیعه و سنی  قومها و اقلیتها و یا ملتهایی که هم خانواده هم
    بودند و در خاور میانه زندگی میکردند  و
    نیز وحشت از هر نوع پیشرفت علمی و هنری مارا در ستم دوگانه ای فرو برده بود. تعصب
    که تا مغز استخوان ما شاید با کمک همانا ریشه دوانیده بود نیز مزید بر علت
    است  نفرت و تفرقه بین مثلا بهاییان و
    مسلمانان بنیاد گرا و سو استفاده از همین نفرت و کینه برای از هم پاشیدن خانواده
    ها نیز سرلوحه کار آنان بود. حتی آنان که مثلا به غرب پناهنده شدند به غیر از
    معدودی همه باز بعنوان یک مهمان ناخوانده مورد قهر و غارت قرار گرفته اند.  در کشوری که شاهزاده اش از روی ناامیدی و
    سرگشتگی خود کشی میکند حساب جوانان دیگر معلوم است که موقعیت و امکانهای وی را
    ندارند.  آنچه که مسلم است مارا برای حتی
    تنازع بقا رو در روی هم قرار دادند. رشوه خواری دزدیهای خرده پاها و سو استفاده از
    اعتماد و اطمینان دوستان و خانواده همه مارا رو به تاریکی ها کشانیده است و
    همانطوریکه روشن است در این میان ابرقدرتها به آوردن هیزم و دامن زدن به مشگلات ما
    از هیچ راهی کوتانی نفرمودند و از منابع خود و از وسایل ارتباط جمعی به زیان ما سو
    استفاده های کلان بردند و دیوانه ها ای را به عنوان دانشمندان عظیم شان به ما حقنه
    فرمودند. کسانی که از عهده اداره یک ده کوره بر نمی آمدند سرور کل جامعه ما شدند و
    همه چیز بهم ریخته و خراب شد و صنایع نوپای ما و امکانات محدود  ما به هدر رفت و مردمان ما به دریوزگی به
    کشورهای مثلا پیشرفته مهاجرت ها کردند و….شاید اکنون خاور میانه و مردم آن
    دریافته باشند که تنها راه رهای آنان اتحاد و پیشرفتهای علمی ورزشی و هنری و…
    است و بس در سایه احترام بهم و تساهل باورهای هم.

     

     

    به اضافه
    از بین بردن اخلاق و دوستی در ما

    غرب در ضمن اینکه میخواهد منافع خود را حفظ کند
    مارا بجان هم میاندازد و اخلاق و دوستی ها را هم کم ارزش مینماید تا ما وابسته تر
    و عقب افتاده تر شویم

    نمونه اش همان بکار بردن کلمه خلیج  ع ر ب
    ی است برای نامی که هزاران سال است در مورد آن آبراه بکار میرفته است

  • Malakalshoara

    خامنهه ای جاکش سرزده رفته دیدن زلزله زده ها  البته بعد از ۷ روز که مردم نوشتند و گفتند جالب اینجاست که مردم زلزله زده همه هم سن و ریشو هستند یعنی  از پادگان  آورده شدنداین کامنت من برای روزی نامهای جاکش ایران بود به ستون نظرات بازتاب و تابناک و  خبر  آنلاینبروید و افشا کنید .متن پیام من :جاکش ها چرا این مردم زلزله  زده  همه ریشو و یک سن هستند ؟ ننه جنده ها اینها که پاسدار هستند.