۱۰۴ سال پیش، هم میهنان ما با چنگ و دندان به جان رژیم استبدادی قاجاریه افتادند، و مظفرالدین شاه دیکتاتور را به زانو درآوردند. سرانجام سخت کوشی و مبارزات دلیرانه آنان، از میان برداشتن حکومت دیکتاتوری، و جایگزینی آن با دموکراسی مشروطیت بود. شوربختانه در این میان، آخوند خیانت کار خود را درون معرکه انداخت و مانند موریانه درون مجلس و دولت نفوذ کرد. محمد علی شاه، فرزند دیکتاتور مظفرالدین شاه که نمی توانست آزادی و دموکراسی را تحمل کند، با آزادی خواهان سر ناسازگاری گذاشت و زیر پرچم روسیه، مجلس را به توپ بست و شماری از آزادیخواهان را بکشت. دیری نپایید که دلاوران میهنمان شهر تهران را در نوردیدند و محمد علی شاه را مانند موش به سمت اربابانش، خرس سپید روسیه، فراری دادند.
شاهان پهلوی، گرچه سازنده و میهن دوست بودند، ولی بدبختانه با گزینش روش دیکتاتوری، یکباره دموکراسی نوپای کشور رابر چیدند. در سال ۵۷ مردم ایران با آن که آزادی اجتماعی داشتند و در زندگی مادی با سختی و دشواری غیر قابل حل روبرو نبودند، برای رسیدن به آزادی سیاسی و داشتن شرکت فعال در سیاست و چرخش مملکت به پا خواستند، و شاه را ناچار به ترک کشور نمودند. بنا بر این، انقلاب مردمی سال ۵۷ صرفاً برای رسیدن به آزادی و دموکراسی سیاسی بود که مردم، از داشتن آن محروم بودند.
از آن تاریخ تا کنون، کشور و مردم ما به زیر تاریکی و تیرگی آخوندهای خودکامه فرو رفت. دیکتاتورهایی که، نه تنها کشورمان را به آزادی و دموکراسی نرساندند، بلکه آزادی اجتماعی، حق رفت و آمد، گزینش و انتخاب پوشش، و هرگونه گردش و تفریح، شادی و شادمانی را از مردم گرفتند. سرمایه های مردمی و بیت المال نیز به روش های گوناگون به یغما رفت و یا در حساب های گوناگون بانک های خارجی برای نسل های آینده اشان، پس انداز شد.
بالاتر و زشت تر از همه دیکتاتوری ها، کارهای تروریستی در کشورهای دیگر، و دخالت در سیاست و اجتماعات کشورهای گوناگون، به ویژه کشورهای نزدیک و همسایه است.اکنون نزدیک ۱۸ ماه است که بشار اسد ارتش سوریه را به خدمت گرفته، تا به سرکوبی و کشتار مردم بپردازد. ارتشی که می بایست برای دفاع از مرزها، و جلوگیری از هر تجاوز بیگانه باشد. رژیم جهل و جنایت ایران نیز پیوسته در کنار بشار ایستاده، و هردم اسلحه، پول، آذوقه، و مزدوران آدم کش را به سوریه برای کشتار مردم آن کشور و حمایت از بشار اسد می فرستد.
بنا به گزارش ۱۴ مرداد ۱۳۹۱ دیلی نیوز, ایران پا به پای روسها برای پشتیبانی اسد دو کشتی جنگی به بندر تارتوس فرستاده است. آیا فرستادن این دو کشتی جنگی به معنای چیست؟. مگر ما به چه کشوری در جنگ هستیم؟. بی تردید، اقدام به چنین کار بی خردانه، می تواند آتش جنگ میان ایران، و ترکیه، عربستان، و کشورهای کناره خلیج پارس را شعله ور سازد. پس، به نفع چه کشوری و به خواست چه کسانی است؟. حقیقت آنست که چنین اقدامات ضد ملی و ضد مردمی، دست رژیم خودکامه روس است که از آستین بلند آخوند بیرون می آید.
بنا به گزارش ۱۴ آوریل ۲۰۱۲ روزنامه “اشپیگل آلمان” در فروردین امسال نیز کشتی ۶۲۰۰ تنی پر از اسلحه شامل سلاحهای سنگین نظامی و مهمات از سوی رژیم ایران برای سوریه فرستاده شده بود که پیش از پهلو گیری در بندر تارتوس، با گزارش یکی از وابستگان رژیم اسد که از آنها جداشده، و به مردم پیوسته بود توقیف گردید.
در این ویدیو گزارش می دهد که چگونه رژیم اسلامی به تازگی برای کشتار مردم سوریه دو کشتی جنگی به کمک بشار اسد جنایتکار فرستاده است
پس از فروپاشی امپریالیست کمونیست شوروی، و از دست دادن کشورهای وابسته بدان، دولت روسیه باردیگر در اندیشه جهان گشایی و رسیدن به قدرت و نفوذ پیشین خود برآمده است. اکنون کشورما و همه خاورمیانه صحنه مبارزه و چالش میان روسیه و کشورهای باختری قرار گرفته، و مانند شکاری هرکدام کشورهای خاورمیانه را با چنگ و دندان به سوی خود می کشند. روسیه از آغاز انقلاب ۱۳۵۷، نخست با اشغال افغانستان، بر آن شد که به منطقه نفتی خلیج پارس دست یابد. پس از شکست و عقب نشینی، رژیم اسلامی ایران، و سوریه را زیر نفوذ و پر و بال خود قرار داد. زیرا ایران که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به آمریکا و انگلیس وابسته شده بود، در این تاریخ از آنان جدا، و به روسیه و چین پیوست و یکی از اقمار آنان به شمار در آمد.
باید دانست کلید حل مشکل خاورمیانه، سوریه است. کشوری که مانند گوشت قربانی میان آمریکا و اروپا از یک سوی، شوروی و چین از سوی دیگر به طرف کشیده می شود. البته مردم سوریه نیز پس از ۴۰ سال دیکتاتوری و جنایت های بیشمار خانواده اسد به تنگ آمده، و به دنبال روزنه ای اند تا بتوانند آزادانه نفس بکشند. در شرایط کنونی آمریکا، کشورهای اروپایی، عربستان، کشورهای عرب کناره شاخاب پارس، و ترکیه که خواهان سرنگونی رژیم اسد می باشند، در برابر دخالت و کارهای تروریستی رژیم اسلامی، حزب الله لبنان، و تهدیدهای روسیه باز مانده اند.
هرگونه دخالت نظامی در سوریه می تواند همه خاورمیانه را به جنگ های داخلی و نا امنی بکشد. بنابراین، چاره کار را فلج کردن و از کار انداختن رژیم فتنه انگیز ایران می دانند. به ویژه آن که اسرائیل سپر بلای این رژیم تروریستی است، و بیم آن می رود که رژیم ایران هر آن با پرتاب موشک هایی آرامش و امنیت آن کشور را به هم بزند. از این روی، در میان کلاف سردرگم خاورمیانه، کشتار روزافزون بشار اسد، و جفتک پراکنی و یاوه گویی رژیم ایران، پیش بینی می شود که در آینده نزدیک، تا آغاز سال نو ترسایی، حمله اسرائیل با پشتیبانی کشورهای باختری به تأسیسات هسته ای و نظامی ایران به اجراء در آید.
عملکرد رژیم اسلامی و رابطه آن با روسیه مانند دودمان خیانت کار قاجاریه است. خاندانی که در بست در دام آن کشور اسیر و گرفتار بودند. از آن چه گفته شد، سرنوشت سیاه مردم ما در دست آخوند، و آخوند بازیچه و عروسکی در دست روسیه و چین گردیده که رهایی از این بند و زنجیر جز اتحاد و همبستگی همه گروهها امکان پذیر نیست.