کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
سالیانی که مردم کشورمان دوران سخت دیکتاتوری محمدعلی شاه و رضا شاه را پشت سر گذاشته بودند و رفته رفته نسیم آزادی را احساس می نمودند، ناگهان غول سرمایه داران نفتی از بریتانیای غارتگر، و رژیم آشوب گر آمریکا، با راهنمایی دربار ایران، و کمک اشرف و غلامرضا خواهر و برادر شاه، زاهدی افسر فرو مایه و خیانتکار، چاقو کشان و آدم کشانی چند؛ چون شعبان جعفری، رمضان یخی، و دیگر لات های میدان امین السلطان، دولت مردمی و دمکرات دکتر محمد مصدق را سرنگون ساختند، و بر روی آزادی و دموکراسی نیمه بند آن زمان، سرپوش گذاشتند.
این ویدیو اجرای کودتا و پس از آن را نشان می دهد و به گفتگو می پردازد.
آغاز دیکتاتوری شاه و پیامد آن:
از تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا تابستان ۱۳۵۷، به مدت ۲۵ سال سکوت مرگباری بر همه چیز و همه کس حکمفرما شد. کسی راآ یارای انتقاد و یا حتی اظهار نظر ساده نبود. هم چیز در سایه ملوکانه بود و زیر سبیل آریامهر می چرخید. گفتگوی ساده با یک کارمند اداره، یک استوار شهربانی، یک پاسبان، و یک ژاندارم می بایست با لبخند، ادب، بسیار، کوتاه، و دور از هر انتقاد و پرسش نگران کننده باشد.
مردم ما آزادی پوشش، رفت و آمد، گفتگوهای شخصی و خانوادگی داشتند، ولی همه از کار سیاست و مملکت داری نا آگاه، و برکنار بوده، و به عنوان نمونه نمی توانستند که بگویند: ” اسب شاه یابو است”. زیرا یکه دار میدان، و پهلوان پنبه زمان، خدایگان شاهنشاه آریامهر بود.
این ویدیو از گفتار و عملکرد مصدق گفتگو می کند و بحث در آن است که چگونه شکست مصدق موجب پیروزی ارتجاع شد.
نفوذ و قدرت گرفتن آخوندها:
در دوران رژیم گذشته، همان گونه که در تاریخ به ثبت رسیده، تنها آخوندها بودند که با وابستگی به دربار، و کمک های بی دریغ و پشتیبانی شاه و بستگانش، به یاوه گویی، و تحمیر مردم، به ویژه زنان ناآگاه، و مفتخوری خود می پرداختند، و کسی را یارای ایستادگی و کمترین خرده گیری بر آنان نبود.
ظهور شریعتی آخوند نمای فرصت طلب:
در این زمان آخوندک بی دستاری بنام؛ علی شریعتی، یک خودکامه مذهبی، بساط رمالی و فالگیری خود را در همه جا و در سایه حمایت و شتیبانی ساواک پهن کرد و به دنبال سیاست ضد مردمی شیخ فضل الله، مردم را به باتلاق حکومت اسلامی برد، او کمترین مانع و یا برخورد تندی در راه خود نمی یافت. سرانجام این نابخرد ضد ایرانی، تا آنجا به جلو رفت که راه را برای خمینی یک آخوند خرافاتی و عقده ای باز کرد.
اگر بخواهیم مقایسه درستی میان ۲۵ سال دیکتاتوری شاه یعنی دوران پس از کودتا، و این سه دهه اشغال کشورمان به وسیله تازیان کرده باشیم، بی تردید، سوای آزادی های شخصی در آن دوره، در بیشتر زمینه ها، با یکدیگر برابر و یکسانند. به راستی رژیم کنونی نطفه حرام رژیم گذشته بوده، و رونوشت با اصل برابر است.
چگونگی کودتای ۲۸ مرداد:
خودخواهی شاه و سلطت طلبها، خود فروختگی کمونیستها به شوروی سابق و ضدیت روحانیون مرتجع و عقب افتاده باعث شد که کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ شکل بگیرد و ایران را به یک دوره از دیکتاتوری نظامی ببرد،
ما در گذشته در مقاله های خود، با استناد به کتاب های تاریخی، وضعیت دیکتاتوری آن زمان، و چگونگی کودتای ۲۸ مرداد را به تفصیل به نگارش در آوردیم.از جمله آن که کوتاهی ها و اشتباهات شاه را تا کنون در چهار بخش چاپ و پخش نمودیم که مورد خواست و استقبال خوانندگانمان قرار گرفت.
پیامد کوتای ۲۸مرداد:
دیکتاتوری شاه با کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد و تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت . به دلیل ۲۵سال دیکتاتوری و خودکامگی شاه که با دیکتاتوری پینوشه وعیدی امین برابری می کرد پیامد آن این بود کهمردم ایران به پا خاستند علیه شاه شوریدند و انقلاب ۵۷ را به وجود آوردند. ولی بعد از آن د از آنجا که کشوربه دست آخوندهای فرومایه ضد ایران و ایرانی افتاد، ایران به یکی از تاریکترین دوره تاریخ خود رسید.
چنانچه شاه با دکتر محمد مصدق کنار می آمدو به جای حکومت بنا بر قانون مشروطیت ایران سلطنت میکرد، امروز مردم ایران به ویژه جوانان با یک دیکتاتور مذهبی روبرو نبودند که صد برابر بدتر از دیکتاتوری شاه و یا نظامی است،
در این ویدیو از برنامه ریزی گام به گام سی آی ای آمریکا و همکاری با دربار ایران در کودتای ۲۸ مرداد گفتگو می کند.
نگارنده خواندن این مقاله های مستند که بخشی از تاریخ کشورمان است، به شما گرامیان توصیه و سفارش می نماید. بدیهی است چنانچه بازهم آماج یورش شعبان بی مخ های شاهپرست و آفتاب پرست خردباخته قرار گیریم، ناچاریم برای ماههایی چند، به بخش های دنباله نگارش پیشین ادامه دهیم.
روش نکوهیده و ناپسند بازماندگان خاندان پهلوی:
یکی از کارهای نکوهیده و زشت بازماندگان، وابستگان، و طرفداران رژیم گذشته، پرده پوشی، ماله کشی، و تغییر دادن وقایع اسف بار گذشته است. اتفاقاتی که به روشنی برگهای تاریخ ما را اشغال کرده است.
حقیقت هایی که تلاش می شود نهفته بماند و یا وارونه به خورد نسل جوان ایران داده شود.
گفتگوهای شاهزاده و شهبانو پهلوی نیز سرتا پا انگار و فرار از واقعیت های گذشته است.
مدارکی در راستای خودکامگی شاه:
گفتار سیاستمداران آمریکا و انگلیس، و نوشته گزارش های گوناگون، فیلم ها، سخنرانی ها، همه و همه بیانگر سیاست خودکامانه و دیکتاتوری رژیم گذشته است.
نوشته ها و خاطرات نزدیکان، و دوستان شاه، مانند اسدالله علم، و حتی چاقوکش دربار، شعبان جعفری نیز از نا به سامانی ها، و کجروی های گذشته گفتگو می کند.
بنابراین، خاکستر پاشیدن بر کودتای شوم ۲۸ مرداد که موجب ۲۵ سال دیکتاتوری نظامی در ایران شد، و آخوند فرومایه و ضد انسان ایرانی نما را بر جان، مال، و ناموس مردم سوار کرد، چیزی را عوض نمی کند و از تناقض گویی شاهزاده و شهبانو و آفتاب پرستان رژیم گذشته و این که شاه را خدمتگذار بی گناه و آزادی طلب نشان دهند، کار به جایی نمی برد و مردم را هر روز بیشتر و بیشتر از این خانواده دورتر و جداتر می سازد.
اقدامی که شاهزاده پهلوی هرگز نکرد:
شاهزاده که می توانست سالیانی پیش، با داشتن امکانات مادی بی حد و حصر، و عنوان شاهزادگی به کمک مادر گرامی و محبوب مردم ایران کشتی به گل نشسته ایران را به ساحل رساند و قهرمان ملی ما به شمار آید، همان روش و همان کاری را دنبال کرده و می کند که بیشتر مردم ایران از آن بیزارند و به همان سبب ها بود که انقلاب راستین ۵۷ را بر پا کردند.
به عنوان نمونه، گفتار نادرست و یک طرفه شاهزاده در تاریخ ۶ ژون ۲۰۱۲ با مجله فوکوس آلمان، مورد انتقاد و خرده گیری محمد امینی و بهرام مشیری دوتن از دل باختگان و فرهیختگان ادب و سیاست کشورمان قرار گرفت. در پاسخ به آن خرده گیری های درست و منطقی، شعبان بی مخ ها و اوباشان دربار، و آفتاب پرستان به دور شاهزاده، این دو فرزند راستین میهن را مورد سرزنش و ناسزاگویی قرار دادند.
در این ویدیو بهرام مشیری خطاب به شاهزاده پهلوی دلایل متعددی بر دیکتاتوری گذشته و برنامه ریزی کودتای ۲۸ مرداد را بررسی می کند.
آخرین نطق مصدق در بیدادگاه شاه (۱)-
من به انتقام آن که یک ایرانی را از ایران تبعید کردند (رضا شاه)، انگلیسی ها را از ایران بیرون کردم تا بروند در جزیره خود به فکر فرو روند و بدانند که با یک ملت زنده ای طرفند.
خطاب به مجسمه رضا شاه-
” تعظیم می کنم به مجسمه رضاشاه فقید که او را انگلیسی ها آوردند، و ۳۲ سال نفت را تمدید کرد”.
خطاب به مجسمه محمد رضا شاه-
” تعظیم می کنم به مجسمه محمد رضاشاه پهلوی، که فرمان عزل مرا داد و انگلیسی ها را آورد”.
از آنچه گفته شد، تا زمانی که طرفداران رژیم پهلوی به ویژه شاهپرست ها، بخواهند لباس برائت و تقدس بر تن شاه و وابستگان او کنند، و تاریخ گذشته را وارونه جلوه دهند، پخش و گفتگو در باره خاطره شوم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و دیگر کجروی های سیاسی همچنان ادامه خواهد یافت.
(۱)- دکتر محمد مصدق در دادگاه تجدید نظر نظامی، چاپ شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۵، به کوشش جلیل بزرگمهر- پشت جلد.