حمله نظامی به ایران، اجتناب نا پذیر و در پیش است. رژیم گستاخ و مست در غرور و قدرت، با استخاره و دعا، و اندرزهای بی خردانه همراهان، سنگی را به چاهی می اندازد که چهل عاقل را یارای بیرون آوردن آن نیست. ملت همیشه بی زبان کشورمان نیز که با مصیبت و بدبختی دمساز است، بازهم همانند گذشته، چاره را در تسلیم و بردگی خود می داند.
ما تجربه تلخ و ناجور حمله نظامی به عراق و افغانستان را به چشم دیده ایم. در این دو کشور، نه تنها مردم به آزادی و دموکراسی نرسیدند، بلکه مزدوران، نوکیسه ها، جنایت کاران مذهبی و غیر مذهبی، و سرمایه داران، فرصت یافتند تا کشور را به چنگ خود در آورند و آن را غارت کنند. در مورد ایران نیز یک حمله نظامی می تواند دست کم پیامدهای ناگوار زیر را به دنبال داشته باشد:
۱- کشتار انبوهی از مردم، به ویژه زنان، کودکان، و مردان پیر که پای گریز ندارند و در نزدیکی مراکز هسته ای، پادگان ها، سدها، کارخانه ها، انبارهای اسلحه و خواربار زندگی می کنند.
۲- از کار افتادن و ویران شدن کارخانه ها، تأسیسات صنعتی، و از میان رفتن وسائل و ابزار تکنولوژی، کشاورزی، و تولیدی، راهها، پل ها، سدها، و بسیاری ساخته های دیگر.
۳- از هم گسیختن شیرازه کشور، آغاز نا امنی و وحشیگیری، دزدی، غارتگری، کشت و کشتار و تصفیه های شخصی و خانوادگی. آنچنان که در افغانستان و عراق می بینیم.
۴- از میان رفتن مصونیت پزشکی و بهداشتی، و اشاعه بیماری های فراگیر عمومی.
این ویدیو به طور گسترده و کامل پیامد شوم یورش نظامی به کشورمان را بیان می کند. یورشی که شاید یک تا دومیلیون مردم بیگناه کشته شوند، شهرها، و تأسیسات صنعتی، نظامی، غذایی و بهداشتی از میان رفته، ایران دست کم به ۵۰ سال پیش باز می گردد.
۵- هجوم غارتگران و پول داران ایرانی نما و غیر ایرانی برای خریدن و دست انداختن بر روی لاشه کشور باقیمانده، مانند کارخانه، زمین، باغ، ساختمان، معدن، گرفتن امتیازهای گوناگون، و مانند آن. همان کاری که کشورهای انگلیس، فرانسه، و آلمان در قبضه کردن و در دست گرفتن کشورهای اروپای شرقی مانند لهستان، چک، رومانی، و اسلواکیا انجام داده اند و می دهند. به عنوان نمونه، سال گذشته با وجود نا امنی ها در عراق، سرمایه گذاری کمپانی های آمریکایی و اروپایی به میزان چهار برابر از پیش بوده است.
۶- گرایش و پناه بردن مردم ستمدیده، به خرافات، و افزایش قدرت دکان داران دین، و تحریک مردم به خرابکاری بیشتر و انتقام کشی از کسانی که با خرافات در چالش و ستیزند. روی کار آمدن و دوباره قدرت گرفتن گروههای خرافاتی و کشتارگر مانند بن لادن در افغانستان، و آخوندهای شیعه کربلا و نجف از این نمونه اند.
۷- کینه توزی و برنامه ریزی کشورهای باختری، همچنین روسیه خودکامه و زیاده طلبی آنان از یک سوی، دشمنی و کینه توزی کشورهای عربی نیز از سوی دیگر می تواند باهمدیگر و کمک یکدیگر، دست آویزی برای تجزیه و پاره پاره کردن ایران باشد.
چه کسانی به دنبال و در آرزوی حمله نظامی اند؟
بدون تردید کشتی به گل نشسته هایی چون رهبران مجاهدین، باز مانده ها و طرفداران رژیم پیشین، سرمایه داران بیرون از کشور، و کلیه سودجویان و افراد فرصت طلب که به دنبال بازار آشفته می گردند، و در پی گل آلود کردن آب برای ماهیگیری اند، چشمشان به کاخ واشنگتن و به سوی دولت اسرائیل دوخته است تا هرچه زودتر این یورش انجام گیرد.
از خائنین و مزدوران ایرانی نما که بگذریم، به کمپانی های غارتگر و چپاول گر غرب می رسیم که دولت های متبوع خود را به راههای گوناگون، حتی با رشوه دادن وادار به حمله نظامی به کشور دیگر می کنند. آنگاه، خود را به کشور آش و لاش شده می رسانند، به عنوان سرمایه گذاری، و کمک های فنی و تکنولوژی، و لی در حقیقت برای غارتگری، مانند گوشت قربانی به کشور آسیب دیده و درمانده حمله ور می شوند.
نمونه این کمپانی های استثمارگر، کمپانی وابسته به دیگ چینی Dick Cheney است که معاون ژرژ بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا بود. این فرد استثمارگر کمپانی ای به نام هالیبرتون Halliburton به وجود آورده که ۴۲٪ سرمایه گذاری آن در چپاول کشورهای جنگ زده مانند عراق و افغانستان و کشورهای نفت خیز ظاهراً به عنوان کارهای بهره برداری، و خدماتی و سرویس دهی می باشد.
چه کسانی مخالف حمله نظامی اند؟
شماری از ایرانی نماها که پیشرفت خود را به نا به سامانی ایران می دانند، مانند رامین عسگرد، تریتا پارسی، هوشنگ امیر احمدی، اردشیر عمانی، ثریا سپه پور از سازمان لابی گری کاسمی، آرمان شهبازی، و خبر نگار بلبل زبانی چون غزل امید، و گروهی که در مجلس فرمایشی احمدی نژاد در نیویورک شرکت داشتند، و یا محرمانه به دیدار نمایندگان مجلس آخوندها، خود آخوندها، و وزیران رژیم اسلامی می روند، با جنگ مخالفند، و در تلاشند تا دولت آمریکا پشتیبانی و پایندگی رژیم اسلامی را تأیید و تعهد نماید تا با برگزاری رابطه آبکی و گرگ و میشی میان دو رژیم، این دلالان محبت به نان و آبی برسند.
و اما، گروه بیشماری هم همیشه با حمله نظامی و هرگونه دخالت خارجی مخالفند. این گونه افراد میهن پرستی هستند که کمترین سودجویی و فرصت طلبی ندارند، و لی برای کشورشان دل می سوزانند. آنان که تا کنون در برابر این رژیم سینه سپر کرده اند، به زندان افتادند، شکنجه شدند، مورد تجاوز و بی حرمتی قرار گرفتند، و یا نویسندگان، گویندگان، چکامه سرایان، انتقاد گران، سینما گران، نقاشان، و هنرمندانی دیگر که از وقت و مال و آرامش و آسایش خود مایه می گذارند، و کیسه ای هم برای بهره برداری ندوخته اند. شمار این افراد بسیار زیاد، بیشتر در ایران، و گروهی هم در سرتاسر جهان پراکنده اند، و به زندگی بخور و نمیر خود ادامه می دهند.