سازمان ملل، در حقیقت “سازمان دول متحد” است که به غلط نام ملل را به خود گرفته است. این سازمان به ملت ها کار ندارد و از دولت های خودکامه و غارتگر دستور می گیرد. ما در مدت ۳۳ سال گذشته دیدیم که این سازمان شاهد جنایت های بیشمار رژیم اسلامی علیه مردم بود ولی کاری انجام نداد، و یا از پیش نبرد. تنها کار این سازمان، تأیید چند قطعنامه، نه برای کشتار بی حد و حصر رژیم، نه برای زندانی، شکنجه، و تجاوز به فرزندان ایران، نه برای بی خانمان و دربدر کردن بیش از ۵ میلیون ایرانی به سراسر جهان، و به طور کلی نه بحث و گفتگویی در باره حقوق بشر در ایران، بلکه برای دست برداشتن و توقف از ساختن بمب اتمی بود.
بنا براین، سازمان به اصلاح ملل متحد به جای آن که دولت های غربی را از داشتن هرگونه رابطه سیاسی و اقتصادی با ایران باز دارد و چهره ضد انسانی این رژیم را به دولتمردان جهان یادآور شود، تنها کوشش و تلاشش در جلوگیری از دستیبابی به نیروی اتمی بوده است. حال، باید از خود پرسید چرا بانکی مون به تهران می رود؟. آیا رفتن بانکی مون و یا هر مقام سیاسی دیگر به ایران، تأیید این رژیم، و صحه گذاشتن بر جنایات آن نیست؟.
هدف از گردهم آیی کشورهای غیر متعهد چیست؟
در دورانی که جهان به صورت دوقطبی میان کشورهای کمونیستی و سرمایه داری اداره می شد، کشورهای دیگر که در این میان به هیچ کدام از این دوگروه وابسته نبودند، به دنبال هویت، استقلال، و پابرجایی خود می گشتند. براین اساس نخستین نشست سران عدم تعهد با حضور مارشال تیتو رهبر یوگسلاوی، قوام نکرومه رهبر غنا، جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند و احمد سوکارنو رهبر استقلال اندونزی در سال ۱۳۴۰ خورشیدی در شهر بلگراد پایتخت کشور یوگسلاوی برگزار شد.
نشست سران کشورهای غیر متعهد در زمان دو قطبی بودن جهان برای کشورهای پیشرفت نکرده، و یا در حال پیشرفت ارزنده و مفید بود. ولی پس از فروپاشی کمونیست شوروی، دیگر مسأله حفاظت از منافع ملی و سرحدات کشور در برابر دو قدرت سلطه گر آمریکا و روسیه منتفی شد. گرچه رژیم ایران، خود را به دامان رژیم جدید سلطه گر روسیه و چین تمامیت خواه انداخته و در شرایط کنونی همه راههای آزادی و حفاظت از کشور بر روی آن بسته شده است. از این روی، گردهم آمدن سرا ن کشورهای غیر متعهد نه تنها برای مردم و کشورمان بی خاصیت و بی ارزش است، بلکه موجب رشوه دادن به این کشورهای سودجوی، و تبلیغی برای بقای رژیم است.
چه کسانی با سفر بانکی مون مخالفند؟.
در باره تصمیم غیر انسانی رفتن بانکی مون به ایران هم در میان کشورهای دیگر، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، آن را “خطایی بزرگ” خواند، و جان بولتون، نمایندهی پیشین آمریکا در سازمان ملل و از محافظه کاران حزب جمهوریخواه، تاکید نمود که این “خطا” متوجه بان کی مون و کل سازمان ملل متحد خواهد بود. از دیدگاه ما ایرانیان نیز شرکت کردن بانکی مون و یا هر مقام سیاسی و اقتصادی دیگر در این کنفرانس فرمایشی و یا هر گردهم آیی دیگر رژیم، دشمنی و ستیزه جویی با ملت در بند ایران به شمار می آید.
از آن جا که روش رژیم اسلامی رشوه دادن و خریدن افراد گوناگون است، بی تردید بانکی مون هم با دست خالی به ایران می رود، و با دست پر باز می گردد. پذیرایی های گوناگون، حاتم بخشی، و دادن هدایا، و صحنه سازی در چند منطقه هر فرد بی تفاوتی را می تواند پای بند و حتی مزدور رژیم اسلامی کند. از آن چه گفته شد، هرگونه تأیید رفتن بانکی مون و مزدوران و کاسه لیسان ۲۶ کشور گمنام و مفتخور آفریقا و آسیا به ایران، خیانت به خودمان است. و در نهایت هر فرد و یا هرمقامی که با این رژیم نزدیک شود و همکاری کند، در راستای خلاف مصلحت و خواسته مردم است و ما به شدت رفتن این فرصت طلبان و کیسه دوزان را محکوم می کنیم.
خوانندگان گرانمایه ما با دیدن این ویدیو که با کوشش حسن داعی آماده شده، مزدوران و کیسه دوزان وابسته به رژیم اسلامی را خواهند شناخت که چگونه تلاش می کنند تحریم ها از میان برداشته شده، رژیم اسلامی از تنگنا بیرون آید، نفس راحتی بکشد و به عمر جنایت بار خود همچنان ادامه دهد.
چه کسانی آب به آسیاب رژیم می ریزند؟.
۱- رژیم اسلامی با به کارگرفتن مزدوران بیشماری در کشورهای گوناگون، به ویژه آمریکا و انگلیس، همیشه بر این تلاشند تا چهره نازیبا و خون آشام رژیم اسلامی را بزک کرده، و در نزد جهانیان آن را مظلوم، ستمدیده، و خوب جلوه دهند. در میان این گروه بسیار زیاد و پراکنده، می توان سازمان نایاک
Iranian-National Iranian American Council NIAC ,the Council on American Islamic Relations CAIR
و بنیاد ایمان، و افرادی مانند هوشنگ امیر احمدی را نام برد. بنابراین، نامه شاهزاده به بانکی مون، و توصیه به ایشان که از زندان های سیاسی و حصر خانوادگی موسوی و کروبی دیدن کند، نخست شاهزاده به رفتن بانکی مون و برگزاری شعبده بازی رژیم مشروعیت داده، و دیگر آن که زندانیان بیشماری که سالیان زیادی در بند دیوان اسیر و گرفتارند، نادیده گرفته شده است.
همچنین، نامه فاطمه رفسنجانی به بانکی مون از دو جنبه دارای اهمیت است. نخست آن که ایشان با سمت رئیس امور بیماران خاص سخن می گوید که این سمت و پست مورد پرسش و کنجکاوی هر خواننده است. دیگر این که ایران مشکل دارویی به دلیل تحریم اقتصادی ندارد. نامه این خانم به دنبال هدف های عالیه پدر بزرگوارشان در حفظ و بقای رژیم اسلامی است. در آمریکا نیز افرادی به نام محمد سهیمی، ثریا سپه پور از سازمان کاسمی، و فرهاد علوی به همراه تریتا پارسی از نایاک موضوع نرسیدن دارو به ایران به دلیل تحریم اقتصادی که نادرست بوده و صحت ندارد، برای بقا و جاودانی رژیم در تلاش و کششند.
محمد سمیعی وابسته و مزدور دیگری که در هرحال و در هر کجا می کوشد تا با سفسطه عملکرد رژیم اسلامی را درست و منطقی نشان دهد. در این جا می گوید که رژیم اسلامی با رژیم اسرائیل در جنگ و نبرد است، نه مردم اسرائیل!. این گونه سفسطه و شارلاتان گری فقط در آخوندها و جیره خواران آنان دیده می شود. زیرا رژیم جهنمی ایران بارها، و بارها، اعلام کرده که اسرائیل باید نابود شود و همه آنان به دریا ریخته شود. خمینی جنایتکار می گفت که اگر هر مسلمانی به روی اسرائیل بشاشد، اسرائیل را شاش خواهد برد. دشمنی و کینه توزی مسلمان های خردباخته با دیگر باورانی مانند یهودیان مسأله امروز و دیروز نیست. این مسأاله ۱۴۰۰ سال تا کنون ادامه داشته است.
۲- ایرانیانی که با رفتن بانکی مون و کشورهای مفتخور مخالفی نداشته اند:
شرکت کردن و یا حتی تأیید شرکت نمودن هرفرد و هر مقام در این خیمه شب بازی آخوند بنام؛ ” کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد” نیز خیانت به مردم و کشومان است. زیرا وظیفه هر انسان خردمند و فرزانه ایرانی این بوده و هست که این خیمه شب بازی آخوند را محکوم کند و نه این که برای امثال بانکی مون نامه نوشته و از وی درخواست دیدار زندانیان سیاسی کند.
به عنوان نمونه مخالفت با رفتن سران کشورها به ایران، می توان به انتقاد شدید آیت الله کاظمینی بروجردی به سران غیر متعهد به شرح زیر توجه داشت : ” شما با همکاری هایتان با حکام مستبد و خون آشام حاکم بر ایران، صحه بر خودکامگی های آنها می گذارید.شما امروز به کشوری آمده اید که در رده بالای ثروتهای خداداده قرار دارد، اما مردمش زیر خط فقر زندگی می کنند، حکومت فعلی ایران به چه چیزی، غیرمتعهد است؟.
اینها روز اول با شعار بهشت سازی در ایران آمدند و اکنون جهنمی از رنج و آزار و فلاکت عمومی را عرضه کرده اند…”.
خوشبختانه در میان سران فرصت طلب کشورهای بیشتر جهان سوم و جهان چهارم، فردی مانند محمد مرسی رئیس جمهور مصر وجود دارد که در این نشست آتش به خرمن رژیم اسلامی زد. او بشار اسد را جنایت کاری دانست که باید صحنه سیاست را ترک کند.
از آنچه گفته شد، پی بردن به ماهیت گروههای زیادی اعم از سازمان های به اصطلاح طرفدار مردم ایران، و یا افراد معمولی وابسته به رژیم که در سراسر جهان و خود ایران وجود دارند و به بهانه های گوناگون می خواهند تحریم از میان برداشته شود و یا از سران کشورهای مفتخور و توطئه گر که برای سودجویی به ایران رفته اند، کاری بس دشوار و ازار دهنده است. زیرا این نا انسان ها به هر روش و دستاویزی می پردازند تا رژیم اسلامی بر جای مانده و آنان بتوانند به کیسه دوزی خود ادامه دهند.