به گزارش بی بی سی فارسی؛ مقام های محلی افغان از سربریدن یک پسربچه ۱۲ ساله در قندهار به دست طالبان و یک دختربچه ۷ ساله به دست افراد ناشناس در ولایت کاپیسا خبر دادهاند. جاوید فیصل، سخنگوی والی قندهار روز جمعه ۱۰ شهریور به بی بی سی گفت که این پسربچه را طالبان برای گرفتن انتقام از برادرش که مامور پلیس است، سر بریدهاند.
آقای فیصل افزود که این پسربچه ۱۲ ساله ساکن شهرستان ژیری، زمانی که به شهرستانِ پنجوایی سفر کرد، از سوی طالبان دستگیر و چهارشنبه گذشته سَر بریده شد. سخنگوی والی قندهار افزود که افراد وابسته به گروه طالبان جسد سر بریده این پسربچه را در کنار جاده گذاشته بودند.
این در حالی است که به گفته آقای فیصل، طالبان در نیمه ماه رمضان هم یک نوجوان ۱۴ ساله را به اتهام “جاسوسی” به نفع دولت در یک جلسه مهمانی در ژیری دستگیر و سر بریده بودند. از سوی دیگر، عبدالحکیم آخند زاده، فرماندار “تگاب” در شهرستانِ کاپیسا، در شمال کابل به بی بی سی گفت که جسد سر و پا بریده یک دختر هفت ساله در باغ یک روستا پیدا شده است.
هر زمان که سخن از بربریت موجود در اسلام به میان می آید، عده ای افرادِ دُگم و خردباخته که کمترین سواد و آگاهی درباره آن مسلکِ خشنوت دوست و تروریست پَرور ندارند، با زور و دیکتاتوری خاصِ خود که ثمره سال هایِ سال آموزش دینی است، پای برهنه واردِ معرکه شده و سنگِ مذهب شان را به سینه زده و اسلامِ امروزی را غیر واقعی خوانده و از اسلامِ راستین دَم می زنند.
نگارنده بارها و بارها، طی مقالات مختلفی با تکیه بر آیاتِ قرآن و ترجمه بدونِ سانسور سخنان الله مدینه، ثابت نموده که اسلام حقیقی و راستین، دقیقن همین اسلامی است که توسط طالبان در افغانستان و به دست دیگر مسلمانان در کشورهایی نظیر عربستان، پاکستان، بحرین و… پیاده می شود و در این حقیقت، جایِ هیچگونه شک و تردیدی نیست.
اسلامِ راستین مخالف سر سخت حقوق انسانی، شادی، زندگیِ همراه با آسایش، امنیت و آرامش است و در یک جمله می توان گفت که اسلامِ واقعی، مخالف انسانیت بوده، هست و خواهد بود و تهدیدی جدی برای تمامی جوامعِ انسانی می باشد.
اسلام به هر سرزمینی که راه یافته و قدرت به دسته گرفته و در اجتماع و زندگی خصوصی مردم ریشه دوانده، آن مملکت را به تباهی و ویرانی و مردمانش را به خردباختگی و عقب افتادگی کشانده و تمدن، فرهنگ و تمامی ارزش های اخلاقی آن کشور و ملت را نابود نموده است.
به راستی چه پندارِ هولناکی به غیر از اندیشه های ضد انسانی آدمک های مذهبی که حاصلِ سال ها آموزشِ دینی است می تواند شخصی را وادار کند تا گلویِ یک پسر بچه بیگناه را بُریده و بدن بی جانش را در کنار جاده رها نماید؟ آیا حتی پست ترین جانوران در دلِ سیاه ترین جنگل ها و دشت ها نیز دست به چنین جنایاتی می زنند؟
چون نیک بنگریم، بربریتی که در میان مسلمانان واقعی وجود دارد، از توحش بی حد و مرز و ارتجاع قوانین اسلام راستین سرچشمه گرفته و این مسلک شرم آور بلای جان انسان های روی این کره خاکی گشته است. چنانچه ایرانیان نیز فاقد فرهنگی غنی و تمدنی چند هزار ساله بودند، امروز بدون شک گروهک های طالبانی و افراطی در ایران نیز فعالیت داشته و مشغول کشتن دختران و پسران ایران زمین می بودند.
اسلامی که در ایرن به چشم می خورد، یک وِرژِن بزک و آرایش شده و بسیار نرم و ملایم است. خود فروختگانی چون علی شریعتی با استفاده از واژگان زیبا و جملات بزرگان و فیلسوفان غربی، مهملات بسیاری بافته و لباسی از ابریشم قشنگ را بر تن عروس زشت اسلام کردند و با زیبا جلوه دادن اسلام و قوانین ضد انسانی اش، حکومت دینی را به خورد ملت همیشه در صحنه ایران زمین دادند و ایشان را به سادگی فریفتند.
می توان ادعا کرد که دلیل شکل نگرفتن اسلام واقعی در ایران زمین و عدم اجرای بدون تنازل قوانین متوحش شریعه اسلامی در جامعه ایرانی، تمدن، فرهنگ و تاریخ این سرزمین است. فرهنگ ایرانی همچون پاد زهری در برابر دستورات این دین مسموم و قوانین کشنده اش عمل کرده و ملت ایران را از بربریت و به سطح توحش مسلمانان واقعی رسیدن، حفظ نموده است.