شورای ملی؛ کانونی فَرا جناحی و فَرا مَسلکی در راهِ سرنگونیِ رژیم اسلامی ۱۳

فراخوانِ ملی چیست؟

فراخوانِ ملی پیامی است که حاصلِ تلاش شبانه روزی و گفتگویِ میان چند گروهِ سیاسی و نویسنده، کُنشگر سیاسی و وبلاگ نویس مستقل می باشد و از سایر گروه ها و احزابِ سیاسی اپوزوسیون برانداز دعوت می کند تا برای نابود کردن حکومت اسلامی و برقراری یک نظام سکولار دموکرات در ایران زمین، با یکدیگر متحد شوند.

شورایِ ملی گروهی است متشکل از تمامیِ گروه ها و احزاب سیاسی و همچنین کُنشگران، نویسندگان و وبلاگ نویسان مستقل که گِرد هم آمده و در تلاشند تا آلترناتیوی بسیار جدی و قدرتمند را در پیشگاهِ ملت شریف ایران و همچنین نزدِ دولت های غربی تشکیل داده تا همگان جایگزینِ رژیم تمامیت خواه اسلامی را دیده و بدان اعتماد نمایند.

فراخوانِ ملی دعوتنامه ای از سویِ تعدادی از کنشگران و نویسندگان و وبلاگ نویسانِ مستقل و همچنین برخی گروه ها و احزاب سیاسی است که تمامی ایرانیان فعال در زمینه سیاست را به همفکری، همدلی و اتحاد برای سرنگونی رژیم اسلامی تشویق می کند.

فراخوانِ ملی دعوتنامه ای از سویِ تعدادی از کنشگران و نویسندگان و وبلاگ نویسانِ مستقل و همچنین برخی گروه ها و احزاب سیاسی است که تمامی ایرانیان فعال در زمینه سیاست را به همفکری، همدلی و اتحاد برای سرنگونی رژیم اسلامی تشویق می کند.

مزایایِ شورایِ ملی چیست؟

شاید بتوان بهترین و برجسته ترین مزیت شورایِ ملی نسبت به هر دسته و گروه دیگری که تا به امروز به نام “اپوزوسیون” می خواندیم شان این باشد که تمامی گروه ها و حزب های موجود در اپوزوسیون ایرانی، تَکرو، مستقل و انحصار طلب اند و هر عقیده و باوری که در خط فکری ایشان نباشد را، غلط دانسته و با آن مبارزه می کنند.

این در حالی است که در شورایِ ملی، هر کُنشگر سیاسی با هر خط فکری و باوری اجازه سخن گفتن و بیان دیدگاه هایِ خویش را دارد و شورایِ ملی همچون گلستانی است، که تمامی گُل های بوستانِ ایران زمین را فارق از رنگ، بو و یا زیبایی شان در بَر گرفته و به تمامی آنان اجازه رُشد و دیده شدن می دهد.

از سه دهه گذشته تا به امروز هیچگاه سابقه نداشته که تمامی کُنشگران سیاسی و فرهیختگان ایران زمین از هر قشر و حزب و دسته ای، با یکدیگر متحد و یکرنگ شده و برایِ آزادی ایران زمین دست از دعواهای کهنه و کینه های قدیمی شان برداشته و در کنارِ هم برای برقراری حکومتی سکولار دموکرات در میهن مان، تلاش نمایند.

شورایِ ملی فرصتِ همدل و یکصدا شدن در راهِ آزادی ایران زمین را به تمامی احزاب و گروه های سیاسی و نویسندگان و کُنشگران مستقل می دهد و این شانسی است که اپوزوسیونِ ایرانی تا به امروز نداشته و از آن محروم بوده است؛ بنابراین حمایت از شورایِ ملی به معنایِ پشتیبانی از اتحاد و همدلی ایرانیان است.

اتحاد قدرت است؛ اگر قدری اتحاد و دوستی در میان گروه های مختلف اپوزوسیون وجود داشت و به جای این همه شبکه تلویزیونی سخیف و نا کار آمد، یک شبکه ملی تلویزیونی درست می کردند و در آن به آموزش مردم و بالا بردن سطح آگاهی ایشان می پرداختند، حکومت اسلامی یک روز هم در مقابل مردم دوام نمی آورد.

اتحاد قدرت است؛ اگر قدری اتحاد و دوستی در میان گروه های مختلف اپوزوسیون وجود داشت و به جای این همه شبکه تلویزیونی سخیف و نا کار آمد، یک شبکه ملی تلویزیونی درست می کردند و در آن به آموزش مردم و بالا بردن سطح آگاهی ایشان می پرداختند، حکومت اسلامی یک روز هم در مقابل مردم دوام نمی آورد.

 آیا شورایِ ملی به گروه و یا حزبِ سیاسی خاصی وابسته است؟

در حالِ حاضر به دلیل کردارهایِ برخی از طرفدارانِ شاهزاده رضا پهلوی که فرتورِ وی را بر رویِ نامِ شورایِ ملی چسبانده و ایشان را رهبر و یا مسئول شورایِ ملی معرفی می کنند، این پُرسش که آیا به راستی شورایِ ملی به گروه سلطنت طلبان و یا مشروطه خواهان وابستگی دارد، بسیار مطرح است.

نگارنده قاطعانه اعلام می کند که شورایِ ملی کم ترین وابستگی به شخصی خاص و یا حزبی مشخص نداشته و همانطور که از نامش پیداست، کانونی است برای جمع نمودن تمامی فعالین سیاسی ایرانی به دورِ یکدیگر تا بلکه با اتحاد و یکرنگی بتوان زمینه هایِ برقراریِ یک حکومت سکولار دموکرات در ایران زمین را فراهم نمود.

شورایِ ملی خواهان برقراری یک نظامِ سکولار دموکرات در ایران است که شکلِ حکومت از طریق یک انتخاباتِ آزاد و زیر نظر سازمانِ ملل، تعیین خواهد شد؛ بنابراین وصل نمودن شورایِ ملی به حزب سیاسی و یا شخصِ خاصی از دو حالت خارج نیست؛ یک: نا آگاهی و کم دانشی – دو: قصد و مَرضی داشتن.

کمیته موقتِ شورایِ ملی چیست و چه کسانی آن را تشکیل می دهند؟

در اینجا نگارنده تعریفی را که اعضایِ موقت شورای ملی از “کمیته موقت” و وظایفش ارائه داده اند را بهترین پاسخ ممکن به پرسشِ مطرح شده می پندارد. در وبسایت رسمی شورای ملی درباره کمیته موقت چنین نوشته شده است:

“کمیته موقت به تدریج و به مرور زمان، از گروها و نیروهای متکثر داوطلب به منظور هماهنگی و تدارکات برای برپایی شورای ملی ایران، تشکیل شده است. وظیفه کمیته موقت تنها هماهنگی و تدارکات برای برگزاری نشست اول مجمع عمومی است. این کمیته بلافاصله قبل از نشست اولین مجمع عمومی برای تشکیل شورای ملی ایران منحل خواهد شد.

کمیته موقت هماهنگی و تدارکات برای تشکیل شورای ملی به ترتیب حروف الفبا متشکل است از:

جبهه آزادیخواهان مردم ایران، جبهه متحد بلوچستان ایران، جنبش آذربایجان، جنبش بختیاری (حزب اتحاد بختیاری و لرستان – شورای عالی عشایر جنبش بختیاری)، جنبش کوروش، حزب پان ایرانیست (برون مرز)، سازمان دموکراتیک یارسان، طرفداران آقای کاظمینی بروجردی، کارزار ائتلاف ایرانیان و سوری ها برای محاکمه خامنه ایی، کمپین سفارت سبز، کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران، نهاد مردمی، وبلاگ نویسان مستقل.”

در این ویدیو منشور موقت فراخوان ملی را مشاهده می کنید.

آیا شورایِ ملی قابل اعتماد است؟

شوم بختانه در طیِ روزها و هفته های گذشته، ایرانیانِ گُمنام و ناشناس و حتی برخی از فعالین شناخته شده، شروع به نگاشتن و سخن گفتن بر علیه شورایِ ملی کردند که همچون نوزادی تازه به دنیا آمده، پاک و منزه است و هنوز هیچ خطا و اشتباهی از آن سر نزده و به هیچ وجه شایسته ترور شدن نبوده و نیست.

منشور موقت صادر شده از سوی شورایِ ملی نیز بسیار منطقی، عاقلانه و در راستای حفظ منافع ملی ایران زمین و یکایک شهروندان آن مرز و بوم است؛ به راستی چه کسی به غیر از اشخاصِ تنگ نظر که می ترسند با قدرت گرفتن شورا درِ دکانِ اپوزوسیونی شان بسته شود، به شورایی که هیچ گام اشتباهی بر نداشته حمله می کنند؟

آن دسته از کُنشگران سیاسی (بخوانید دکان داران سیاست) که به شورای ملی حمله کرده و قصد تخریب این طفلِ نوپا را داشتند، بی شک از منطق و مرامِ حسین بازجو و کیهان برخوردارند و باید کمی شَرم کرده و خجالت بکشند؛ چرا که اگر قرار به تخریب و بازجویی است، آن کسانی که اعتراض بیجا نمودند، خود بیش از هر کسی متهم طولِ عمر رژیم ننگین اسلامی اند.

نگارنده که پیش از تشکیل شورای ملی از نخستین حامیان این طرح بوده و مقالاتی نیز در راستای دفاع از این طرح نوشته که بازخورد بسیار خوبی نیز داشته اند؛ امروز نیز دوباره حمایت و همسویی خود با شورایِ ملی و منشور صادر شده از سویِ ایشان را اعلام نموده و به یکایک فرهیختگانی که در نگاشتن آن منشور و برپایی کمیته موقت دست داشتند، دست مریزاد و شادباش می گوید.

بدون شک اگر اپوزوسیون ایرانی برای تشکیل شورای ملی دست، دست کرده و وقت را تلف نماید، فرجام بسیار تلخی انتظار ایران و مردمان بینوایش را می کشد. حمله نظامی غرب و تجزیه و ویرانی میهن مان و قحطی و آوارگی، بخش هایی از میزان خسارت وارده خواهند بود.

بدون شک اگر اپوزوسیون ایرانی برای تشکیل شورای ملی دست، دست کرده و وقت را تلف نماید، فرجام بسیار تلخی انتظار ایران و مردمان بینوایش را می کشد. حمله نظامی غرب و تجزیه و ویرانی میهن مان و قحطی و آوارگی، بخش هایی از میزان خسارت وارده خواهند بود.

– آیا منشورِ صادر شده از سویِ شورایِ ملی، قطعی و دائمی است؟

در پاسخ بدین پرسش باید گفت که خیر؛ منشور موقتی از سوی اعضای محترمِ کمیته موقت ارائه شده و کُنشگران و نویسندگان حق دارند تا دیدگاه های خود را با کمیته موقت در میان گذاشته و نظر خود را درباره منشور منتشر شده، اعلام نمایند.

با برپایی شورای ملی و پس از اولین نشستِ عمومی آن، منشور قطعی شورای ملی نیز به پیشگاه ملت ایران، ارائه خواهد شد؛ بنابراین تنگ نظرانی که با نیتِ شوم قصد تخریب شورا با استفاده از اهرمِ منشور را دارند، بهتر است به جای یاوه گویی، دیدگاه ها و پیشنهاد های خود درباره منشور را به کمیته موقت ارائه دهند.

در پایان نگارنده از یکایک کُنشگران و فعالین سیاسی درخواست می کند که از این جنبش آزادی خواهانه پشتیبانی کرده و با اطمینان به اینکه شورای ملی، یک کانون فرا مسلکی و فرا جناجی است، اختلافات و دشمنی های قدیمی را کنار گذاشته و هر آنچه در توان دارند را برای هر چه قدرتمند تر شدن این شورا، ارائه دهند.

  • مهمان

    جناب پارسا، از کنکاش منصفانه شما درباره فراخوان ملی برای تشکیل شورای ملی سپاسگزارم. زنده باد اتحاد 

  • Liberaman

    Magr akhundi ke melse zaalu khune malekat ro mimeke az iran bedune koshtaar dats az sare iran bar midaare? Etehaade melli ba bedune jaan dadan be dast nakhaahad resid. Bedast awordane azaadi gheimate be gheimate arzaan nakhaahad bud. Zende baad iraane azaad wa marg bar diktator.

  • Eslahat

    مردم ایران با انقلاب اسلامی که به گفته دوست و دشمن معجزه قرن بود به تمام
    چیزهایی که پهلوی‌ها نماینده آن بودند نه گفتند و با ۹۹% آرا به جمهوری
    اسلامی رای دادند. چنین حرکاتی بر ضّد انقلاب مردم قطعا محکوم به شکست است،
    انقلابی‌ که حاصل خون شهدای انقلاب اسلامی است و هنوز مورد حمایت اکثریت
    ملت است حتا کسانی‌ که شاید علایق دینی کمتری دارند. شاهد آن هم حمایت
    اکثریت کاربران اینترنتی از شهدای ۱۷ شهریور است که برای از بین بردن بی‌
    بند و باری و فحشا شهید شدند. البته اشکالاتی در نظام به وجود آمد که راه
    آن اصلاحات است و نه سرنگونی نظام برآمده از انقلاب .
    البته حرکات مذمومی مثل شورای مثلا ملی‌ هیچ نگرانی ایجاد نمیکند چرا که
    گروهک‌های ضّد انقلاب به خوبی‌ نشان دادند کاری از پیش نخواهند برد و اتحاد
    آن‌ها هم جز حرف خنده داری بیش نیست شاهد آن هم همین مقاله است که بیشتر
    تضاد این گروه‌ها را نشان میدهد تا اتحادشان و مردم شریف ایران هم به خوبی‌
    این را می‌دانند. هیچ راهی‌ به جز اصلاحات وجود ندارد و هر تلاشی که بر
    خلاف رای اکثریت مردم در انقلاب اسلامی و در جهت بازگشت به بی‌ بند و باری
    باشد قطعا محکوم به شکست است.

    • خیلی خوب بود از طرف مردم حرف نمی زنید.ملت کی شما رو به عنوان سخنگو معرفی کرده که حالا اومدید از طرف ملت صحبت می کنید؟؟رفراندومی که در سال ۵۷ برگزار کردید هم به درد خودتون می خوره.ما تا آخرین نفس ایستاده ایم تا خون های ندا و هزاران جوانی که جمهوری ننگین شما به زمین ریخته پایمال نشود.

      • Eslahat

        به همین خیال باشید، شما طرفداران اهورا پیکان را مردم جدی نمیگیرند، یک
        نگاه به رای بالای خاتمی بندازی می‌فهمی که جمهوری خواهان دست بالا را در
        جامعه دارند. شما‌ها هم با اهورا پیکانتان خوش باشید :))

        • خاتمی …جمهوری خواهان!!!!!از کی تا حالا خاتمی جمهوری خواه شده؟؟
          در ضمن برای اطلاع جنابعالی،نویسنده مطلب جمهوری خواه می باشد.

          • Eslahat

            هر کس میتواند ادّعا کند جمهوری خواه است ولی‌ جمهوری خواهان اصیل و قابل اعتماد مردم اصلاح طلب‌ها هستند، میتوانید به سایت اصلی‌ جمهوری خواهی‌ مراجعه کنید. 
            http://jomhourikhahi.com البته این که نویسنده این مطلب و دیگران هم دغدغه جمهوری را دارند و پشتیبان انقلاب مردم هستند ما خوشامد میگوئیم و مشکلی‌ با آنها تا زمانی‌ که بر علیه انقلاب اسلامی فعالیتی نکنند نداریم و دستشان را میفشاریم.

          • اردشیر

            رفراندوم ۵۷؟؟؟ این دیگر چه رفراندومی بود؟ عزیز جان، تو یا نمیدانی یا خودت را به ندنوستن میزانی‌. اولا  کشوری که قانون اساسی‌ داشت به انقلاب احتیاجی نداشت. دوم آنکه اگر شاه قانون اساسی‌ را یا برخی‌ از مواد آن را اجرا نمیکرد، پس چرا وقتی‌ فرصت پیش آمد خمینی آن قانون را در بالای طاقچه گذشت؟ او که این همه از قانون شکنی شاه خودش را جر داده بود؟ پس یک ریگی تو کفش داشت از زیر مجلس مؤسسان در رفت. برو ساندیست را بخور تا گرم نشده.

  • Iraniazad

    kire irani haye azad laye ghoran va to dahane sarane jombori islami ba jirehkhoraneshon

    • اردشیر

      رفراندوم ۵۷؟؟؟ این دیگر چه رفراندومی بود؟ عزیز جان، تو یا نمیدانی یا خودت را به ندنوستن میزانی‌. اولا  کشوری که قانون اساسی‌ داشت به انقلاب احتیاجی نداشت. دوم آنکه اگر شاه قانون اساسی‌ را یا برخی‌ از مواد آن را اجرا نمیکرد، پس چرا وقتی‌ فرصت پیش آمد خمینی آن قانون را در بالای طاقچه گذشت؟ او که این همه از قانون شکنی شاه خودش را جر داده بود؟ پس یک ریگی تو کفش داشت از زیر مجلس مؤسسان در رفت. برو ساندیست را بخور تا گرم نشده.

  • MDHFS_QS

    جمهوری اسلامی = قاجار به توان ۱۰  این یک واقعیت است به شما نیز توصیه میکنم همه را از خود نرانید چرا که به نظرم اگر حتی گروههایی از شما انتقاد می کنند هنوز زمان گرویدن آنها به شورا نرسیده است زمانش که برسد خودشان به شما می پیوندند لذا به نظرم لازم است تا شما صبوری کنید. 

  • Mansur Rastani

    مقاله ذیل را مطالعه نمائید:
    شرکت عوامل رژیم در شورای ملی ایرانیان

    http://tinyurl.com/9ptdrq4

    • ali

      Ar·i·ann

      Christian
      heretic: a follower of the ancient Greek
      Christian theologian Arius, who argued that Jesus Christ was the highest
      created being, but was not divine.

      This
      doctrine was pronounced heretical in the 4th century ad.

       

       

      در لغت نامه های انگلیسی به
      انگلیسی آریائی یعنی فرد تحصیل کردۀ مسیحی ( به نژاد اشاره نمی کند ) ولی در آلمان
      آریائی یعنی چشم آبی. آنها اعتقاد دارند که انسان هر چقدر چشمش آبی و رنگش بلوند
      باشد، باهوشتر و خلاقیتش بیشتر است و هر چقدر انسان چشمش سیاه، رنگ پوست و موی اش
      سیاه باشد، حیوانتر است. مسئله بین بلوند ( موی طلای و چشم آبی ) و غیر بلوند است.
      باتوجه به این نظریه که خود فارس ها هم قبولش دارند، فارس های سیاهپوست در شهرهای
      بندرعباس، چابهار، آبادان، بوشهر و کرمان حیوان ابن حیوان هستند و فارس های شبه
      سیاهپوست در اصفهان، تهران، مشهد هم شبه حیوان هستند.

       البته قبل از اینکه آلمانی ها، فارس ها را وادار
      بکنند که خودشان بخودشان بگویند حیوان، در ایام قدیم فارس ها بخودشان میگفتند سگ.
      جامی برای دریافت کردن استخوان از سلطان محمود غزنوی میگوید

       

      هستم سگکی بر آستانت / خرسند
      زتو به استخوانی

      شد سـگ کوی تو جامی، /  چون سگانت داغ کن

      تا بداند هـــر کـــه بیـند، / کز سـگان کـوی تست