ملت ناشکر و نا سپاس ما همواره گله می کند که این آغا، این سید اولاد پیغمبر، روضه خوان ۵ تومانی مسجد لولاگر تا کنون چه کاری برایمان کرده است؟. مگر سوای غر زدن، باد شکم در آوردن، کرکری خواندن، و فق فق کردن، کار دیگری هم انجام داده است؟!. ای بخشکی شانس!، با آن که به دستور این آغا کلی نمک از چین برایمان آوردند و به خورمان دادند تا نمک گیر شویم، ولی بازهم ما ملت قدر ناشناسیم، و گله گذاری می کنیم!.
خدمات بزرگ ولی فقیه
اگر بخواهیم خدمات دو دهه گذشته این روضه خوان را بر روی کاغذ بیاوریم، نوشته و داستان چند کتاب است. در این جا به تنها یک نکته آن می پرازیم و آن برگزیدن محمودجان به سمت رئیس جمهوری بود. این بابا، با همه مشکلات روحی و روانی خود، علاوه بر خدمت ها ی زیاد دائمی اش، سال هاست که خدمتگذارترین فرد از دوستان خود را که سالیانی چندبه شغل شریف تیر خلاص زنی می پرداخت و جوانان مملکت را از نفس کشیدن راحت می نمود، مأمور خدمات بزرگتری به عنوان رئیس جمهور نمود، و چون ملت نادان ایران این انتخاب بزرگ را نادیده گرفت و دو سال پیش به تظاهرات پرداخت، به روش اسلامی این گل سر سبد و تحفه نطنز خود را به زور به حلق آنان فرو کرد.
آیا محمود جان دستورات ارباب خود را به خوبی انجام داده است؟
پاسخ این پرسش مثبت است. محمود جان توانست تا چندی پیش به عنوان پادو، نوکر بی اختیار، بلند گو، و دست راست ولی فقیه خدمات گوناگونی را انجام دهد که پاره ای از آنها از این گونه اند:
۱- دست در جیب ملت بردن و پرداخت هزینه های چندین هزار آخوند و طلبه مفتخور برای خوش رقصی و خوش خدمتی به ولی فقیه.
۲- تأمین هزینه های ساخت و تزیین قبر آخوند های بیشمار گذشته و نامگذاری آنان به عنوان امام و امامزاده.
۳- سفرهای استانی او برای تبلیغ اوامر و رؤیاهای آخوند ۵ تومانی و افزایش خرافات گرایی.
۴- سفرهای گروهی با نزدیکان، و بستگان زوار در رفته خود به کشورهای همسایه برای دست بوسی خلیفه های عرب، و ارشاد و راهنمایی جهانی به نیویورک.
۵- فرستادن کشتی های پر از اسلحه و خواربار همراه با پاسداران جان برکف اسلامی، برای مبارزه با تروریست های سوریه ای و حفظ و صیانت بشار اسد، دوست و همکار جنایی ولی فقیه.
بزرگترین خدمت و قدرشنانی محمودجان به اربابش چیست؟
هم میهنان ما به خوبی می دانند که ما پس از روی کار سوارشدن انقلاب شکوهمند اسلامی، بر آن شدیم که آنچه را مربوط به طاغوت بوده، و در آن دوران تاریک تاریخ ایران رواج داشته است، از میان برداریم و تصفیه کنیم. برای نمونه می توان گفت: نخست تصفیه انسان ها بود که امام امت دستور خالی کردن زندان ها و فرستادن آنان به گورستان خاوران را صادر نمودند. نوجوانان را نیز به همت امام خامنه ای که آنروزها هنوز در طلبگی درجا می زدند، روانه میدان جنگ نور با ظلمت نمودند تا با راه رفتن به روی مین ها محل آنها را شناسایی کنند و دشمن اسلام را نابود سازند. دانشگاهیان نیز به همت سردار اسلام؛ عبدالکریم حاج دباغ (سروش)، همگی یا از پا درآمدند، و یا به ناچار به کشورهای کافر غیر اسلامی فرار کردند.
ولی بی تردید بزرگترین خدمت محمود جان، این متفکر و فیلسوف جهانی به ولی فقیه و در نتیجه به مردم ایران، تغییر سیستم پول رایج کشور است. زیرا طلا و نقره، سکه ها و جواهرات، و ارزهای خارجی که مربوط به گذشته بودند، نمی توانستند به یک کشور اسلام ناب محمدی مانند ایران، تعلق داشته باشند. بنا بر این، محمود جان برای آن که ما روی نحس و نجس آنان راهرگز نبینیم، دستور بردن و سپردن آنها در بانک های بیگانه را دادند.
از جمله یک کامیون آن را به کشور مسلمان ترک فرستادند، و آنگاه که دولت ترکیه از محمودجان پرسید این طلاها و ارزها برای چیست؟!. در پاسخ فرمودند؛ “شتر دیدی، من ندیدم”.
این گونه اقدام های انقلابی و اسلامی محمود جان تا آنجا جلو رفت که تخم طلا، نقره، و هرگونه ارز خارجی در ایران ور افتاد، و برای آن که از واژه زشت و غیر اسلامی ریال نیز رهایی یابیم، به دستور امام امت، نام « پهن » ، را برای آن برگزیدند که از هم اکنون واحد پول کشورمان است، و هر پهن برابر ۱۰ “پشکل”، واحد کوچکتر پول مملکت اسلام زده ما خواهد بود.
رسانه های کفار در باره این خدمت اسلامی چه می گویند؟
از آن جا که همه مردم جهان، و رسانه های کشورهای بیگانه با انقلاب بزرگ اسلامی ما سر جنگ دارند و تنشان می خارد، حالا هم نتوانستند این عملکرد شگرف محمود جان، یعنی تغییر نام واحد پول ایران را که به دستور و خواسته ولی فقیه انجام گرفته است تحمل کنند و در حقیقت چشم دیدن آنهمه شکوه و جلال و معجزات مقام معظم رهبری را ندارند. در این جا به پاره ای از این سخنان ناروا و ضد انقلابی رسانه های برون مرزی می پردازیم:
۱- روزنامه گاردین در شماره ۴ اکتبر خود از تظاهرات مردمی در خیابان های نزدیک بازار، برخورد آنان با پلیس گزارش می دهد.
۲- در گزارش دیروز روزنامه گاردین از گردهم آیی مردم در جلو بازار و شعار های ضد دولتی خبر می دهد. اعتراض مردم به فرستادن میلیون ها دلار برای بشار اسد، گرانی، و مسائل دیگر بود. بازاری ها از هرگونه داد و ستد خود داری کرده، با بستن مغازه های خود به جمع تظاهر کننددگان پیوستند.
۳- روزنامه تایمز لندن در شماره امروز ۴ اکتبر ۲۰۱۲ خود، به تفصیل از تظاهرات مردم ایران، بسته شدن بازار و زد و بند با گزمه های رژیم و دستگیری شماری از هم میهنان گفگتو می کند. زد و خورد و دستگیری مردم زمانی آغاز شد که در تظاهرات، فریادهای مخالف کمک به بشار اسد جنایتکار از هر سوی شنیده می شد. بنا به نوشتار این روزنامه خامنه ای ۵ بیلیون دلار در ۶ ماه گذشته برای کشتن مردم بیگناه سوریه به بشار اسد داده است، بی تردید این یکی از صدها خیانت خامنه ای به کشورمان و همکاری در جنایت کشتار بیش از سی هزار سوریه ای از ۱۸ ماه پیش تا کنون می باشد.
احمدی نژاد در این ویدیو پته زشتی ها و نا به سامانی ها و رفتار ناپسند علی لاریجانی را بر آب می دهد و برملا می سازد. کارهای نادرست و خیانت به کشور و ملت که خود او هم در حلقه آن جای گرفته و خامنه ای در مرکز ثقل آن است.
گله گذاری و شاخ شانه کشی محمود جان
طفلی محمود جان که ۸ سال است به دستور ولی فقیه همه روزه جفتک چهارکش بازی می کند و بر سر ملت مهربان و همیشه راضی شیره می مالد، از این که به زودی کله معلق می شود و نمی تواند مانند گذشته، هرساله ۱۲۰ نفر از خاله زنک ها و گشنیز خانم های شاخ شکسته گرد و کنار خود را پس از یک عمر سوارشدن در اتوبوس واحد و پیکان های عهد عتیق از پستو و آشپزخانه در آورده، و به نیویورک ببرد و از ارزهای برداشته شده از جیب ملت، در فروشگاهها وسائل وسمه کاری بخرد، به شدت ناراحت و بغض گلویش را گرفته بود. تا آنجا که دیروز ناگهان ترمز از دستش در رفت، و هرچه قوه قضائیه و مجلس نشین بود به باد ناسزا کشید، و دزدی ها، و غارت گری های آنان را یکی پس از دیگری برشمرد.
توهین به ساحت مقدس ولی فقیه
محمود جان فراموش کرده بود که به سیخ کشیدن و دشنام دادن به قوه قضائیه، جنگ و ستیز با علی لاریجانی و مجلس نشینان که آنها هم جیره خوار مرکز خلافتند، مورد دلسردی و خشم و نگرانی مقام معظم رهبری قرار خواهد گرفت، و پای گذاشتن بر روی دم مبارک ایشان آخر و عاقبت خوبی نخواهد داشت. نتیجه این که به دستور ولی فقیه همه مزدوران، کاسه لیسان، و بسیجی های کمر بسته، طبق معمول همیشگی نمایشنامه ای را در خیابان های جلو بازار به روی صحنه آوردند که طبق آن، کجروی ها و ناسپاسی های محمود آغا نسبت به مقام معظم رهبری را به شعار در آوردند.
پشتیبانی ملت در بند و همراهی با این تظاهرات
ملت همیشه در بند ایران که سوراخ دعا را گم کرده بود، همراه با بسیجی های جان برکف، هرچه فحش و دشنام داشت، نثار محمودجان و یاران او کرد که تا اندازه ای دل مقام معظم رهبری خنک شد، و رجز خوانی های محمود جان نقش بر آب گشت. البته هنگامی که قضیه شیر تو شیر شد و میرفت که دم مقام معظم رهبری هم به تله بیفتد، و پیش از آن که ملت همیشه در بند فرصت پیشروی بیشتری داشته باشد، چماقداران و قداره بندان مقام معظم رهبری وارد میدان شدند، و عملیات آکروباسی بگیر و ببند خود را آغاز نمودند و شماری از ملت خس و خاشاک که نا پرهیزی کرده بودند و می خواستند خدای ناخواسته به عمامه مبارک ایشان توهینی کنند، دستگیر نموده، و هم اکنون به نقره داغ کردن آنان می پردازند.