آخوندها، یا این دکانداران دین که از چند سده پیش تا کنون بر گرده مردم ایران سوارند و به مفتخوری پرداخته اند، با کلک و خردزدایی از مردم ساده دل و ناآگاه، در سال ۵۷ سرنوشت کشورمان را به دست گرفتند و در این سه دهه مردم را خاکستر نشین نمودند. همه حیله گری و زدو بند این رژیم برای جاودانی کردن و بقای خود بوده است و بس. آنها انتظار داشتند نسل جوان ایران که نزدیک به ۶۷٪ جمعیت ایران را می سازد، کورکورانه برده و مطیع آنان شوند. ولی تجربه نشان داد که رؤیای آنان نقش بر آب گشت. زیرا جوانان از خیزش سال ۸۸ تا کنون نشان دادند که آخوند حیله گر را شناخته اند، و دیگر حنای این گروه خودکامه و متجاوز رنگی ندارد.
البته این رژیم حیله گر و مزور از پای ننشسته، و تا کنون برای به کیش خود در آوردن نوجوانان و جوانان، ترفند های زیر را به کار برده است:
۱-گول زدن نوجوانان، با دادن موتورسیکلت و تفنگ دستی بدانان، هزاران نوجوان چشم و گوش بسته را سال هایی چند دربرابر توپ و خمپاره عراق قرار دادند و یا به روی مین بردند و آنان را به خاک و خون کشاندند. آنگاه یک وصیت ساختگی از سوی هرجوان به خاک غلتیده بر مبنای وصف سجایا و کرامات امام و رفتن به بهشت و مانند آن تهیه کرده و به مادر و پدران داغدار هرجوان دادند.
گزینش خیانتکاران ضد ایرانی بنام وزیر آموزش و پرورش
۲- وزیران آموزش و پرورشی که در این سه دهه به کار گمارده شدند، مأموریت داشتند تا به شستشوی مغزی کودکان، نوجوانان بپردازند، و آنان را به خدمت آخوندها در آورند. به طوری که کورکورانه گفتار دنباله رو آخوند بوده، از خود هیچگونه اراده و تصمیم گیری نداشته باشند. روش دیگر این که همه ساله شماری از این نوجوانان را به اردوهایی تابستانی آنهم با هزینه زیاد فرستاده، و می فرستند تا در برنامه های خردزادیی که از پیش برنامه ریزی شده، و آنان را وابسته به آخوند و باورمند خرافات مذهبی کنند.
۳- فرستادن جوانان به جایگاههای مذهبی مانند مشهد و قم، و یا بیرون کشور مانند کربلا، سوریه، و مکه نیز راه دیگری در گمراه کردن و گول زدن این جوانان است.
۴- استخدام و به کارگماردن جوانانی که توانسته اند سر سپردگی و مزدوری خود را نشان دهند به عنوان سربازان امام زمان، و یا بسیجی های ضد مردم و آشوب برانگیز جامعه، روش دیگری از شستشوی مغزی جوانان است.
۵- از مکان های مذهبی که بگذریم، و اردوهای تابستانی را پشت سرگذاریم، رژیم راه دیگری برای خردزدایی و تحمیر جوانان در پیش گرفته که آن فرستادن آنان به مناطق جنگ میان ایران و عراق است. جنگی که با تحریک خمینی آغاز شد، و با دنبال کردن آن، به شکست واقعی ایران و از بین رفتن چند صد هزار جوان و سرمایه هنگفتی پایان یافت.
همانگونه که می دانیم در فرستادن جوانان به مناطق جنگی در سال ۷۶ تعداد ۶ نفر ازدانشجویان نخبه کشته شدند. و در فرستان دانش آموزان به مناطق جنگی به تازگی به عنوان “راه نور” نیز، ۲۶ نفر از دانشجویان به دلیل واژگون شدن اتوبوس جان خود را از دست دادند.
برنامه ریزی رژیم برای آینده
در آغاز انقلاب خمینی با تکیه به این مثال مسخره و بی محتوای؛ “هرآن کس که دندان دهد، نان دهد”، به امید آن که بر نوزادان و نسل جدید تسلط داشته باشد، مردم را تشویق به داشتن فرزندان بیشتر نمود. تا آن جا که جمعیت ایران از ۳۶ میلیون در سال ۵۷، به ۷۵ میلیون کنونی رسید. ولی این نکته بدیهی است که رژیم در گمراه کردن همه جوانان سوای شماری که به مزدوری خود در آورده، نتیجه چندانی نگرفته است. و با توجه به این که روز به روز بر دامنه اعتراض و فریادهای ضد رژیم بیشتر شده و بالاتر می رود، رژیم در حال فروکش و سرنگون شدن، به شگرف و ترفند دیگری دست زده است، و آنهم افزایش جمعیت کشور از ۷۵ میلیون تا ۱۵۰ میلیون است.
رژیم بر این باور است که در پرورش و تربیت نسل کنونی به دلخواه خود کوتاهی کرده است. ولی اکنون با برنامه ریزی گسترده و وسیع بر آنست تا بر نوزادان از هنگام زایش تسلط داشته با شد و بتواند در مراحل کودکستان، دبستان تا دانشگاه سرنوشت نوجوانان و جوانان را آنچنان به دست گیرد که همگی نوکرانی بی مغز و شعور، و دربست در اختیار منویات و خواسته های آخوندها باشند.
به دنبال این راه سراپا خیانت و دشمنی به حال مردم ایران و در راستای خودکامگی و زورگویی رژیم، خامنه ای در یک سخنرانی دستور داد تا از هرگونه جلوگیری از تولید مثل خود داری شود، و همه نوکران خود را در بخش های گوناگون کشور واداشت که به جای جلوگیری از زایمان، مردم را به داشتن نوزادانی بیشتر تشویق نمایند. حتی برای شمار نوزادان هرچه بیشتر، جایزه های بزرگتری معین نمود.
شستشوی مغزی جوانان به وسیله خامنه ای
خامنه ای هیچ فرصتی را برای شستشوی مغزی جوانان و بانوان، و آنان را به گمراهی و خرافات کشاندن کوتاهی نمی کند. ملای مشهدی به خوبی می داند که مردم تحصیل کرده و افراد در سن متوسط و بالا، با حقه بازی و شالاتانی آخوند آگاهی کامل دارند و به گفته های او به تلخی می خندند. بنابراین، همانگونه که یک شیر و یاپلنگ به دنبال ضعیف ترین شکار خود در میان آهوان و گوزن ها، بچه های آنان ویا زخمی و لنگان ها را بیشتر شکار می کنند، خامنه ای نیز شکار خود را از میان نوجوانان و زنان ناآگاه و بی مطالعه انتخاب می کند.
تکلیف مردم در برابر این خواست ضد ملی رژیم چیست؟
اکنون که هدف های پلید و موزیانه رژیم روشن شد، وظیفه همگان آنست که در خلاف خواسته شیطانی رژیم عمل کنند. نخست آن که خانواده ها نباید گول تبلیغ رژیم بخورند و در برابر جایزه های رژیم دچار وسوسه شده، نسلی بیکار، بی هدف، و بدون هرگونه آینده ای بر جامعه بیفزایند. دیگر این که، خانواده ها باید کنترل فرزندان خود داشته باشند. باید آنان را از شرکت در هر مجمع و جایگاهی که رژیم پیشنهاد نموده، و یا دستور می دهد اعم از شرکت در سمینارها، گشت و بازدیدها، زیارت رفتن، و مانند آن خود داری کنند.