خوانندگان ما شاید تا کنون از دوران سخت کسب دانش ریا و کلک روضه خوان پنج تومانی مسجد لولاگر آگاهی نداشته باشند بنابراین، نگارنده از سوی فضول محله بر آن شدم که کرامات و افسون گری های این شیخ شعبده باز را که از درجه طلبگی و نوحه خوانی به مقام امام چهاردهم رسیده است، برای شما روشن کنم.
سلسله مراتب و کسب مقام های نوحه خوان مشهدی
این ملای گنده گو و خودکامه که افسونگری و به هم اندازی را از جد بزرگوارش به ارث برده است، توانسته در اندک زمان، با چرب زبانی به حجت الاسلامی برسد. آنگاه به کمک قرص تقویت، و توسل به علما اعلام، توانست یکشبه ره صد ساله پیموده و به مقام آیت اللهی دست یابد. به تازگی نیز پس از گذراندن دوره مشقت آور آیت الله عظمایی، ناگهان از سوی بادمجان دور قاب چینان، به مقام والای امام خامنه ای نائل گردیده و دستور داد که جوایزی نقدی و ارزی برای اهدای چنین پست و مقام سیاسی عبادی نان و آبدار”امامت”، به مزدوران دستمال بدست گرداگردش داده شود.
اهداء درجه امامت از سوی دستمال بدستان، به ملای مشهدی
بنا به نوشته روزنامه ایران یک شنبه ۱۴ آبان، فرد دستمال به دستی بنام حسین مهدیزاده نراقی که عنوان “امام” ( البته منظور امام چهاردهم است)، به روضه خوان ما داده است. او در تأیید بیشتر کرامات این شیخ افسونگر، چنین می نویسد:
”سخنان چهارشنبه ۱۰ آبان ماه رهبری معظم انقلاب را شاید بتوان یکی از خطابههایی دانست که تأثیر و نفوذ آن نه در چند روز و چند هفته بلکه در ماههای سرنوشتساز آینده مشخص خواهد شد.
گرچه برخی با سانسور و تقطیع و حذف عبارات رهبری، کوشیدند تا این بیانات حیاتی را تنها معطوف و متوجه دولت نمایند ولیکن آنچه که مهم و اثرگذار است، صراحت سخنان امام خامنهای است که به مثابه همیشه نقطه اصلی و ثقل محاسبات دشمن را نقش بر آب نمود.”
در این جا بنا به گفته این آقای دستمال به دست، امام (چهاردهم) خامنه ای، با سخنان گهر بار خود مانند همیشه نقطه اصلی و ثقل دشمن را نقش بر آب کرده است. ما از خوانندگان خود کمک می خواهیم که به ما بگویند امام چهاردهم کدام نقطه اصلی!، و چه ثقلی ! را نقش بر آب کرده است؟!. زیرا با این سخنان جانانه امام چهاردهم، می توان امید وار بود که از این ببعد، دشمن دیگر جنب و تکان نخواهد خورد!.
با گفتار دیگر پر نغز روضه خوان ما بیشتر آشنا شوید
«این را من به مسئولان، به رؤسای محترم هشدار میدهم. من از رؤسای قوا حمایت کردم، …. اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه این که این نامهنگاریها خیلی مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهای جزئی را مایه جنجال و هیاهو و استفاده تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتی ندارد. مهم این است که همه ما بدانیم مسئولیتی داریم، همه ما بدانیم موقعیت حساسی داریم.» آنگاه امام چهاردهم فرمودند: “ کار خودتان را بکنید، اختلاف را به میان مردم نکشانید”.
البته همانگونه که قرآن تفسیر دارد، این بیان حکیمانه حضرت والا نیز نیاز به تفسیر زیر نیز خواهد داشت:
۱- وقتی گفته می شود صدتا نامه بنویسید، نامه اهمیتی ندارد، این بدین معنا است که نامه ها چون سر و صدایی ندارند، بی درنگ به سطل خاکروبه روانه می شوند.
۲- وقتی گفته می شود کار خودتان را بکنید، منظور آنست که به برنامه های کلک و دزدی خود بی صدا ادامه دهید.
۳- در این باره امام چهاردهم فرمودند؛ ”اختلافات را به میان مردم نکشید ، و اختلافات را نباید علنی کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند”.
در اینمورد هم امام چهاردهم منطقی حرف زده اند. زیرا اگر ناگفته ها برزبان آید، خدای ناکرده امت بره نشان از خواب خرگوشی بیدار شده، و به حقایق دزدی ها و دسیسه بازی یک گله آخوند پی می برد، پته و جل و پلاس آخوندها را جمع کرده به درون سطل خاکروبه می ریزد.
یکبار دیگر هم هنگامی که دوست گرمابه و گلستان ایشان، محمد خاوری ۳ میلیارد دلار را قورت داد و به کانادا در رفت، همین آخوند مشهدی به سرپرست رسانه ها، از نوکران جیره خوار خود خواست که : “آنقدر از این دزدی ها حرف نزنید…”
هدف درست خامنه ای از این رجز خوانی علیه نوکرانش چیست؟
سخنان درشت و نوک تیز تهدید آخوند مشهدی نسبت به همه کسانی است که در برابر احمدی نژاد شمشیر کشیده اند و می خواهند با فراخواندن او به مجلس قلابی اسلامی، او را به سیخ کشیده، و نقره داغ کنند. اگر گفتگو میان گروههای گوناگون قوای مسخره سه گانه در چند هفته گذشته دنبال کرده باشیم، به آسانی پی میبریم که همه این ترفندها و نقشه کشی ها از خود ملای مشهدی بوده است.
بی احتیاطی و نا پرهیزی احمدی نژاد
همانگونه که می دانیم، احمدی نژاد در این ماههای پایانی صدارت خود پای از گلیم خود بیرون گذاشته، و کمی با ارباب و ولینعمت خود ملای مشهدی در افتاده بود. او برای خود احساس خود بزرگ بینی و شخصیت می کرد. تا آنجا که تصمیم می گیرد خودسرانه بدون خواست رهبر بزرگ عمامه دار خود سری به زندان اوین بزند.
آخر او فراموش کرده بود که اگر انقلاب ۵۷ آخوند خور نشده بود، بی تردید با آن همه فهم و شعورش هم اکنون می بایست راننده یکی از کرایه کشی های تهران باشد. بنابراین، همین رفتار و حرکات سرشار از نمک نشناسی وی موجب گردید که ملای مشهدی سگ های زنجیره ای دیگر خود را مانند رئیس به اصطلاح قوه قضائیه، رئیس مجلس، کاسه لیس و غلام جان نثارش؛ علی مطهری را به جان او اندازد، و برنامه ریزی کند که او را در آن مضحک خانه اسلامی سکه یک پول کند.
چرا آخوند مشهدی روش خود را تغییر داد؟
ولی می بینیم که روضه خوان پنج تومانی به تندی روش خود را تغییر داده، و در این پرت و پلاگویی، به حمایت و پشتیبانی احمدی نژاد پرداخته است. علت را باید در نامه احمدی نژاد به ملای مشهدی یافت. در این نامه که در برگ دوم روزنامه ایران به تاریخ ۱۴ آبان به چاپ رسیده است، احمدی نژاد به کرنش و پای بوسی می افتد، روضه خوان مشهدی را به امامت و پیامبری می رساند، و عید کذایی غدیر که یکی دیگر از شالاتان بازی آخوندهای شیعه است را بزرگترین عیدهای جهانی می نامد. البته روضه خوان مشهدی با آن همه چاپلوسی و تملق های گوناگون رئیس جمهور دستمال به دست، همانگونه که دیدیم،۱۸۰ درجه گفتار خود را به نفع احمدی نژاد تغییر داد.
از این سخنان امام چهاردهم چه نتیجه می گیریم؟
اگر گفتار حکیمانه ملای مشهدی (امام چهاردهم) را در کنار هم گذاریم، می توان به این نتیجه رسید که ؛ ” هرکه با سید علی در افتاد، ور افتاد”. به گفته دیگر، بر همه نوکران، مزدوران، کاسه لیسان، و امت اسلامی لازم و واجب است که این یادواره زیبای فارسی را همواره رعایت کنند: ” آهسته بیا، آهسته برو صدای پات مورچه نفهمه”. زیرا نوکران و گماشتگان مرکز خلافت نباید آنچنان بگو مگو و سر و صدا کنند که موجب بدخوابی امت همیشه بخواب اسلامی گردد، و همانگونه که گفته شد، خدای ناکرده مقام و موقعیت بت اعظم را به خطر اندازد. بنابراین، بر نوکران و غلامان خانه زاد مرکز خلافت لازم و ضروری است تا به گفتارخودپسندانه و خودکامه ولینعمت خود ملای مشهدی گوش فراداده و از آن عدول نکنند. وگرنه سرنوشت آنان همان است که هزاران ناسپاسان سرشان بر باد رفته و در زیر خاک گزین شده اند!.