بخش نخست – ناقص بودن زنان در عقل، ایمان، و ارث بردن
پیشگفتار:
در کوچه و خیابان به کرّات نامِ ” یا علی” به گوش میرسد. مردم چه پیر و جوان از رویِ عادت و تقلیدِ کور در ذهنِ خویش “نجات دهنده” و “امید دهنده” میسازند تا به قدرتِ اراده او کاری را به انجام رسانند، این موضوع در دل تاریخ ایران نیز نهفته است، ایرانیانِ باستان، باورمندِ به “میترا “، در انتظارِ آمدنِ او برای رهایی از مشکلات و گرفتاری بودند و ایرانیانِ امروز باورمندِ به ” مهدی، امام خیالی” ، در مکتبی از “انتظار” غوطه ورند.
دلیلِ اصلی این امر عدمِ شناخت مردم از قدرتِ عظیمِ فکر و ارادهی فردیست، انسانِ ایرانی برای انجامِ کاری “یا علی” میگوید و در ضمیرِ ناخود آگاهِ خود به این باور میرسد که “آقایِ علیابنِ ابیطالب” او را یاری میدهد و زمانیکه توسطِ قدرت فکر، اراده ی فرد باعث انجام کار میشود، با شگفتی میپندارد که “آقایِ علی ابنِ ابیطالب” او را کمک کرده است.
هرچند که سخن از ایشان پیرامونِ ایرانی ستیزی اش بسیار است و در کتبِ تاریخی از جمله تاریخ طبری میتوان به کرّات از نگاهِ ایران ستیزانه اش یاد کرد اما در این نوشتار تلاش میکنم گوشهای از نگاهِ علیابنِ ابیطالب را با بیانِ یکیاز جملاتِ ایشان از نهج البلاغه، در ذهنِ خواننده به تصویر کشم، باشد تا ایرانی از خود پرسش کند به چه دلیل چنین فردی برایش مقدس شده و مقدس باقیمانده است؟
نهج البلاغه خطبهٔ ی هشتادم:
ترجمه آیتی:
اى مردم ، بدانید که زنان را ایمان ناقص است و بهره مندیهایشان ناقص است و “عقلهایشان ناقص” است . اما ناقص بودن ایمانشان از آن روست که در ایام حیض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهایشان، بدان دلیل است که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و نقصان بهرهمندیشان در این است که میراث زنان نصف میراث مردان است . از زنان بد بپرهیزید و از زنان خوب حذر کنید و کار نیک را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهید، تا به کارهاى زشت طمع نکنند.[۱]
* نهج البلاغه خطبهٔ ۸۰، ترجمهٔ آیتی[۱]
ترجمه شهیدی:
پس از پایان نبرد جمل، در نکوهش زنان: ایمان زنان ناتمام است، بهره آنان ناتمام ،خرد ایشان ناتمام؛ ایمان، معذور بودنشان از نماز و روزه است به هنگام عادتشان، و نقصان بهره ایشان، نصف بودن سهم آنان از میراث است نسبت به سهم مردان و نشانه ناتمامى خرد آنان این بود که گواهى دو زن چون گواهى یک مرد به حساب رود. پس از زنان بد بپرهیزید و خود را از نیاکانشان واپایید، و تا در زشت طمع نکنند، در کار نیک از آنان اطاعت ننمایید.[۲]
* نهج البلاغه خطبهٔ ۸۰، ترجمهٔ شهیدی [۲]
ترجمه حسین انصاریان:
از سخنان آن حضرت است پس از پایان جنگ جمل در مذمّت زنان: اى مردم، زنان از نظر ایمان و ارث و عقل ناقصند. اما نقصان ایمانشان به اعتبار معاف بودن از نماز و روزه در ایام قاعدگى است. اما نقصان ارثشان به اعتبار اینکه سهم ارث آنان نصف سهم ارث مردان است. اما نقصان عقلشان، به اعتبار اینکه شهادت دو زن برابر شهادت با یک مرد است. از بَدان آنان بترسید، و از خوبانشان بر حذر باشید، و در امور پسندیده از آنان پیروى نکنید تا در اعمال ناشایسته طمع پیروى نداشته باشند.[۳]
* نهج البلاغه خطبه ۸۰، ترجمهٔ حسین انصاریان[۳]
بررسی خطبه ی هشتادمِ نهج البلاغه:
در بخشِ پیشین به خطبه هشتادم نهج البلاغه اشاره کردیم:
“اى مردم ، بدانید که زنان را ایمان ناقص است و بهره مندیهایشان ناقص است و “عقلهایشان ناقص” است . اما ناقص بودن ایمانشان از آن روست که در ایام حیض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهایشان، بدان دلیل است که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و نقصان بهرهمندیشان در این است که میراث زنان نصف میراث مردان است . از زنان بد بپرهیزید و از زنان خوب حذر کنید و کار نیک را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهید ، تا به کارهاى زشت طمع نکنند.”
برای روشن شدنِ موضوع، در بخش دوم سخنِ علیابنِ ابیطالب خواهیم پرداخت و ارتباطِ آن را با کتابِ قرآن نشان خواهیم داد. ایشان در بخش نخست زنان را ناقص در ” ایمان “، ” ارث ” و ” عقل ” توصیف کردند و برایِ هر کدام دلایلی را آوردند که به آنها خواهیم پرداخت.