ما چه ملت ناسپاسی هستیم!
آیا ما فراموش کرده ایم که رژیم مهربان اسلامی در این سه دهه، تا چه اندازه قوانین مقدس اسلام را در مملکتمان پیاده کرده!:
جوانان بیکار و بیعارمان را به عنوان مفسد فی العرض و محاربه با الله به چوبه دار بسته، دختران سرگردانمان را در بازار تازیان به نرخ بالایی به فروش رسانده،
برای تقویت ایمانمان، ۱۰۵۰۰ امامزاده و تعداد بیشماری مسجد ساخته، و به تربیت چند گروه آخوند در حوزه های فوق تخصصی خود با علم آفتابه شناسی و پشت بر قبله به توالت رفتن پرداخته،
ذخیره های ارزمان را هم که به درد ما نمی خورد، سخاتمندانه و با حاتم بخشی، به براداران با ایمان ذبح اسلامی حمس و حزب الله لبنان بخشیده، چند صد میلیارد دیگر مازاد ارز موجود در کشور را به حساب های گوناگون گروه خود پرداخته، و سرانجام، شر ارزهای طاغوتی و غیر اسلامی را از سر ما کوتاه کرده است؟، باز هم ما ایرانیان ناسپاس، ارزش این رژیم سر به آسمان هیولایی را نمی دانیم!. وای بر ما!.
ناسپاسی ما در برابر کشورهای دلسوز غرب
در برابر آنهمه فدالاری و از خودگذشتگی رژیم سوار بر کشورمان، نبایداز ایمان و اسلام زدگی کشورهای باختری هم غافل ماند. آیا بازهم ما فراموش کرده ایم که تاچه اندازه این کشورها به اسلام عزیزمان ایمان دارند؟. آیا از یاد برده ایم که چگونه ملاحسین اوباما دست ملک عبدالله عربستان را بوسید، و نور ایمان در دلش پیدا شد؟، و یا بازهم فراموش کرده ایم که این کشورها تا چه اندازه به حفظ اسلام منطقه توجه داشته، و دلسوز آن بوده اند !. ما قدر این آمریکای با ایمان، و بریتانیای همیشه مهربان، و فرانسه دل رحم را نمی دانیم!. ای وای، که بازهم ما چه ملت ناسپاسی هستیم!.
خدمات اسلامی آمریکا و غرب به کشورهای خاورمیانه
در ده سال کنونی دولت های غرب خدمات اسلامی خود را نسبت به کشورهای خاورمیانه به شرح زیر انجام داده اند:
الف- پیاده کردن اسلام راستین در عراق:
صدام حسین که یک دیکتاتور سازنده ولی دور از اسلام ناب محمدی بود، و نسبت به غرب کمی چموش و نا آرام بود، با تلاش پیگیرانه بریتانیای کبیر که د ۴۰۰ سال گذشته در خاورمیانه نقشه های بزرگی را به اجراء در آورده، و همچنین کمک دولت آمریکا از کار بر کنار، و بعدها کله پا شد، و جای خود را به فردی اسلام پناه و کسی که قبله خود را به سوی واشنگتن و لندن برگزیده است، واگذار نمودند.نتیجه: گرچه کارهای سازندگی فراموش گردیده، ولی در عوض به ایمان رژیم افزوده شده و کمپانی های بزرگ اروپایی و آمریکایی هم آسان تر می توانند خدمات خروج ارز خود را انجام دهند.
الف- اسلامی شدن مصر و لیبی:
در مصر هم که مبارک تنها دیکتاتور سازنده بود، به فرمان آمریکا به کنار رفت، ارتش هم از سازمان سی آی ای حرف شنوی کرد، و زمام امور را به دست اخوان المسلمین که در به کار بردن قوانین اسلام در کشتارهای تروریستی پیش قدم بوده اند، سپرد و خود راهی بیمارستان شد.
در لیبی نیز قذافی دیکتاتور، آن طور که باید و شاید نتوانست اسلام ناب محمدی را پیاده کند. تکیه او بر اسلام خود ساخته و کتاب سبز رنگی بود که قوانین اسلامی را در برداشت. در نتیجه دلسوزان اسلام راستین در غرب توانستند گروههای دلبسته به اسلام راستین را روی کار آورند.
ب – برنامه اسلامی کردن سوریه:
و اما. در سوریه چه خبر؟. در چند روز گذشته دولت اسلام پناه فرانسه پیشنمازی را به عنوان رهبر مخالفین رژیم بشار اسد به رسمیت شناخت. برای آن که کار را محکمتر کند، از این پیشنماز خواست سفیری نیز از جانب خود برای فرانسه تعیین کند. با این ترتیب، انتظار می رود تا چند ماه دیگر بشاراسد کله پاشده، و رژیم اسلام ناب محمدی باب دل دولت غرب بر خر مراد سوار شود.
پ- برای پیاده کردن اسلام واقعی در ایران، برنامه چیست؟
حالا به کشور خودمان می رسیم- گسترش اسلام و بهتر پیاده کردن اسلام ناب محمدی در ایران نیز از برنامه های سازنده دولت های غرب، به ویژه آمریکای مهربان است. هم اکنون پایگاههای بزرگ مذهبی و ذبح اسلامی چه از سوی رژیم، و یا افراد خود ساخته دیگر مانند سازمان نایاک، صدای آمریکا، سازمان ایمان، محسن سازگارا، عباس فخرآور، معصومه قمی، و شماری دیگر، آراسته و آماده در خدمت و در رکاب آقای اوباما هستند، و یا عده ای دیگر در خدمت دولت فخیمه بریتانیا گوش بزنگند تا پس از سوریه که نوبت رژیم ایران می رسد، رژیم اسلامی دیگری در ایران به وجود آورند.
اوباما نیز بیکار ننشسته و در تلاش آنست که به رژیم ایران بفهماند تا به تدریج مهره ها را عوض کنند. شاید هم هدف آن باشد که ملا حسین موسوی که تا کنون بی سر و صدا در کناری به امانت گذاشته شده، باردیگر زمام امور را در دست بگیرد، و بتواند چهره کشورمان را با پرچم سبز اسلام بپوشاند، دوستان و همقطاران سبز خود را از هرگوشه و بیغوله ای گردآوری نموده، بر سر سفره سبز ارز بنشاند، و با پیاده کردن اسلام راستین راستین، کشورما را به دوران مقدس سبز امام خمینی برساند!.
کنفرانس پراگ و نقش محسن سازگارا
محسن سازگارا در جا افتادن و برنامه ریزی رژیم اسلامی نقش برجسته ای داشته است. از زمانی که تصمیم به خودمختاری گرفت و روانه آمریکا شد، هیچگاه از همکاری های گذشته خود به ویژه در برقراری سپاه پاسداران که کشورما را درستی قورت داده اند، از ملت ایران پوزش نخواسته است. همکاری او با گروههای اسلامی و همراه شدن با جنبش سبز، برنامه ریزی ایشان در حکومت اسلامی دیگر، با چهره های تازه و نوظهور است. در کنار سازگارا گویا عباس فخرآور چهره شناخته شده رژیم اسلامی نیز در حال فعالیت است.
محسن سازگارا و گروهشان تا کنون از سکولاریسم و جدایی دین از سیاست، از بین رفتن واژه زشت اقلیت در جامعه و سیاست ایران گفتگویی نکرده اند. با گروههای آزادیخواه و سکولاریسم دیگر مانند شاهزاده پهلوی و جمهوریخواهان آزاد ایران نیز همکاری نکرده، و تصور نمی رود آنان را در این نشست های خود دعوت نموده باشند. نگارنده براین باور است که هدف محسن سازگارا رژیمی اسلامی دیگر همانگونه که میرحسین موسوی در نظر داشت شبیه دوران طلایی خمینی در ایران به وجود آورند. اگر بخواهیم بسیار خوشبین باشیم، نهایت تلاش محسن سازگارا تشکیل حکومت اسلامی شبیه مهدی بازرگان در ایران است.
چرا شرایط این چنین است، چه می شود، و چه باید کرد؟!
کشورهای باختری، به سرکردگی آمریکا،به دنبال منافع خودند و برای انسانیت و انسان ها، ارزشی قائل نیستند. هر رژیمی از آنها، تنها برای کشور خود دل می سوزاند و کمترین توجهی به بدبختی و بیچارگی کشور دیگری را ندارد. به عنوان نمونه، سالهاست، از انرژی هست های و ساختن بمب اتمی رژیم گفتگو و با هرگونه عملی در پیشرفت آن مخالفت دارند، ولی دلسوزی و پشتیبانی به کشتار روزانه رژیم، ویران کردن و غارت سرمایه های مردم کشورمان ندارند.
ما در گذشته نیز یادآور شدیم، هدف از اسلام گستری رژیم های باختری در خاورمیانه، به وجود آوردن سد دفاعی برای جلوگیری از نفوذ و پیشروی چین و روسیه به سوی شاخاب پارس، و نگهبانی از منابع سوخت آن منطقه است. این برنامه در گذشته در سال ۵۷ در ایران پیاده شده، ولی به چند دلیل به بن بست برخورد نمود:
۱- رژیم اسلامی ایران، به جای ایستادن در برابر چین و روسیه، باآنان همدست و همکار شده . ۲- ایران دشمن اسرائیل است.
۳-ایران در مناطق مورد علاقه و از همبستگان غرب بمب گذاری کرده، و کارهای تروریستی انجام داده است.
۴- سد راه پیشرفت کشورهای غربی در خاورمیانه مانند عراق، افغانستان، کشورهای کناره شاخاب پارس، و مانند آنست.
بنابراین، دولت های غربی بر آنند که رژیم پوشالی اسلامی ای زیر نفوذ خود مانند کشورهای دیگر به کمک نمایندگان اسلام که پشت دربهای کاخ سپید آمریکا و کاخ بوکینگهام انگلیس سینه می زنند و شماری از آنان در بالا یادآوری شد، در ایران پیاده کنند.