دکانداران دین و کار برد واژه هایی چون؛ شهید، مقدس، قوانین الهی،
بی شک هر انسان خردگرایی کاملا به بهره برداری های سیاسی حکومت های مذهبی، از سمبل های به اصطلاح مقدس آگاه است. سمبل هایی چون؛ خدا، امامان، پیامبران و حوادث تاریخی که بیشتر حقایق آن به دست دین فروشان (روحانیون) به خرافات و دروغ آمیخته شده. سمبل های مقدس، به منظور گسترش فاشیسم مذهبی در جوامع اسلامی به کار برده می شوند. استفاده ابزاری از اصطلاحاتی چون “خون شهدا”، “قوانین الهی” و…،همواره برای خاموش کردن نداهای آزادی خواهانه و توجیه جنایات حکومت های اسلامی به کار گرفته می شود.
این فرتور مسخره گویای لشکر کشی حسین با خانواده اش در برابر یزید است. نخست؛ بردن زنان، کودکان، و افراد خانواده در جنگ کار احمقانه ای است. دیگر این که اختلاف حسین و یزید بر سر زنی به نام ارینب و همچنین طمع خامی حسین برای دست یافتن به قدرت بوده است. وانگهی، اینها تازیان بودند و نمی توانند سمبل و قهرمان ما به شمار آیند. قهرمانان ما کسانی هستند که در راه آزادی و سر بلندی ایران جان خود را فدا کردند، نه تازیان آدم کش.
نگاهی به واژه “مقدس” در اسلام
اما چگونه چنین افرادی مقدسند؟؛ امامانی زنباره که زنان بسیار داشته اند و همچنان از بازار های برده فروشی کنیز می خریدند!، پیامبرانی که سر می بریدند و با کودکان همبستر می شدند!. یا خدایی که به سنگسار ، شلاق ، تجاوز، قطع دست و پا، برده فروشی و… رضایت میدهد، چگونه می تواند مقدس باشد هموطن!.
همه ما از کودکی با داستان عاشورا آشنا هستیم، امروزه بسیاری از حقیقت جویان به حقایق اصلی این واقعه آشنا هستند. اما مسئله ای که به آن پرداخته نمی شود، شرافت رفتاری قاتلان حسین و یارانش، با اسیران در بند بویژه زنان و کودکان است. شرافتی که هیچوقت در رفتار حکومت اسلامی ایران با زندانیان دیده نشده است!
زینب حق سخنرانی داشت و لی نسرین ها، و ستارها چطور؟
خواندن سخنرانی بی پروای زینب در مجلس یزید، پس از واقعه عاشورا بسیار تکان دهنده است. نه به دلیل خشم و بی باکی زینب، که سخنرانی هر خواهر دردمند و دلشکسته ای این چنین خواهد بود. اما شگفت آور، حق آزادی بیان در دوره حکومت یزید و مقایسه شرافت او با سردمداران حکومت اسلامی ایران است!.
ستار بهشتی، جوانی که در برابر ظلم و ستم ایستادگی کرد، و به دست دژخیمان و مزدوران خامنه ای کشته شد.
پاره ای از سخنرانی زینب خطاب به یزید
“چگونه می توان امید رعایت از گروهی داشت که پاره های جگر پاکان از دهان آنان فرو ریخته و گوشت تنهایشان از خون شهیدان روییده! و چگونه در بغض و عداوت ما اهل بیت رسول کوتاهی تواند نمود. آنکس که همیشه به چشم دشمنی و به دیده حسد و کینه به سوی ما نگریسته ..و به پدران کافر خود همی صدا بر می آوری، به گمانت که ایشان را بر این طلب داری که شتابان به آرامگاه ایشان(در جهنم) خواهی شتافت و در آنجا آرزو می کنی که کاش دست شل و زبانت لال بودی تا ناگفتنی را نگفته و ناکردنی را به جای نیاورده بودی.
ستار بهشتی، جوانی که در برابر ظلم و ستم ایستادگی کرد، و به دست دژخیمان و مزدوران خامنه ای کشته شد.
خداوندا! حق ما را از ستمکاران ما برگیر و غضب را برایشان فرود آور ؛ زیرا خون ما را ریختند و یاران ما را بکشتند…ای یزید ! به خدا سوگند که با این جنایت عظیم، پوست خود را دریدی و گوشت بدن خویش را پاره نمودی و…”.
مقایسه گلایه نسرین ستوده با گلایه زینب
لحن بسیار تند زینب دلشکسته، هرگز با مصاحبه ها و تلاش های قانونی نسرین ستوده قابل مقایسه نیست. نسرین ستوده در تمامی مصاحبه هایش هرگز به سردمداران حکومتی توهین یا نفرین نکرده است. او بانویی روشنفکر و تحصیل کرده است. او حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعیست.عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا و انجمن حمایت از کودکان است. او کالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانی، کودک آزاری و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشته است.
نکته ای چند از دلاور بانوی ایران؛ نسرین ستوده
نسرین ستوده در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۸ میلادی) برنده جایزه حقوق بشر «سازمان حقوق بشر بین‌الملل» شده. همچنین، نامبرده به همراه جعفر پناهی فیلمساز بزرگ ایران، برنده جایزه ساخارف امسال پارلمان اروپا شدند. چنین بانویی اسطوره ستودنی آزادی و دفاع از حقوق بشر است. باید تندیس هایی از چهره مهربان و ملیح او تراشید.
نسرین ستوده چون مجسمه بانوی عدالت است که از ایران به پا خواسته. چگونه می توان این بزرگوار را که با منطق و آزادگی و حتی بر اساس قوانین حکومت اسلامی، به یاری درماندگان و اسیران می شتابد، به بند کشید؟!. چگونه فسادی بر ایران حاکم است که حتی با قساوت و بیرحمی قاتلانی بدوی در چندهزار سال پیش قابل مقایسه نیست؟!.
آنگ سان سوچی دلاور زن قهرمان برمه ای.
مقایسه رفتار با زندانیان ایران، و اسیران عاشورا
اسیران عاشورا به زندان اوین، کهریزک و دیگر زندان ها فرستاده نشدند!، هرگز پس از واقعه عاشورا، به زنان یا دختران اسیر تجاوز نکردند. هیچکس در اسیران عاشورا مرگ زجر آور و وحشتناکی چون ترانه موسوی بی پناه و معصوم، دکتر زهرا بنی یعقوب، زهرا کاظی، هاله سحابی و… نداشت. نه به اسیران تجاوز شد و نه اسیری را شکنجه و اعدام کردند و نه خانواده زندانی یا کشته شده ای را چون مادر ستار بهشتی، تهدید به دستگیری دخترانشان و امضای رضایت نامه کردند.
در جمع اسیران عاشورا، هیچ دختر باکره ای چون زندان های ایران، به دست یزید و زندانبانانش مورد تجاوز و اعدام قرار نگرفت. حال آنکه در ایران ماموران حکومتی، به در خانه های دخترانی که پیش از اعدام مورد تجاوز قرار داده بودند، رفته و با نیشخند پول خردی به عنوان مهریه تجاوز شب زفاف در کف دست پدرانشان گذاشتند!. (آه فریاد بزن در این بیدادگاه که من هرگز به خدایانتان ایمان نخواهم داشت…)
فروش اسیران به نام کنیز و برده!
برخلاف رسم پیامبر اسلام و الله، یزید زنان، دختران و کودکان و حتی امام— را در بازار برده فروشان به عنوان کنیز و برده نفروخت، و به آنان لقب کنیز برای تجاوز و بهره کشی جنسی و بیگاری نداد. نه هیچ دختر بچه ۶ یا ۹ ساله ای را به عنوان همسر برگزید و نه به زنان و دختران دشنام ها و تهمت ها و تهدیدهای جنسی و ناموسی رایج در بازداشتگاه های ایران را روا دانست. پس شایسته است که در کشف حقیقت تاریخی و مقایسه حکومت ها استبدادی، با خرد و نه با تفسیردین فروشان بیاندیشیم.
آزاد شدن اسیران یزید، در بند ماندن اسیران خامنه ای
چنانکه در کتاب قمقام زخار، صفحه ۵۷۹ ذکر شده؛”پس از هفت روز که اسیران کربلا در شام بودند، به دستور یزید، نعمان بن بشیر وسائل سفر آنان را فراهم نمود و به همراهى مردى امین آنان را روانه مدینه کرد.” اما داستان تلخ زندانیان ایران، هرگز چون اسرای عاشورا پایان نیافت. وکیل بزرگواری که سمبل طرفدار ی حقوق بشر در دنیاست، و پیش از همه مادری دلسوز و فداکار است، به سال ها زندان محکوم شد!. حکومت اسلامی، مادر دفاع از حقوق بشر ایران را به بند کشید و دختر ۱۲ ساله او را ممنوع الخروج کرد!. تا چه حد پایه های حکومتی باید متزلزل باشد که از مادر و دختر نوجوانش واهمه داشته باشد!؟.
وضعیت جسمی و روانی نسرین ستوده
رضا خندان، همسر بانو نسرین در صفحه فیس بوک خود نوشته است: نسرین حسابی لاغر شده است. پیغام دوستان و بزرگواران را تا آنجا که میشد به او رساندیم. فکر می‌کردم بشود با این چیزها او را برای شکستن اعتصاب غذا متقاعد کرد. او گفت اگر من اعتصاب غذا نمی‌کردم اینها برای خانواده‌ی من نقشه‌ها داشتند. پرونده‌سازی برای یک بچه‌ی ۱۲ ساله آن هم به خاطر مادرش را هیچ جور نمی‌تواند هضم کند. او در ادامه نوشته است: نسرین که یک عمر برای حقوق کودکان تلاش کرده است میگوید: “من نمی‌توانم اینجا بنشینم و دست روی دست بگذارم تا اینها هرکاری دلشان می‌خواهد با بچه‌ی من و خانواده‌ام بکنند.”
این ویدیو گزارشی است از صدای آمریکا که از فعالیت های نسرین ستوده، اتهامات وارد بر او، و افکار و برداشت های او در باره زندان و کودکان گفتگو می کند.
آقای رضا خندان همسر نسرین ستوده ، در مصاحبه تلفنی با روزنامه لس آنجلس تایمز وضع نگران کننده او را اینگونه بیان می کند: “در طی ۴۲ روز اخیر او فقط محلول آب نمک و آب قند مصرف کرده است.” در آخرین ملاقاتی که خانواده با وی داشته اند وزن او به حدود ۹۵ پوند (۴۳ کیلو) رسیده است: “تا الان او احتمالا وزن بیشتری از دست داده است… مقامات زندان برای مجازات وی به دلیل اعتصاب غذا، ۱۷ روز وی را در زندان انفرادی نگهداری کرده اند!”
نسرین ستوده آنگ سان سوچی ایران است!
همه تلاش های رذیلانه حکومت اسلامی در کمرنگ کردن فعالیت ها و کوشش های آزادی خواهانه نسرین ستوده، کاملا اثر معکوس داشته، امروز در هر گوشه ای از جهان دانشجویان، مدافعان حقوق بشر، وکلا و حتی بزرگترین مقام های دولتی در دنیا به دفاع از نسرین ستوده می پردازند. روزی نیست که اظهار نظری، در مورد این بانوی بزرگ و بربریت حکومت اسلامی در حق او و خانواده اش شنیده نشود. سمبل های گل نسیرن ، گرافیک های نسرین ستوده و خانواده اش در گوشه گوشه فضای مجازی و ذهن جهانیان نقش بسته. عطر نسرین اینترنت اخبار ایرانیان و فضای فیسبوک را به تسخیر درآورده. نسرین حتی در اعتصاب غذا و از پشت دیوارهای ضخیم و نمور اوین حکومت اسلامی را به زانو درآورده. این بانوی بزرگوار و بسیاری از دیگر زنان زندانی سیاسی آنگ سان سوچی های ایران هستند و خواهند بود!. آزادی ایران نزدیک است.
حکومت اسلامی کمر به قتل نسرین ستوده بسته است
بانویی که جز راستی و پاکدامنی و خدمت به هم میهنانش روا نداشته، و نام ایرانیان را در جهان پرآوازه کرده. ۴۶ روز که در اعتصاب غذا به سر می برد، چون حکومت اسلامی دست از سر خانواده و کودکانش بر نمی دارد. ممنوع الخروج کردن یک دختر ۱۲ ساله به چه دلیل و بر پایه چه منطق و قانونی صورت گرفته؟. نقشه شوم پرونده سازی حکومت اسلامی برای یک دختر نوجوان به چه منظور انجام شده؟. نسرین ستوده در مصاحبه با همسرش به طور تلویحی به چه تهدید هایی اشاره داشته است؟!…
و به راستی آیا در مملکتی که تحریم، فقر، قحطی، سیل و زلزله آنرا فرا گرفته است، کار دیگری جز فرستادن میلیون ها دلار به لبنان، سوریه، و کشورهای دیگر برای کارهای تروریستی، و زندانی کردن آزادی خواهان و تهدید خانواده هایشان میسر نیست؟. آیا به زندان انداختن، تهدید، شکنجه و حتی قتل زندانیان تاثیری به غیر از بی آبرویی، تحقیر و مورد سرزنش قرار گرفتن حکومت ایران در دنیا در برداشته است؟!.
در این ویدیو نسرین ستوده به تفصیل ظلم و ستم قوانین ارتجاعی اسلامی را در مورد زنان بیان می کند. دیدن و شنیدن این ویدیو بر همه انسان دوستان، به ویژه بانوان گرامی ایران لازم و ضروی است.
آیا قتل عام مردم بی گناه پس از تقلب انتصابات دوره دوم احمدی نژاد، وقیام مردم درسی برای حکومت اسلامی نبود؟!. آیا حکومت اسلامی گمان می برد، که کشته شدگان در زندان ها و خیابان ها به فراموشی سپرده شده اند!. اینچنین نیست که هزاران و میلیون ها آزادی خواه به طرفداری از جان باختگان آزادی بر پا خواستند، همانگونه که من نیز پس از قتل عام نداها و سهراب ها به جمع آزادی خواهان پیوستم، و در تلاشم تا صدای آزادی خواهی از گلوی بریده شاپور بختیار در آخرین نگاه ندا باشم.
از آنچه گفته شد:
یک حکومت سالم و پایدار به رفع عیوب کارکنان خود می پردازد. به صدای آزادی خواهان و منتقدان گوش میسپارد و از انتقادات آنان برای برطرف کردن کاستی های خود سود می جوید. بزرگانی چون نسرین ستوده و جعفر پناهی را قدر می نهد، تا نام حکومت او و سردمدارانش در جهان پرارزش باشد. و گرچه شمر به فرمان یزید به رسم اعراب و مسلمانان سر حسین بن علی را برید، ولی هرگز پیش از قتل او را روانه کهریزک نکرد و یا زینب را به جرم سخنان انقادی اش به سال ها حبس محکوم نساخت.
نگارنده، گرچه با هرگونه جنگ و کشتار مخالف است و کشته شدن حسین و خانواده اش و همچنین عده ای از سپاهیان عمر سعد را هرگز تأیید نمی کند و هرگونه کشتن را جنایت می داند، ولی در عین حال، به آزادمنشی یزید در برابر اسیران و زندانیان ارج می نهد. آزادمنشی که هیچگاه در این سه دهه در رژیم اسلامی دیده نشده است.
از آنچه گفته شد می توان دریافت که حکومت اسلامی همواره تلاش کرده تا چهره ای، کریه و زشت از یزید و لشکریانش، و مظلوم و بیگناه از حسین و همراهانش نشان دهد که که سرتا پا دروغ و از شارلاتانی آخوندی است، بی تردید، همه این زشتی ها و پلیدی ها به خود رژیم اسلامی و زمامداران و در رأس آن علی خامنه ای بر می گردد وگرنه شاید بتوان گفت؛ گناه یزید آن بوده که جلو جاه طلبی و خودکامگی حسین را گرفت و به او اجازه زیاده روی نداد. به عنوان نگارنده این متن، گرچه با هرگونه جنگ و کشتار مخالف هستم، و کشته شدن حسین و یارانش و همچنین عده ای از سپاهیان عمر سعد را هرگز تأیید نمی کنم، و هرگونه اعدام یا قتل را جنایتی فجیع می دانم، ولی در عین حال، به آزادمنشی یزید در برابر اسیران و زندانیان ارج می نهم.
