علی در نهج البلاغه می گوید: زنان دارای عقل و ایمان ناقصند – بخش سوم ۱۷

بررسی ادعای قرآن پیرامونِ نقصانِ ارث زنان

آیاتِ فراوانی در قرآن به وجود نقصان ارث زنان اشاره دارد اما با این وجود برخی از امامان و مبلغینِ اسلامی از جمله آیت الله ها تلاش بر توجیه این قانونِ تبعیض آمیز دارند. بنابراین به بررسی چند ادّعا خواهیم پرداخت.

الف- بررسی دیدگاهِ امامان شیعه:

هر آینه مشکلات و گرفتاری در کتابِ قرآن نظرِ منتقدین را در طولِ تاریخ جلب کرده است، همواره مبلغینِ اسلامی برای حفظ دکّانِ خویش تلاش بر دلیل تراشی برای موضوع پیش آمده کردهاند و امامانِ شیعه نیز از این موضوع مستثنی نبوده اند.

به راستی که زنان در اسلامِ عزیز! از هیچ گونه حقوق انسانی برخوردار نبوده و به آنان به چشم یک وسیله بی جان و بی ارزش و متاعِ قابل خرید و فروش نگاه می شود و نه به دیدِ یک انسان دارای مقام و شرافت انسانی!

به راستی که زنان در اسلامِ عزیز! از هیچ گونه حقوق انسانی برخوردار نبوده و به آنان به چشم یک وسیله بی جان و بی ارزش و متاعِ قابل خرید و فروش نگاه می شود و نه به دیدِ یک انسان دارای مقام و شرافت انسانی!

-بررسی نگاهِ آقای رضا، امام هشتم شیعیان:

ایشان برای توجیه نصف بودن ارث زنان میگوید: ” زن وقتی که شوهر کرد، مالی به عنوان مهر میگیرد و هزینه زندگی وی بر عهده مرد است و مرد باید نفقه و سایر مخارج زن را بدهد، ولی بر عهده زن چیزی نیست، از این جهت حق مرد بیشتر است.”[۸]

نگاهِ نخست: ” عدمِ جامع بودنِ استدلال”

آقایِ رضا، ( امام هشتمِ شیعیان ) استدلالِ خود را نخست بر شوهر کردنِ زن استوار میکند، گویی تمامِ زنان لزوماً شوهر خواهند کرد! آیا زنانی که ازدواج نکردند و نخواهند کرد و مهریه ای هم در کار نخواهد بود و هزینه زندگی بر دوشِ خودشان است و طبقِ این قانون ارثشان نیم است، حقشان ضایع نشده است؟ استدلالِ ایشان ( هتا اگر درست باشد ) از آنجا که تمامِ زنان را در بر نمیگیرد، استدلالی ناقص است.

نگاهِ دوم: ناکارآمدیِ حکم

از دگر سو، فرض را بر این گذاریم که تمامِ زنان ازدواج خواهند کرد، از آنجا که هیچ معیارِ کلی برایِ اندازه  ارثِ زن و درآمدِ مرد وجود ندارد، اجرایِ این حکم برایِ برقراری عدالت ناکارآمد است.

به راستی آنچه که زَن از اسلام نصیبش شده بیش از این ها نیست: وحشت، توهین، بی ارزشی، بی احترامی، تمسخر، تحقیر، تهدید و تبدیل شدنش به متاعی بی هویت و بی مقدار! اسلام زنان را بی نهایت پست و دونِ شخصیت نموده و ایشان را نیز به زور کتک و ارعاب، مجبور به خفگی کرده است!

به راستی آنچه که زَن از اسلام نصیبش شده بیش از این ها نیست: وحشت، توهین، بی ارزشی، بی احترامی، تمسخر، تحقیر، تهدید و تبدیل شدنش به متاعی بی هویت و بی مقدار! اسلام زنان را بی نهایت پست و دونِ شخصیت نموده و ایشان را نیز به زور کتک و ارعاب، مجبور به خفگی کرده است!

برایِ نمونه: فرض را بر این گذارید در یک خانواده مسلمان، مردی درآمدِ بسیار کمی دارد و با یک زنِ بسیار ثروتمند ازدواج میکند، بر مبنایِ این استدلال مرد وظیفه خرجیِ زن را دارد و زن شرعا هیچ مسٔولیتِ مالی بر عهده ندارد. این شرایط را با یک خانواده شک گرا و یا بیخدا مقایسه کنید، مرد و زن خود را شریکِ زندگی دانسته و کمک به چرخاندنِ زندگی را هر یک به نوبه خود به عنوانِ یک وظیفه میدانند.

در کدام یکی از این دو خانواده شرایطِ بهترحاکم است؟

از آنجا که هیچ پیش بینیِ کلی پیرامونِ اندازه درآمدِ مرد و ثروتِ احتمالی زن وجود ندارد، بهترین معیار و شیوه تقسیمِ ارث به صورتِ مساوی از یک سو و از دگر سو شریک شمردنِ مرد و زن به صورتِ مساوی در ساختنِ زندگیِ مشترک است، تنها بر مبنایِ این شیوه است که می توان عدالت را میانِ هر دو بر قرار کرد.

هتا این شیوه در زمانِ پیش از اسلام نیز رایج بوده است، خانمِ خدیجه به عنوانِ یک بازرگانِ پرنفوذ و ثروتمند و آقایِ محمد در جایگاهِ کارمند و مزدبگیرِ او بوده است. این رویداد، تصویری روشن از جایگاهِ زنِ پیش از اسلام را روشن میسازد، جایگاهی که پس از مرگِ خدیجه رفته رفته توسطِ احکامِ قرآنی دگرگون شده و سپس با دروغهایی چون “زنده به گور کردنِ دختران” تلاش بر توجیه قوانینِ تبعیض آمیزشان داشته اند.

نگاهِ سوم: “ارتباطِ زن و شوهر همترازِ با رابطهی ارباب – کارمندی، صاحبخانه – مستاجری”

نگاهِ اسلام به یک ارتباطِ زناشویی بیشتر شبیه یک ارتباطِ ارباب، کارمندی است. به همین دلیل در خطبه عقد که نقطه آغازینِ ارتباطِ ” شرعیِ” زوجین است میگویند:
“اَنًکَحتُکَ و زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ” یعنی: “در مقابل یک مبلغِ تعیین شده خود را به تو به گائیدن میدهم”. ( واژه اَنًکَحتُکَ از ریشهی واژهی “نکاح” گرفته شده است).

در بَخشِ بعدی مقاله به بررسی واژه “نکاح” و معنایِ خجالت آورش پرداخته خواهد شد.

  • Sahameddinghiassi

    متاسفانه ما بجای وحدت بسوی تفرقه
    داریم میرویم. و هر مطلبی را زمینه یک تفرقه و ضدیت بکار می بریم.

     

    کسی که در خانواده روحانی و مسلمان
    بسیار متدین و معتقد بدنیا آمده باشد معمولا مسلمان میشود حالا بعضی ها چطور
    میخواهند که از وی یک ضد دین بسازند. ما متاثر از محیط خود هستیم وباورهای
    پدران  مادران و اطرافیان خود را براحتی
    لااقل در سن های پایین قبول میکنیم.

     

    پدرمادری که از مثلا دین اسلام
    صدمه زیاد خورده اند و مثلا مجبور به ترک میهن گشته ویا کار و زندگی خود را به این
    بهانه که مثلا دیندار نیستند از دست داده اند مسلم است که فرزندان آنان عملا ضددین
    اسلام خواهند شد. زیرا این  تصور در آنان
    هست که اسلام زندگی آنان را ازهم پاشیده است. ما در هر بستری که زندگی کنیم
    معمولا  از آن نوع تمایلات داریم که دیگران
    و اطرافیان ما داشته اند. بعضی وقتها زندگی در یک محیط دیگر ممکن است که تمامی
    باورهای قبلی مارا از بین ببرد.

     

    آتاتورک بی حجابی را در ترکیه
    امروزی خیلی آرام و بدون زور پیاده کرد و کاملا اختیاری بود. البته من این را
    خوانده ام ولی رضا شاه آنرا با زور در ایران پیاده کرد. وقتی دانشجویی از کشورهای
    ما به غرب میرود فکر میکند که همه آنان بی بند بار و هرکی به هرکی هستند. مثلا اگر
    دختری از وی تقاضای رقص کند یا اورا ببوسد فکر میکند که این دختر عاشق دلخسته اوست
    در حالی در تمدن آنان بغل کردن ودرآغوش گرفتن و بوسیدنهای کوتاه تنها یک رسم
    دوستانه است نه یک راه عاشقانه.

     

    شاید در کل دنیا غارتگران و شیادان
    بین المللی با داشتن سرمایه های افسانه ای از همین اختلاف تمدن ها و دینها و بی
    دینها سو استفاده های کلان میبرند تا بتوانند سلاحها و مواد منفجره و مخدر خود را
    بفروشند و با گرفتن حق بیمه های کلان مردم را غارت نمایند.

     

    متاسفانه ماهم این شگرد آنان را
    متوجه نیستیم و نمیدانیم که آنان از جمله معروف تفرقه بیانداز غارت کن  حکومت کن سو استفاده میکنند. مشگل اکنون ما بی
    دینی  با دینی و یا داشتن افکار مختلف و
    توجه به مکتب های اجتماعی و مذهب های گوناگون نیست بلکه مشگل ما نداشتن تحمل و
    تساهل با هم است. ما بجای اتحاد برای مسایل مهم تر به جزییات و مسایل فرعی چسبیده
    ایم و مسله های کلی را کنار گذارده ایم. مثلا یک جوان آریایی یا افغانی و یا
    خراسانی  که هرسه نام یک کشورهستند  از غارت میلیارد دلاری کشورش آنقدر غیرتی
    نمیشود که از دیدن دست دادن یک زن آریانایی با یک مرد؟ محرومیت های جنسی که شاید
    برنامه ریزی هم شده باشد تمامی فکرهای جوانان مارا به مسایل جنسی منحرف کرده است و
    جلق زدنهای بیشمار آنان را تقریبا روانی کرده است. خشم همراه با جنون جنسی آنان را
    به پدران ومادران و دیگران که با آنان زندگی میکنند بعضی موقع ها غیر قابل تحمل
    است. متاسفانه سیستم های ما با کنار گذاردن این مشگل جوانان و بی اهمیت کردن آن و
    یا حتی تابو نمودن آن هیچ کمکی به حل این مشگل نمی کنند. گرچه اسلام هم با
    قراردادن ضیغه خواسته است که این مشگل را طوری حل کند ولی مردمان ما به ضیغه یا
    ازدواج محدود و آسان راضی نیستند و آنرا قبول ندارند. وحتی آنرا نوعی فاحشگی
    میدانند. کما اینکه مثلا روحانیون ثروتمند و با نفوذ که این مطلب را ادا میکنند
    خودشان حاضر نیستندکه مثلا دخترانشان صیغه شوند.

     

    انتقاد کردن بسیار آسان است ولی حل
    کردن مشگلها دشوار. اینک همه ما میدانیم که فساد و روشوه خواری یکی از عاملهای
    پیشرفت شده است. اگر کسی دزدی کند  رشوه
    بگیرد  اگر دستش رو نشود به زرنگی مشهور
    میشود. ولی اگر دمش به تله بیفتد آنوقت است که مثلا رسوا میگردد. بیشتر کسانی که
    سرمایه های کلان دارند اگر متخصص های بسیار کمیاب نباشند از راههای مثلا غیر
    قانونی  مثل احتکار  دزدی 
    رشوه خواری  کم فروشی  یا گران فروشی و بند بست این ثروتهای غیر مشروع
    را جمع آوری کرده اند . فرزندان آنان در کمال راحتی و رفاه بسر میبرند واحترام
    اجتماعی آنان هم محفوظ است. مسلم است که این فرزندان از کشیدن محرومیت ها برکنار هستند
    و همه چیز برای آنان مهیا است. اگر کمی عقل داشته باشند راه زندگی خوب برای آنان
    هموار است و اگر به دام اعتیاد نیفتند میتوانند زندگی خوبی داشته باشند. مثلا با
    گرفتن معلمان خصوصی حتی لیسانس و دکتری هم بگیرند 
    خانه های مجلل داشته باشند و در کنارشان همسرهای زیبا هم رفت آمد کنند.

     

    من دیده ام که مثلا پسری با
    تمایلات بسیار مادی و غیر مذهبی  و به نوعی
    افکار کمونیستی با یک دختر مثلا کشیش ازدواج کرده است و آنان با داشتن فکرهای
    کاملا متضاد یکدیگر باهم در کمال رفاه و آسایس و تساهل زندگی میکنند. در صورتیکه
    یا دختر مثلا شیعه که با یک پسر سنی از طبقه متوسط عروسی کرده است مدام دعوای
    مذهبی دارند.

    متاسفانه تمامی اختلاف ها و تفرقه
    ها مخصوص ما طبقه متوسط و فقیر است که طبقه های سوپر ثروتمند باهم متحد در غارت
    های بین المللی هستند. درحالیکه ما به عنوان مثلا بهایی مسلمان   مسلمان و یهودی    ترک فارس  
    عرب عجم   بی دین با دین و…رشتی و
    تهرانی   لر کرد   ترک 
    کرد و…  باهم در ستیز هستیم  آنان به ریش همگی ما میخندند و براحتی
    تریلیونها دلار اسلحه و مواد منفجره و مواد مخدر خود را بما میفروشند ومستقیم و
    غیر مستقیم مارا تشویق به برادر کشی و جنگ نزاع تحریک میکنند.

    ما همه وابسته به گذشته خود بوده و
    با تاثر از باورهای خود به نبرد باهم می پردازیم در صورتیکه همه چیز عملا مطلق
    نیست و تابع شرایط است و بستگی به نوع زندگی و روش مردم و تمدن وباورهای مردمان
    دیگری دارد. در گذشته بنا به بعد مسافت هر ملتی و هر کشوری تقریبا از هم جدا بود
    وهرکسی راهی را میرفت. ولی اکنون علاوه بر 
    نفوذ غارتگران بین المللی بر دنیا که یک درصدیها هستند و بیش از ۴۰% منابع
    و ثروت دنیا را در اختیار دارند و میخواهند هم داشته باشند وبرای این منظور از
    اختلافهای ما سو استفاده کرده مارا در مقابل هم به صف آرایی تشویق میکنند ووسایل
    آنرا در اختیار ما میگذارند با سو استفاده از وسایل ارتباط جمعی که در دسترس آنان
    است هرچه را که بخواهند به ما تلقین میکنند. و با دادن اطلاعاتی که میخواهند برای
    ما راه رسم میسازند. از دیندار خرافاتی گرفته  تا دیندار مثلا روشنفکر   از بی دین خرافاتی گرفته تا  بی دین تحصیکرده و روشنفکر همه به نوعی زیر
    سلطه آنان هستیم. چرا زیرا آنان ثروت دارند 
    اتحاد دارند   بعضی از مارا به دورن
    خود راه میدهند  مارا استخدام میکنند تا
    دیگران را سرکوب کنیم.  دینها را علیه
    دینها  بکار میگیرند   وبی دینها را علیه با دینها به خدمت میبرند.

     

    نژادها راعلیه هم آموزش میدهند و
    ملتهای را برضد هم تحریک میکنند. تا آتش نفاق و جنگ شعله ور باقی بماند ومردم در
    آسایش و رفاه نباشند تا به غارت آنان پی ببرند. آنان افرادی ابله و بی شعور را به
    مقامات عالی میرسانند تا مردم را به خرافات و بیسوادی و ظلم جور رهنمایی کنند.
    دیوانه ای چون هیتلر را بجان یهودیها می اندازند و آنان را قتل عام میکنند. دیوانه
    دیگری را علم میکنند تا مردم را نابود سازد استالین را پرورشی میدهند تا به کشتن
    مثل آب خوردن بنگرد.  دیوانه دیگر هم که
    معرف حضورتان هست و احتیاج به تکرار نیست.

     

    در آفریقا عمل جنسی کاملا یک مساله
    عادی هست و هر پسری خواست میتواند به سمت دختری برود و دختران هم آنطور تربیت شده
    اند که نه نمیگویند. آبستن شدن دختران هم برای پدرمادرها عادی است مثل مثلا آب
    خوردن. در خاورمیانه این عمل به کشتن وسنگسار کردن همراه است و هیچ پدر مادری حاضر
    نیست به دختر حامله شده خود بدون ازدواج کوچکترین رحمی کند شاید استثناهایی
    باشند.  در غرب دختر و پسر بایست همدیگر را
    بشناسند تا به سکس بپردازند و به راحتی آقریقیا نیست.

     

    درهند خانواده دختر برای دختر خود
    همسر پیدا میکند وبرای داماد خرج میکنند در خاورمیانه عکس این است. و در سایر
    کشورها نوعی دیگر. حالا آیا بایست سر این معیارهای قرار دادی ما باهم به نزاع و
    قتل هم بپردازیم؟ آنچه در مثلا خاورمیانه فاحشگی میتواند نام بگیرد در مثلا غرب
    کاملا عادی است و در آفریقیا کاملا طبیعی میباشد. حالا یک پسر جلقو خاورمیانه با
    آن همه عقده های جنسی چطور میتواند توسط غارتگران به تروریستی بیرحم تبدیل شود که
    دیگران را براحتی مثلا برای اینکه بهم دست داده اند یا همدیگر را بوسیده اند بکشد؟
    غارتگران بین المللی از این اختلاف تمدنها سو استفاده های میلیارد دلاری کرده
    میکنند و تا مادامیکه ما باهم متحد نباشیم خواهند کرد. حمله به معیار های دیگران
    مشگلی را حل نخواهد کرد. ما بایست معیارهایمان را برای خودمان و یا کسانی که به آن
    عقیده دارند نگه داریم وگرنه کار همین است که هست. 

     

    تنها راه رهایی ما علم دانش  تحصیل کردن 
    تساهل داشتن و باهم مدار کردن است وگرنه همه ما آدمکهایی خواهیم بود که آب
    به آسیاب دشمن غدار میریزیم. و آلت دست همان غارتگران میلیارد و تریلیون دلاری شرق
    غرب  شمال جنوب خواهیم بود. یادتان باشد که
    آنان متحد هستند و ما متفرق.  هی برای هم
    شمشیر نکشیم بلکه با دوستی و علاقه مشگلهای بین خودمان را حل کنیم و مقلدهای بی
    شعور آنان نشویم که از همه سو استفاده خواهند فرمود. احترام  عدالت 
    وتساهل و تحصیل و گذشت تنهاراه هایی است که میتواند مارا از بردگی و بره گی
    برهاند.   کنار نهادن خرافات و قبول نسبی
    بودن معیارها اصلی کلی است. 

  • pedar-sag-sohrab-arjhang

    پیش از این مکرراً در باره حقوق و وظایف زن در فقه زرتشتی بر اساس منابع دست اول زرتشتی سخن رانده‌ایم. یکی دیگر از این منابع که می‌تواند اطلاعاتی در این باره بدهد، کتاب «روایت پهلوی» است. چکیده مضمون آنچه در باره وظایف زن در قبال شوهر در این کتاب آمده، عبارت است از:
    دختر را از سن ۹ سالگی می‌توان شوهر داد و در ۱۲ سالگی نزدیکی با او جایز است. چنانچه زن از این خواست مرد تمکین نکند، مرگ ارزان (مستحق اعدام) می‌شود (ص ۲۸۷). فرمانروایی مرد بر زن چنین است که مرد هر فرمایشی داشته باشد، زن باید انجام دهد. اگر زن به این سبب بر شوهر خود گله کند، نسبت به او بی‌احترامی کرده است (ص ۲۸۸). اگر زن بمیرد، هر چیزی که مرد به او داده بوده است، مجدداً متعلق به مرد می‌شود. اما اگر مرد بمیرد، هیچ مقدار از اموال و دارایی‌های مرد به زن تعلق نمی‌گیرد (ص ۲۸۸). اگر زنی سه بار به شوهر خود بگوید «من زنی تو نمی‌کنم»، مرگ ارزان می‌شود (ص ۲۸۸). اما اگر مرد از آسیب به تن یا روان خویش یقین داشته باشد، می‌تواند زن را طلاق دهد. از شرایط حاصل شدن یقین این است که زن دشتان ماهانه را از شوهر پنهان کند (ص ۲۸۹). چنانکه پیش از این در باره نداشتن شخصیت حقوقی زن در دین زرتشتی گفته شد، زن در هر صورت و در هر سنی می‌بایست سرپرست و قیم داشته باشد. این قیم می‌توانسته پدر، شوهر و یا کس دیگری باشد که دستگاه دینی-قضایی زرتشتی برای او معین می‌کرده است.
    به نظر می‌رسد متن فقهی روایت پهلوی در قیاس با فتاوی آذرفرنبغ فرخزادان حقوق بیشتری برای زنان قائل شده است؛ چرا که آذرفرنبغ شوهردادن دختر سه ساله را نیز به رسمیت شناخته است.

  • pedarsag-sohrab-arjhang

    شوهر دادن دختر در سن سه سالگی عملی مجاز و مباح در فقه زرتشتی بوده است. به موجب فتوای دوازدهم از مجموعه فتاوی موبد آذرفرنبغ فرخزادان، دختری که او را در سن سه سالگی به همسری مردی در آورده‌اند و زندگی مشترک تشکیل داده است، می‌تواند و این حق را دارد که پس از رسیدن به سن بلوغ ۹ سالگی از شوهری که برایش انتخاب شده، پشیمان شود و با رضایت شوهر فعلی به همسری مرد دیگری در آید.این نیز ستم دیگری بر آن زنان مظلوم سه ساله است که امروزه عده‌ای سعی می‌کنند چنین واقعیت‌هایی پوشیده و پنهان بماند و نگذارند صدای رنج آن دختران ستم‌کشیده پس از گذشت قرن‌ها شنیده شود.برای آگاهی بیشتر بنگرید به متن پهلوی: روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغ‌بیدی، انتشارات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۸ و ۹٫

  • sorab-pedarsag

    چگونگی نیایش زنان و مصداق عینی شعار پندار و گفتار و کردار نیک به موجب متون فقهی زرتشتی و از جمله متن پهلوی «صد در نثر» چنین است که: «نیایش زنان آن باشد که هر روز سه مرتبه در وقت نماز صبح و نماز ظهر و نماز شام، دست در پیش گیرند و در برابر شوهر خود بایستند و از او بپرسند که امروز چه می‌خواهی بیندیشم تا من چنان اندیشم، چه می‌خواهی بگویم تا من چنان گویم، و چه می‌خواهی بکنم تا من چنان کنم. هر چه شوهر فرماید، زن باید همان کند و بی‌رضایت شوهر هیچ کاری نکند تا خدا از او راضی و خوشنود باشد. چه خوشنودی خدا در خوشنودی شوهر است. زنی که تحت اطاعت شوهر باشد را اشو گویند و آنکه نباشد را جهی (دیو فحشا) نامند».بنگرید به در پنجاه و نهم از «صد در نثر» و از جمله به زبان‌های فارسی و انگلیسی در:
    Dhabhar, Ervad Bamanji Nasarvanji, Saddar Nasr and Saddar Bundehesh, Preface by Jivanji Jamshedji Modi, Bombay, 1909. pp. 41-42. 

  • pedar-sag-sorab

    سنگسار زنان در زمان فرمانروایی کورش بزرگ بر بابل امری متداول بود و در مورد زنان زانیه اجرا می‌شد. در این مورد مردان از مجازات سنگسار معاف بودند، مگر آنکه به حرم و کنیزان شاه نظر داشتند.برای آگاهی بیشتر بنگرید به: ترجمه پنجاه لوح حقوقی و اداری از زمان پادشاهی کورش، دانشنامه آشورولوژی و زبان شناسی، جلد سوم، دفتر سوم، لایپزیک، ۱۸۹۷ (منبع زیر)؛ و نیز تاریخ تمدن ویل دورانت، جلد یکم، مشرق زمین.
    Beitrage zur Assyriologie und Semitischen Sprachwissenschaft, Dritter band, heft 3, Leipzig, 1897.

    • Mamadtashilah

      هه هه هه هه هه هه هه خندیدیم بابا.
      یه ضرب المثل بسیار کوبنده داریم که میگه: گوز به شقیقه چه ربطی داره؟
      در ضمن اینجا بحث ادیان و آیینهای جادوگری و خدایان خود ساخته و دیگر ساخته است و هر دینی از جمله زرتشتی -که اصلا دین نبوده و بعدها عده ای مغ کلاش (درست مانند روحانیون مسلمان و  اسلام دین من درآوردی) آنرا به دینی برای سرکیسه کردن مردم تبدیل کردند – چرت و جاده صاف کن الاف اولوف عده ای مثل پیامبر اسلام بوده که با توجه به کتاب آسمانیتان می بینید که در قرآنتان فقط به زنان و شکم و زیر شکم و پول برای محمد توجه و اشاره شده است و الله تان همانند جا…ش و وکیل دعاوی و … همه موارد را برای محمد راست و ریست میکرده است از خواستکاری و خوابیدن با کنیزان و یک پنجم اموال دشمنان گرفته تا قتل و غارت و راهزنی و به زنی گرفتن زن پسر خود و تا ازدواج با دختر شش ساله و خوابیدن با یک بچه/

  • kaveh

    علی گهخورد که  فرموده زنان عقل شون کامل نیست

    • آرمین

      فکر میکنید با این ادب کم و بی حیایی در کلام کسی به حرف شما توجه میکنه؟! اگر نظری دارید با ادب و احترام بیان کنید تا شما هم به چشم بیایید!

      • رامین

        جواب “دشمن علی” را جناب فردوسی داده:
        منم بنده​ی اهل بیت نبی ستاینده​ی خاک پای وصی
        حکیم این جهان راچودریانهاد برانگیخته موج ازو تندباد
        چو هفتاد کشتی برو ساخته همه بادبانها برافراخته
        یکی پهن کشتی بسان عروس بیاراسته همچو چشم خروس
        محمد بدو اندرون با علی همان اهل بیت نبی و ولی
        خردمند کز دور دریا بدید کرانه نه پیدا و بن ناپدید
        بدانست کو موج خواهد زدن کس از غرق بیرون نخواهد شدن
        به دل گفت اگر با نبی و وصی شوم غرقه دارم دو یار وفی
        همانا که باشد مرا دستگیر خداوند تاج و لوا و سریر
        خداوند جوی می‌وانگبین همان چشمه​ی شیر و ماء معین
        اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و علی گیر جای
        گرت زین بد آید گناه منست چنین است و این دین و راه منست
        برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم
        دلت گر به راه خطا مایلست ترا دشمن اندر جهان خود دلست
        نباشد جز از بی​پدر دشمنش که یزدان به آتش بسوزد تنش
        هرآنکس که درجانش بغض علیست ازو زارتر در جهان زار کیست
        نگر تا نداری به بازی جهان نه برگردی از نیک پی همرهان
        همه نیکی ات باید آغاز کرد چو با نیکنامان بوی همنورد
        امیدوارم “دشمن علی نباشیم

    • رامین

      عزیز شما ابتدا مطالعه بفرمایید معنی “عقل” چیست.
      عقل معنی هوش یا استعداد یادگیری، حافظه ، فهم ، شعور ، توانایی حل مسایل و … ندارد!
      عقل توانایی دریافت حسن و قبح یک قضیه و نیز توانایی درک نهایت این مسئله است که آخرش به کجا می انجامد.
      احتمالا کمی درک مطلب سخت است(زیرا زمینه مطالعاتی شما بنا به ظاهر ، خیلی زیاد نیست)، به هر روی برای فهم بهتر: در ایالتهای کشور آمریکا اگر خانمی ثابت کند که در هنگام ارتکاب جنایت وی در مرحله قبل از قاعدگی یاP.M.S قرار داشته از تخفیف قابل توجهی برخوردار میشود.
      زیرا در این زمان بانوان تحت تأثیر هورمونهای زنانگی طوری قرار میگیرند که بسیار سخت میتوانند به قدرت آن هورمون ها فائق آیند.
      امیدوارم متوجه این مطلب “عقل” شده باشید.
      لازم میبینم که توجه شما را به این مطلب جلب کنم که ١٢ عظیم در قرآن آمده مانند “هو رب العرش العظیم” و یکی از این عظیم ها در باره زنان است!
      “کید عظیم” زنان به معنی این است که خداوند در جنس زن توانایی سیاست و یا حل مشکل عظیمی نهاده. موفق باشید

  • احمد

    برابری زن و مرد یعنی که من چشم، گوش و از همه مهمتر عقلم را تعطیل کردم و فقط خواستم مد روز نظر بدم! زن و مرد تفاوت بسیار زیادی از نظر  فیزیکی، عاطفی، فیزیولوژیکی و توانایی ها دارند و کسی که اینها رو متوجه نمیشه باید باز هم دقت کنه! برابری زن و مرد فقط در اینه که هردو پتانسیل و توانایی رشد و تعالی رو دارند و جنسیت اونها محدودیتی برای بزرگ بودنشان نیست. درصد کمی از مردم به این وجه برابری زن و مرد رو قبول دارند حتی در قبله گاه بعضی ها یعنی غرب. اسلام ارزش و احترام زیادی برای زنان قائل هست و حضرت علی علیه السلام ارزش و قدر فراوانی برای همسرشا ن قائل بودند و نمونه ای استثنایی از مردان زمان خود بودند. به شما توصیه میکنم که بدون غرض ورزی سیره زندگی ائمه گرامی را مطالعه کنید. 

  • Koorosh

    لعنت به امامی که پی جستن نام است … ای تُف به سرِ گور تو و هر چه امام است

  • Seeyousometime

    شخصیت هایی مثل علی و سایر عرب های تاریخ مذهبی شیعه و سنی گروهی حاکم و جنگجو بوده اند که سالیان عمر خود را صرف جنگ و خونریزی کردند و کمتر اندیشه و روشی ایی از این گروه در عمل به دست آمده . همه این شخصیت ها را به سادگی میتوان در تاریخ مطاله کرد و هیچ احتیاجی به تعصب و تشویش نیست و اعمال این اشخاص به روشنی معرفی اشان میکند .(البته باید از کتب تاریخی صحیح استفاده کرد مثل تاریخ طبری ،تاریخ بیهقی و ..) خصوصیتات  و اعمال حضرت علی بسیار پریشان و بدور از اندیشه و عقل بوده که هیچ منفعتی در زمانی که زنده بود برای مسلمین عصر خودش نداشت و برای همین به عنوان یک مهره فاسد و مسموم مسلمین تصمیم گرفتند او را هلاک کنند .

  • Cadqoda

    برای اینکه بیشتر با نظرات اسلام در رابطه با زنان آشنا شوید توصیه میشود به کتابهای شهید مطهری مانند حجاب ، نظام حقوق زن در اسلام، زن و مسائل سیاسی و اقتصادی مراجعه کنند. تا خودشان معنای ناقص بودن عقل زن و یا حرفهای دیگر این سایت بدانند و بدون دلیل و مدرک هر حرفی رو باور نکنند.
    باید دید که آیاد مراد امام علی (ع) نقص از جهت تفکر و هوش بوده و یا مردشان از بُعد و جهت دیگری است؟ برای پیدا کردن پاسخ به کتب معرفی شده مراجعه کنید.

  • Bijan

    Ohhhhh shom aghayonie ke meygid zan aghlesh naghese mesle inke yek heyvone rideh to maghzeton akhe ozgala shom key meykhayd to ghrne 21 belakhareh drost fekr bokonid in ke inhame zanhaye bozorg daliro daneshmand va mokhtare in hame karhaye bozorg be ensaneyat kardand chey bodand ina aghleshon naghese man ridam to on maghzeshom mardaye ahmagh ke hamecheyton laye pahatone zarzem zane khamenei va terafdarane in reime irano ghaeydam

  • Parvis

    In koso sherhaye ke in rezah koskhol gofteh bar on zamane zendegieh khodeshe yek nist be in jakesh begeh akhe arabeh goh to aslan dar iran chi meykhasti omadeh bodi iran az kone maemon bokhori ke shayad yek chizy gired beyad on khahare jendeshm ke ovord ghomo andakh bikhe sebile in iranihaye bechyreh

  • محمد

    من نمیدونم شرایط اون موقع و اونجا چی بوده، اما الان در ایران از نظر اقتصادی باید زن و مرد یک اندازه ارث ببرند، و این بالاخره انجام خواهد شد ولی متاسفانه کسانی رو که ما بهشون میگیم مرجع تقلید و علماای اسلام همیشه ۵۰ سال بعد از مردم می فهمند