زنان، قربانیان بی دفاع جامعه ما
در اجتماع ایران زنان، بیشترانسان هایی کاردان، نکته پرداز، مدیر و برنامه سازند. ولی آنان در طلسم زن ستیزی اسلام، زنبارگی آخوند، مردسالاری شماری از مردان، و بالاتراز همه؛ زن ستیزی گروهی اززنان خردباخته گرفتار، پشتشان خمیده و نمی توانند از زیر بار ظلم و ستم بیکران کمر راست کنند. از یورش تازیان به بعد، رفته رفته زنان از کارهای اجتماعی و همکاری با مرد برکنار گشتند. از مزرعه و باغ و بستان، و شرکت در داد و ستد و حتی مسافرت و معاشرت، سوای کارهای کم ارزش و ناچیز برکنار مانده، و گوشه نشین شدند.
سیاست رژیم در تجاوز به زنان
در این ۱۴ سده گذشته ظلم و جور اسلام زن ستیز همواره بر زنان تحمیل شد. در سه دهه گذشته اخوند زنباره افزون بر ستم و بیدادگری همیشگی، برای خود، به نفع خود، و با تفسیر بیشتر اسلام، بر ستم و بی روایی بر بانوان دامن زدند. از جنایت های بزرگ رژیم، برخورد و رفتار زشت با بانوان و رفتار بی ادبانه با آنان به عنوان بد حجاب بودن، دستگیری، توهین و حتی تجاوز در کلانتری و زندان ها بدانان از جنایت های بیشمار و فراموش نشدنی این رژیم ضد انسانی است.
تجاوز ممکن است برای شکنجه و تخریب روحی و روانی زندانیان، و یا دلایل دیگر صورت پذیرفته باشد. با توجه به اینکه تجاوز جنسی اثر روانی زیادی روی افراد مورد تجاوز قرار گرفته دارد، کمتر دیده می شود که قربانیان و یا باز ماندگان این جنایت های بتوانند در جایی و یا در نزد پلیس بازگو کنند. به گفته دیگر؛ ” این درد خود بدان و کس ندان” است. زیرا قربانی که هرلحظه خاطره شوم آن را به یاد می آورد، بر خود می لرزد. در اندوه و سوگی فرو می رود، و بدون آن که بتواند سفره دل را بگشاید، تا پایان عمر در دریایی از نگران و افسردگی می سوزد و می سازد. برای آن که بتوان به عمق این فاجعه که سوغات رژیم اسلامی است بیشتر آشنا شد، در این جا به چند نمونه آن ها اشاره می شود:
تجاوز پس از دستگیری
تجاوز به دختران باکره در دهه۶۰ پیش از اعدام چندین هزار مخالفین سیاست رژیم، تجاوز پس از بازداشت های خیابانی، تجاوز پس از دستگیری اعتراض کنندگان سال ۸۸ به تقلب انتخاباتی احمدی نژاد، تجاوز به دیگر باوران دستگیر شده، تجاوز به دختران رانده شده از خانواده، دختران بازمانده از زلزله بم، نمونه هایی از جنایت رژیم علیه بانوان است. دامنه این تجاوزها آنچنان بالا و وحشت آور بود که زنده یاد آیت الله منتظری به خمینی نامه نوشت و نگرانی خود را آشکار ساخت. مهدی کروبی نیز در نامهای به هاشمی رفسنجانی صریحا به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کردهاست.
مجید انصاری، معاون سابق رییس جمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفت وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، درباره درخواست مهدی کروبی از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفتهاست: «با کمال تاسف اینها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمومنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بودهاست.»
کتایون آذرِی و مارینا نمت از جمله افرادی هستند که با رسانهها مصاحبه کرده و میگویند که مورد تجاوز قرار گرفتهاند: آذر آل کنعان یکی از فعالان کرد، در یک مصاحبه ویدیویی گفته که در اوایل سال ۱۳۶۱ به همراه کودک یکساله خود دستگیر شده، در حضور دخترش به شدت شکنجه شده و یکبار نیز در زندانی در کردستان توسط بازجویش به او تجاوز جنسی شدهاست.
کتایون آذرِی میگوید که در سن ۱۷ سالگی در یکی از زندانهای جمهوری اسلامی توسط بازجوی خود که شخصی به نام حاج آقا صفایی بوده به طرز بسیار خشنی مورد تجاوز قرار گرفتهاست. واکنش تجاوزهای رژیم در کشورهای دیگر
گاردین در گزارش مفصل خود پیرامون حمله نیروهای امنیتی و بسیجی به کوی دانشگاه تهران در مصاحبه با یکی از دانشجویان به آزار جنسی وی اشاره کرده و به نقل از آن دانشجو مینویسید:«پلیس به داخل خوابگاهها گاز اشک آور شلیک کرد، ما را زد، پنجرهها را شکست و مجبورمان کرد بر زمین دراز بکشیم. من حتی تظاهرات هم نکرده بودم اما یکی از آنها رویم پرید، پشتم نشست و مرا زد. و بعد درحالی که تظاهر میکرد در جستجوی چاقو و تفنگ است، از من سوءاستفاده جنسی کرد. تهدیدمان میکردند که ما را حلق آویز کنند و به ما تجاوز کنند.» روزنامه گاردین در گزارش دیگری به نقل از وبلاگهای ایرانی از احتمال آزار جنسی علیه بازداشت شدگان سخن گفتهاست.
آذر آل کنعان در دادگاهی چگونگی دستگیری و مورد تجاوز قرار گرفتن خود را توضیح می دهد. ولی از ما ملت گوسفند صفت که کلاه بی غیرتی و بی تفاوتی بر سر گذاشته ایم، تا کنون چه حرکت و جنبشی انجام شده است؟.
سازمان عفو بینالملل خواستار بررسی شکنجه و تجاوز جنسی در زندانهای ایران شد. دبیر کل عفو بینالملل گفت: «اشکال بدرفتاریهای توصیف شده حاکی از آن است که قربانیان به افراطیترین شیوهها تحقیر شدهاند و چنانچه این اتهامات درست باشند، مسئولان باید بیدرنگ پاسخگو باشند».
همچنین سناتور جمهورِی خواه ایالات متحده آمریکا، تدیوس مک کاتر در سخنرانی خود در کنگره آمریکا از تجاوز و قتل یکی از بازداشت شدگان به نام ترانه موسوی نام بردهاست.
بگفته محسن مخملباف بسیاری نیز تهدید شدند به اقوامشان تجاوز میشود مانند محمدعلی ابطحی که بعد از ملاقات با خانوادهاش در زندان، تهدید شد که اگر اعتراف نکند، به همسر و دخترانش تجاوز میشود.
مریم صبری، ابراهیم شریفی، و ابراهیم مهتری سه تن از معترضان به نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ بودند که توانستند از ایران خارج شوند و در مصاحبههایی عنوان کردند که در زندانهای ایران به آنها تجاوز شده است.
تجاوز گروهی و جمعی به زنان
هنگامی که آخوند، پاسدار، بسیجی، پلیس، زندانبان، بازپرس، و دیگر وابسته های رژیم هرکدام در هر مقام و موقعیتی به دختران و زنان تجاوز می کنند، هرزه ها و لات های دورادور هم که بیشترشان وابسته به رژیمند، در گوشه و کنار کشور دست جسارت و تعدی بر روی بانوان گرانمایه کشورمان بلند می کنند. بی حرمتی و جنایتی که در دوران رژیم گذشته کمتر دیده می شد. چند نمونه زیر گویای این واقعیت تلخ است:
۱- تجاوز گروهی به زنان و گاه منجر به قتل زنان در استان های اصفهان ( تجاوز ۱۴ مرد به ۱۰ زن به صورت گروهی در یکی از باغ های خمینی شهر اصفهان).
۲- تجاوز ۴ مرد به پزشک روستا و تجاوز منجر به قتل دختری توسط دو مرد در استان گلستان.
۳- تجاوز گروهی به زنی در اراضی اطراف روستای قوژد از توابع بخش مرکزی شهرستان کاشمر. ؛ دادستان شهرستان کاشمر حتی پس از رسانه ای شدن این خبر ،پاسخ دقیقی برای عدم پی گیری نداد.
۴- تجاوز به ترانه موسوی به وسیله حسین طائب و گروه او، و تجاوز گروهی به عاطفه سهاله پیش از اعدام در زندان.
۵- اعدام ۱۰ زن بهایی در زندان عادل آباد شیراز، که بی تردید با تجاوز و هتک حرمت آنان همراه بوده است.
کتایون آذری روش بازجویی، شکنجه و مورد تجاوز قرار گرفتن خود در زندان توضیح می دهد. ولی گویا شرافت و غیرت از ما ایرانیان رخت بر بسته و نسبت به هر تجاوز و جنایتی این چنین بی تفاوت شده ایم.
تجاوز پراکنده به زنان در هندوستان
هندوستان کشوری پهناوری است که از نظر بزرگی دو برابر ایران است. در این کشور گسترده و مالامال از جمعیت، تجاوزهای پراکنده ای به زنان در بعضی ناحیه ها صورت می گیرد. ولی باید توجه داشت که این تجاوزها از سوی حیوان های انسان نما در گوشه و کنار انجام می شود. تجاوز گروهی به دانشجوی ۲۳ ساله که موجب زخمی شدن و سرانجام مرگ او شد، جامعه هند را آنچنان برانگیخت که از گوشه و کنار و در بسیاری از شهرها، گروههای چند صد هزار نفری با خشم و نفرت و فریادهای انتقام آمیز آرامش هند را به هم زدند، و دولت را زیر فشار گذاشته و به ستوه در آوردند. این قربانی هم اکنون به عنوان مظهر و نشانه ای گرامی و ارجمند، و به عنوان دختر هند نامیده شد. پیکر این دختر بیگناه را امروز به رسم هندیان، سوزاندند.
این ویدیو از تجاوز به دختر هندی و تظاهرات مردم علیه کوتاهی دولت نشان می دهد. تظاهراتی که می باید همه روزه در خیابان های ایران برای جنایت های گسترده رژیم و تجاوز مأمورین در سیاهچال های رژیم به بانوان ایرانی بر پا شود. ولی گویا ما به بیماری بی تفاوتی و یا فراموشی گرفتار شده ایم.
مقایسه تجاوز به زنان ایران و هند
همانگونه که گفته شد، زنان تجاوز قرار گرفته هند قربانیان انسان نماهای لات، بی فرهنگ، و شهوت رانی هستند که در میان انبوه جمعیت آن کشور وجود دارند. ولی در کشور ما که می توان گفت در گذشته تجاوز به زنان تقریباً وجود نداشته است، هم اکنون از برکت سیاست های زن ستیز رژیم و جنایت های بیشمار آنان علیه بانوان کشور، این ظلم و جنایت می رود که در جامعه نیز عمومی شود. چنانکه نمونه های آن در چند شهر ایران تا کنون دیده شده است.
بر سر وجدان ما چه آمد، و غیرتمان به کجا رفت؟
یک تجاوز گروهی به دختری جوان در هندوستان، بر وجدان عموم مردم ضربه و خدشه وارد ساخت، جامعه را به خروش آورد و به یک قیام مردمی انجامید. اما، در کشور ماتم زده ما از ۳۳ سال پیش، هر روز و هر لحظه، به طرز وحشیانه ای به زنان کشورمان هتک حرمت شده، مورد شکنجه و تجاوز قرار می گیرند، آب هم از آب تکان نمی خورد، به راستی، وجدان، غیرت، و حس ناموس پرستی ما کجا رفت؟. چرا این چنین بی عاطفه و بی تفاوت شده ایم؟.
این ویدیو از نامیدن قربانی به عنوان “دختر هند”، پیکر او را سوزندند. با مقایسه این دختر قربانی شده، آیا ما می بایست تاکنون چند زن قربانی شده به عنوان “دختر ایران”، داشته باشیم؟!.اگر مجازات تجاوز به این دختر، اعدام متجاوزین، و یا دست کم زندانی ابد است، آیا می توان گفت چند تن از حاکمان رژیم ایران به دلیل تجاوز و جنایت علیه زنان باید اعدام، و یا زندانی تا پایان عمر شوند؟!.
اگر پس از یک تجاوز، مردم هر شهر و هر بخشی به خیابان می ریختند و رژیم ظالم و ضد انسانی حاکم بر کشورمان را به باد انتقاد و به پرسش می کشاندند، این مصیبت ها هرگز تکرار نمی شد. این بی تفاوتی و نداشتن هر احساسی ناشی از چیست، تک روی، و جدا بودن ما از جامعه، ویا ترس و بزدلی امان؟. در هرحال، سکوت و بی تفاوتی ما، ما را هم در همه ظلم و جورهای رژیم جهل و جنایت شریک و همکار می سازد. زیرا ملت های مظلوم و توی سری خور هستند که حکومت های ظالم و ستمگر را به وجود می آورند.