«مارتین نیمولر» کشیش پروتستان ضد نازیسم بود که به خاطر مقاومت در برابر هیتلر و گفتار کوتاه شعرگونه اش، شهرت جهانی پیدا کرد. او در شعر معروف کوتاهی که شاید بهترین تفسیر از زمان حال مردم ایران باشد، به پیامدهای وحشتناک سکوت ناظران در برابر ظلم ظالمان چنین اشاره می کند؛ “در آغاز، نازیها سراغ کمونیستها را گرفتند تا با خود ببرند و سر به نیست کنند. من سکوت کردم و لام تا کام حرف نزدم چون کمونیست نبودم. بعد (از کمونیست ها) در نخ اتحادیههای کارگری رفتند اما چون در شمار آنان نیز، نبودم سکوت کردم. یهودیها را که هدف گرفتند بازهم واکنشی نشان ندادم چون یهودی نبودم. تا اینکه سر وقت خودم آمدند…وقتی خودم را دستگیر کردند… دیگر کسی نبود تا صدایی به اعتراض برآرد.
پوشش اجباری مردان ایرانی با نامی زنانه!
به گزارش خبرگزاری مهر، طراحی لباس هایی که از نظر گشت ارشاد مناسب مردان ایرانی باشد!. قرار است، در طرح شناسه یکپارچه سازی مد و لباس وزارت ارشاد پیگیری شود!.این همان طرح فاشیستی لباس های یک شکل است، که قرار است برای طراحی پوشش بانوان نیز مورد استفاده قرار گیرد. مدیر هنری وزارت ارشاد از اجرای این طرح را ساماندهی وضعیت پوشش مردان ایرانی می نامد در آینده نزدیک خبر می دهد!. از لباس های مورد تایید حکومتی به نام “شیما” یاد می شود.
نمونه برداری از فاشیست جهانی در پوشش رژیم
این برنامه لباس پوشانی با نامی زنانه به مردان!، اکنون عضو ثابت برنامه های وزارت ارشاد تلقی می شود. کلمه شیما به اختصار از مجموعه کلمات؛ شناسه یکپارچه سازی مد و لباس ایرانی اسلامی گرفته شده است. حال پرسش این است؛ اگر از ترکیب چند کلمه، لغات یا اصطلاح هاتی چون؛ بنجل یا خربیار و باقالی ببر یا…بدست می آمد. باز هم نام این پوشاک را این اسامی می گذاشتند؟، وگرنه چرا با تمسخر گرفتن مردان چنین نامی برای پوشش اجباریشان برگزیده اند؟!. شاید مردانی که به حکومتی ننگین اجازه دادند. حتی پوشاک همسران و مادران و دخترانشان را به طور اجباری برگزیند. سزوار چنین تمسخری نیز باشند.
مد کردن پوشاک بنجل، به زور باتوم!
همانطور که حکومت اسلامی مانتوها، پالتوها، چادر و روسری های خود را که از زشت ترین نوع پوشش در جهان است. سالهاست به اجبار و با زور کتک و توهین و جریمه و شلاق به زنان و دختران ایرانی غالب کرده. در پی بدست آوردن سود بیشتر و کنترل شدیدتر مردم به تعیین تکلیف برای پوشش مردان روی آورده است.
یکپارچه سازی پوشاک، شناسه حکومت های دیکتاتوری و فاشیستی
حزب فاشیست ایتالیا پس از به دست گرفتن حکومت، کلیه احزاب و گروههای سیاسی دیگر را منحل کرد. سپس با تشکیل گروههای شبه نظامی که به نام “پیراهن سیاهان” معروف بودند. همه جریان های مخالف را با اعمال فشار و روش های خشونت آمیز درهم شکست. مشخصه این گروه سرسپردگی به حکومت و پوشیدن لباس های مشکی یکپارچه و هماهنگ بود. پیراهن سیاهان همانند لباس شخصی های مذهبی حکومت اسلامی، اراذل و اوباش یا شعبان بی مخ های اجرای اوامر حکومتی بودند.
گرچه کشف حجاب بوسیله رضا شاه پهلوی سبب پیشرفت و تحول در وضع بسیاری از زنان ایرانی شد. اما حقیقت این است که بسیاری زنان و دختران خانواده های مذهبی به اجبار مردان خانواده، تا سال ها در پستوی خانه ها زندانی شدند و به دلیل قانون کشف حجاب، هرگز اجازه بیرون آمدن از خانه را پیدا نکردند!. همچنین وضع قوانینی چون اجبار همگانی برای پوشیدن لباس ها و کلاه های یکسان برای مردان، مصداق دیگری از روح دیکتاتوری حاکم در دوره حکومت رضا شاهی است. اگرچه او خدمات بسیاری نیز برای ایران انجام داده است.
اما اینکه سران حکومت اسلامی که خود را نقطه مقابل حکومت پهلوی می دانند. پس از ربودن انقلاب مردم ایران، با کپی برداری از همه روش های دیکتاتور مابانه شاهان گذشته در بدترین شکل ممکن و کاملا در جهت مخالف، به قول معروف از طرف دیگر بام افتادند و به ترویج شدیدترین و شنیع ترین قوانین غیرانسانی و دیکتاتوری پرداختند!، بسیار قابل تأمل است.
مثال دیگر، تجمعات رسمی گروه مجاهدین است که حکومت اسلامی همواره این گروه را منافق و تروریست می خواند، اما چون همین گروه، مردم کشور را به پوشیدن لباس های خاص اسلامی مجبور کرده و حتی طرح یکپارچه شدن لباس همه مردم را به صورت یکپارچه در نظر دارد، تکرار حکومت فاشیستی است.
مردان عامل اصلی تضعیف حقوق زنان
بسیار شگفت انگیز و باورنکردنی است که چگونه مردان از جمله پیامبران و امامان که هرگز خود زن نبوده اند. می توانند قوانین بسیار قرون وسطایی و برگرفته از دوران برده داری را برای زنان وضع کنند!. چگونه مردی که هرگز درد و مشکلات عادت ماهیانه، حاملگی یا…را که خاصه یک زن است نداشته، توانسته چنین قوانین غیر انسانی وضع کند؟!.
چگونه است که در کشورهای پیشرفته برای وضع قوانین از دانشمندان و فیلسوفان و فعالین حقوق بشر کمک گرفته می شود و هر قانونی به رای گذارده می شود و اصول حقوق بشر در نظر گرفته می شود. ولی در کشورهایی با حکومتی مذهبی خدایان خیالی و پیامبران و امامان ساختگی،
منشاء قوانین غیر انسانی هستند!.
یک مرد ژاپنی در سفری که با همسرش به ایران داشت. در مقابله به مثل با قوانین حجاب اجباری و در حمایت از همسرش روسری به سر کرد. استدلال این مرد آزاده این بود که؛ “اگر همسرم مجبور است امری را خلاف میل خود انجام دهد. من نیز وظیفه خود می دانم که با او در این شرایط سخت سهیم بوده و همراهی کنم.
ظلم و ستم رژیم جنایتکار و شماری از زنان خردباخته و یا مزدور را علیه زنان در این ویدیو می بینید.
برخلاف چنین تفکر آزاد اندیشی، مردان مذهبی و متعصب ایرانی یکی از مهمترین عوامل پایمال شده حقوق زنان در ایران بوده و هستند. زنان در جوامع مذهبی تنها به عنوان ناموس یک مرد تلقی می شوند، نه به عنوان یک زن یا یک انسان که مالک بدن خود می باشد. مذاهب قدرت تفکر، روح و وجود ذاتی و انسانی زنان را نادیده می گیرند و به زنان چون ابزاری جنسی و برده مرد و قوانین مذهبی می نگرند. حال آنکه همه انسان ها از مادری زاده شده و در دامن مهر زنانه پرورش یافته اند.
اما اعتقاد به خدایان مردسالار خیالی، حس قدرت طلبی و هوسرانی، بیشتر به اصطلاح پیامبران را به پیام آوران رنج و اسارت زنان در تازیانه های قوانین مذاهب مبدل کرده. مردان ایرانی و نه حتی مذهبیون افراطی اولین گروهی بودند که پس از انقلاب به تظاهرات و اجتماعات زنان بر علیه حجاب اجباری حمله ور شدند و به ضرب و شتم و حتی چاقوکشی نسبت به این شیرزنان پرداختند!.
نقش پررنگ حمایت مردان در کشور ترکیه از حقوق زنان
قوانین ترکیه در مورد “حمایت از حقوق زنان” یکی از پیشرفتهترین قانونها به شمار میرود. این قوانین در سال ۲۰۰۴، درست در زمانی که موضوع پذیرش عضویت این کشور در اتحادیهی اروپا مطرح شد، برپایه رهنمودهای همین اتحادیه و از سوی حزب محافظهکار “عدالت و توسعه” ترکیه، به تصویب رسید. با اینحال آمار نشان می دهد که ۴۲ درصد زنان ترکیه قربانی خشونت خانوادگی بودهاند. فعالین مدنی و حقوق زنان، دلیل این درصد بالای آمار را در همدستی مأموران پلیس و قضات با مجرمان میدانند.
این مثال نشان حقیقتی تلخ و غیر قابل کتمان است، که حتی در کشورهایی با قوانین بسیار پیشرفته در صورت سهل انگاری یا عدم صلاحیت نیروی قضایی لازم، حقوق زنان به صورت گسترده، مورد تهاجم و آسیب قرار خواهند گرفت. در چنین کشوری که بسیار از مردم عقاید متعصب اسلامی دارند. مردان در اعتراض به اظهارات نخست وزیر ترکیه در مورد محدودیت زمانی سقط جنین و لایحه ی دولت در این مورد، همچنین برای احترام به حقوق و کرامت انسانی و حق تصمیمگیری زنان، در استانبول تجمع اعتراضی برپا کردند.
تعدادی از مردان پارچه نوشته ای را همراه داشتند که روی آن نوشته شده بوده: “ممنوعیت سقط جنین، خشونت علیه زنان است”. همزمان با به نمایش در آمدن این شعار، بر تعداد مردان حاضر در میدان افزوده شد. آنها شعارهایی در محکومیت سخنان نخست وزیر ترکیه سر دادند و به راهپیمایی پرداختند . این مردان حامی حق انتخاب زنان و آزادی سقط جنین شعارهای زیر را سر می دادند:
«به خاطر نطفه خودت زنان را گناهکار ندان»، «کودک برای افزایش قدرت کار و زن برای سرمایه نیست»، «به خاطر ایمنی مردان، برای زنان قانون وضع نکنید»، «سقط جنین حق است…»، «با سکوتت شریک گناه هستی»، «کودکانمان را به تو نمی دهیم»،” آزادی ما بدون آزادی زنان امکان پذیر نیست” و….
از آنچه گذشت
سکوت مردان دربرابر قوانینی که حق مسلم یک زن را به عنوان یک انسان زیر سوال می برد در جوامع خرافی مذهبی در حدی است که حتی یک زن مالک بدن خود نیست!. زن در ایران، حق انتخاب همسر آینده خود را ندارد. حتی در کودکی امکان تجاوز به او به بهانه ۹ سالگی به صورت قانون الهی درآمده است!.
نکته دیگر قابل توجه آن است که اگر خرافات و عقاید متعصبانه و ضد زن در جامه مورد اعتراض قرار نگیرند. چون حکومت سابق طلبان در افغانستان، پایمال شدن حقوق زنان به مرور، منجر به دست درازی به حقوق مردان نیز خواهد شد. چنانچه بچه بازی، کشتار و سنگسار مردان نیز در این دوره بسیار گسترش یافت و هنوز اثرات مخرب اجتماعی آن در این جامعه به خوبی مشاهده می شود.
عاقبت مردانی که همواره به زنان چون انسانی برابر نیندیشیده اند و از حقوق آنان طرفداری نکردنده اند، سرنوشتی بهتر از پوشیدن لباس های اجباری گشت ارشاد با نامی زنانه نیست. باشد که ذره ای از رنج و محنت بانوان را در سلطه فاشیسم مذهبی، تجربه کنند.