ملت ها بازیچه سوداگران دین
مطالعات علمی نشان می دهد که بشر بیش از ۵۰۰ هزار سال است که بر روی زمین پیداشده است. ول۱۱ی دکانداران دین تاریخ آن را به ۵-۶ هزار سال می رسانند. زیرا در این دوران طولانی، پیامبر و نشانه ای از کسی که به اصطلاح مردم را به سمت آفرینش و جهانی دیگر راهنمایی کند وجود نداشته است. کهن ترین دین و باورهایی که دیده شده، هندو یا برهمایی است که بر می گردد به ۵۵۰۰ تا ۲۶۰۰ سال پیش از زایش مسیح و آن هم با خدای یگانه و آسمانی ارتباطی ندارد.
دین های باورمند به خدای یگانه
شاید زردشت آموزگار بزرگ بشریت نخستین انسانی باشد که مردم را از زشتی ها و پلیدی ها دور داشته، و به اهورامزدا، خدای یگانه مهربان و نیک اندیش حواله داده است. آنچنان که گفته شده، زردشت ششم فروردین ۱۷۶۸ پیش از زایش مسیح، یعنی۳۷۸۱ سال پیش، در بلخ چشم به جهان گشود. در میان انسان های دیگری که مردم را به خدای یگانه ولی با برداشت های گوناگون به مردم شناسانده اند، ادیان ابراهیمی هستند.
زایش موسی را به ۱۳۰۰ سال پیش ازمسیح، و یا ۳۳۰۰ سال تا کنون گزارش می دهند. با آن که موسی مردم را به خدای یگانه آسمانی به نام یحوه راهنمایی کرد، ولی رسالت و پیامبری او گروهی و مربوط به قوم یهود بود و به دیگر مردم گوشه و کنار جهان کاری نداشت. گرچه پیامبری حضرت عیسی و محمدابن عبدالله جهانی بود و همگان را به خدای آسمانها گرایش می داد، ولی این رسالت ها تنها کمی بیش از ۲۰۰۰ و نزدیک به ۱۴ سده پیش بود.
دوران تاریک بی خدایی
از ۵۰۰ هزار سال پیدایش و زندگی انسان ها بر روی زمین، تا ۳۷۸۱ سال پیش که زردشت مردم را به سوی خدای یگانه راهنمایی کرد را می توان دوران تاریکی، گمراهی، بی دینی، و بی خدایی بشر دانست. معلوم نیست در این قرن ها، سده ها، و سال ها دشواری، سختی، و نا به سامانی انسان ها، این خدای عادل متعال کجا بوده، و چه کار می کرده؟!. حالا هم که ۳۷۸۱ سال است خود رادورادور و با عنوان و هدف های گوناگون پیامبرانی برای بشر فرستاده است، چه چیزی، و چه شرایطی از دشواری، زجرها، و شکنجه های انسان های درمانده و بیچاره را حل کرده و چه گلی به سر آفریده خود زده است؟!.
خدای نا آگاه از جغرافیای کره زمین
این خدای بلند مرتبه عادل مهربان پس از قرن ها سکوت و بشر را در گل و لای زندگی تنها گذاشتن، ناگهان سه پیامبر پشت سر هم آن هم در بخش کوچکی از خاورمیانه صادر کرد. گویا این الله تبارک و تعالی، از استرالیا، آمریکای جنوبی، آفریقا، کانادا، و دیگر گوشه و کنار جهان آگاهی و دانشی نداشته و یا انسان های این سرزمین ها بی ارزش بودند.
تفاوت میان پیامبران ابراهیمی
با آن که موسی، عیسی، و محمد پیامبران ادیان ابراهیمی، مردم را به راه خدای آسمانی دعوت کرده اند، ولی شگفتی آن که تفاوت های شایانی میان آنان به چشم می خورد. موسی را می توان کم و بیش فرعون زاده ای دانست که در آرامش و آسایش و بدون رنج و نگرانی و داشتن هرگونه عقده روانی بزرگ می شود، و هنگامی که به اصل و ریشه خود پی می برد، به نجات آنان بر می خیزد که بسیار کار و عمل انسانی و در خور ستایش است.
عیسی نیز در شرایط و میان مردمانی آرام رشد می یابد و چون رنج و ستم مردم را می بیند به ارشاد و راهنمایی آنان می پردازد. ولی محمد ابن عبدالله در شرایطی سخت و ناگوار و سرشار از ناراحتی و نگرانی سرتا پا پراز کمبود و عقده های روانی پرورش می یابد و سرانجام راهی را که بر می گزیند چپاول و غارتگری کاروان ها، تجاوز به زنان، و کشتار بی رحمانه مخالفین بود.
در این ویدیو در تلویزیون صدای آمریکا هادی خرسندی چکامه ای در مورد چاه جمکران می خواند و در مورد احمدی نژاد و امام زمان نیز گفتگو می شود.
اختراع پیامبران و امامانی
کی از ابتکارات دین یهود و اسلام اختراع و اکتشاف پیامبرانی بود که وجود خارجی نداشتند. دین یهود گویا شماری از بزرگان و شاهان قوم اسراییل مانند ابراهیم، یعقوب، یونس، و هارون را به عنوان پیامبران به مردم خود شناسانده است. محمدابن عبدالله که از آنها موذی تر و زرنگتر بود، شمار پیامبران را به ۱۲۴ هزار رساند و برای آن که مخالفتی از سوی قوم یهود دیده نشود، پیامبران نام برده شده آنان را نیز در فهرست این پیامبران مجازی و گمنام خود جای داد.
امام و امامزاده، اختراع آخوند
آخوندهای شیعه با دریافت زیرکی و ترفندهای محمد ابن عبدالله، برای ملت بخت برگشته و خردباخته ای چون ایران، از میان گدایان و مفتخوران تازی، امامانی را تراشیدند و به حلق مردم فرو کردند. از آن جا که اجاق امام حسن عسکری کور بود و پسری به وجود نیاورد، آخوندها برای آن که دیگر به این مشکلات نازایی و پسر نداشتن امامان برخوردی نداشته باشند، فرزند نداشته امام حسن عسکری را ظاهراً در چاهی در سامره نهان کردند، و با فرستادن خردباختگان به لب چاه، همانگونه که کودکان راسر گرم اسباب بازی می کنند، و یا با وعده سر آنان را شیره می مالند، امت ناآگاه و نادان ایران را به دنبال نخود سیاه فرستادند.
امام زمان و چاه چمکران
رژیم کلاهبردار اسلامی ایران، به زودی دریافت که وجود امام زمان در چاه سامره چندان به سود آنان نیست. بنا براین، به دستور روضه خوان مشهدی، به تندی و به سرعت برق و باد، امام زمان کزایی را به درون چاه چمکران قم انتقال دادند. از آن زمان تا کنون، سیل بی خردان و بخت بت گشته های ایران به لب چاه می روند و مشکلات زندگی خود را بر روی کاغذی نوشته به درون چاه می اندازند.
رفع مشکلات مردم به وسیله امام زمان
نامه های ریخته شده به درون چاه را ستاد امام زمان مستقر در محل بر رسی می کند و پاسخ هایی نیز در مانند استخاره و فال حافظ و سر کتاب باز کردن، گهگاهی به نویسنده می دهند. چنانچه ملکی و مالی از دست بینوایی در رفته است، ستاد امام زمان آن ملک را بی درنگ به تصرف خود در می آورند و مبلغ ناچیزی نیز به عنوان هدیه و تبرک به شکایت کننده می پردازند.
برای آن که در کنار چاه زنان و مردان با هم قاطی و مخلوط نشوند، گویا به روش ذبح اسلامی حلقه چاه را به دو بخش زنانه و مردانه از هم جدا نمودند. این ها همه از کرامات آخوند است که شیطان را درس می دهد تا چه رسد به انسان.