باید دانست که تعریفِ واضح و روشنی از توهین و تعیینِ دامنهی آن وجود ندارد. برایِ نمونه: زمانی که آقایِ محمد بتِ بت پرستان را شکست، به مقدساتِ بتپرستان توهین کرده است، اما مسلمانان از این عملکرد با افتخار یاد میکنند. هر چند که شاید بتپرستی مسخره جلوه کند،اما به همان اندازه ممکن است از دیدگاهِ یک بت پرست، کعبه مسلمانان و آرمانِ مقدس شدهایی که برایش منظور داشته اند مسخره جلوه کند.
بحث اینجا بر سرِ درستی یا نا درستی اندیشه نیست، بلکه اگر بحثِ احترام به عقاید دیگران پیش میاید، بتِ بت پرست نیز برایش همان قدر ارزشمند است که خانه کعبه مسلمانان! از این روی آقایِ محمد خود یکی از توهین کنندگان به مقدساتِ دیگران است، نه تنها که توهین کرده است بلکه مقدساتِ آنان را در هم شکسته است.
دوم آنکه، بشر از دیرباز تحول و دگرگونیاش را مدیونِ برخوردِ با سنتها، آداب و رسومهایِ جاری و حاکم بوده است، اگر این نکوهش گری تا این اندازه روی احساساتِ لطیف و حساسِ مسلمان اثر می گذارد که آن را ” توهین” ارزیابی میکنند، چگونه خود باورمند به پیامبری هستند که نه تنها مقدساتِ دیگران را نکوهش میکرد بلکه بیپروا به آنها میتاخت؟!
سوم آنکه: بسیاری از عمل کردهایِ روزمرهی آدمیان چه عمد چه غیرِ عمد، توهینِ به مقدساتِ دیگران ارزیابی می شود. نمونهی اول: زمانی که یک مسلمان به فرمانِ قران ( سورهی نحل آیهی ۹۸: ” و اذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجییم ” یعنی ” هنگامی که قرآن خواندی پناه ببر به خداوند از شر شیطان رجیم “) ، پیش از خواندنِ قرآن و نماز میگوید: ” اعوذ بالله من الشیطان الرجیم “، به کسی که ” شیطانپرست” است توهین کرده است.
باز هم اینجا بحث پیرامون درستی و یا نادرستیِ پرستش، به حق یا ناحق بودنِ آن نیست، بلکه بحث رویِ مقدساتِ دیگران است! به همان اندازه که اللهِ الله پرست برایت مقدس است، شیطانِ شیطان پرست نیز برایش مقدس است! اما با این حال توسطِ میلیونها مسلمان هر روز بارها و بارها شیطانِ شیطان پرستان ” رجیم ( = رانده شده ) ” لقب میگیرید و از دیدِ آنها این توهینِ به مقدساتشان است.
نمونهی دوم: گاوپرستان هستند، آنهایی که برایشان گاو یک موجودِ متبرّک و ارزشمند تلقی میشود و حتا فضولاتِ گاو را نیز به عنوانِ نعمت بر سر رو صورتِ خود میمالند! هر چقدر این دیدگاه از دیدِ من و شما عقب مانده باشد اما به هر روی آن گاو برایشان مقدس است، اما همه روزه میلیوها گاو کشته میشوند تا شکمِ من و شما و بسیاری سیر شود، با این کار به گاوپرستان توهین شده است! باز هم اینجا درستی یا نادرستیِ موجودِ مقدس شده ملاک نیست بلکه اصل قداستی است که در ذهنِ یک عده به وجود آمده است و با این عملکرد به آن توهین شده است.
نمونههایِ بسیار از این قسم میتوان نام برد، از آلتِ تناسلی پرستان گرفته تا الله پرستان، جملگی در یک امر با هم نقطهی اشتراک دارند و آن ایجادِ یک ” اصلِ مقدس شده ” در افکارشان است. از این روی بر این باوریم هیچ اندیشهایی، تفکری، شخصی، گروهی، … در جهانِ هستی وجود ندارد که آنقدر مقدس شده باشد که نتوان آن را به انتقاد کشید.
این دقیقا نقطهی عطفِ تفاوتِ ما شکگریان و بیخدایان با دینداران و خداباورن است، که ما هر روز دیدگاهِ دیروز خودمان را نیز زیرِ نگاهِ ذرهبینانهی انتقاد قرار میدهیم چون هیچ چیزی برایِ ما مطلق نیست و بر مبنایِ همین اصلِ طلایی است که شرایطِ پیشرفت و ترقی به وجود میآید اما آنان یک سری احکامِ از پیش تعیین شده ( گاه ضد انسانی ) را به دورِ حالهی قدسات کشیده بی آنکه از پالایشگاهِ خردِ خویش عبور دهند، ارج مینهند.
آخر سخن آنکه، اگر اندیشهایی به دنبالِ احترام و ارزشگذاریست، میبیاست در گهر دارایِ شاخصههایِ جذب کننده باشد، از این روی احترام به اندیشه ” اکتسابیست” نه “انحصاری”!