مخالفت با درخواست دوستی با آمریکا
دولت اوباما که نسبت به زمامداران پیشین آمریکا از نرمی و صلح دوستی ویژه ای برخوردار است، تاکنون در برابر یکه تازی و رفتار ناهنجار رژیم اسلامی ایران کوتاه آمده، و به روش های گوناگونی خواستار دوستی و آشتی پذیری با ایران است. ولی ملای مشهدی که بدون داشتن کمترین دانش و یا برخورداری از پشتیبانی مردمی، و تنها با تجاوز و کشتارگری، دانه پاشی و رشوه دادن به مشتی اراذل و اوباش ضد ایرانی و با سبعیت و وحشیگری به پست و مقام خود چسبیده است، از داشتن هرگونه روابط سیاسی و فرهنگی با کشورهای پیشرفته جهان، به ویژه آمریکا خود داری می کند.
پیامد رابطه با آمریکا برای کشور
داشتن چنین ارتباطی، دربهای داد و ستد، مبادله و بهره برداری فرهنگی و آموزشی، آشنایی به دانش و تکنیک غرب، و سرازیر شدن سیل بازدید کننده و توریست از کشورمان، و برپا شدن صنعت فراموش شده و به خاک رفته توریستی، و همکاری های همه جانبه در پیشرفت صنعت و اقتصاد کشور خواهد بود. این ها فاکتورها و عواملی هستند که در جهان پیشرفته کنونی مبنای سیاست هر کشور قرار می گیرد. تا آن جا که کشور ترکیه بدون داشتن منابع طبیعی، تنها از راه توریست سالانه درآمدهایی بسی بالاتر از نفت ایران دارد.
پیامد رابطه با آمریکا برای آخوندها
اما، پیامد این رابطه برای رژیم جهل و جنایت ناجور، و ناگوار است. رژیمی که سیاست و بقای آن تاکنون بر مبنای “مرگ بر آمریکا”، و خفقان مردم بوده است، نمی تواند با کشورهای آزاد و دموکرات جهان در ارتباط باشد. زیرا با این کار، آزادی و آزادی خواهی به کشور می آید، و ظلم و ستم بیکران رژیم در مورد ۷۰ میلیون ملت در بند، برملا و آشکار می شود. بنابراین، به حکومت جهنمی آخوند پایان داده خواهد شد. به همین دلیل است که این رژیم تا کنون با رژیم های فاشیستی و ضدمردمی مانند روسیه، چین، سوریه، ونزوئلا، و یا با تروریست ها و آدم کش هایی چون حزب الله لبنان در ارتباط بوده است.
روابطه سیاسی و فرهنگی با کشورهای دیگر
از دوران گذشته، کشورهایی که رابطه سیاسی درست داشته اند توانستند در هنگام سختی ها و یورش بیگانگان به یاری هم شتابند و برعکس دوگانگی و اختلاف میان آنان موجب بروز حوادث جبران ناپذیری شده است. کشورما نیز در دوران پیش از یورش وحشیانه تازیان، گرچه گهگاهی به رسم آن زمان در گیر جنگ هایی با کشورهای دیگر بود، ولی بازهم با کشورهای دیگر، به ویژه مانند هندوستان، و یا یونان و رم روابط فرهنگی و اقتصادی گسترده ای داشت.
از این که یونان و ایران پیشتاز دانش و فرهنگ جهان آن روز بوده اند، تردیدی در آن نیست. حتی رومن گیریشمن Roman Ghirshman باستان شناس فرانسوی رل و اهمیت ایران را از یونان بسی جلو تر و پیشرفته تر می داند. دانشگاه گندیشاپور ستاره درخشان علم و فرهنگ، و شهر کم نظیر تیسفون، ۷ قطعه مرواریدی زینت بخش جهان آن روز بود.
یورش اسکندر به ایران، کشورمان را از مسیر پیشرفت و آبادانی کند و آهسته کرد، ولی روابط فرهنگی و داد وستد بازرگانی میان ایران و اروپا را گسترش داد. تا آنجا که بسیاری از کالاها و فراورده های کشاورزی ایران، در کشورهای اروپا رونق پیداکرد. بسیاری از مردم اروپا به آیین مهرپرستی ایرانیان گرویدند و تا پیش از سلطه مسیحیت بر اروپا، بدان باور و اعتقاد داشتند.
پیامد یورش تازیان به ایران
نیازی به گفتن نیست که یورش تازیان، مدنیت و شهری گری، و فرهنگ ایران و ایرانی را به کلی دگرگون کرد. شهر بزرگ و بی همتای تیسفون به کلی ویران شد، روبط اجتماعی و فرهنگی از هم گسیخته گردید، و ایران به صورت بخشی از سلطه تازی لنگ لنگان، با از دست دادن هویت و اعتبار پیشین، به راه خود ادامه داد.
خلفای بزرگ عرب
تازیان از زمان معاویه، حکومت و خلافت خود را بر اساس روش معمول پادشاهان ایران به صورت موروثی پایه گذاری کردند. بدین روش که پس از معاویه فرزند او یزید به خلافت رسید. معاویه خلیفه بزرگ و خردمندی بود که به تعصبات دینی کاری نداشت و آن را در کارهای سیاسی خود دخالت نمی داد. او در مقام فرمانروایی دانا و کارکشته به گسترش منطقه نفوذ خود پرداخت، و به آموزش و فرهنگ توجه زیادی داشت. در دوران هارون الرشید و مأمون عباسی نیز دین در سیاست دخالت چندانی نداشت، و آنان در پیشرفت فرهنگ و کارهای آبادانی توجه زیادی داشتند.
دوران اسلام زدگی ایران
دورانی که ایران به طور مستقیم وابسته و زیر نفوذ تازیان و یا تازی گری بود، در جای خود درجا می زد و یا حالت پس روی وعقب گرد داشت. در ۶ سده نخست یورش تازیان که ایرانیان برده و بنده آنان بودند، و بیش از ۸۰٪ فراورده های کشور و دسترنج کشاورزان و کارگران ایرانی مستقیماً به مرکز خلافت تازیان در بغداد، دمشق، و یا به ترکیه کنونی می رفت. تا آن که آخرین خلیفه عباسی، المستعصم بالله، از سوی سپاهیان مغول سرنگون شد.
از آن زمان به بعد، حکومت های محلی و منطقه ای در ایران به پا خاستند که دارای هویت و فرهنگ ایرانی بودند. تا آن که شاه اسماعیل صفوی به حکومت های محلی پایان داد، و باردیگر ایرانی متحد و یک پارچه به وجود آورد. شاه اسماعیل در برابر دولت قوی و نیرومند عثمانی جای گرفته بود، و به ناچار برای دفاع از کشور به جنگ با آنان پرداخت.
پیامد نداشتن ارتباط با غرب
در دوران سلطنت شاه اسماعیل، حکومت قدرتمند عثمانی میان ایران و اروپا مانند دیوار و سدی مانع هرگونه رفت و آمد و ارتباط فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی بود. به همین دلیل، دولت عثمانی روش ساختن تفنگ و اسلحه گرم را از غرب فرا گرفت، و سربازان خود رابدان ها مجهز نمود، در حالی که ایران به دلیل نداشتن هرگونه تماس با غرب، تنها با اسلحه سرد مانند شمشیر، نیزه، و خنجر می جنگید. در نتیجه در جنگ میان ایران و دولت عثمانی در محل چالدران، قشون ایران به کلی نابود گشت و شاه اسماعیل با ۶۰ نفر از قزل باشان همراه خود به سختی جان سالم به در برد و بخش باختری ایران تا تبریز به دست ترکان افتاد.
بهره گیری از تجربه دیگران
شاه عباس بزرگ، با خردمندی و هوشیاری از وجود دو جهانگرد انگلیسی در ساختن توپ و تفنگ بهره گرفت، و در جنگی کنار دریاچه ارومیه دولت عثمانی را به سختی شکست داد، و آنان را از غرب ایران به کلی بیرون راند. ولی بدبختانه، در دوره های بعد، به ویژه دوران قاجاریه، رژیم ها اسیر و گرفتار چنبره اسلام و احکام ضد انسانی آن شدند، و پیامد آن را جنگ با روسیه و تجزیه کشورمان بر اثر زهرپاشی و خرافات مذهبی آخوند بود. عباس میرزا فرزند رشید و دانای فتحعلیشاه، دلیل شکست هایمان از روسیه را نداشتن اسلحه گرم، و آموزش نا درست نظامی آن دوران دانست. به همین دلیل، نخستین سیاستمداری بود که به فرستادن دانشجوی ایرانی به فرنگ پرداخت.
دخالت آخوند در رژیم پیشین
رژیم پهلوی نیز ناآگاهانه در دام ملاها گرفتار شد، و با بها دادن بدانان، و باز گذاشتن دستشان در دخالت کارهای کشور، در سال ۵۷، کشور را دو دستی به آخوند تسلیم نمودند.
هوشداری چند به ملای مشهدی
روضه خوان مشهدی باید بداند که آنچه را در مملکت انجام می دهد، برضد خواسته مردم و منافع کشور است. این آخوند اکنون سه دهه است که با تیشه به ریشه سرنوشت و پیشرفت این آب و خاک زده است. اکنون کشورمان از ردیف جامعه بین الملی پویا و شکوفا بیرون رفته، و به صورت کشوری عقب مانده در دوران گذشته و دور ازهرگونه مدنیت و سازندگی لنگ لنگان گام بر می دارد.
ملای مشهدی بداند که داشتن روابط سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی با کشورهای دموکرات و پیشرفته جهان مورد خواست بیشترین مردم ایران است. ممکن از ۱-۲ میلیون مزدوران دست پرورده این شیخ، ظاهراً گفتار و برنامه های او را به دلیل منافع سرشار و غارتگری خود دنبال کنند، ولی این از خواسته مردم ایران به دور است.
ملای مشهدی بداند که مردم ایران خواستار رفت و آمد و باز شدن دربهای توریستی هستند. نوع پوشش زنان به خودشان مربوط است و به آخوند نیامده که دلواپس بهشت و یا جهنم آنان باشد. به گفته دیگر، ملت ایران خواستار آنند که درهای مسجد و میخانه هردو باز باشد، و رفتن به درون هرکدام آز آن ها، هیچ گونه ربطی به آخوند ندارد.
نکته پایانی که این روضه خوان باید بداند آنست که، بنا به یادواره ایرانی؛ “پایان شب سیه سپید است”. ملت ایران با نیروی نسل جوان خود، در آینده ای نه چندان دور، آخوند را از پست و مقامی که به زور گرفته و غصب کرده است، به پایین می کشد و انتقام سه دهه جنایتهای تک تک آنان را خواهد کشید. آن روز بسیار نزدیک است.