جای کودک کجاست؟
کودکان، نورچشم خانواده ها، و سرمایه های بزرگی برای آینده هر کشورند. وظیفه خانواده بررسی اوضاع مالی وامکانات معنوی و تربیتی و همچنین در نظرگرفتن شرایط اجتماع و کشور خود است تا دست به تولید کودک زند. زیرا هرگونه لغزش و اشتباهی در این برنامه ریزی، در زندگی فرزندان اثرگذار، و حتی می تواند موجب شکست و نا امیدی آنان باشد. اینگونه پیامد های نادرست و حتی ناگوار، به حساب خانواده نوشته می شود.
در برابر غفلت و بی تفاوتی خانواده ها نسبت به آینده فرزندان، تجربه نشان می دهد بیشتر خانواده های خوب و تحصیل کرده، فرزندانی برومند و اندیشمند تربیت می کنند، و بنا به گفته ای؛ “از کوزه همان تراود که دراوست”.
کشورهای دارای رژیم های انسانی، خدمتگذار، و با فرهنگ روی کودکان نخست از سوی خانواده و سپس از سوی دولت سرمایه گذاری بزرگی می شود، تا آینده سازان آن کشور به بهترین روشی بزرگ وپرورش یابند. دولت ها وظیفه دارند تا با ایجاد کودکستان، دبستان، و آموزشگاههای گوناگون و با کیفیتی بالا، نه تنها در تربیت و ساختن کودکان از هرگونه برنامه ریزی و سرمایه گذاری کوتاهی نشود. بلکه در آشناساختن خانواده ها نسبت به وظیفه بزرگی که دارند، آنان را آماده برای دوران باردای، و تولد نوزادان کنند.
این ویدیو از کودکان کار، یعنی کودکان سرگردان ایران که در خیابا ن ها مورد کرایه، فروش، و سوء استفاده دزدان اجتماع قرار می گیرند، گفتگو می کند. توجه به این ویدیو، توجه و نظرافکنی به عمق وخامت جامعه از هم گسیخته و آش و لاش کشورمان است.
شاید تا آن جا که ما می دانیم کشورهایی مانند سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، فرانسه و آلمان بهترین سرمایه گذاری و بهترین روش آموزش نونهالان و کودکان دارند، و همه چیز و همه جا در خمت بهترین پرورش و آموزش نونهالان است. عموماً در کشورهای اروپایی کودکان از دبستان تا پایان دبیرستان، نهار را به هزینه دولت در آموزشگاه می خورند. با این کار آنان در نیمروز سرگردان کوچه و خیابان ها نیستند، و خانواده ها نیز با آرامش و زمان بیشتری به کارهای روزانه خود ادامه می دهند.
و اما وضعیت کودکان در ایران
در کشور بخت برگشته و آخوند زده ما با بیشتر جهان تفاوت هایی دارد. در این جا که یک مشت آخوند هرزه و فرمایه با همکارانی دزد و چپاولگر دیگر به تاراج مملکت پرداخته اند. خانواده ای نیست که در آسایش و امان بوده، و یا کودکی نیست که از سرپرستی درست خانوده و یا آموزش صحیح، برای خود آینده ای درخشان و درست داشته باشد.
اکنون هزاران کودک بی سرپرست در خیابان های تهران و شهرستان ها سرگردانند. آنان با پوششی ژولیده و دست و پای آسیب دیده، به دنبال اندک درآمدی برای خود و حتی خانواده مستمند و بیشتر پدر معتاد خود می باشند. پدران معتادی که فرآورده رژیم آخوندی اند.
در این ویدیو به دنبال دستور احمقانه خامنه ای، به تبلیغ برای تولید فرزندان بیشتر و در حقیقت گسترش گداپروری در کشور،کودکانی در خانواده های لرزان و نا پایدار که از دیدگاه مادی و معنوی بهره کمی گرفته اند، به وجود می آید و سرانجام به ولگردی خیابان ها در آمده، و یا در بزرگی در نهایت فقر و تنگدستی، خوراک روضه خوانی ها و امامزاده های آخوند را تشکیل می دهند. اینجاست که رژیم آخوندی به دنبال یک امت گدا و وابسته به قبرستان تازیان است.
اعتیاد و وضع خانواده ها در رژیم گذشته
در رژیم گذشته مسأله اعتیاد کم و بیش حل شده بود و با محدود کردن ورود تریاک و مواد مخدر به ایران، کمتر معتادی در کشور دیده می شد. ولی در دوران رژیم اسلامی به کمک پاسداران خیانتکار و قاچاقچی همه روزه کامیون هایی از مواد مخدر از مرزها گذشته و در ایران میان مردم پخش می شود. پاسدارن نه تنها جوانان ایران را معتاد و زمین گیر کردند، بلکه در اعتیاد کشورهای دیگر نیز با صدور مواد مخدر از ایران کمک نمودند.
نکته دیگر این که در رژیم گذشته به سلامت و تندرستی خانواده، با دادن شیر و بیسکویت به نونهالان و کودکان در آموزشگاهها، و ایجاد دادگاههای خانواده، به وضعیت بد و ناهنجار زنان در خانواده ها تا اندازه ای رسیدگی می شد و همه روزه دامنه این خدمتگذاری و سرویس دادن ها فزونی می یافت. ولی آخوند ضد ایرانی و زن ستیز، نه تنها بر روی زنان که نیمی از جامعه ما را تشکیل می دهند زیر پای گذاشته و لگد کوب نموده، بلکه با چپاول و غارتگری کشور، طبقات متوسط جامعه که بر گیرنده جمعیت ایران بود، به فقر، ذلت و بیچارگی کشا نید.
نکته پایانی
با برنامه ریزی آخوند در فرسایش و ویرانی کشور، سرمایه های مردمی و ذخیره کانی مملکت از میان رفته، نسلی سوخته، بی سواد و بی هنر و یا چاپلوس و مزدور به وجود می آید. کودکانی که باید در بهترین کودکستان، دبستان، و آموزشگاهها با بهترین روش بهداشتی و آموزشی تربیت یابند تا نسلی سازنده و درخشان برای آینده کشور باشند، هم اکنون در خیابان ها به ولگردی و به دست آوردن درآمدی برای پرکردن شکم خود و احیاناً برای اعتیاد پدر خود می باشند.
هدف و برنامه رژیم از این خیانت ها چیست؟
یک مشت ملای مفتخور بیکاره و سربار جامعه که همواره با فرهنگ و تاریخ ایران و ایرانی ضدیت داشتند، بر اثر اشتباه و ساده اندیشی ما ایرانیان، و آگاه نبودن به روحیه خصمانه و جنایتکارانه آخوند، ندانسته در سال ۵۷ آن ها را به قدرت رساندیم و سرنوشت جان، مال، و ناموس ملتی را در اختیار آنان گذاشتنیم.
پیامد این اشتباه بزرگ، ایجاد سیستم گداپوروی در کشور، خاکستر نشین شدن ملتی، و به خاک و خون کشاندن و به دارآویختن جوانان شد. هدف و برنامه رژیم اسلامی پرورش نسلی خردباخته، گدا و سرگردان، و یا مزدور و چاپلوس بدانان است. ملتی که از خود اراده ای نداشته، مانند افراد معلول و عقب مانده، آخوند را ولی و سرپرست خود بدانند. روضه خوان مشهدی با بیشرمی و گستاخی برای تولید کودکان و وسعت دادن به قلمرو گداپروری، دستور داده تا از هرجهت به تبلیغ ازدواج های ناموفق، و تولید فرزندانی ولگرد و گدا بپردازند.
هرچه ملت فقیر و گداتر،بازار آخوند پر رونق تر است. صندوق های نذورات که در هرگوشه و کنار شهری برپاشده، و بنا کردن امامزاده بر روی قبر آخوندهای مرده و تازی، مراکزمهم تجاوت و دکانداری آخوند است. ملت بیچاره و درمانده به کسانی پناه می برد که دشمن دیرینه تاریخ و فرهنگ این کشور بوده اند، و سهم به سزایی در فرسایش و ریزش این کشور دارند.
هدف نهایی آخوند ازاین همه گداپروری چیست؟
این هدف خصمانه و ضد انسانی رژیم، از یک سوی زن ستیزی است که می خواهد زنان به خانه و گرفتاری های آن وابسته شوند و فرصت دفاع و مبارزه از حقوق از دست رفته خود نداشته باشند.نکته دیگر این که عموماً افراد بیسواد و سرگشته در اجتماع مشتری پر و پا قرص اخوندند. آنان به دلیل ستم و مشکلات روزمره زندگی و خانواده، به روضه خوانی ها و امامزاده ها پناه می برند، و برای آن که مشکلشان حل شود به سفارش آخوند قوت روزانه خود را به درون امامزاده ها که همانا قبر آخوندهای گور به گور شده است، می ریزند.